آذربادگان (استان ساسانی) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آذَربادَگان
استان شاهنشاهی ساسانی
۲۲۶۶۵۱
Flag of آذربادگان (استان ساسانی)
درفش کاویانی

نقشه آذربادگان و اطراف حدود سالهای ۴۸۸ تا ۵۷۲
مرکزگنزک
تاریخچه
تاریخچه 
• تأسیس
۲۲۶
• انحلال
۶۵۱
پیشین
پسین
آتورپاتکان
خلافت راشدین
امروزه بخشی از ایران

آذَربادَگان یا آذربایَگان یکی از استان‌های شاهنشاهی ساسانی واقع در شمال غربی ایران بود که تقریباً مطابق با آذربایجان امروزی است. مرکز استان آذَربادَگان، شهر گنزک بود.

آذَربادَگان توسط ساسانیان جایگزین آتورپاتکان اشکانی شد و این استان از نظر مذهبی اهمیت بسیاری برای زرتشتیان داشت، چراکه آتشکده آذرگشسپ یکی از سه آتشکده اصلی ایران در این منطقه قرار داشت.

جغرافیا

[ویرایش]

به گفته ابن خردادبه جغرافی‌دان قرن نهم، نام شهرهای استان عبارت بودند از: اردبیل، بغ‌وند، بلوانکرغ، برزه، برزند، غبروان، گنزک، خوی، کولسره، مراغه، مرند، مغان، شاپورخواست، سیسر، تبریز، نَریز، ارومیه، سلماس، شیز و وارتان. شهر وارتان شمالی‌ترین و سیسر جنوبی‌ترین نقطه استان بود. مرکز استان گنزک بود. مراغه شهر اصلی بخش غربی بود، در حالی که اردبیل شهر اصلی بخش شرقی بود.[۱][۲]

هنگامی که سلسله اشکانی ارمنستان منسوخ شد و پادشاهی ارمنستان در سال ۴۲۸ میلادی به یک استان ساسانی تبدیل شد، مناطق نور شیراکان و پایتاکاران در آذَربادَگان ادغام شدند.[۳] وسعت شمالی آذَربادَگان با گنجاندن منطقه سیونیک به آن در سال ۵۷۱ میلادی بزرگتر نیز شد.[۲]

تاریخ

[ویرایش]
سنگ‌نگاره اردشیر بابکان و شاپور یکم نزدیک سلماس

ناحیه آذَربادَگان از قرن یکم میلادی توسط اشکانی‌ها اداره می‌شد.[۲] در اوایل قرن سوم میلادی، قدرت امپراتوری اشکانیان رو به زوال گذاشت و در نتیجه تسلط اشکانی‌ها بر غرب ایران ضعیف شد. پس از شورش اردشیر بابکان شاهزاده اهل پارس علیه اردوان پنجم اشکانی، مردم آذَربادَگان (هم اشراف و هم دهقانان) با اردشیر متحد شدند و پس از شکست و کشته شدن اردوان در نبرد هرمزدگان در سال ۲۲۶، آذَربادَگان با مقاومت کمی تسلیم اردشیر شد.[۱]

در زمان پادشاهی قباد یکم (۴۸۸–۵۳۱ میلادی) و خسرو انوشیروان (۵۳۱–۵۷۹ میلادی) قلمرو ساسانیان از لحاظ نظامی به چهار منطقه به نام کوست تقسیم شد و برای هر منطقه یک فرمانده نظامی با عنوان «اسپهبد» و یک «پادوسپان» که معاون اسپهبد بود، انتخاب شد. چهار کوست عبارت بودند از خورآسان (شرق)، خورآران (غرب)، نیمروز (جنوب) و اَباختَر (شمال). استان آذَربادَگان، به همراه استان‌هایی مانند ارمنستان، اَران، ری، دماوند، طبرستان و گیلان بخشی از کوست اباختر بودند. مقر اسپهبد و پادوسبان اباختر در آذَربادَگان بود. به دلیل اهمیت استان آذَربادَگان، در برخی منابع از نام کوست آذَربادَگان به جای کوست اباختر استفاده شده‌است.[۱][۴]

در سال ۵۸۹ میلادی ایران دچار یک جنگ داخلی شد. بهرام چوبین که از خاندان مهران بود و آرزوی برپایی دوباره شاهنشاهی اشکانی را در سر داشت با شورش علیه هرمز چهارم کنترل کل ایران از جمله آذَربادَگان را به دست گرفت. در آگوست سال ۵۹۱ جنگی در نزدیکی گنزک بین نیروهای خسرو دوم (فرزند و جانشین هرمز چهارم) و نیروهای شورشی بهرام چوبین رخ داد، پس از چهار روز نبرد سخت، بهرام سرانجام شکست خورد و به فرغانه فرار کرد و کنترل آذَربادَگان دوباره به دست خاندان ساسانی افتاد.[۵]

خرابه‌های تخت سلیمان، جایی که آتشکده آذرگشسب در آن بود.

در سال ۶۲۳ میلادی در جنگ بین شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری بیزانس، آتشکده آذرگشسب واقع در شهر گنزک توسط هراکلیوس، امپراتور بیزانس غارت شد. اما ایرانیان موفق شدند آتش مقدس را پیش از سقوط شهر نجات دهند و پس از بازپسگیری گنزک، آتشکده آذرگشسب را بازسازی کردند.[۶]

با آغاز حمله اعراب به ایران، اعراب در سال ۶۵۱ میلادی، به آذَربادَگان حمله کردند. حکومت آذَربادَگان در آن زمان در دست دو برادر از خاندان اسپهبد به نام‌های اسفندیاذ و بهرام بود. اسفندیاذ در برابر اعراب ایستاد و به جنگ با آنان پرداخت ولی توسط عربها شکست خورد و اسیر شد. درحالیکه اسفندیاذ در اسارت بود، به فرمانده اعراب، بکیر بن عبدالله‎، گفت: اگر می‌خواهد آذَربادَگان را به آسانی و با صلح فتح کند، باید با او صلح کند. به گفته بلعمی، معروف است که اسفندیاذ گفته‌است: «اگر مرا بکشی همه آذَربادَگان به انتقام خون من قیام خواهد کرد و علیه تو جنگ خواهند کرد.» بکیر بن عبدالله پیشنهاد اسفندیاذ را پذیرفت و با او صلح کرد. با این حال، بهرام از تسلیم شدن در برابر نیروهای عرب خودداری کرد و در برابر آنها مقاومت کرد. اگرچه او به سرعت از اعراب شکست خورد و مجبور شد از آذَربادَگان فرار کند. آذَربادَگان بدین ترتیب تحت سلطه اعراب قرار گرفت.[۷]

جمعیت

[ویرایش]
نقش مُهر مامور مالیات آذَربادَگان

بیشتر ساکنان آذَربادَگان اقوام آریایی بودند. دین آنها آیین زرتشتی بود[۲] و به زبان پهلوی ساسانی صحبت می‌کردند.[۸] با ادغام مناطقی از ارمنستان در آذَربادَگان در سالهای ۴۲۸ و ۵۲۷ میلادی، این استان دارای جمعیت ارمنی نیز بود.[۲]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ قدرت‌دیزجی، مهرداد (۲۰۱۰). «Ādurbādagān During the Late Sasanian Period: A Study in Administrative Geography».
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ Shahinyan، Arsen (۲۶ ژوئیه ۲۰۱۶). «Northern Territories of the Sasanian Atropatene and the Arab Azerbaijan». Iran and the Caucasus: ۱۹۱–۲۰۳.
  3. Ghodrat-Dizaji 2010, p. 75.
  4. عباس زریاب خویی (۱۳۶۷). دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. صص. ۱۹۴–۲۰۷.
  5. «Bahrām VI Čōbīn». Encyclopædia Iranica. ژوئیه ۲۶, ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۹.
  6. «ĀDUR GUŠNASP». Encyclopædia Iranica. فوریه ۲۸, ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۸ بهمن ۱۳۹۹.
  7. پورشریعتی، پروانه (۲۰۰۸). Decline and Fall of the Sasanian Empire: The Sasanian-Parthian Confederacy and the Arab Conquest of Iran. انتشارات بلومزبری. ص. ۲۷۸–۲۷۹. شابک ۹۷۸۱۸۴۵۱۱۶۴۵۳.
  8. دریایی، تورج (۲۰۱۴). Sasanian Persia: The Rise and Fall of an Empire. آی بی توریس. ص. ۱۰۱. شابک ۹۷۸-۰۸۵۷۷۱۶۶۶۸.