واژگان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

واژگان[۱][۲][۳] در اصطلاح زبان‌شناسی، یک نظام معنایی است که پایه‌های اصلی یا دستوری واژه‌ها را معین می‌کند. سخن‌گویان هر زبانی، علاوه بر مجموعه نظام‌های آوایی، صرفی، نحوی و معنایی زبان خود؛ واژگان آن زبان را نیز در ذهن دارند. در واژگان ذهنی، اطلاع آوایی بر چگونگی تلفظ واژه نظارت می‌کند؛ در حالی که اطلاعات دستوری ناظر بر چگونگی استفاده از آن در ساخت‌های دستوری‌است. مهم‌ترین بخش واژگان دانستن واژه از دیدگاه معنایی‌است، زیرا عموماً یک واژه می‌تواند معانی و کاربردهای مختلفی داشته باشد. در واژگان یک زبان، روابط ساختاری، تاریخی و جامعه‌شناختی موجود میان واژه‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. ریشه‌شناسی، فرهنگ‌نگاری و معناشناسی مهم‌ترین رشته‌های مربوط به واژگان هستند. بخش واژگان زبان لزوماً از دگرگونی‌های فرهنگی و اجتماعی تأثیر می‌پذیرد؛ و به همین دلیل بیش از هر بخش دیگر زبان تغییر می‌کند.

واژگان می‌تواند عمومی یا مختص به یک دامنه خاص باشد. یک فرهنگ لغت ساده می‌تواند مثالی از یک واژگان باشد. یک معیار کلی برای ذخیره دانش در واژگان این است که مشخص شود دانش ذخیره شده به واژه وابسته است یا نه.[۴]

یکی از استفاده‌های واژگان در سامانه‌های رایانه‌ای و پردازش خودکار زبان طبیعی است. در هر گام از پردازش زبان طبیعی، دانشی تولید می‌شود که مبنا و زیربنای اطلاعاتی را برای پردازش بعدی فراهم می‌آورد. واژگان ارائه‌کنندهٔ دانش پایه‌ای است، که در مراحل پردازش بعدی استفاده می‌شود. تقریباً برای اکثر زبان‌های دنیا، واژگان با هدف استفاده در کاربردهای خاص یا عمومی وجود دارد. شاید شناخته‌شده‌ترین واژگان در این میان وردنت باشد که در آن هدف بیشتر بیان روابط معنایی میان واژه‌های ذخیره شده در واژگان است. نوع دانش ذخیره شده در واژگان به کاربردی که برای آن منظور فراهم شده‌است، وابسته است. به عنوان مثال در سیستم ترجمه ماشینی نیازی به داشتن رشته‌های آوانگاری کلمات زبان نیست اما در صورتی‌که هدف استفاده از واژگان در سیستم تبدیل متن به گفتار باشد، به چنین داده‌هایی نیاز است.[۵]

تفاوت دایره واژه (Vocabularty) با واژگان (Lexicon)

[ویرایش]

تفاوت اصلی آن است که:

  • «واژگان» به مجموعه‌ای از واژه‌ها همراه با «دانش مرتبط با خود» از اهمیت زبانی و نحوه استفاده کردن و غیره اشاره دارد.
  • «دایره واژه» فقط به معنی مجموعه‌ای از واژه‌ها است که فردی در یک زبان خاص، می‌شناسد.

منابع

[ویرایش]
  1. ویدا شقاقی، مبانی صرف، تهران: انتشارات سمت، ص ۴۹
  2. فرانسیس کاتامبا، برگردان: جلال رحیمیان، واژشناسی، انتشارات دانشگاه شیراز، ص ۷ و ۲۳
  3. بررسی تأثیر الگوی تکیهٔ واژگانی بر دستیابی به واژگان ذهنی در فارسی‌زبانان، پروین سادات فیض‌آبادی؛ محمود بی‌جن‌خان.
  4. بهرنگ قاسمی‌زاده و سعید رحیمی، ارائهٔ یک واژگان برای کلمات فارسی، ۱۳۸۵.
  5. بهرنگ قاسمی‌زاده و سعید رحیمی، ارائهٔ یک واژگان برای کلمات فارسی بایگانی‌شده در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۵ توسط Wayback Machine، 1385.