محیط زیست در دریای خزر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
دریای مازندران یا دریای کاسپین، با داشتن طول ۱۲۰۰ کیلومتر، عرض تقریبی ۳۲۰ کیلومتر و مساحت ۴۳۸ هزار کیلومتر مربعی بزرگترین دریاچه بسته دنیا به حساب میآید که خود به تنهایی ۴۰ درصد از مجموع مساحت دریاچههای دنیا را شامل میشود و از مجموع مساحت خلیج فارس و دریای عمان نیز بزرگتر است.[۱] این دریاچه به دلیل عواملی چون راه نداشتن به دریای آزاد، وجود منابع هیدروکربن و کارخانههای صنعتی در سواحل مجاور آن در معرض خطرات زیستمحیطی فراوان قرار دارد و امکان تصفیه آب آن بهصورت طبیعی نیز وجود ندارد.[۲] این دریا به لحاظ تاریخی دارای دو کارکرد اصلی بودهاست. بهعنوان کارکرد اول، این دریا گذرگاهی برای ارتباط سرزمینهای مجاور بوده تا بتوانند از طریق آبهای این دریا روند حمل و نقل خود را بهبود بخشند. در کارکرد دوم این دریاچه بهعنوان منابع عظیم مواد غذایی همچون ماهی و انرژی نفت و گاز مورد استفاده قرار گرفتهاست. آب ورودی دریای مازندران توسط ۱۳۰ رود تأمین میشود که بزرگترین آنها رود ولگا بوده و ۸۰ درصد این سهم را شامل میشود. با اینکه آبهای ورودی به این دریا آب شیرین هستند اما خاصیت اصلی آب این دریا شور است و این امر میتواند به دلیل تبخیر زیاد آن باشد.[۳]
گونههای جانوری دریای مازندران
[ویرایش]دریای مازندران، زیستگاه بیش از ۸۵۰ گونه جانور و بیش از ۵۰۰ گونه گیاهی است. برخی از این گونههای جانوری منحصر به فرد و باستانی است که یادآور دوران مزوزوئیک، یعنی حدود ۳۰۰ میلیون سال قبل که این دریاچه بخشی از اقیانوس تتیس بوده، هستند. بهعنوان مثال جانور بزرگجثهای به نام فیلماهی که وزن آن گاهی تا ۱۳۰۰ کیلوگرم هم میرسد، ماهیهای کمیاب و گرانقیمت مانند ماهیهای غضروفی خاویاری یا تاسماهی، سوزنماهی، هفت گونه ماهی خاویاری که از خانواده تاسماهیان هستند، فیلماهی، دراکول، تاسماهی ایرانی (قرهبرون)، تاسماهی روسی (چالباش)، سوروگا (ازونبرون) و ماهی شیب کورا؛ شش مورد اخیر تخم یا خاویار مرغوبی هم دارند از گونه ماهیانی هستند که در بخش جنوبی دریای مازندران زندگی میکنند. یکی دیگر از جانوران مشهور دریای مازندران که از اهمیت بسیاری برخوردار است، فک کاسپین نام دارد. فک کاسپین تنها گونه پستاندار دریای مازندران محسوب میشود که تابستان را در آبهای نیمهگرم جنوبی و زمستان را در شمال دریای مازندران که سرد و یخبندان است، میگذراند. این گونه جانوری به خصوص، در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود معطوف کردهاست؛ زیرا از ابتدای قرن بیستم تاکنون حدود ۹۰ درصد از جمعیت این گونه کم شده و این موجود در حال انقراض است. یکی از دلایل این کاهش چشمگیر جمعیت، جایگاه فک کاسپین در اقتصاد مردم محلی در دوران اتحاد جماهیر شوروی بودهاست.[۴]
منابع آلودگی دریای مازندران
[ویرایش]دریاچه مازندران با داشتن بیش از ۱۰۰۰ چاه نفت و ۱۰۰ سکوی نفتی روزانه ۳۵۰ هزار بشکه نفت تولید میکند و حفاری نفتی، اکتشاف منابع جدید و سر ریز نفت از چاهها از عمده عوامل آلودگی نفتی دریای مازندران بهشمار میآیند. مواد نفتی بهوسیله کشتیهای فرسودهای حمل و نقل میشوند که تانکرهای کوچکی دارند و این امر منجر میشود به اینکه مواد نفتی هنگام حمل ونقل در این کشتیها به داخل دریا ریخته و باعث آلودگی آن بشوند. در سالهای پس از فروپاشی شوروی میزان بهرهبرداری کشورهای حاشیه دریای مازندران به گونهای بودهاست که جانوران آبزی و پرندگان مهاجر این دریاچه را در معرض انقراض قرار داده و شتاب جمهوریهای تازه استقلال یافته شوروی در استخراج مواد معدنی گازی و نفتی علاوه بر شدید کردن خطر اتمام این منابع، محیط زیست دریای مازندران را آلوده کردهاست. بر اساس گزارشهای منتشر شده دریای مازندران به لحاظ آلودگی در شرایط بحرانی است و سالانه ۱۲۲ هزار تن مواد آلاینده نفتی سرطانزا به دلیل این استخراجات وارد آب میشود.[۵]
تأسیس کارخانههای صنعتی و کشاورزی در حاشیه دریا و رودهای منتهی به آن جهت دفع پسماندهای شیمیایی از جمله عوامل دیگر آلودگی دریای مازندران است. بهطور مثال روسیه ۴۵ درصد از کارخانههای صنعتی و ۵۰ درصد از کارخانههای فرآوری محصولات کشاورزی خود را در حاشیه رود ولگا قرار دادهاست. جمهوری آذربایجان نیز با دارا بودن بدترین تأسیسات به لحاظ آلودگی محیط زیستی در سطح جهان، خاک مناطق اطراف خود را بهخصوص در شبه جزیره آبشرون به شدت آلوده به نفت کردهاست. ارمنستان و گرجستان نیز پسابهای شهری و صنعتی خود را توسط رود کورا به دریای مازندران میریزند. طبق تحقیقات انجام شده تخمین زده میشود که تولید سوخت در این دریا باعث انتشار حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون تن دیاکسید کربن شده و سالانه ۱۲۲ هزار و ۳۵۰ تن آلودگی نفتی ،۳۰۴ تن کادمیوم و ۳۴ تن سرب وارد دریای مازندران میشود. همسایگان شمالی از جمله جمهوری آذربایجان بیشترین آلودگی نفتی را باعث میشوند و چون این دریا به سمت ایران شیب دارد این آلودگیها به سمت ایران میآیند. نشت نفت بهطور کلی باعث جلوگیری از عمل فتوسنتز منابع گیاهی در دریا و پسرفت و انقراض انواع آبزیان میشود. استخراج نفت و گاز هم منجر به افزایش آلودگی خاک، هوا و دریا و همچنین انتشار گازهای گلخانهای مانند متان و دیاکسید کربن و به تبع آن باعث افزایش انتشار گازهای جهانی میشود. لکههای نفتی بزرگ در سطح دریا و هزاران هکتار خاک آلوده به نشت نفتی سرریز شده از چاههای نفتی، قسمتی از آلودگی دریای مازندران هستند.[۶]
سه رودخانه بزرگ کورا، ترک و ولگا سالانه حدود ۷۵ هزار تن زباله در دریای مازندران میریزند که حدود ۸۰ درصد آن از رودخانه ولگا که در روسیه است و رودخانههای جمهوری آذربایجان وارد دریای مازندران میشود. در طول مسیر رود ولگا، انواع مختلفی از آلودگیها و زبالهها وارد این رودخانه میشود که نهایتاً این آلودگیها به آبهای دریای مازندران ریخته و باعث برهمخوردن اکوسیستم و آلوده شدن آن میشوند. از طرفی دیگر، فاضلابهای خانگی، صنعتی، کشاورزی و بیمارستانی و شیرابههای حاصل از انباشت زباله بیشتر از همه از سمت ایران، ترکمنستان و قزاقستان است که بعد از روسیه و آذربایجان بیشترین سهم را در آلوده کردن این دریا دارند؛ بنابراین روسیه با آلوده کردن مازندران از طریق رودخانه ولگا مقام اول، آذربایجان از جهت آلودگیهای نفتی مقام دوم و ایران به خاطر آلودگیهای ناشی از پسابهای کشاورزی، صنعتی و خانگی مقام سوم را در آلوده کردن دریای مازندران برعهده دارند. سهم ترکمنستان در آلوده کردن دریای مازندران به دلیل دسترسی نداشتن به رودخانهای که آبدهی بالایی داشته باشد بسیار کم است و قزاقستان نیز فقط از طریق چاههای نفتی میتواند باعث آلوده شدن دریای مازندران شود.[۷]
یکی دیگر از چالشهای مهم محیط زیستی دریای مازندران تغییرات اقلیمی است که حتی مهمتر از آلایندههای شیمیایی به حساب میآید. تغییرات اقلیمی در ده سال گذشته ریزشهای جوی را کاهش دادهاست و میزان تبخیر از سطح دریا و رودهای منتهی به این دریا را با افزایش مواجه کردهاست؛ بهطوری که کاهش یک فوتی سطح آب این دریا را به تابستانهای گرم سالهای اخیر نسبت دادهاند. در اثر این تبخیر آب دریا شورتر شده که این امر برای جانورانی که در این دریا سکنا گزیدهاند خطرات زیادی به همراه دارد و ممکن است در طولانی مدت حتی باعث انقراض آنها شود.[۸]
کنوانسیون تهران
[ویرایش]کشورهای حاشیه دریای مازندران سعی کردهاند با برگزاری کنفرانسها و تنظیم کنوانسیونهایی با تهدیدات محیط زیستی ذکر شده مقابله کنند، اما تنشهای سیاسی و اختلافاتی چون مشخص نبودن مرزهای آبی، همکاریهای لازم را با محدودیت مواجه کردهاست. کنواسیون تهران که در سال ۲۰۰۳ بین کشورهای این منطقه به امضاء رسید تنها معاهده الزامآور موجود برای مقابله با تهدیدات محیطی زیستی مازندران است و پیش از آن هیچ کنوانسیون تعهدآور دیگری وجود نداشتهاست. با این وجود، علیرغم اجبار کشورها به تعهد به این کنوانسیون، تاکنون اقدام خاصی برای حفظ محیط زیست مازندران از جانب کشورها صورت نگرفتهاست.[۹]
منابع
[ویرایش]- ↑ «آیا میدانید مساحت کلی بزرگترین دریاچه جهان چقدر است؟». fa.alalamtv.net. بایگانیشده از اصلی در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۲.
- ↑ «تهدید محیط زیست دریای خزر توسط خطرات ناشی از نوسانات آب». ایسنا. ۲۰۱۷-۰۸-۱۴. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۲.
- ↑ "Caspian Sea | Facts, Map, & Geography". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 2021-01-12.
- ↑ جم، جدیدترین اخبار ایران و جهان خبرگزاری جام. «خزر؛ زیستگاهی با 850 گونه جانوری». fa. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۲.
- ↑ «آلودگی دریای خزر از مرز بحران گذشت/ شکی در سرطانزا بودن سموم کلره و فسفره نیست». خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency. ۲۰۱۴-۱۰-۰۱. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۲.
- ↑ دریانوردی، سازمان بنادر و. «عوامل هشتگانه آلودگی خزر». سازمان بنادر و دریانوردی. بایگانیشده از اصلی در ۱۶ ژانویه ۲۰۲۱. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۲.
- ↑ «اثرات ویرانگر آلودگی بر اکوسیستمهای دریایی». همشهری آنلاین. ۲۰۲۰-۰۹-۱۷. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۲.
- ↑ «افزایش گردبادها در دریای خزر/اثرات تغییر اقلیم در حوضه آبریز شمال». ایسنا. ۲۰۲۰-۰۲-۰۱. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۲.
- ↑ «Magiran | روزنامه اعتماد (1386/03/19): حفاظت از محیط زیست دریای خزر / اجرای مفاد کنوانسیون تهران کند است». www.magiran.com. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۲.