سلطانحسین تابنده گنابادی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (ژانویه ۲۰۲۰) |
سلطانحسین تابنده گنابادی «رضاعلیشاه ثانی» | |
---|---|
زادهٔ | ۲۵ آبان ۱۲۹۳ هجری شمسی |
درگذشت | ۱۸ شهریور ۱۳۷۱ هجری شمسی |
آرامگاه | بیدخت، مزار سلطانی بیدخت |
ملیت | ایرانی |
مکتب | تصوف |
منصب | قطب سی و هفتم سلسله نعمتاللهی سلطان علیشاهی گنابادی |
والدین | صالحعلیشاه |
سلطانحسین تابنده گنابادی ملقب به لقب طریقتی رضاعلیشاه، قطب سی و هفتم سلسلهٔ نعمتاللهیه سلطانعلیشاهی (گنابادی) (پس از صالحعلیشاه و پیش از محبوبعلیشاه)و اهل ایران بود.
کودکی و نوجوانی
[ویرایش]در ۲۵ آبان ۱۲۹۳ هجری شمسی مطابق با ۲۸ ذیالحِجّه ۱۳۳۲ هجری قمری در بیدخت چشم به جهان گشود.
خواندن و نوشتن را نزد ملا خداداد خیبرگی فراگرفت. در ۷ سالگی به آموختن مقدمات ادبیات فارسی و عربی نزد پدر و استادان محلی مشغول شد. مقدمات عربی را ابتدا نزد محمدرضا نودهی مشهور به «ادیب» و سپس نزد محمداسماعیل ملقب به «رئیس العلما» (عموی مادریاش) تعلیم یافت.
پس از آن به فراگیری معانی و بیان نزد جد مادری خویش («صدرالعلما») پرداخت و در همین ایام "رسالهٔ موجزهٔ التاریخ المختصر فی احوال المعصومین الاربعه عشر" را تألیف نمود.
تحصیلات حوزوی
[ویرایش]ابتدا دروس فقه، اصول، فلسفه، منطق و کتب مهم در این علوم مانند "معالم الاصول"، "شرایع"، "شرح لمعه" و نیز "شرح منظومه حکمت و منطق" اثر ملاهادی سبزواری را نزد پدر خود فرا گرفت.
سپس در سال ۱۳۱۰ به دستور پدرش برای تکمیل تحصیلات به اصفهان (که در آن ایام مجمع استادان علوم عقلی و نقلی بود) نقل مکان نموده، در مدرسه صدر ساکن شد.
در آنجا "الاشارات و التنبیهات" ابن سينا و قوانین الاصول میرزای قمی را نزد شيخ محمدحكيم خراساني گنابادي، کتاب "اسفار" را نزد شیخ محمود مفید، مکاسب را نزد حاج آقا رحیم ارباب، "فرائد الاصول" را نزد سید مرتضی خراسانی (معروف به «جارچی»)، "کفایة الاصول" را نزد سید محمد نجفآبادی و هیئت، ریاضیات، طب سنتی، علوم غریبه و فصوص الحکم را نزد اسدالله ایزدگشسب (درویش ناصر علی) فراگرفت.
در اصفهان از سید مهدی درچهای و محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی و در نجف از محمدحسین کاشفالغطا اجازهٔ روایت دریافت نمود.
اجتهاد
[ویرایش]در اصفهان از سید محمد نجفآبادی اصفهانی و در نجف از محمدحسین کاشفالغطا اجازه اجتهاد گرفت.
تحصیلات دانشگاهی
[ویرایش]وی در سال ۱۳۱۵ به تهران رفت، در حجرهای در مدرسه سپهسالار ساکن و تحصیلات دانشگاهی را همزمان در دانشکده معقول و منقول و دانشسرای عالی آغاز نمود.
او که در این ایام شاگرد استادانی مانند سید محمدکاظم عصار، سید محمد مشکات و میرزا مهدی آشتیانی بود، در سال 1318 دوره کارشناسی هردو مرکز را با درجه علمی عالی به پایان برد. موضوع پایاننامه دانشکده معقول و منقول "سیر تکاملی و حرکت جوهریه" و موضوع پایاننامه دانشسرای عالی "فلسفه فلوطین: رئیس افلاطونیان" بود.
آشنایی به زبانهای خارجی
[ویرایش]به عربی و فرانسه تسلط داشت و اندکی نیز به زبان آلمانی آشنا بود.
تشکیل خانواده
[ویرایش]در اسفند ۱۳۱۶ (عید غذیر ۱۳۵۶ هجری قمری) با دختر «دکتر علی نورالحکماء» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج، سه دختر و دو پسر (علی تابنده و محمد تابنده) هستند.
کسب معیشت
[ویرایش]کشاورزی را پربرکتترین و والاترین مشاغل میدانست و از آن امرار معاش مینمود. همچنین در مقاطعی از عمر به تدریس نیز میپرداخت.
تشرف و آغاز سلوک
[ویرایش]در شب جمعه ۱۰ ربیعالثانی ۱۳۴۹ هجری قمری (۱۳ شهریور ۱۳۰۹ هجری شمسی) به دلالت حاج ملاعبدالله صدرالاشراف، در حضور حاج شیخ عبدالله حائری (رحمت علیشاه) و به دست پدرش (صالحعلیشاه) توبه نموده و مشرف شد.
اجازه اقامه جماعت فقری
[ویرایش]در تاریخ ۱۵ شعبان ۱۳۶۹ قمری از طرف «صالح علی شاه» قطب وقت سلسله، اجازه اقامه جماعت و تعلیم اوراد و اذکار لسانی برای وی صادر شد.
اجازه دستگیری
[ویرایش]در ۱۱ ذیقعده ۱۳۶۹ فرمان دستگیری با لقب «رضا علی» برایش صادر شد.
فرمان قطبیت
[ویرایش]فرمان قطبیت در تاریخ ذیقعده ۱۳۷۹ هجری قمری توسط پدرش صالح علی شاه صادر شده و به لقب رضاعلیشاه مفتخر گردید.
مشایخ
[ویرایش]مشایخ او عبارت بودند از : محمدجواد آموزگار (درویش ظفرعلی)، محمد راستین (درویش رونقعلی)، شیخ عبدالله صوفی املشی (درویش عزتعلی)، سید محمدعلی فانی طباطبائی (درویش فیضعلی)، سید هبةالله جذبی (درویش ثابتعلی)، عبدالغفور حسنزاده (درویش ناصرعی)، شیخ عزیزالله محقق نجفی (درویش مظفرعلی)، علی تابنده (درویش محبوبعلی)، یوسف مردانی (درویش صدقعلی)، محمدعلی ناصوتی (درویش هدایتعلی) و میرمطلب میرزاده گراشی (مشتاقعلی)
مهاجرت و اقامت در تهران
[ویرایش]در اسفندماه ۱۳۵۷ به دلیل شدت پیدا کردن ناخوشی قلبی و نیاز به پیگیری دائمی شرایط جسمی، ناگزیر از بیدخت به تهران مهاجرت نموده و تا پایان عمر در این شهر سکونت نمود.
سیر آفاق و انفس
[ویرایش]- ۱۳۲۴ شمسی (۱۳۶۵ قمری) : سفر به عراق (بغداد، کاظمین، سامراء، کربلا، نجف، کوفه و حله)،لبنان (بیروت)، سوریه (دمشق و حلب)، مصر (قاهره)، فلسطین (قدس و حیفا)
- ۱۳۲۹ شمسی (۱۳۶۹ قمری) : سفر حج ، سوریه، لبنان و اردن
- ۱۳۳۳ شمسی (۱۳۷۴ قمری) : سفر به سوئیس (ژنو و برن)، فرانسه (پاریس)
- ۱۳۳۶ شمسی (۱۳۷۷ قمری) : سفر به افغانستان (هرات، کابل و غزنه) و پاکستان (پیشاور، لاهور و کراچی)
- سفرهای متعدد به هندوستان در سالهای ۱۳۵۸، ۱۳۵۹، ۱۳۶۱ و ۱۳۶۳
آثار خیریه عامالمنفعه
[ویرایش]- در بیدخت و گناباد : كمك به نوسازي شهر بيدخت پس از زلزله سال ۱۳۴۷، تعمير مسجد جامع بيدخت که در زلزله نیز آسیب دیده بود، تأسيس حسينيه و نماز خانه در محلهای که پس از زلزله ساخته شد، مرمت مسجد و آبانبار ثموئی گناباد، تأسيس چندین حوضخانه و قسمت بانوان حمام صالحآباد
- در مجموعه مزار سلطانی بیدخت : تکمیل کتابخانه سلطانی مزار سلطانی بیدخت و تاسیس مهمانسرای مزار سلطانی بیدخت
- در شهرری و تهران : تعمير و ترميم مزار سعادتي (مدفن سعادت علیشاه اصفهانی و نورعلیشاه ثانی) در شهرري، تجديد بناي حسينية حائری تهران، تجديد بناي ساختمان حسينية اميرسليماني تهران پس از آتشسوزی سال 1358، تأسيس كتابخانة صالح در ساختمان تازه حسينية اميرسليماني تهران و تأسيس درمانگاه خيريه صالح
- در سایر مناطق کشور : مرمت و توسعة مقبره شيخ ابوالقاسم گرکانی در تربت حيدريه، مرمت و تكميل ساختمان مزار شيخ سعيدبن سلام ابي عمران مغربي در نيشابور، احداث بناي مقبره رحمتعليشاه شیرازی (نایبالصدر) در شيراز، مرمت مزار فيضين در گورستان تخت فولاد اصفهان، مرمت و توسعة مزار شيخ اسدالله ايزد گشسب (تکیه ایزدگشسب)، احداث سقاخانة كوثر در آرامستان باغ رضوان اصفهان، مرمت مقبرة ميرزاعلي قهفرخي (درويش ثابتعلي) در قریه قهفرخ در نزدیکی شهرکرد، تعميرات اساسي و توسعة مزار شيخ ابوعلي رودباري در دهبوعلی و بازسازي و مرمت مقبرة شيخ احمد غزالي در قزوين
- خارج از کشور : تهيه و ارسال یکی از درهای حرم امامان دهم و یازدهم شیعه در سامرا، مرمت مزار حسين عليشاه اصفهاني دركربلا، مرمت و تكميل مقابر مربوط به اقطاب و مشایخ سلسله گنابادی در دكن هندوستان
مخالفت با گاهشماری شاهنشاهی
[ویرایش]از آنجا که آن را تاریخی مصنوعی میدانست که با هدف حذف اسلامیت از هوبت ایرانی به وجود آمده، نه تنها از آن استفاده نمیکرد، بلکه فعالانه به مخالفت با آن نیز میپرداخت.
آثار و کتب
[ویرایش]- تجلی حقیقت در اسرار فاجعه کربلا
- رساله خواب مغناطیسی ضمیمه کتاب تنبیه النائمین
- شرح حال خواجه عبدالله انصاری (رسائل خواجه عبدالله)
- نیاز تجلی، ترجمه دعای ابوحمزه ثمالی
- فلسفه فلوطین رئیس افلاطونیان اخیر
- نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم
- فلسفه ابن رشد و ترجمه کتاب (الکشف عن مناهج الادله فی عقاید الملة، چاپ نشده)
- سیر تکاملی و حرکت جوهریه (چاپ نشده)
- تاریخ و جغرافیای گناباد
- یادداشتهای سفر به ممالک عربی
- خاطرات سفر حج
- گردش افغانستان و پاکستان
- از گناباد به ژنو
- رساله رفع شبهات
- رهنمای سعادت
- نظریه مذهبی به اعلامیه حقوق بشر
- قرآن مجید و سه داستان اسرار آمیز عرفانی
- التاریخ المختصر فی احوال المعصومین الاربعه عشر
- ده سخنرانی
- سفرنامه اول هند (مفقود شده)
- سفرنامه دوم هند (چاپ نشده)
- جنگ خطی یک
- جنگ خطی دو
- جنگ خطی سه
- جنگ خطی چهار (کشکول تابنده)
عنوان مذهبی | ||
---|---|---|
پیشین: محمدحسن گنابادی | قطب دراویش گنابادی | پسین: نورعلی تابنده |
منابع
[ویرایش]- مرتضی رحیمی (۱۳۹۲)، از مجذوب علیشاه همدانی کبودر آهنگی تا مجذوب علیشاه گنابادی. شابک 978-964-04-9701-2. شماره کتابخانه ملی ۳۲۰۱۲۰۱، تهران
- علی تابنده (۱۳۸۴)، خورشید تابنده، انتشارات حقیقت شهر= تهران
- {{یادکرد|نویسنده= هیات تحریریهکتابخانهصالح |کتاب= یادنامه صالح.شابک 9647040148 |ناشر =انتشارات حقیقت شهر= تهران
- محمدباقر سلطانی گنابادی (۱۳۸۵)، رهبران طریقت و عرفان.964-7040-08-3، انتشارات حقیقت شهر= تهران