کیر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
کیر واژهای در زبان فارسی برای اشاره به آلت مردی است که بهمرور کاربردهای دیگری نیز یافتهاست. در برخی فرهنگهای لغت، این واژه با وصف «مستهجن» یا «زننده» یا «زشت و مخالف ادب عمومی» توصیف شدهاست.[۱][۲]
برخی اصطلاحات
- کیر شدن: ضایع شدن، خجالتزده شدن[نیازمند منبع]
- کیر کردن: ضایع کردن، مسخره کردن[۳]
- کیرِ خر: خفشو، زهرمار - نادان، ابله[۲]
- به کیرِ گاو زدن: حرام کردن،[۲] در پخش مالی یا چیزی اسراف کردن
- کیر دزد: سلیطه و هوس ران[نیازمند منبع]
- کیر عرب: آلت مردی بزرگ[۴]
- کیر مصنوعی: دیلدو[۵]
- کیر کاشی: دیلدو باستانی[۶]
- کیر گوز: پرادعا، گنده گوز[۷]
- کیر و کلاه: بغرنج، وضعیت آشفته[نیازمند منبع]
- کیری: زشت، پلشت - زیاد، بسیار[۸]
- کیری فیس: صورت زشت[نیازمند منبع]
- کیری صفت: بد طینت، بد ذات[نیازمند منبع]
- کیری مقام: بیارزش، حقیر، دارای منزلت پایین[۹]
- کله کیری: زشت، کریه[۱۰]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ فرهنگ معاصر فارسی، صدریافشار و دیگران، یکجلدی، تهران: فرهنگ معاصر، ص ۱۰۵۰
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ فرهنگ روز سخن، حسن انوری، یکجلدی، ص ۹۹۴، تهران: سخن
- ↑ «معنی کیرکردن - واژهنامه آزاد». پرسش و پاسخ تخصصی لام تا کام. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۵.
- ↑ «معنی کیر عرب - واژهنامه آزاد». پرسش و پاسخ تخصصی لام تا کام. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
- ↑ «معنی کیر مصنوعی - فرهنگ فارسی هوشیار». پرسش و پاسخ تخصصی لام تا کام. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۵.
- ↑ «معنی کیر کاشی - واژهنامه آزاد». پرسش و پاسخ تخصصی لام تا کام. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
- ↑ «معنی کیر گوز - واژهنامه آزاد». پرسش و پاسخ تخصصی لام تا کام. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
- ↑ «کیری - معنی "کیری"». کلمه جو. ۲۰۲۲-۱۱-۲۶. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
- ↑ «کیری مقام - معنی "کیری مقام"». کلمه جو. ۲۰۲۲-۱۱-۲۶. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
- ↑ «معنی کله کیری - واژهنامه آزاد». پرسش و پاسخ تخصصی لام تا کام. دریافتشده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
پیوند به بیرون
معنای کیر را در ویکیواژه، واژهنامهٔ آزاد، ببینید.