کاربر:Ms.rowshan - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
خوش آمدید
[ویرایش]سلام! خيلى ممنونم كه سر زديد پيش من! براى ساختن اين صفحه ها من خيلى زحمت كشيده ام، يک مدت بسيار طولانى كار ميكردم. تشكر به همه كس كه در ترجمه كردن به من يارى فرمود عرض مى كنم، براى دوستانم از عكس هاىشان هم متشكرم.
يک كم در باره خودم
[ویرایش]من ايرينا ماكاروا در ١٣ ژوئن سال ١٣۶٧ در شهر كوچک كتلس نزديک از شهر آرهانگلسک شمال روسيه به دنيا آمدم. همينجا بزرگ شدم، رفتم مدرسه و كلاس نقاشى. تابستان ميرفتم اردوهاى بچگى يا روستاى مامانى و پدرى، آنجا توت فرنگى ميخوردم، در رودخانه شنا ميكردم و فلان. بعضى اوقات با خانواده رفته بوديم لب دريا اما اكثر اوقاتم در شمال روسيه گذشت.
مدرسه ام تمام كه شد، به دانشگاه تكنيكى دولتى در شهر ولگدا به رشته اقتصادى قبول شدم. تخصصم اقتصاد و مديريت صنعت است. دانشگاهم را در سال ١٣٨٧ به انجام ميرسانم بعدش هم ميخواهم عاليه دوم بگيرم در رشته حقوق اما از اول بايد يک شغلى همآهنگ با تخصصم پيدا كنم.
سرگرمى ها و فعليت ها
[ویرایش]زبان ها | ||
| ||
| ||
| ||
| ||
| ||
| ||
خوب، من ساختن چيزهاى جديد را خيلى دوست دارم. از نقاشى و بافتن و دوختن هم خيلى خوشم ميآيد. اسب سوارى و ماشين سوارى را هم دوست دارم، من عاشق سرعتم... من هميشه ام پى 3 را در گوش ميگذارم، روک را خيلى دودت دارم، از گروه نايت ويش با اجرا كنندگان قبليش، يوگينى گريشكوفس، وانسا ميى و ويولاش و البته از مسيقى ايرانى خوشم ميآيد. به فيلم هاى غمگين ولى پرمعنى ترجيح ميدهم، به كتابها همينطور. ولى از خوش بينى لبريزم.
در اوقات فراغت از درس من مينشينم پشت كمپيوتر، در استفاده اينترنت و برنامه هاى ديگر زرنگ شدم، عكس گرفتن و فتوشوپ را هم دوست دارم. اين زمان فارسى را ياد ميگيرم، سطح بلديت انگلسيم متوسط است، بعدش هم فكر ميكنم كه اسپانيايى، فرانسوى يا آلمانى را ياد خواحم گرفت چون كه اسپانيايى و فرانسوى يكى از زبانهاى رسمى در مؤسسه ملتهاى متحده هستند و من خيلى دوست دارم كار كنم آنجا. مثل همه آدمها دوست دارم با دوستان و خانواده ام خوشگذرانى كنم.
در باره خانواده ام
[ویرایش]در خانواده ام ما ۴ نفريم – پدر و مادر (آندريى و سوتلانا) و برادر كوچكم اسمش ديما ست، همه ايشان در شهر كتلس زندگى مى كنند. داداشم دانشجوى دانشگاه رودنورديست، پدر و مادر انرژى مى خوانند. در خانه هم يک سگ و يک گربه داريم. بعضى وقت ها من مى آيم به شهر خودم تا خوانمان را ببينم. هر وقتى من تعطيلم يا مى توانم كلاس را بپيچانم به شهرم مى آيم.