شهنشاه‌نامه (احمد تبریزی) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شهنشاه‌نامه
برگی از شهنشاه‌نامه با موضوع نبرد چنگیز خان با چینیان
نویسنده(ها)احمد بن محمد تبریزی
کشورایران
زبانفارسی
موضوع(ها)تاریخ مغول از دوره اسطوره‌ای تا سال ۷۳۸ ه‍.ق
گونه(های) ادبیشعر حماسی در قالب مثنوی سبک عراقی، سره‌گرایی زبانی
تاریخ نشر
۷۳۸ ه‍.ق

شَهَنْشاه‌نامه یا چنگیزنامه، یک مثنوی حماسی با موضوع تاریخ قوم مغول و خاندان چنگیز خان به زبان فارسی است. این اثر را احمد بن محمد تبریزی، شاعر و تاریخ‌نویس سده هشتم ه‍. ق، به‌فرمان سلطان ابوسعید بهادرخان در ۱۶۴۱۹ بیت در وزن بحر متقارب مثمن محذوف با پیروی از شاهنامه فردوسی سرود.[۱][۲] سرایش شهنشاه‌نامه ۸ سال به‌طول انجامید و در زمان زندگی حامی این منظومه به‌پایان نرسید؛ درنتیجه شهنشاه‌نامه وقایع ۲ سال پس از مرگ ابوسعید بهادرخان را نیز دربرمی‌گیرد. آگاهی‌های اندکی دربارهٔ زندگی احمد تبریزی وجود دارد. بنابر نوشته کاتب چلبی در کشف‌الظنون، وی نویسنده کتابی با موضوع تاریخی به نام تاریخ‌النوادر بوده است.[۲]

شهنشاه‌نامه برخلاف همتای قدیمی‌ترش یعنی شهنامه چنگیزی، شکل منظوم جامع‌التواریخ یا سایر کتاب‌های تاریخی شناخته‌شده مربوط به دوره ایلخانی نیست؛ ولی این احتمال وجود دارد که شکل منظوم همان کتاب ناشناخته تاریخ‌النوادر باشد. از شهنشاه‌نامه احمد تبریزی تنها یک نسخه شناخته‌شده که در کتابخانه بریتانیا نگهداری می‌شود. این نسخه در ۱۴ رجب سال ۸۰۰ ه‍.ق توسط شخصی به نام محمد بن سعید بن سعدالحافظ القاری نسخه‌برداری شده است. هدف حاکمان ایلخانی از سفارش منظومه‌هایی با محوریت تاریخ مغول به‌سبک و شیوه شاهنامه، مشروعیت‌بخشی به حکومتشان نزد ایرانیان بود.[۲]

نام اثر

[ویرایش]

در تنها نسخه شناخته‌شده شهنشاه‌نامه که همراه با سه منظومه دیگر در یک مجموعه تهیه‌شده، در فهرست معرفی منظومه‌ها، از این کتاب با نام «چنگیزنامه» یاد شده است. این درحالی‌است که خود شاعر از کتابش با نام شهنشاه‌نامه یادکرده و علت این نام‌گذاری را ثبت آن به نام شهنشاه (ابوسعید بهادرخان) عنوان کرده است:[۲]

شهنشاه‌نامه نهم نام اینبه نام شهنشاه روی زمین

ویژگی‌ها

[ویرایش]

ایران‌گرایی

[ویرایش]

ایران‌دوستی و دلبستگی به تاریخ و فرهنگ ایران در محتوای هر دو منظومه شهنامه چنگیزی و شهنشاه‌نامه دیده می‌شود. این دو کتاب مشخصاً کوشیده‌اند تا چنگیز خان و فرزندان و نوادگان او را دارنده فره ایزدی و متناسب با ایده‌آل‌های پادشاهی در اندیشه ایرانی نشان دهند که این موضوع با مقایسه آن‌ها با پادشاهان و پهلوانان ایرانی شاهنامه پررنگ‌تر می‌شود. در مورد فرمانروایان ایلخانی، این شامل تأکید بر نقش آن‌ها در پاسداری از مرزهای ایران نیز می‌شود. رویکرد ایران‌گرایانه در شهنشاه‌نامه بیشتر از شهنامه چنگیزی بروز داشته و در مقابل گرایش کمتری نسبت به هویت مغولی در آن وجود دارد که به بی‌علاقگی یا حتی بیزاری پنهانی شاعر از زمامداران مغول تعبیر شده است.[۳] در شهنشاه‌نامه ۵۴ بار نام‌های «ایران» و «ایران‌زمین» به‌کاررفته است.[۱] تبریزی گاهی خشونت‌ها و خون‌ریزی‌های چنگیز خان و فرزندان او را غیرمستقیم و در لفافه مورد انتقاد قرار داده و با قربانیان آن‌ها، به‌ویژه ایرانی‌ها، ابراز همدردی می‌کند.[۳]

سره‌نویسی

[ویرایش]

شهنشاه‌نامه یک نمونه برجسته سره‌نویسی در تاریخ ادبیات فارسی به‌حساب می‌آید.[۴] شاعر آگاهانه از ذکر بسیاری از واژگان معمول و رایج که ریشه عربی، ترکی و مغولی داشته‌اند خودداری کرده و این مسئله را با صراحت در شعرش نیز ذکر می‌کند:

اگر پاک‌یزدان کند یاورینگویم به‌جز پارسی و دری
همه پارسی، این نگفته‌ست کساگر سخته‌ای هست این است و بس
اگر تیغ‌دستان سپر افگنددر این راه سیمرغ پر افگند
چو گفتی به‌سر بر اگر می‌بریتو را هرچه باید همه دُر دری

همچنین عنوان می‌کند که تنها نام‌های خاص عربی را آورده است:

یکی نیست جز نام تازی در اونگه چون کند کس به بازی در او؟

بااین‌حال شهنشاه‌نامه برخلاف گفته شاعرش شامل شمار اندکی واژه غیر نام با ریشه عربی، ترکی و مغولی می‌شود.[۴]

با درنظرگرفتن تکرارها، واژگان عربی مجموعاً ۰٫۵۴ درصد از واژگان شهنشاه‌نامه را تشکیل می‌دهند، درحالی‌که این درصد همراه با تکرار در شاهنامه به ۱۷٫۸ درصد می‌رسد.[۴] برخی واژگان عربی معمول در شاهنامه مانند شمع، قصر، عاشق، غم و مجلس در تمام شهنشاه‌نامه دیده نمی‌شود. علت این سره‌نویسی در شهنشاه‌نامه را برخی تلاش احمد تبریزی برای رقابت با فردوسی یا کوشش او برای پاسداری از زبان فارسی در برابر واژگان بیگانه تعبیر کرده‌اند.[۲][۳] طبق سروده خود شاعر، انگیزه‌اش ماندگاری نامش در تاریخ بوده است:[۴]

ز اندیشه فرسوده شد جان و تنکه باشد که نامی بماند ز من

اهمیت

[ویرایش]

شهنشاه‌نامه احمد تبریزی اثری محسوب می‌شود که هم در ساختار و هم در شیوه بیان مطالب بسیار متأثر از شاهنامه فردوسی است، اما از لحاظ وزانت شعر در رقابت با فردوسی موفق نبوده است. ادوارد براون شهنشاه‌نامه را چنین ارزیابی کرده که از نظر تاریخی و شعری حاوی امتیاز خاصی نیست، ولی اگر به‌دقت مورد مطالعه قرار گیرد، اطلاعات مفیدی دربارهٔ تاریخ دوره ایلخانی به‌دست خواهد آمد. این اثر می‌تواند یک منبع دست اول برای پژوهش دربارهٔ سال‌های پایانی فرمانروایی ابوسعید و وقایع پس از مرگش باشد.[۲] شهنشاه‌نامه یک نمونه برجسته و ممتاز از نگارش به فارسی سره به‌حساب می‌آید.[۴]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ مهشید گوهری کاخکی و محمدجعفر یاحقی. «بازنمایی مفهوم ایران در عصر ایلخانی (بر اساس منظومه‌های تاریخی)». SID.ir.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ جواد عباسی و جواد راشکی علی‌آباد. «عنایت به شاهنامه فردوسی و شاهنامه سرایی در عصر فرمانروایی مغولان بر ایران (بررسی موردی: دو شاهنامه خطی در تاریخ مغول)». SID.ir.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ مهشید گوهری کاخکی، جواد عباسی و محمدجواد مهدوی. «ارزیابی جایگاه مغولان و ایرانیان در شهنشاه‌نامه احمد تبریزی (بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و بررسی فنون زبانی و بلاغی)». پرتال جامع علوم انسانی.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ مهشید گوهری کاخکی و محمدجواد مهدوی. «سره‌نویسی فارسی در دربار ایلخانان (شهنشاه‌نامه احمد تبریزی: یگانه اثر منظوم به فارسی سره)». پرتال جامع علوم انسانی.