بهمنگان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

بَهمَنگان (بهمنجه-بهمنجنه-بهمنجان)[۱] یکی از جشن‌های ایرانی در بهمن روز از بهمن ماه برابر با روز دوم بهمن است.

ریشه‌شناسی بهمنگان

[ویرایش]

بهمن از واژه اوستایی وهومن Vohumana گرفته شده که با «اندیشه نیک»، «منش نیک» و «خرد سپندینه» (: «خرد مقدس») برابر نهاده شده‌است. ایرانیان، یازدهمین ماه سال و دومین روز از هر ماه را به نام وهومن نامگذاری کرده‌اند و آن را جشن می‌گیرند.

دربارهٔ وهومن

[ویرایش]

وهومن یکی از امشاسپندان نزدیک به درگاه اهورامزدا می‌باشد. زرتشت برای دریافت پیام‌های اهورایی از وهومن یاری می‌گیرد. در گاتها آمده‌است که اشوزرتشت به یاری مهین فرشته «بهمن» به پیامبری برگزیده شد. وهومن در جهان مینوی نماد منش نیک اهورامزدا است؛ و با خواست او، به اشوزرتشت روی می‌آورد و او را با گفتار و خواست اهورایی پیوند می‌دهد. در اوستا، بهشت خانه وهومن خوانده شده‌است و نیکوکاران در سرای وهومن (بهشت) به پاداش ایزدی می‌رسند. در نوشته‌های پهلوی چون دینکرد و بندهش، وهومن نخستین آفریده‌است. رستم شهزادی در کتاب «جهان‌بینی زرتشتی» می‌نویسد: «بنا به فرهنگ ایران باستان و آموزش‌های زرتشتی، منظور از یگانگی هستی، این است که در جهان هستی، حقیقت یکی است و سرچشمهٔ وجود همان حقیقت یکتاست که اهورا یا «بود» نامیده شده‌است و همهٔ موجودات نمودهایی از آن «بود» اصلی هستند و بازگشت همهٔ نمودها به «بود» اصلی است.»[۲]

بهمنگان در نوشته‌های کهن

[ویرایش]

اسدی طوسی در سدهٔ پنجم، در کتاب «لغت فرس» در بارهٔ جشن بهمنگان، که آن را «بَهمَنجَنه» نامیده، می‌نویسد:

«جشنی است که دوم روز از بهمن ماه کنند و طعام‌ها سازند و بهمن سرخ و زرد[۳] بر سر کاسه‌ها نهند و ماهی و تره و ماست آرند.»[۴]

ابوریحان بیرونی در «آثار الباقیه عن القرون الخالیه» در مورد جشن بهمنجه چنین می‌نویسد:

«روز دوم آن روز بهمن عید است که برای توافق دو نام آن را بهمنجه نامیده‌اند؛ بهمن نام فرشتهٔ موکل بر بهایم است که بشر به آنها برای عمارت زمین و رفع حوایج نیازمند است و مردم فارس در دیگ‌هایی از جمیع دانه‌های مأکول با گوشت غذایی می‌پزند و آن را با شیر خالص می‌خورند و می‌گویند که حافظه را این غذا زیاد می‌کند و این روز را در چیدن گیاهان و کنار رودخانه‌ها و جوی‌ها و روغن گرفتن و تهیه بخور و سوزاندنی‌ها خاصیتی مخصوص است و بر این گمانند که جاماسب وزیر گشتاسب این کارها را در این روز انجام می‌داد و سود این اشیاء در این روز بیشتر از دیگر روزها است.»[۵]

نام این جشن را در سروده‌های کهن زبان فارسی نیز می‌توان یافت.

فرخی سیستانی:[۴]

فرخش باد و خداوندش فرخنده کنادعید فرخنده و بهمنجنه و بهمن ماه

منوچهری دامغانی:[۴]

اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بودفرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه

و نیز:[۴]

رسم بهمن گیر و از سر تازه کن بهمنجنهای درخت ملک بارت عز و بیداری تنه

عمعق بخاری:[۶]

رسومِ بهمن و بهمنجنه است و روزِ سدهالا، به بهمن پیش آر قبلهٔ بهمن

پرنده و گل ویژه بهمنگان

[ویرایش]

خروس پرندهٔ ویژهٔ بهمن؛ رنگ سپید، رنگ ویژه و گل یاسمن سپید هم گل ویژهٔ امشاسپند بهمن است.[۲]

پانویس

[ویرایش]
  1. «بهمنگان». دانشنامهٔ جهان اسلام.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ شهزادی، رستم. «بهمنگان جشن خردورزی است». هفته‌نامهٔ امرداد، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۱، سال سیزدهم، شمارهٔ ۲۸۹، ص ۵.
  3. بهمن نام گیاهی است که به خصوص در جشن بهمنجه خورده می‌شده که به رنگ سفید یا سرخ و به شکل زردک بود. (یشت‌ها، برگردان ابراهیم پورداوود، جلد نخست، ص ۹۰)
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ اسدی طوسی؛ (1319) لغت فرس، ویراستهٔ عباس اقبال، تهران، چاپخانهٔ مجلس، ص 472.
  5. آثار الباقیه عن القرون الخالیه، برگردان اکبر داناسرشت، ص ۳۵۰.
  6. پیرانی، امین (۲۰۲۲-۰۳-۰۵). «خیال آن صنم سرو قد سیم ذقن». ادبستان شعر پارسی. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۱-۱۰.

منابع

[ویرایش]