بشقاب - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

بشقاب چهارصد ساله کرمان ایران

بُشقاب[۱] تابک، لب‌تخت یا دوری ظرفی است معمولاً دایره شکل، کم عمق، دارای کف صاف و پهن. بشقاب به منظور صرف غذا (و گاهی مقاصد تشریفاتی و تزئینی) به کار می‌رود.

پیرامون واژه

[ویرایش]

بشقاب واژه‌ای است که از دو جز تشکیل شده:

بُش: خالی | قاب: ظرف

بنابراین این کلمه در اصل به معنای ظرف خالی است.

در نظر عامه این کلمه را یونانی، افغانی، حتی هندی می‌نامند‌. در گذشته در پارسی به بشقاب، دوری (dowri) می‌گفتند.[۲] امروزه نیز همچنان در برخی زبان‌های محلی، برای نمونه مازندرانی[۳]، بشقاب بزرگ را دوری می‌گویند. از دیگر واژه‌های پارسی معادل بشقاب، شیلان یا شیلانه،[۴][۵] بَزمِه[۵] و لب‌تخت[۶] می‌باشد.

در قدیم به‌ویژه بشقاب‌های بزرگ لبه‌دار را دوری، پردل، و رکابی می‌گفتند.[۶][۷] در فارسی، بشقاب سفالی و سوپ‌خوری، سُکُر (یا سُکوره، سُکُرجه، اُسکُر، اُسکُرچه)،[۸][۹][۱۰] بشقاب بزرگ زکنج،[۱۱] بشقاب کوچک بَزمَک،[۱۲] بشقاب کشیده دیس،[۱۳] بشقاب ژرف گِردَنَه،[۱۴] بشقاب چوبی چپین،[۱۵] و بشقاب پهن تبرک یا گرباک[۱۶] نامیده می‌شده‌است.

البته با توجه به کلمات قیچی، قابلمه، قاشق که ریشه ترکی دارند فهمیدن ریشه کلمه بشقاب چندان کار دشواری نیست، .[۱۷]غاب، غابلمه، پشغاب ) برگرفته از واژگانِ اوستایی - سانسکریت هستند. در زبانِ سانسکریت واژه یِ ( کَپالَ ) به چمِ ( کاسه، فنجان، پشغاب، زرفِ گرد و. . . ) و واژه ( کَرپَرَ ) به چمِ ( فنجان، دیگ، دیگچه، زرف، کاسه ) و واژه یِ ( کوپی ) نیز به چمِ ( بطری ) بوده است. نیاز به یادآوری است که واژگانِ ( کَپالَ، کَرپَرَ، کوپی ) همگی از یک ریشه می باشند؛ در زبانِ لاتین cuppa و در زبانِ انگلیسی نیز واژه cup را به چمِ ( فنجان ) داریم.

پَسگَشت ( reference ) :

رویه هایِ 403، 420 و 435 از نبیگِ ( فرهنگِ سَنسکریت - فارسی ) نوشته یِ ( جلالی نائینی )

ریشه یِ واژه ( بشقاب ) ایرانی است :پوچکاب: گودی خالی ، زَرفِ ( ظرفِ ) تهی

واژه ( بشقاب ) از دو تکواژ ساخته شده است:

1 - ( بُش ) که برگرفته از واژه ( پوچ ) در زبان پارسی است که همین واژه ( پوچ ) با واژه ( پوده/پودَگ ) در زبان پارسی میانه - پهلوی و ( پوسیدن ) همریشه می باشد.

2 - ( قاب ) برگرفته از واژه ( کاپ cup ) که یک واژه سغدی است، می باشد که این واژه در زبان سانسکریت به دیسه یِ ( kupah ) به چمِ ( گودی، حفره، غار ) بوده است و در زبان اوستایی ( گَپ ) به چمِ ( گود و ژرف شدن/گود و ژرف کردن، دهان دره، دهانه ) ، ( گَف یَ ) به چمِ ( ژرفا، گودی ) ، ( گَفیو پَئیتی ) به چمِ ( دارنده یِ گودی؛کسی که در غار نشیمن می کند ) بوده است. ( واژه کاب و زَرف ( ظرف ) هر دو به چمِ ( گود، گودی ) بوده اند ) .

( تکواژها بخوبی ریشه واژگانِ ایرانی را باز می نمایند ( بازنمایی می کنند ) ) .

چنانکه در رویه هایِ 458 - 459 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا ) آمده است.[۲۵][۲۶]

انواع

[ویرایش]
بشقاب ایرانی، هزاره اول قبل از میلاد

بشقاب‌ها از مواد گوناگونی چون چینی، ملامین، بلور، پلاستیک، سرامیک،[۱۸] آرکوپال و حتی استیل ساخته می‌شوند.[۱۹] اندازه، شکل و عمق بشقاب‌ها بسته به نوع کاربرد آن‌ها (پیش‌غذا، غذای اصلی، سوپ‌خوری، میوه، و دسر) متفاوت است. غذا پیش از توزیع در بشقاب معمولاً در دیس کشیده می‌شود.[۲۰]

بعضی از بشقاب‌ها فقط به عنوان وسیله تزئینی کاربرد دارند.[۱۸] برخی از بشقاب‌ها نیز در شکل‌های دیگری بجز دایره (مثلا مربع) تولید می‌شوند. نوعی از بشقاب با قابلیت نگهداری لیوان و قاشق و حمل همه این‌ها با یک دست به شکل آرگونومیک طراحی شده‌است.[۲۱] همچنین طرح‌هایی در دست است تا بشقاب‌های گرم شونده به تولید برسند.[۲۲]

مجموعه

[ویرایش]
نمایش بشقاب چینی عتیقه در استانبول ترکیه

برخی علاقه‌مندان، به جمع‌آوری بشقاب اقدام می‌کنند. جمع‌آوری بشقاب به عنوان مجموعه برای نخستین بار توسط یک انگلیسی-هلندی در سال ۱۸۰۰ میلادی صورت گرفت.[۱۸]

بشقاب‌درمانی

[ویرایش]
یک بشقاب ایرانی از روزگار بوییان.

بشقاب‌درمانی روشی است که با استفاده از آن، گرفتن رژیم غذایی ساده‌تر می‌شود. در این روش در درجه اول از بشقاب (و قاشق) کوچکتری برای صرف غذا استفاده می‌شود و در مرحله بعد، رنگ بشقاب، آبی انتخاب می‌شود. رنگ آبی بشقاب موجب کاهش اشتها می‌گردد.[۲۳][۲۴]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. "بشقاب". ویکی‌واژه. 2024-03-21.
  2. دهخدا: سکرجه
  3. «واژه‌های شیرین مازندرانی (لوازم آشپزخانه)». پایگاه فرهنگی، اجتماعی، خبری روستای ایمن‌آباد و کروکلا.
  4. کزمُسرِفی به رنگ مصوّر ندیده‌است - بر طاق خانه‌اش زده شیلان کشیده‌است (سلیم)
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب».
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ دهخدا. «بشقاب». لغتنامه دهخدا. دریافت‌شده در ۱۱ آبان ۸۸. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک)
  7. دهخدا. «دوری». لغتنامه دهخدا. دریافت‌شده در ۱۱ آبان ۸۸. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک)
  8. دائرةالمعارف اسلامی، سرواژهٔ ابومطهر ازدی و لغت‌نامه دهخدا سرواژه‌های اسکرجه، اسکره و سکرجه.
  9. فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب سفالی».
  10. فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب سوپ خوری»، (مأخوذ از فرهنگ برهان).
  11. فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب بزرگ».
  12. فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب کوچک».
  13. فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب کشیده».
  14. فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب ژرف».
  15. فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب چوبی».
  16. فرهنگ پارسیمان، سرواژهٔ «بشقاب پهن».
  17. http://tr.wikipedia.org/wiki/Tabak_(eşya)
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Plate (dishware)». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۱ nov ۲۰۰۹.
  19. «تندرستی با کاسه و بشقاب». سلامت نیوز. دریافت‌شده در ۱۱ آبان ۸۸. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک)
  20. مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Platter (dishware)». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۱ nov ۲۰۰۹.
  21. «بشقاب، قاشق، لیوان». مجله منزل. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۰ اكتبر ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۱۱ آبان ۸۸. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید=،|archive-date= را بررسی کنید (کمک)
  22. «غذایی گرم و لذیذ با بشقاب رسانا». معاونت دانشجویی دانشگاه الزهرا. دریافت‌شده در ۱۱ آبان ۸۸. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک)
  23. آقامیری. «بشقاب درمانی». سایت تبیان. دریافت‌شده در ۱۱ آبان ۸۸. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک)
  24. «بشقاب درمانی برای لاغر شدن». سایت نگاهک. دریافت‌شده در ۱۱ آبان ۸۸. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازدید= را بررسی کنید (کمک)

۲۵.https://www.instagram.com/reel/C1o5r7wRRJE/?igsh=ZGxmZG95cGhuZ3Ey ۲۶.https://www.instagram.com/reel/C3xVqkOuhXv/?igsh=MXQzNDB2bTRxOTB4ag==