خودکشی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

خودکشی
خودکشی اثر ادوار مانه
تخصصروان‌پزشکی، روان‌شناسی بالینی، مددکاری اجتماعی بالینی
دورهٔ معمول آغاز۱۵–۳۰ و ۷۰+ سال[۱]
عوامل خطراختلال افسردگی عمده، اختلال دوقطبی، اختلال طیف اوتیسم، اسکیزوفرنی، اختلال شخصیت، اختلال اضطراب، الکلیسم، اختلال سوءمصرف مواد،[۲][۳][۴][۵] اعتقادات هیچ‌انگاری
پیشگیریدر صورت مشاهده اقدام به خودکشی تماس با شماره ۱۲۳ اورژانس اجتماعی ایران[۶]
محدود کردن دسترسی به روش‌های خودکشی، درمان اختلالات روانی و سوء استفاده از مواد مخدر، گزارش دادن با احتیاط رسانه‌ها در مورد خودکشی، بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی[۲]
فراوانیسالیانه ۱۲ نفر به ازای هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر[۷]
مرگ‌ها۷۹۳٬۰۰۰ نفر (۱٫۵ درصد از مرگ و میر افراد در سال ۲۰۱۶)[۸][۹]
طبقه‌بندی و منابع بیرونی

خودکشی (به انگلیسی: Suicide) عملی عمدی است که باعث مرگ فرد می‌شود.[۱۰] خودکشی پدیده پیچیده‌ای است و می‌تواند علل گوناگون و پیچیده‌ای داشته باشد. ناامیدی، اختلالات روانی (نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، اختلال طیف اوتیسم)، اختلات فیزیکی (مانند سندرم خستگی مزمن)، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، سوء مصرف مواد یا دارو، می‌توانند به خودکشی ربط داشته باشد و ثابت شده که این عوامل فرد را بیشتر در معرض خودکشی قرار می‌دهد.[۳] اغلب، عوامل استرس‌زا مانند مشکلات مالی، مشکلات شغلی، مشکلات تحصیلی یا مشکلات ارتباط بین فردی (مانند طلاق یا قطع رابطه)، آزار دیگران یا قلدری نیز ممکن است در این میان نقش داشته باشند.[۱۱][۵][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶]

کسانی که قبلاً اقدام به خودکشی کرده‌اند در معرض خطر بیشتری برای تلاش‌های بعدی هستند.[۲] تلاش‌های مؤثر پیشگیری از خودکشی شامل محدود کردن دسترسی به روش‌های خودکشی مانند اسلحه‌های گرم، داروها و سموم، گزارش دقیق و صحیح رسانه‌ها در مورد خودکشی؛ درمان اختلالات روانی و سوء مصرف مواد و بهبود شرایط اقتصادی[۱۷][۱۸] است. با اینکه در ایالات متحده خطوط تلفن فوریتی بحران منابع رایجی برای پیشگیری هستند، اما اثربخشی آنها به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفته است.[۱۹][۲۰]

متداول‌ترین روش خودکشی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و تا حدودی با در دسترس بودن ابزارهای مؤثر مرتبط است.[۲۱] روش‌های متداول خودکشی شامل حلق آویز کردن، مسمومیت با آفت کش‌ها و اسلحه گرم است.[۲۲][۲۳] خودکشی منجر به مرگ ۸۲۸۰۰۰ نفر در سراسر جهان در سال ۲۰۱۵ میلادی شد که نسبت به ۷۱۲۰۰۰ مرگ در سال ۱۹۹۰ میلادی افزایش داشته.[۲۴][۲۵] این خودکشی را به دهمین علت مرگ و میر در سراسر جهان تبدیل می‌کند.[۲۶][۲۷]

تقریباً ۱٫۵ درصد از کل مرگ و میرها در سراسر جهان به دلیل خودکشی است. در یک سال مشخص، این آمار تقریباً ۱۲ در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر است.[۲۸] میزان خودکشی عموماً در میان مردان بیشتر از زنان است و از ۱٫۵ برابر در کشورهای در حال توسعه تا ۳٫۵ برابر در کشورهای توسعه یافته متغیر است.[۲۹] خودکشی عموماً در میان افراد بالای ۷۰ سال رایج است. با این حال، در برخی کشورها، افراد بین ۱۵ تا ۳۰ سال در معرض بالاترین خطر قرار دارند.[۳۰] اروپا بالاترین نرخ خودکشی را بر اساس منطقه در سال ۲۰۱۵ میلادی را داشت.[۳۱] سالانه حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیون اقدام به خودکشی ناموفق وجود دارد.[۳۲] اقدام به خودکشی غیر کشنده ممکن است منجر به آسیب و ناتوانی‌های طولانی مدت شود.[۳۳] در دنیای غرب، تلاش برای خودکشی در میان جوانان و زنان بیشتر است.[۳۳]

تاریخچه، جامعه و فرهنگ

دیدگاه‌های مربوط به خودکشی تحت تأثیر درون‌مایه‌های زیستی متنوعی نظیر مذهب، افتخار و معنای زندگی قرار دارد. ادیان ابراهیمی به‌طور سنتی خودکشی را گناه تلقی می‌کنند. خودکشی در فرهنگ اسلامی به معنای عقب‌نشینی از نیل به‌غایت کمال و سقوط به وادی حسرت و ناکامی و شقاوت ابدی در جهنم است. بر پایه خداشناسی کلیسای کاتولیک، خودکشی از نظر عقلی گناه محسوب می‌شود. در یهودیت خودکشی امری مذموم است و جسد فرد خودکش را بی‌آنکه برایش مراسم ویژه‌ای اجرا شود، در آرامگاهی جدا از دیگر افراد دفن می‌کنند.[۳۴][۳۵] در طول دوران سامورایی در ژاپن، سپوکو به‌عنوان جبران شکست یا نوعی اعتراض شمرده می‌شد. رسم ساتی، که در حال حاضر عملی غیرقانونی در مراسم تشییع جنازه هندیان است، این انتظار را مطرح می‌کرد که زن بیوه دست به قربانی کردن خود بزند و برای این کار خود را خواسته یا ناخواسته و تحت فشار خانواده و جامعه، بر روی تل هیزم مراسم تشییع جنازه شوهرش بیندازد.[۳۶] خودکشی و اقدام به خودکشی، در حالی که قبلاً غیرقانونی بود، در اکثر کشورهای غربی دیگر چنین نیست.[۳۷] در برخی کشورها اما اقدام به خودکشی یک جرم باقی مانده است.[۳۸]

خودکشی شامل گونه‌های دیگری نیز هست که در آن فرد، صرفاً از سر بیماری روانی یا نامیدی و احساس شکست اقدام به گرفتن جان خود یا دیگران نمی‌کند؛ بلکه ممکن است فرد مورد شستشوی مغزی توسط افراد سودجو و با وعده‌های توخالی قرار گیرد و دست به خودکشی آگاهانه برای رسیدن به اهدافی نامشخص بزند. گاهی فرد با کشتن خود در واقع می‌خواهد اعتراضش به موضوعی را به شدیدترین حالت بیان کند. گاهی فرد، برای اهداف نظامی اقدام به خودکشی یا خود-دیگرکشی می‌نماید. نمونه این گونه رفتار را می‌توان در کامیکازی‌های ژاپنی مشاهده کرد.[۳۹] خودکشی اغلب به عنوان یک فاجعه بزرگ برای خانواده‌ها، بستگان و سایر حامیان نزدیک دیده می‌شود و تقریباً در سرتاسر دنیا به آن نگاهی منفی می‌شود.[۴۰][۴۱][۴۲]

تعاریف

[ویرایش]

خودکشی که به آن خودکشی موفق نیز گفته می‌شود، «عمل گرفتن جان خود» است.[۴۳] خودکشی ناموفق یا رفتار خودکشی غیرکشنده، نوعی آسیب به خود با هدف پایان دادن به زندگی است که منجر به مرگ نشود.[۴۴] خودکشی کمکی زمانی است که فردی به‌طور غیرمستقیم به شخص دیگری کمک می‌کند تا باعث مرگ خود شود و این کار را از طریق ارائه مشاوره یا تهیه ابزار انجام این کار صورت دهد.[۴۵] این کار در مقابل هومرگ قرار دارد که در آن فرد دیگر نقش فعال‌تری در مرگ شخص ایفا می‌کند.[۴۵] فکر خودکشی یعنی فکر کردن فرد خودکش به نحوه خاتمه دادن به زندگی خویش.[۴۴]

در قوانین ایران

[ویرایش]

معاونت در خودکشی زمانی که به حد «سببیت» برسد جرم شناخته می‌شود (مثلاً فرد از ناآگاهی کسی سوء استفاده کند و موجب مرگ او به دست خودش شود)، در این حالت معاونت در خودکشی، قتل عمد دانسته می‌شود.[۴۶][۴۷] معاونت در خودکشی همچنین در بند دوم مادهٔ ۱۵ قانون جرایم رایانه‌ای، مصوب ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ خورشیدی، جرم دانسته شده است. این ماده به ترغیب، تحریک، دعوت، تسهیل شیوهٔ ارتکاب، و آموزش خودکشی از طریق سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی اشاره دارد و برای این اعمال، محکومیت ۹۱ روزه تا یک ساله، یا جزای نقدی ۵ میلیون ریالی تا ۲۰ میلیون ریالی، یا هر دو را معین کرده است.[۴۸]

در آسیا و ایران

[ویرایش]

کشورهای قزاقستان، کره جنوبی، هند، ژاپن و سری لانکا به ترتیب بیشترین موارد خودکشی در آسیا را دارند که قزاقستان در رتبه هفتم جهان را از آن خود کرده است.[نیازمند منبع] ایران، رتبه ۱۵۵ در جهان قرار گرفته که بر اساس آمارهای روزانه، ۴ الی ۷ نفر در ایران خودکشی می‌کنند که۶۲ درصد از کسانی که دست به چنین کاری می‌زنند می‌میرند.[۴۹]

بازشناسی

[ویرایش]

خودکشی در فرهنگ‌های فارسی چون معین، دهخدا، و عمید، به صورت «خود را به وسیله‌ای کشتن»، «انتحار»، و «خودکشی کردن» معنا شده است.[۵۰] مفهوم خودکشی در فرهنگ معاصر به صورت: «خاتمه دادن عمدی به زندگی به میل خود و به دست خود» آمده است.[۵۱] تاریخ دقیق نخستین مورد استفاده از واژهٔ خودکشی[یادداشت ۱] مشخص نیست. واژه‌نامهٔ انگلیسی آکسفورد نخستین مورد استفاده از این واژه را به وسیلهٔ والتر چارلتن در ۱۶۵۱ میلادی دانسته است.[۵۲] ظاهراً واژهٔ خودکشی نخستین بار در ۱۷۳۷ میلادی توسط دفونتن در زبان فرانسه استفاده شده است. بعدها در ۱۷۶۲ میلادی آکادمی علوم فرانسه این اصطلاح را پذیرفته است.[۵۳] اسلامی‌نسب خودکشی را ترجمهٔ مناسبی برای این واژه می‌داند چرا که suicide از دو واژهٔ لاتین sui به معنای خود و cide به معنای کشتن تشکیل شده است.[۵۴]

نخستین تحلیل مشهور جامعه‌شناختی از خودکشی توسط امیل دورکیم، جامعه‌شناس فرانسوی ارائه شده است. تعریفی که دورکیم در ۱۸۹۷ میلادی ارایه کرده چنین است: «هر نوع مرگی که نتیجهٔ مستقیم یا غیرمستقیم کردار مثبت یا منفی خود قربانی باشد که پیشاپیش از نتیجهٔ عمل خود آگاه بوده است».[۵۵] دورکیم در بررسی سبب‌های خودکشی چهار نوع خودکشی را بیان کرده که هر چهار مورد به نوعی به رابطهٔ فرد با جامعه مربوطند: ۱- خودکشی خودخواهانه، که در شرایط فردگرایانه و جدایی از جامعه روی می‌دهد. ۲- خودکشی دگرخواهانه، که زمانی روی می‌دهد که شخص وابستگی زیادی به جامعه داشته باشد. ۳- خودکشی هرج‌ومرج‌گرایانه، که ناشی از نابسامانی، آشفتگی، و بی‌قانونی جامعه است (دورکیم از اصطلاح آنومی برای بیان این وضعیت جامعه استفاده می‌کند). ۴- خودکشی تقدیرگرایانه، که زمانی روی می‌دهد که اراده‌ها، عواطف، و انگیزه‌های اعضای جامعه زیر کنترل شدید جامعه باشند.[۵۶]

در اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی، زیگموند فروید نخستین دیدگاه روان‌شناختی را دربارهٔ خودکشی ارائه کرد. او خودکشی را «نهایت خشم معطوف به خود، ناشی از ناخودآگاه فردی» دانست. فروید غریزه‌ها را به دو دستهٔ مرگ (تاناتوس) و زندگی (اروس) تقسیم کرد. به باور او غریزهٔ مرگ بلافاصله پس از زایش آغاز می‌شود و تمایل به بازگشت دارد. این غریزه موجب نیستی، کینه، و انهدام نسل می‌شود، برعکس غریزهٔ زندگی که موجب دوستی، عشق، و تولید نسل می‌گردد.[۵۷] فروید به تدریج نظریهٔ غریزهٔ مرگ خود را که در تضاد با لیبیدو بود، کامل کرد.[۵۸]

استنگل نخستین کسی است که میان خودکشی و قصد خودکشی از نظر روان‌شناسی تفاوت قائل می‌شود. او پس از پژوهش‌هایی، در ۱۹۶۰ میلادی یک واحد روان‌شناسی مستقل را به تمایل به خودکشی اختصاص داده است.[۵۹] پژوهش‌های روان‌شناسان نشان داده است که برخلاف خودکشی، قصد خودکشی، دارای هدف‌هایی به‌جز «نابودی خویش» است. کیرال، چهار هدف را برای قصد خودکشی ارائه کرده است: ۱- دعوت و خطاب یا تقاضای کمک و حمایت؛ ۲- واکنش در مقابل یک مصیبت، فاجعه، و بلای ناگهانی؛ ۳- سوء استفاده و تهدید شخصی دیگر و ۴- فرار و گریز از موقعیت دشوار.[۶۰] اسلامی‌نسب، پنج مورد افکار خودکشی، تهدید به خودکشی، ژست خودکشانه (آسیب به خود)، اقدام به خودکشی (خودکشی ناموفق)، و خودکشی موفق را زیر عنوان رفتار خودکشانه جای داده است.[۶۱]

در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی واژهٔ خودکشی‌شناسی[یادداشت ۲] معرفی شد و رواج یافت. این واژه پیشتر در سال ۱۹۲۹ میلادی توسط دانشمند هلندی به نام بونگر[یادداشت ۳] استفاده شده بود. خودکشی‌شناسی به معنای مطالعهٔ علمی پدیدهٔ خودکشی است.[۶۲][۶۳]

تاریخچه

[ویرایش]
مرگ دیسیبالوس ناشی از خودکشی، از ستون تروا

در آتن باستان شخصی که بدون تصویب دولت مرتکب خودکشی می‌شد از تشریفات دفن عادی محروم می‌گردید. این فرد را به تنهایی در حومه شهر و بدون سنگ قبر یا نشانه دیگری دفن می‌کردند.[۶۴] در یونان باستان و روم خودکشی به‌عنوان روشی قابل قبول در مقابل شکست نظامی تلقی می‌شد.[۶۵] در روم باستان، در حالی که خودکشی در ابتدا مجاز بود، اما بعداً با توجه به هزینه‌های اقتصادی آن جرم علیه دولت تلقی شد.[۶۶] فرمان جنایی صادر شده توسط لویی چهاردهم در ۱۶۷۰ از حیث مجازات به مراتب شدیدتر بود: بدن فرد مرده در حالی که صورت آن رو به زمین بود در خیابان‌ها کشیده می‌شد، و سپس به‌دار آویخته شده یا در توده زباله انداخته می‌شد. علاوه بر این، تمام اموال شخص مصادره می‌گردید.[۶۷][۶۸] از لحاظ تاریخی در کلیسای مسیحیت افرادی که اقدام به خودکشی می‌کردند تکفیر شده و کسانی که در اثر خودکشی می‌مردند در خارج از قبرستان به خاک سپرده می‌شدند.[۶۹] در اواخر قرن نوزدهم در بریتانیا اقدام به خودکشی معادل اقدام به قتل تلقی می‌شد و ممکن بود مجازات آن حلق‌آویز شدن باشد.[۶۹] در اروپای قرن ۱۹ عمل خودکشی از عملی ناشی از گناه به اقدامی ناشی از جنون تغییر ماهیت داد.[۶۸]

خودکشی در ادیان

[ویرایش]

خودکشی هم در ادیان ابراهیمی (دین اسلام، دین مسیحیت، دین یهودیت) و هم در ادیان هندی (آیین هندو، آیین جین، آیین بودا) مورد نکوهش قرار گرفته است و دید منفی نسبت به آن وجود دارد.

ادیان ابراهیمی به‌طور سنتی خودکشی را گناه تلقی می‌کنند که دلیل این مسئله اعتقاد به تقدس زندگی است. خودکشی در فرهنگ اسلامی به معنای عقب‌نشینی از نیل به‌غایت کمال و سقوط به وادی شقاوت ابدی و درنتیجه، گرفتار آمدن به عقوبت جهنم است.[۷۰][۷۱]در یهودیت خودکشی امری مذموم است و جسد فرد خودکش را بی‌آنکه برایش مراسم ویژه‌ای اجرا شود، در آرامگاهی جدا از دیگر افراد دفن می‌کنند. در این دین از هر وسیله بهره گرفته می‌شود تا خودکشی مورد بخشش واقع شود؛ بنابراین معتقدند که یا فرد خودکش اصلاً به سبب همین ارتکاب عمل خودکشی ثابت می‌کند که عقلش را از دست داده و در آن لحظه نمی‌توانسته درست بیندیشد و از همین روی باید گناهش بخشیده شود، یا اینکه فرد خودکش خود پیش از انجام عمل خودکشی از کردارش به شدت پشیمان بوده اما دیگر دیر شده بوده است. بر پایه خداشناسی کلیسای کاتولیک، خودکشی از نظر عقلی گناه محسوب می‌شود و نقض یکی از ده فرمان است که می‌گوید: «کسی را مکشید».[۷۲] با این حال بزرگی این گناه و شدت آن بسته به شرایط ممکن است کم و زیاد باشد. در رساله توضیح‌المسائل کلیسای کاتولیک، پاراگراف ۲۲۸۳ آمده است: «ما نمی‌بایست از نجات ابدی روح کسی که جان خود را گرفته ناامید شویم. پروردگار آن گونه که خود می‌داند، می‌تواند این فرصت شفابخش را به فردی که از کرده‌اش پشیمان است بدهد. کلیسا برای خودکش‌ها دعا می‌کند.» همچنین پاراگراف ۲۲۸۲ اشاره می‌کند که: «رنج جان کندن جسم، زجر ناشی از تحمل سختی‌ها، و نیز فشارها و شکنجه‌هایی که فرد به سبب گرفتن جان خود تحمل کرده در کاهش عذاب گناهی که مرتکب شده تأثیر دارند.» در گذشته کلیسای کاتولیک برای خودکش‌ها مراسم تدفین کاتولیکی و عزاداری دسته‌جمعی اجرا نمی‌کرد. اما اکنون این چنین نیست. بیش‌تر پروتستان‌ها بدین باورند و از همین روی معتقدند که فرد خودکش از آنجا که نمی‌تواند در دنیا به رستگاری برسد، بنابراین با مرگش این فرصت را از خود سلب کرده است؛ بنابراین گناه خودکشی نه به سبب خود این عمل، که به سبب امتناع از پذیرش فرصت نجات صورت گرفته است. کلیسای ارتدکس شرقی بر این باور است که خودکشی یعنی امتناع از پذیرش هدیه خداوند که همانا جسم و زندگی این دنیایی است؛ بنابراین این عمل ناشی از ناامیدی و نقض‌کننده فرمان ششم یعنی «کسی را مکشید» (ده فرمان) و در نتیجه گناه محسوب می‌شود.[۷۳]

ادیانی که خودکشی را گناه نمی‌دانند یا نوعی از خودکشی را توصیه می‌کنند

[ویرایش]

برخی از ادیان کشور هند مانند جینیسم نوع خاصی از خودکشی را توصیه می‌کنند. البته؛ از دیدگاه این ادیان خودکشی برای وقتی جایز است که فرد به تمام اهداف خود رسیده باشد و زندگی برایش بی‌معنی باشد.

پیشگیری از خودکشی

[ویرایش]

پیشگیری از خودکشی به هر تلاشی از سوی سازمان‌ها، دولت‌ها، مراکز بهداشت روانی، اتحادیه‌ها، متخصص، شهروندان و هر شخصی برای کاهش میزان خودکشی گفته می‌شود. از جمله روش‌های نامستقیم پیشگیری از خودکشی می‌توان به این موارد اشاره نمود: درمان نشانه‌های روانی از جمله افسردگی و بهبود روش‌های مقابله با بحران در افرادی که به شدت در فکر خودکشی به سر می‌برند، کاهش شیوع کاراهایی که منجر به برانگیختن افکار خودکشی در فرد می‌شوند. این تلاش‌ها می‌بایستی هم در زمینه روان‌شناختی و هم دارویی در کنار آگاهی‌دهی عمومی و ارتقاء سطح بهداشت روانی عمومی صورت پذیرند. در واقع می‌بایست کارهایی که باعث حفاظت فرد از خودکشی می‌شوند همچون حمایت اجتماعی و عاطفی را افزایش و کاراهایی که این خطر را برای فرد ایجاد می‌کنند، همچون عدم توانایی در برآوردن نیازهای اقتصادی یا دیگر نیازها را کاهش دهیم. خودکشی را نباید تنها یک مشکل پزشکی یا روان‌پزشکی در نظر گرفت؛ چراکه این مسئله ابعاد گوناگونی دارد.[۷۴][۷۵]

این تابلو به‌عنوان یک طرح پیشگیری از خودکشی، تلفن ویژه موجود در پل گلدن گیت را که به یک شماره تلفن فوریتی بحران متصل است، تبلیغ می‌کند.

کاهش دسترسی به روش‌های خاص، مانند سلاح گرم یا سموم و حتی بهره‌گیری از سازه ضد خودکشی نیز ممکن است این خطر را کم‌تر کند.[۷۶][۷۷] سایر اقدامات شامل محدود کردن دسترسی به زغال چوب و موانع روی پل‌ها و سکوهای مترو است.[۷۶] اگرچه شماره تلفن فوریتی بحران به وفور پیدا می‌شود، شواهد کمی در خصوص تأیید یا رد تأثیر آن وجود دارد.[۷۸][۷۹] به نظر می‌رسد در جوانانی که به تازگی به فکر خودکشی افتاده‌اند، درمان شناختی رفتاری باعث بهبود نتایج شده است.[۸۰] ممکن است توسعه اقتصادی به دلیل توانایی خود در کاهش فقر قادر به کاهش میزان خودکشی باشد.[۸۱] همچنین تلاش برای افزایش ارتباط اجتماعی به ویژه در مردان مسن در کاهش فکر به خودکشی مؤثر است.[۸۲]

پژوهشگران دانشگاه ایندیانا به شیوه جدیدی دست پیدا کرده‌اند که از طریق آن می‌توانند با نمونه برداری از خون افراد و طرح سوالات ویژه‌ای در رابطه با شرایط جسمانی وروانی احتمال اقدام به خودکشی را پیش‌بینی کنند. بر پایه ادعای این محققان سلسله پرسش‌هایی تدوین شده تا ۹۲ درصد به آن‌ها امکان می‌دهد به احتمال روی آوردن این افراد به خودکشی پی ببرند.[۸۳]

جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران یک راهنمای عمومی پیشگیری را نیز منتشر کرده[۸۴][۸۵] که برگردانی است از راهنمای جامع پیش‌گیری از خودکشی در اروپا.[۸۶]

فهرست اقدامات برای جلوگیری از خودکشی از CDC[۸۷]

غربالگری

[ویرایش]

اطلاعات کمی در مورد اثرات غربالگری جمعیت عمومی از حیث میزان نهایی خودکشی وجود دارد.[۸۸] از آنجا که میزان بالایی از افرادی که تست آن‌ها با استفاده از این ابزار مثبت بوده در معرض خطر خودکشی نیستند، نگرانی‌هایی در این خصوص وجود دارد که ممکن است غربالگری بهره‌برداری از منابع مراقبت‌های بهداشت روانی را به‌طور قابل توجهی افزایش دهد.[۸۹] با این حال توصیه می‌شود کسانی که در معرض خطر زیادی قرار دارند، ارزیابی گردند.[۹۰] به نظر می‌رسد طرح پرسش در مورد خودکشی خطر این کار را افزایش ندهد.[۹۰]

بیماری روانی

[ویرایش]

در کسانی که به مشکلات روانی مبتلا هستند بعضی از درمان‌ها ممکن است خطر خودکشی را کاهش دهد. کسانی که بیش از یک بار اقدام به خودکشی می‌کنند را می‌توان به‌طور داوطلبانه در مراکز مراقبت‌های روانی بستری نمود.[۹۰] معمولاً ابزاری که ممکن است برای آسیب رساندن به خود مورد استفاده قرار گیرد، از آن‌ها گرفته می‌شود.[۹۱] بعضی از پزشکان از بیماران می‌خواهند قرارداد پیشگیری از خودکشی را امضا کنند و متعهد شوند در صورت آزاد شدن به خود صدمه نزنند.[۹۰] اما شواهدی که مفید بودن این روش را اثبات کند، هنوز بسیار نیست.[۹۰] اگر شخصی در معرض خطر اندکی باشد، ممکن است بتوان ترتیب درمان سلامت روانی بیمار در خارج از مرکز را داد.[۹۱] مشخص شده است که تأثیر بستری کوتاه مدت نسبت به مراقبت توسط جامعه برای بهبود نتایج در افراد دچار اختلال شخصیت مرزی که به‌طور مزمن مستعد خودکشی هستند، زیاد نیست.[۹۲][۹۳]

شواهدی تجربی وجود دارد مبنی بر اینکه روان درمانی و به‌ویژه درمان رفتار دیالکتیکی میزان خودکشی را در نوجوانان[۹۴] و همچنین در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کاهش می‌دهد.[۹۵] با این حال شواهد یادشده کاهش خودکشی موفق را نشان نداده است.[۹۴]

بحث‌هایی بر سر منافع داروهای ضدافسردگی در مقابل زیان‌های آن‌ها مطرح شده است.[۹۶] به نظر می‌رسد داروهای ضد افسردگی جدیدتر مانند SSRI در افراد جوان خطر خودکشی را از ۲۵ در ۱۰۰۰ به ۴۰ در ۱۰۰۰ افزایش می‌دهد.[۹۷] با این حال این داروها ممکن است در افراد مسن خطر یادشده را کاهش دهد.[۹۰] به نظر می‌رسد لیتیوم در کاهش خطر خودکشی در کسانی که مبتلا به اختلال دوقطبی و افسردگی اساسی هستند تا سطح جمعیت کلی مؤثر باشد.[۹۸][۹۹]

آزمایش خون

[ویرایش]

شناسایی تغییراتی که در یک ژن به‌خصوص به نام SKA2 رخ می‌دهد، می‌تواند به پیش‌بینی احتمال اقدام به خودکشی در یک فرد کمک کند. تغییراتی که در این ژن رخ می‌دهد با استفاده از یک آزمایش خون[۱۰۰] ساده قابل شناسایی است. ژن SKA2 در افرادی که در آستانه خودکشی هستند، به‌درستی فعالیت نمی‌کند. این ژن مسئول کنترل هورمون کورتیزول است. ترشح هورمون کورتیزول (هورمون استرس)، در جریان واکنش بدن به استرس بسیار افزایش می‌یابد. ژن SKA2 که در بخش فوقانی کورتکس مغز وجود دارد به پیشگیری از افکار منفی کمک می‌رساند و رفتارهای تکانشی را نیز کنترل می‌کند. اگر تغییری در این ژن رخ دهد، بدن نمی‌تواند میزان ترشح کورتیزول را کنترل کند. پیش از این مشخص شده بود در خون افرادی که دست به خودکشی زده‌اند، مقدار زیادی کورتیزول وجود دارد. این آزمایش کمک می‌کند پیش از آنکه دیر شود برای نجات جان فرد اقدام کنند.[۱۰۱]

عوامل خطر آفرین

[ویرایش]
شرایط تسهیل‌کننده خودکشی در ۱۶ ایالت آمریکا در سال ۲۰۰۸.[۱۰۲]

عواملی که خطر خودکشی را تحت تأثیر قرار می‌دهند، عبارتند از اختلالات روانی، مصرف نادرست دارو، حالات روانی، شرایط فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی و ژنتیک.[۹۶]بیماری روانی و سوء مصرف مواد غالباً در کنار هم وجود دارند.[۱۰۳] سایر عوامل خطرآفرین عبارتند از اقدام به خودکشی قبلی،[۹۰] در دسترس بودن وسیله برای ارتکاب این عمل، سابقه خانوادگی خودکشی، یا وجود آسیب ضربه‌ای مغز.[۱۰۴] به عنوان مثال، میزان خودکشی در خانواده‌های دارای سلاح گرم بیش از خانواده‌های فاقد آن بوده است.[۱۰۵] عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند بیکاری، فقر، خانه به‌دوشی و تبعیض نیز ممکن است فکر خودکشی را موجب شود.[۱۰۶] حدود ۱۵–۴۰٪ مردم یادداشت خودکشی از خود بجا می‌گذارند.[۱۰۷] به نظر می‌رسد ژنتیک در ۳۸٪ تا ۵۵٪ از رفتارهای خودکشی دخیل باشد.[۱۰۸] سربازان در معرض خطر خودکشی بیشتری هستند که این امر تا حدی ناشی از میزان بالاتر بیماری‌های روانی و مشکلات سلامت جسمی مربوط به جنگ است.[۱۰۹]

اختلالات روانی

[ویرایش]

اختلال روانی اغلب در زمان خودکشی وجود دارد و میزان آن از ۲۷٪[۱۱۰] تا بیش از ۹۰٪ برآورد می‌شود.[۹۰] در بین کسانی که در واحد روانی بستری شده‌اند، خطر خودکشی موفق در طول زندگی در حدود ۶/۸٪ است.[۹۰] نیمی از تمام افرادی که در اثر خودکشی جان خود را از دست می‌دهند ممکن است دچار اختلال افسردگی شدید باشند؛ داشتن این بیماری یا یک اختلال خلقی دیگر مانند اختلال دوقطبی خطر خودکشی را ۲۰ برابر افزایش می‌دهد. .[۱۱۱] سایر بیماری‌های دخیل در این وضع عبارتند از اسکیزوفرنی (۱۴٪)، اختلال شخصیت (۱۴٪)،[۱۱۲] اختلال دوقطبی،[۱۱۱] و اختلال استرس پس از سانحه.[۹۰] حدود ۵٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در اثر خودکشی می‌میرند.[۱۱۳] اختلال خوردن نیز از جمله بیماری‌های دارای خطر بالا است.[۹۱] سابقه اقدام به خودکشی قبلی مهم‌ترین عامل پیش‌بینی انجام موفقیت‌آمیز خودکشی است.[۹۰] حدود ۲۰ درصد از خودکشی‌ها با سابقه قبلی همراه بوده است و از بین کسانی که خودکشی کرده‌اند ۱٪ ظرف یک سال در خودکشی خود موفق هستند[۹۰] و بیش از ۵٪ پس از ۱۰ سال خودکشی می‌کنند.[۹۱] گرچه اقدام به خودآزاری اقدام به خودکشی تلقی نمی‌شود، وجود رفتار آسیب رساندن به خود با افزایش خطر اقدام به خودکشی مربوط است.[۱۱۴] در حدود ۸۰٪ خودکشی‌های موفق، فرد ظرف یک سال قبل از مرگ خود به پزشک مراجعه کرده است،[۱۱۵] و در ۴۵٪ موارد، افراد در یک ماه قبل چنین کاری را انجام داده‌اند.[۱۱۶] حدود ۲۵–۴۰٪ کسانی که خودکشی موفقی داشته‌اند در سال قبل با مراکز خدمات بهداشت روان تماس گرفته‌اند.[۱۱۰][۱۱۵]

مصرف مواد

[ویرایش]
نگاره‌ای مربوط به سال ۱۸۴۶ میلادی به نام سرانجام می‌خواره. در این اثر چنین تبلیغ شده که «اعتیاد به الکل می‌تواند منجر به خودکشی شود».

سوء مصرف مواد دومین عامل خطرآفرین شایع خودکشی پس از افسردگی شدید و اختلال دوقطبی است.[۱۱۷] هم سوء مصرف مزمن مواد و هم مسمومیت حاد در این کار دخیل است. .[۱۰۳][۱۱۸] در صورتی که این وضع با غم و اندوه شخصی نظیر داغداری همراه باشد، میزان خطر بیشتر افزایش می‌یابد.[۱۱۸] به علاوه سوء مصرف مواد با اختلالات روانی همراه است.[۱۰۳]

اکثر مردم زمانی که اقدام به خودکشی می‌کنند تحت تأثیر داروهای آرام‌بخش- خواب‌آور (مانند الکل یا بنزودیازپین‌ها) هستند[۱۱۹] و اعتیاد به الکل در ۱۵٪ تا ۶۱٪ موارد وجود دارد.[۱۰۳] به‌طور کلی کشورهایی که دارای میزان بالاتری مصرف الکل و تعداد بیشتر کافه‌های مربوط به این کار هستند، میزان خودکشی بالاتری دارند[۱۲۰] که این مسئله در درجه اول مربوط به الکل تقطیری است تا کل الکل مورد استفاده.[۱۰۳] حدود ۲/۲–۴/۳٪ کسانی که به‌خاطر اعتیاد به الکل مورد درمان قرار گرفته‌اند در ادامه زندگی خود در اثر خودکشی درگذشته‌اند.[۱۲۰] افراد الکلی که اقدام به خودکشی می‌کنند معمولاً مرد و میان‌سال بوده و در گذشته تلاش کرده‌اند خودکشی نمایند.[۱۰۳] بین ۳ تا ۳۵٪ مرگ و میر در میان کسانی که هروئین مصرف می‌کنند به دلیل اقدام به خودکشی است (حدود ۱۴ برابر بیشتر از کسانی که از این ماده استفاده نمی‌کنند).[۱۲۱]

سوء مصرف کوکائین و متامفتامین همبستگی بالایی با خودکشی دارد.[۱۰۳][۱۲۲] در بین کسانی که از کوکائین استفاده می‌کنند بیشترین خطر در مرحله ترک است.[۱۲۳] کسانی که از مواد استنشاقی استفاده می‌کنند نیز در معرض خطر قابل توجهی بوده و حدود ۲۰٪ اقدام به خودکشی کرده و بیش از ۶۵٪ به آن فکر کرده‌اند.[۱۰۳]استعمال دخانیات نیز با خطر خودکشی مرتبط است.[۱۲۴] شواهد اندکی در خصوص علت وجود این ارتباط به‌دست آمده است؛ با این حال این فرضیه ارائه شده است که کسانی که مستعد سیگار هستند مستعد به خودکشی نیز هستند زیرا کشیدن سیگار باعث مشکلاتی برای سلامتی می‌شود که افراد پس از آن می‌خواهند به زندگی خود پایان بدهند، و همچنین سیگار کشیدن بر ترکیب شیمیایی مغز تأثیر می‌گذارد و تمایل به خودکشی را ایجاد می‌کند.[۱۲۴] با این حال به نظر نمی‌رسد شاهدانه به‌طور مستقل میزان خطر را افزایش دهد.[۱۰۳]

اعتیاد به قمار

[ویرایش]

اعتیاد به قمار با افزایش میزان افکار خودکشی همراه بوده و میزان اقدام به این کار در مقایسه با جمعیت عادی بیشتر است.[۱۲۵] بین ۱۲ تا ۲۴٪ قماربازان پاتولوژیک اقدام به خودکشی می‌کنند.[۱۲۶] میزان خودکشی در میان همسران آن‌ها سه برابر بیشتر از جمعیت عادی است.[۱۲۶] عوامل دیگری که خطر این کار را در قماربازان افزایش می‌دهد عبارتند از: بیماری‌های روانی، سوء مصرف الکل و مواد.[۱۲۷]

وضعیت پزشکی

[ویرایش]

بین خودکشی و مشکلات سلامت جسمی از جمله موارد زیر ارتباط وجود دارد:[۹۱]درد مزمن،[۱۲۸] آسیب ضربه‌ای مغز[۱۲۹] سرطان،[۱۳۰] یا کسانی که با دیالیز خون، اچ آی وی، لوپوس اریتماتوس سیستمیک دست به گریبان هستند.[۱۳۰] تشخیص سرطان خطر خودکشی متعاقب آن را حدود دو برابر می‌کند.[۱۳۰] شیوع افزایش خودکشی پس از اینکه شخص از بیماری افسردگی و سوء مصرف الکل رهایی می‌یابد نیز ادامه دارد. در افراد مبتلا به بیش از یک بیماری، میزان خطر بالا است. در ژاپن مشکلات بهداشتی به‌عنوان علت اصلی خودکشی در نظر گرفته می‌شود.[۱۳۱]

اختلالات خواب مانند بی‌خوابی[۱۳۲] و وقفه تنفسی در خواب عوامل خطرآفرین ابتلا به افسردگی و خودکشی هستند. در برخی موارد اختلالات خواب ممکن است عامل خطرآفرین مستقلی از افسردگی باشند.[۱۳۳] تعدادی از بیماری‌های دیگر نیز ممکن است علایمی شبیه به اختلالات خلقی را سبب شوند از جمله: کم‌کاری تیروئید، آلزایمر، تومور مغزی، لوپوس اریتماتوس سیستمیک، و عوارض جانبی ناشی از تعدادی از داروها (مانند بتا بلوکر و استروئیدها).[۹۰]

ژن SKA2 و هورمون کورتیزول

[ویرایش]

ژن SKA2 در افرادی که در آستانه خودکشی هستند، به‌درستی فعالیت نمی‌کند. این ژن مسئول کنترل هورمون کورتیزول است. ترشح هورمون کورتیزول (هورمون استرس)، در جریان واکنش بدن به استرس بسیار افزایش می‌یابد. ژن SKA2 که در بخش فوقانی کورتکس مغز وجود دارد به پیشگیری از افکار منفی کمک می‌رساند و رفتارهای تکانشی را نیز کنترل می‌کند. اگر تغییری در این ژن رخ دهد، بدن نمی‌تواند میزان ترشح کورتیزول را کنترل کند. پیش از این مشخص شده بود در خون افرادی که دست به خودکشی زده‌اند، مقدار زیادی کورتیزول وجود دارد.[۱۰۱]

حالات روانی - اجتماعی

[ویرایش]

برخی از حالات روانی خطر خودکشی را افزایش می‌دهد از جمله: نومیدی، از دست دادن حس لذت در زندگی، افسردگی و اضطراب.[۱۱۱] توانایی اندک حل مشکلات، از دست دادن توانایی که فرد قبلاً داشته است، و کنترل ضعیف تمایلات نیز نقش ایفا می‌کنند.[۱۱۱][۱۳۴] در افراد مسن، حس بی‌مصرفی و بی‌ارزشی، عامل مهمی است.[۱۳۵][۱۳۵]

استرس‌های اخیر زندگی مانند از دست دادن یک عضو خانواده یا یکی از دوستان، از دست دادن شغل، یا انزوای اجتماعی، مانند زندگی در تنهایی این خطر را افزایش می‌دهد.[۱۱۱] کسانی که هرگز ازدواج نکرده‌اند نیز در معرض خطر بیشتری هستند.[۹۰] مذهبی بودن ممکن است خطر خودکشی را کاهش دهد.[۱۳۶] این مسئله را به موضع منفی بسیاری از ادیان در برابر خودکشی و به هم‌پیوندی اجتماعی بیشتری که دین ممکن است فراهم کند، نسبت می‌دهند.[۱۳۶] البته این موضوع را می‌توان به ترسی که دین نسبت به عقوبت گناه در فرد ایجاد می‌کند نیز، نسبت داد.[۱۳۷] در بین اشخاص مذهبی، به نظر می‌رسد افراد مسلمان میزان خودکشی کمتری داشته باشند.[۱۳۸]

بعضی‌ها ممکن است برای فرار از دست زورگویی یا تعصب دست به خودکشی بزنند.[۱۳۹] سابقه سوء استفاده جنسی دوران کودکی[۱۴۰] و زمان صرف شده در پرورشگاه نیز عواملی خطرآفرین هستند. .[۱۴۱] باور بر این است که سوء استفاده جنسی حدود ۲۰٪ از کل خطر را شامل می‌شود.[۱۰۸]

توضیح تکاملی برای خودکشی این است که این کار ممکن است باعث بهبود تناسب فراگیر شود. این وضع ممکن است در صورتی رخ دهد که فردی که اقدام به خودکشی می‌کند نمی‌تواند کودکان بیشتری داشته باشد و با زنده ماندن منابع را از دسترس بستگان خود دور می‌سازد. نقدی که مطرح شده این است که مرگ و میر نوجوانان سالم به احتمال زیاد تناسب فراگیر را افزایش نمی‌دهد. انطباق با محیط بسیار متفاوت اجدادی ممکن است با محیط کنونی ناسازگار باشد. .[۱۳۴][۱۴۲]

فقر با خطر خودکشی همبسته است. .[۸۱] افزایش فقر نسبی در مقایسه با اطرافیان فرد، خطر خودکشی را افزایش می‌دهد.[۱۴۳] بیش از ۲۰۰٬۰۰۰ کشاورز در هندوستان از سال ۱۹۹۷ تاکنون مرتکب خودکشی شده‌اند که دلیل آن تا حدی ناشی از مسائل مربوط به بدهی است.[۱۴۴] در چین خودکشی در مناطق روستایی سه برابر بیشتر از مناطق شهری است و اعتقاد بر این است که این مسئله تا حدی به دلیل مشکلات مالی در این مناطق کشور است.[۱۴۵]

رسانه‌ها

[ویرایش]

رسانه‌ها از جمله اینترنت نقش مهمی دارند.[۹۶] نحوه به تصویر کشیدن خودکشی ممکن است اثر منفی داشته باشد زیرا پوشش این اقدام در حجم زیاد، به‌طور برجسته و مکرر به ستودن یا رمانتیک کردن خودکشی می‌انجامد و بیشترین تأثیر را دارد.[۱۴۶] هنگامی که شرح مفصلی از چگونگی خودکشی با استفاده از یک وسیله خاص به تصویر کشیده می‌شود، ممکن است این روش خودکشی در کل جمعیت افزایش یابد.[۷۶] از سوی دیگر، باید توجه داشت که گروه‌های طرفدار خودکشی و حق مردن معتقدند فرد می‌بایست در انتخاب‌هایش آزاد باشد و چنانچه مایل باشد از حق مردن خود بهره ببرد، بتواند به اطلاعات مورد نیاز دسترسی داشته باشد. از جمله این افراد دکتر فیلیپ نیچک استرالیایی است که به گفته خود،[۱۴۷] کسی را ترغیب به خودکشی نمی‌کند اما اطلاعات و ابزار مورد نیاز برای اقدام به خودکشی را در اختیار افراد می‌گذارد.

برخی معتقدند نمایش موارد خودکشی یا نحوه انجام آن، می‌تواند موجب سرایت خودکشی یا خودکشی تقلیدی می‌شود که به آن اثر ورتر گفته می‌شود. این خطر در نوجوانانی که مرگ را رمانتیک می‌سازند، بیشتر است.[۱۴۸] به نظر می‌رسد که گرچه رسانه‌های خبری تأثیر مهمی دارند، اما تأثیر رسانه‌های سرگرمی مبهم است.[۱۴۹] نقطه مقابل اثر ورتر، اثر پاپاگنو است در آن ممکن است مکانیسم‌های مؤثر کنار آمدن اثر محافظتی داشته باشد. این اصطلاح بر اساس شخصیتی در اپرای فلوت جادویی اثر موتزارت نامگذاری شده که از ترس از دست دادن معشوقه خود قرار است خودکشی کند که دوستانش به او کمک می‌کنند.[۱۵۰] در صورتی که رسانه‌ها از دستورالعمل گزارش‌دهی مناسب بهره گیرند، ممکن است بتوان خطر را کاهش داد.[۱۴۶] اما متعهد کردن صنعت رسانه به این کار به‌ویژه در درازمدت دشوار است.[۱۴۶]

منطقی

[ویرایش]

خودکشی منطقی گرفتن جان خود بنا به استدلال است،[۱۵۱] اگرچه برخی فکر می‌کنند خودکشی به هیچ عنوان منطقی نیست.[۱۵۱] عمل گرفتن جان خود برای نفع بردن دیگران ایثار جان خوانده می‌شود.[۱۵۲] نمونه‌ای از این کار در مواقعی است که افراد مسن به زندگی خود خاتمه می‌دهند تا مقدار مواد غذایی بیشتری برای افراد جوان جامعه باقی بماند.[۱۵۲] در برخی از فرهنگ‌های اسکیمو این عمل، اقدامی است ستودنی و از سر شجاعت یا خرد تلقی می‌شود.[۱۵۳]

حمله انتحاری یک اقدام سیاسی است که در آن مهاجم مرتکب خشونت علیه دیگران می‌شود و می‌داند که این کار منجر به مرگ خود خواهد شد.[۱۵۴] بعضی از بمب‌گذاران انتحاری در پی رسیدن به شهادت هستند.[۱۰۹] به‌طور مثال، مأموریت‌های کامیکازی به‌عنوان وظیفه در برابر قدرتی برتر یا الزام اخلاقی انجام می‌شد.[۱۵۳] خود-دیگرکشی گونه‌ای از گونه‌های خودکشی است که در آن، فرد در هنگام یا پس از کشتن دیگران، خود را نیز بکشد.[۱۵۵] خودکشی گروهی اغلب در زیر فشار اجتماعی انجام می‌شود که در آن اعضا استقلال خود را به یک رهبر می‌سپارند.[۱۵۶] خودکشی دسته‌جمعی می‌تواند تنها با مشارکت دو نفر رخ دهد، که اغلب به آن خودکشی توافقی گفته می‌شود.[۱۵۷]

در زمانی که شرایط به گونه‌ای است که ادامه زندگی غیرقابل تحمل است، برخی از مردم از خودکشی به‌عنوان وسیله‌ای برای پایان رنج‌های خود استفاده می‌کنند.[۱۵۸] برخی از زندانیان در اردوگاه‌های کار اجباری نازی عمداً با دست زدن به حصارهای برق‌دار خود را می‌کشتند.[۱۵۹]

روش‌ها

[ویرایش]
نرخ مرگ و میر موردی بر حسب روش خودکشی در ایالات متحده.[۱۰۵]

بیش‌ترین روش‌ها در مناطق مختلف عبارتند از به‌دار آویختن، مسمومیت و بهره‌گیری از سلاح گرم.[۱۶۰] بررسی ۵۶ کشور نشان داد که به‌دار آویختن خود، رایج‌ترین روش در بسیاری از کشورها بوده است.[۱۶۱] ۵۳٪ خودکشی در مردان و ۳۹٪ خودکشی زنان به این طریق صورت می‌گیرد.[۱۶۲]

۳۰ درصد از خودکشی‌ها در دنیا در اثر خوردن آفت‌کش انجام می‌شود. با این حال میزان استفاده از این روش به‌طور قابل توجهی متفاوت بوده و از ۴٪ در اروپا تا بیش از ۵۰٪ در منطقه اقیانوس آرام در نوسان است.[۱۶۳] این روش در آمریکای لاتین نیز با توجه به دسترسی آسان به آن در میان جمعیت کشاورز معمول است.[۷۶] در بسیاری از کشورها، دوز بیش از حد مجاز دارو حدود ۶۰٪ خودکشی در میان زنان و ۳۰٪ خودکشی در میان مردان را سبب می‌شود[۱۶۴] که بسیاری از آن‌ها از قبل برنامه‌ریزی نشده بوده و در طول یک دوره حاد تزلزل رخ می‌دهد.[۷۶] شایع‌ترین شیوه‌های ناموفق با شایع‌ترین شیوه‌های موفق متفاوت است و بیشترین میزان عدم موفقیت به میزان ۸۵٪ از طریق دوز بیش از حد دارو و در کشورهای توسعه یافته می‌باشد.[۹۱]

پاتوفیزیولوژی

[ویرایش]

هیچ‌گونه پاتوفیزیولوژی واحد و بنیادین شناخته شده‌ای برای خودکشی یا افسردگی وجود ندارد.[۹۰] با این حال اعتقاد بر این است که این امور نتیجه فعل و انفعال عوامل رفتاری، اجتماعی و زیست‌محیطی و روانی است.[۷۶]

سطوح پایین فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) هم به‌طور مستقیم[۱۶۵] و هم به‌طور غیرمستقیم از طریق نقش خود در افسردگی شدید، اختلال استرس پس از سانحه، اسکیزوفرنی و اختلال وسواسی جبری با خودکشی مرتبط است.[۱۶۶] مطالعات پس از مرگ کاهش سطح BDNF در هیپوکامپ و قشر پیش‌پیشانی را هم در افراد مبتلا به بیماری روانی و هم در افراد غیرمبتلا نشان داده است.[۱۶۷] اعتقاد بر این است که سروتونین که یک انتقال‌دهنده عصبی مغز است در کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند، پایین باشد. این امر تا حدی مبتنی بر شواهد افزایش سطح گیرنده ۵-HT2A پس از مرگ است.[۱۶۸] شواهد دیگر شامل کاهش میزان محصول ناشی از تجزیه سروتونین یعنی اسید ۵-هیدروکسی‌ایندولیستیک در مایع نخاعی مغز است.[۱۶۹] با این حال دستیابی به شواهد مستقیم است دشوار است.[۱۶۸] اعتقاد بر این است که اپی‌ژنتیک که به مطالعه تغییرات در بیان ژنتیکی در پاسخ به عوامل محیطی می‌پردازد که DNA اصلی را تغییر نمی‌دهد، نیز در تعیین خطر خودکشی به ایفای نقش می‌پردازد.[۱۷۰]

همه‌گیرشناسی

[ویرایش]
مرگ و میر ناشی از صدمات خودسوزی در هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر از ساکنان در سال ۲۰۰۴.[۱۷۱]
  unknown
  <3
  3–6
  6–9
  9–12
  12–15
  ۱۵–۱۸
  18–21
  ۲۱–۲۴
  24–27
  27–30
  ۳۰–۳۳
  >۳۳

حدود ۵/۰٪ تا ۴/۱٪ از مردم با خودکشی به زندگی خود پایان می‌دهند.[۷][۹۰] در سال ۲۰۰۸/۲۰۰۹ در سطح جهان، خودکشی دهمین علت مهم مرگ بود[۳] یعنی سالانه حدود ۸۰۰٬۰۰۰ تا یک میلیون نفر در اثر این کار می‌میرند، که معادل آمار مرگ و میر ۶/۱۱ نفر به ازای هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر در هر سال است.[۷] میزان خودکشی از دهه ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۱۲ به میزان ۶۰٪ افزایش یافته است،[۷۷] و این افزایش عمدتاً در جهان در حال توسعه دیده می‌شود.[۳] به ازای هر خودکشی منجر به مرگ بین ۱۰ و ۴۰ خودکشی ناموفق رخ می‌دهد.[۹۰]

میزان خودکشی در بین کشورها و در طول زمان متفاوت است.[۷] میزان خودکشی به‌عنوان درصدی از مرگ و میر در سال ۲۰۰۸ به این ترتیب بود: آفریقا ۵/۰٪، جنوب شرق آسیا ۹/۱٪، آمریکا ۲/۱٪ و اروپا ۴/۱٪.[۷] میزان آن به ازای هر ۱۰۰٬۰۰۰ عبارت بود از: استرالیا ۶/۸، کانادا ۱/۱۱، چین ۷/۱۲، هند ۲/۲۳، انگلستان ۶/۷، ایالات متحده ۴/۱۱.[۱۷۲] خودکشی در سال ۲۰۰۹ در ایالات متحده به‌عنوان دهمین علت اصلی علت مرگ بوده و معادل حدود ۳۶٬۰۰۰ مورد در سال است.[۱۷۳] و سالانه در حدود ۶۵۰٬۰۰۰ نفر به دلیل اقدام به خودکشی در بخش اورژانس معاینه می‌شوند.[۹۰] لیتوانی، ژاپن و مجارستان بالاترین نرخ را دارند.[۷] کشورهای دارای بیشترین میزان مطلق خودکشی چین و هند هستند که بیش از نیمی از کل موارد را شامل می‌شوند.[۷] در چین خودکشی پنجمین علت اصلی مرگ است.[۱۷۴]

در ایران

[ویرایش]

احمد شجاعی، رئیس سازمان پزشکی قانونی ایران در مردادماه ۱۳۹۳ با اشاره به افزایش خودکشی در ایران گفت: «چهار هزار و ۵۵ نفر در سال ۱۳۹۲ در اثر خودکشی جان باخته‌اند.» براساس آمارهای موجود در سال ۱۳۹۱ تهران با ۴۰۹، کرمانشاه با ۲۷۱ و گیلان با ۲۳۱ مورد فوتی، بیشترین و استان‌های خراسان جنوبی با ۱۸، کهگیلویه و بویراحمد با ۲۴ و خراسان شمالی با ۲۵ فوتی کمترین موارد مرگ ناشی از خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند که از این میان بیشترین آمار خودکشی به شیوه دار بوده است. در سال ۲۰۱۰، ۴/۷ نفر در هر صد هزار نفر بر اثر مرگ‌های مشکوک به خودکشی فوت کرده‌اند، به این ترتیب «البته ایران در بین ۸۹ کشوری که اطلاعاتش گردآوری شده است در رتبه شصت و نهم قرار دارد.»[۱۷۵]

به‌گزارش وبگاه آفتاب در ۱۹ شهریور ۱۳۹۳ در ایران آمار خودکشی در مردان مجرد بیشتر از مردان متأهل و برخلاف آمارهای جهانی در زنان متأهل بیش از زنان مجرد است.[۱۷۶]

جنسیت

[ویرایش]
نرخ خودکشی در هر ۱۰۰٬۰۰۰ مرد (راست) و زن (چپ) (اطلاعات از ۱۹۷۸–۲۰۰۸).
  اطلاعات در دسترس نیست
  <۱
  ۱–۵
  ۵–۵٫۸
  ۵٫۸–۸٫۵
  ۸٫۵–۱۲
  ۱۲–۱۹
  ۱۹–۲۲٫۵
  ۲۲٫۵–۲۶
  ۲۶–۲۹٫۵
  ۲۹٫۵–۳۳
  ۳۳–۳۶٫۵
  >۳۶٫۵

در جهان غرب، مرگ مردان در اثر خودکشی سه تا چهار برابر بیشتر از زنان است، اگرچه زنان چهار برابر بیشتر اقدام به خودکشی می‌کنند.[۷][۹۰] دلیل این مسئله این است که مردان از ابزار کشنده‌تری برای پایان دادن به زندگی خود استفاده می‌کنند.[۱۷۷] این تفاوت در کسانی که بیش از ۶۵ سال سن دارند بسیار بیشتر است چرا که مردان ۱۰ برابر بیشتر از زنان اقدام به خودکشی می‌نمایند.[۱۷۷] خودکشی در چین دارای یکی از بالاترین میزان‌های خودکشی زنان در جهان و تنها کشوری است که در آن این میزان از خودکشی مردان بیشتر است (نسبت ۹/۰).[۷][۱۷۴] در شرق دریای مدیترانه نرخ خودکشی تقریباً بین مردان و زنان برابر است.[۷] بالاترین میزان خودکشی زنان در کره جنوبی و معادل ۲۲ مورد در هر ۱۰۰٬۰۰۰ نفر است، و به‌طور کلی نرخ آن در جنوب شرق آسیا و اقیانوس آرام غربی بالا است.[۷]

در بسیاری از کشورها نرخ خودکشی در افراد میانسال[۱۷۸] یا مسن بالاتر است.[۷۶] با این حال تعداد مطلق خودکشی در افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله بیشتر بوده و دلیل این امر تعداد افراد این گروه سنی است.[۷] بیشترین میزان آن در ایالات متحده در مردان قفقازی مسن‌تر از ۸۰ سال رخ می‌دهد، اگرچه افراد جوان‌تر بیشتر دست به خودکشی می‌زنند.[۹۰] خودکشی دومین علت شایع مرگ در نوجوانان[۹۶] و در مردان جوان بوده و تنها مرگ تصادفی بالاتر از آن قرار می‌گیرد.[۱۷۸] خودکشی در مردان جوان در کشورهای توسعه یافته، علت نزدیک به ۳۰٪ مرگ و میرها است.[۱۷۸] این میزان در کشورهای در حال توسعه نیز مشابه است، اما درصد کمتری از مرگ و میر را تشکیل می‌دهد و دلیل آن میزان بالاتر مرگ و میر ناشی از سایر انواع تروما است.[۱۷۸] در جنوب شرق آسیا برخلاف مناطق دیگر جهان، مرگ و میر ناشی از خودکشی در زنان جوان نسبت به زنان مسن بیشتر رخ می‌دهد.[۷]

خودکشی در سربازان و نیروهای نظامی

[ویرایش]

نسبت به جمعیت عمومی، سربازان و پرسنل نظامی در خطر بیشتری نسبت به دیگران برای خودکشی قرار دارند.[۱۷۹][۱۸۰][۱۸۱][۱۸۲][۱۸۳]

اجتماع و فرهنگ

[ویرایش]

قانون

[ویرایش]
یک تانتو چاقوی آماده شده برای سپوکو .

اکنون دیگر خودکشی در اکثر کشورهای غربی جرم نیست،[۱۸۴] با این حال در اکثر کشورهای اروپای غربی از قرون وسطی حداقل تا ۱۸۰۰ جرم بود.[۱۸۵] بسیاری از کشورهای اسلامی آن را امری مجرمانه می‌دانند.[۱۳۸]

خودکشی در استرالیا جرم نیست.[۱۸۶] با این حال مشاوره دادن، تحریک کردن، یا کمک و تشویق دیگران جهت اقدام به خودکشی جرم بوده، و قانون به صراحت اجازه می‌دهد تا فرد «در صورتی که منطقاً لازم باشد به زور متوسل شود» و مانع از اقدام به خودکشی فرد دیگر شود.[۱۸۷] در قلمرو شمالی استرالیا برای مدتی کوتاه و از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷خودکشی به کمک پزشک قانونی بود.[۱۸۸]

در حال حاضر هیچ کشوری در اروپا خودکشی یا اقدام به خودکشی را جرم تلقی نمی‌کند.[۶۹] انگلستان و ولز جرم بودن خودکشی را از طریق قانون خودکشی ۱۹۶۱ لغو کردند و جمهوری ایرلند این کار را در سال ۱۹۹۳ انجام داد.[۶۹] قبلاً واژه «ارتکاب» برای اشاره به آن به‌کار می‌رفت، اما بسیاری از سازمان‌ها به دلیل معنای منفی آن، دست از استفاده از این واژه برداشته‌اند.[۱۸۹][۱۹۰]

در هند، خودکشی غیرقانونی است و خانواده بازمانده ممکن است با مشکلات قانونی مواجه شود.[۱۹۱] در آلمان، اوتانازی فعالانه غیرقانونی است و هر کسی که در صحنه خودکشی حاضر باشد ممکن است به علت عدم ارائه کمک در موقعیت اضطراری تحت تعقیب قرار گیرد.[۱۹۲] سوئیس اخیراً گام‌هایی را برای قانونی کردن خودکشی کمکی برای بیماران روانی برداشته است. دادگاه عالی در لوزان، در حکم سال ۲۰۰۶ به یک فرد ناشناس که مدتی طولانی با مشکلات روانی دست به گریبان بود حق پایان دادن به زندگی خود را اعطا کرد.[۱۹۳]

در ایالات متحده خودکشی غیرقانونی نیست اما ممکن است کسانی که دست به انجام آن زده‌اند با مجازات‌هایی مواجه شوند.[۶۹] خودکشی به کمک پزشک در ایالت اورگان[۱۹۴] و واشینگتن قانونی است.[۱۹۵]

دیدگاه‌های مذهبی

[ویرایش]
یک بیوه هندو خودش را با جسد شوهرش می‌سوزاند، دهه ۱۸۲۰.

در بسیاری از اشکال مسیحیت، خودکشی گناه تلقی شده است، و این امر به‌طور عمده بر اساس نوشته‌های متفکران بانفوذ مسیحی در قرون وسطی مانند سنت آگوستین و توماس آکویناس مقدس بوده است. اما به‌عنوان مثال خودکشی در بیزانس و طبق فرمان یوستینیانوس مسیحی گناه در نظر گرفته نمی‌شد. .[۱۹۶][۱۹۷] در آموزه‌های کاتولیک، مبنای این استدلال عبارت است از فرمان «مکش» (که در عهد جدید نیز از زبان عیسی در متی ۱۹:۱۸ اعلام شده است)، و همچنین این ایده که زندگی هدیه‌ای از سوی خداوند است و نباید رد شود، و این مسئله که خودکشی مخالف «نظم طبیعی» بوده و در نتیجه دخالت در طرح جامع خداوند برای جهان است.[۱۹۸]

با این حال، اعتقاد بر این است که بیماری‌های روانی یا ترس شدید از درد و رنج کشیدن مسئولیت کسی که دست به خودکشی می‌زند را کاهش می‌دهد.[۱۹۹] استدلال‌های مخالف عبارتند از: ترجمه دقیق‌تر فرمان ششم به‌صورت «قتل مکن» که لزوماً در مورد خود مصداق ندارد. اینکه خدا به انسان اراده آزاد داده است؛ اینکه گرفتن جان خود بیش از درمان بیماری، قانون خدا را نقض نمی‌کند؛ و اینکه چند مورد خودکشی توسط پیروان خدا در کتاب مقدس ثبت شده و هیچ محکومیتی شدیدی هم ذکر نگردیده است.[۲۰۰]

یهودیت بر اهمیت ارزش دادن به این زندگی پرداخته است، و در نتیجه خودکشی به مثابه انکار خوبی خدا در جهان است. با وجود این، یهودیان در شرایط دشوار و زمانی که به نظر می‌رسید هیچ چاره‌ای جز کشته شدن یا اجبار به خیانت به دین خود نداشتند، اقدام به خودکشی فردی یا خودکشی گروهی می‌کردند (به‌عنوان مثال نگاه کنید به ماسادا، نخستین آزار و اذیت یهودیان فرانسه و قلعه یورک) و حتی در مناجات‌نامه‌های یهودی به‌عنوان یک یادآوری تلخ آمده است: «زمانی که چاقو بر روی گلو است»، و به کسانی اشاره دارد که «برای تقدیس نام خداوند» می‌میرند (نگاه کنید به شهادت). مقامات یهودی پاسخ‌های متناقضی به این اقدامات داده‌اند، برخی آن‌ها را نمونه‌هایی از شهادت قهرمانانه در نظر گرفته، در حالی که دیگران گرفتن جان خود را با وجود پیش‌بینی شهادت اشتباه دانسته‌اند.[۲۰۱]

خودکشی در اسلام مجاز نیست.[۱۳۸] در هندوئیسم به‌طور کلی خودکشی مورد سرزنش است و در جامعه معاصر هندو درست به اندازه قتل دیگری گناه تلقی می‌شود. کتاب مقدس هندوها عنوان می‌کند که کسی که اقدام به خودکشی نماید به بخشی از جهان روح تبدیل خواهد شد و در زمین سرگردان خواهد شد تا زمانی که اگر خودکشی نمی‌کرد تا آن زمان زنده می‌ماند.[۲۰۲] با این حال، هندوئیسم حق پایان دادن به زندگی خود را به مردان از طریق عمل غیرخشونت‌آمیز روزه گرفتن تا دم مرگ می‌پذیرد که پرایوپاوسا نامیده می‌شود.[۲۰۳] اما پرایوپاوسا تنها منحصر به افرادی است که هیچ تمایل یا جاه‌طلبی ندارند، و هیچ‌گونه مسئولیتی در این زندگی برای آن‌ها باقی نمانده است.[۲۰۳] در جینیسم نیز عمل مشابهی به نام سانثارا وجود دارد. رسم ساتی یا خودسوزی زنان بیوه در قرون وسطی در جامعه هندو شایع بود.

فلسفه

[ویرایش]
راه خروج یا فکر خودکشی : جورج گری، ۲۰۰۷.

سؤالاتی در فلسفه خودکشی مطرح شده که عبارتند از اینکه خودکشی چیست، آیا خودکشی می‌تواند یک انتخاب عقلانی باشد، و جواز اخلاقی خودکشی کدام است.[۲۰۴] دامنه استدلال‌های فلسفی در مورد اینکه آیا خودکشی می‌تواند از نظر اخلاقی قابل قبول باشد یا خیر از مخالفت شدید (در نظر گرفتن خودکشی به‌عنوان امری غیراخلاقی) تا برداشت از خودکشی به‌عنوان حق مقدس هر کس (حتی یک فرد جوان و سالم) که معتقد است به‌صورت عقلانی و وجدانی به تصمیم برای پایان دادن به زندگی خود رسیده است، متغیر است.

مخالفان خودکشی شامل فیلسوفان مسیحی مانند آگوستین قدیس و توماس آکویناس،[۲۰۴] امانوئل کانت[۲۰۵] و البته جان استوارت میل هستند - تمرکز میل بر اهمیت آزادی و خودمختاری به این معنا بود که او انتخاب‌هایی که مانع از آن می‌شد که فرد تصمیم‌گیری مستقلی را در آینده انجام دهد رد می‌کرد.[۲۰۶] دیگران به خودکشی به‌عنوان مسئله انتخاب شخصی می‌نگرند. حامیان این موضع عنوان می‌کنند که هیچ‌کس نباید برخلاف اراده خود مجبور به رنج کشیدن شود، به خصوص در شرایطی مانند بیماری علاج‌ناپذیر، بیماری روانی، و سنین پیری که امکان بهبود وجود ندارد. آن‌ها این باور که خودکشی همیشه غیرمنطقی است را رد می‌کنند، و می‌گویند ممکن است خودکشی آخرین پناه مناسب برای کسانی باشد که درد شدیدی را تحمل می‌کنند.[۲۰۷] موضع تندتر این است که استدلال شود باید به مردم اجازه داده شود مستقلاً و صرف‌نظر از اینکه رنج می‌کشد یا خیر دست به انتخاب بزنند. حامیان اصلی این مکتب فکری شامل دیوید هیوم فیلسوف تجربه‌گرای اسکاتلندی[۲۰۴] و جیکوب ام اپل آمریکایی و متخصص اخلاق زیستی است.[۱۹۳][۲۰۸]

به هر روی پاسخ به این سؤال در هر فلسفه‌ای چنان مهم است که برخی معتقدند تا فلسفه نتواند به ما پاسخ بدهد، که خودکشی بکنیم یا نه، به هیچ مسئله‌ای جواب نگفته است.[۲۰۹]

ادبیات

[ویرایش]

خودکشی در ادبیات همه ملت‌های جهان موضوعی است که به آسانی می‌توان آثار زیادی را با محور بودن آن یافت. برای نمونه، صادق هدایت در داستان زنده‌به‌گور با محور بودن خودکشی، اندیشه‌اش را دربارهٔ خودکشی چنین بیان می‌کند:[۲۱۰]

کسی تصمیم به خودکشی نمی‌گیرد، خودکشی با بعضی‌ها هست، در سرنوشت آن‌هاست، نمی‌توانند از آن بگریزند.

— صادق هدایت، پایگاه‌اطلاع‌رسانی شهر کتاب

دفاع

[ویرایش]
در این نقاشی اثر الکساندر گابریل دکان، تخته رنگ، تپانچه، و یادداشت روی زمین نشان می‌دهد که این حادثه غم‌انگیز به تازگی رخ داده، و هنرمندی جان خود را گرفته است.[۲۱۱]

دفاع از خودکشی در بسیاری از فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگها صورت گرفته است. ارتش ژاپن حملات کامیکازی را در طول جنگ جهانی دوم تشویق و ستایش می‌کرد که عبارت بود از حملات انتحاری هوانوردان نظامی امپراطوری ژاپن علیه کشتی‌های نیروی دریایی متفقین در مراحل پایانی جنگ جهانی دوم در اقیانوس آرام. به‌طور کلی جامعه ژاپن خودکشی را «تحمل» می‌کند[۲۱۲] (نگاه کنید به خودکشی در ژاپن).

بعضی از افراد پیمان خودکشی برخط بسته و این کار را با دوستان فعلی خود یا افرادی که به تازگی با آن‌ها در چت روم یا بوردهای پیام‌رسانی آشنا شده‌اند صورت می‌دهند. با این حال ممکن است اینترنت با در اختیار دادن گروه اجتماعی برای کسانی که منزوی هستند به جلوگیری از خودکشی نیز کمک کند.[۲۱۳]

مکان‌ها

[ویرایش]

برخی از بناهای معروف از نظر میزان بالای اقدام به خودکشی در آن‌ها مشهور شده‌اند.[۲۱۴] این مکان‌ها عبارت اند از پل گلدن گیت در سان فرانسیسکو، جنگل آئوکیگاهارا در ژاپن،[۲۱۵] بیچی هد انگلستان،[۲۱۴] و پل پرنس ادوارد در تورنتو.[۲۱۶]

پل گلدن گیت تا سال ۲۰۱۰ شاهد بیش از ۱٬۳۰۰ مورد اقدام به خودکشی از طریق پریدن و از زمان ساخت آن در سال ۱۹۳۷ بوده است.[۲۱۷] در این رابطه مستندی با نام پل در سال ۲۰۰۶ ساخته شد که در آن، از چندین مورد خودکشی واقعی که از روی پل گلدن گیت طی یک سال صورت می‌گیرد، فیلم‌برداری شده است. در بسیاری از مکان‌هایی که خودکشی در آن‌ها شایع است سازه‌هایی برای پیشگیری از این کار ساخته شده است.[۲۱۸] از دیگر سازه‌های ضد خودکشی می‌توان به پرده نورانی در تورنتو،[۲۱۶] و موانع برج ایفل در پاریس و ساختمان امپایر استیت در نیویورک اشاره کرد.[۲۱۸] در سال ۲۰۱۱، موانعی برای پل گلدن گیت ساخته شده است.[۲۱۹] به‌طور کلی به نظر می‌رسد چنین موانعی مؤثر واقع شود.[۲۱۹]

سایر گونه‌ها

[ویرایش]

از آنجا که خودکشی نیازمند تلاش ارادی برای مردن است، برخی افراد احساس می‌کنند به همین دلیل نمی‌توان گفت خودکشی در حیواناتی غیر از انسان رخ می‌دهد.[۶۵] رفتار خودکشی در سالمونلا مشاهده شده است که به دنبال غلبه بر باکتری‌های رقیب، سیستم ایمنی بدن را در برابر آن‌ها تحریک می‌کند.[۲۲۰] دفاع از طریق خودکشی در موجودات کارگر نیز در مورچه برزیلی به نام 'Forelius pusillus مشاهده شده است که طی آن یک گروه کوچک از مورچه‌ها هر شب پس از بستن ورودی لانه از بیرون، فضای امن آنجا را ترک می‌کنند.[۲۲۱]

شته نخود نیز هنگامی که مورد تهدید کفشدوزک قرار می‌گیرد می‌تواند خود را منفجر کرده، و از همنوعان خود حفاظت نموده و گاهی حتی کفشدوزک را بکشد.[۲۲۲] برخی گونه‌های موریانه سربازانی دارند که خود را منفجر کرده، و دشمنان خود را با ماده چسبنده و لزجی می‌پوشانند.[۲۲۳][۲۲۴]

حکایت‌هایی در مورد خودکشی سگ‌ها، اسب‌ها و دلفین نقل شده، اگرچه شواهد قطعی اندکی در دست است.[۲۲۵] مطالعه علمی اندکی در مورد خودکشی حیوانات صورت گرفته است.[۲۲۶]

موارد قابل توجه

[ویرایش]

مثالی از خودکشی جمعی عبارت است از خودکشی آیینی «جونزتاون» در سال ۱۹۷۸ که در آن ۹۱۸ نفر از اعضای معبد مردم که یک فرقه آمریکایی به رهبری جیم جونز بود با نوشیدن مزه‌دهنده انگور آغشته به سیانید پتاسیم به زندگی خود خاتمه دادند.[۲۲۷][۲۲۸][۲۲۹] بیش از ۱۰٬۰۰۰ نفر از شهروندان ژاپنی در آخرین روز از نبرد سایپان در سال ۱۹۴۴ خودکشی کردند، برخی از روی «صخره خودکشی» و «صخره بانزای» به پایین پریدند.[۲۳۰]

اعتصاب غذای ۱۹۸۱ ایرلند به رهبری بابی ساندز منجر به مرگ ۱۰ نفر شد. علت مرگ توسط پزشک قانونی «گرسنگی خودخواسته» و نه خودکشی ذکر شد؛ این عنوان پس از اعتراض خانواده‌های اعتصاب‌کنندگان در گواهی فوت به «گرسنگی» تغییر یافت.[۲۳۱] در طول جنگ جهانی دوم مشخص شد که اروین رومل از توطئه ۲۰ ژوئیه علیه جان هیتلر آگاه بوده و تهدید شده است که اگر دست به خودکشی نزند، در دادگاه عمومی محاکمه شده، اعدام گردیده و از خانواده‌اش انتقام گرفته می‌شود.[۲۳۲]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. suicide
  2. suicidology
  3. W. A. Bonger

منابع

[ویرایش]
  1. Preventing suicide: a global imperative. WHO. 2014. pp. 7, 20, 40. ISBN 978-92-4-156477-9.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ "Suicide Fact sheet N°398". WHO. April 2016. Archived from the original on 4 March 2016. Retrieved 3 March 2016.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ Hawton K, van Heeringen K (2009). "Suicide". Lancet. 373 (9672): 1372–81. doi:10.1016/S0140-6736(09)60372-X. PMID 19376453. {{cite journal}}: Unknown parameter |month= ignored (help)
  4. De La Vega D, Giner L, Courtet P (March 2018). "Suicidality in Subjects With Anxiety or Obsessive-Compulsive and Related Disorders: Recent Advances". Current Psychiatry Reports. 20 (4): 26. doi:10.1007/s11920-018-0885-z. ISSN 1523-3812. PMID 29594718. S2CID 4549236.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ Richa S, Fahed M, Khoury E, Mishara B (2014). "Suicide in autism spectrum disorders". Archives of Suicide Research. 18 (4): 327–39. doi:10.1080/13811118.2013.824834. PMID 24713024. S2CID 25741716.
  6. «در صورت مشاهده اقدام به خودکشی، با شماره ۱۲۳ تماس بگیرید».
  7. ۷٫۰۰ ۷٫۰۱ ۷٫۰۲ ۷٫۰۳ ۷٫۰۴ ۷٫۰۵ ۷٫۰۶ ۷٫۰۷ ۷٫۰۸ ۷٫۰۹ ۷٫۱۰ ۷٫۱۱ ۷٫۱۲ Värnik, P (2012 Mar). "Suicide in the world". International journal of environmental research and public health. 9 (3): 760–71. doi:10.3390/ijerph9030760. PMC 3367275. PMID 22690161. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help)
  8. "Suicide across the world (2016)". World Health Organization. 2019-09-27. Retrieved 2019-10-16.
  9. Fazel S, Runeson B (January 2020). "Suicide". New England Journal of Medicine. 382 (3): 266–74. doi:10.1056/NEJMra1902944. PMC 7116087. PMID 31940700. S2CID 210332277.
  10. Stedman's Medical Dictionary (28th ed.). Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins. 2006. ISBN 978-0-7817-3390-8.
  11. Hawton K, van Heeringen K (April 2009). "Suicide". Lancet. 373 (9672): 1372–81. doi:10.1016/S0140-6736(09)60372-X. PMID 19376453. S2CID 208790312.
  12. Dodds TJ (March 2017). "Prescribed Benzodiazepines and Suicide Risk: A Review of the Literature". The Primary Care Companion for CNS Disorders. 19 (2). doi:10.4088/PCC.16r02037. PMID 28257172.
  13. "Suicide Fact sheet N°398". WHO. April 2016. Archived from the original on 4 March 2016. Retrieved 3 March 2016.
  14. Bottino SM, Bottino CM, Regina CG, Correia AV, Ribeiro WS (March 2015). "Cyberbullying and adolescent mental health: systematic review". Cadernos de Saude Publica. 31 (3): 463–75. doi:10.1590/0102-311x00036114. PMID 25859714.
  15. "Suicide rates rising across the U.S. | CDC Online Newsroom | CDC". www.cdc.gov (به انگلیسی). 11 April 2019. Retrieved 19 September 2019. Relationship problems or loss, substance misuse; physical health problems; and job, money, legal or housing stress often contributed to risk for suicide.
  16. "Suicide Fact sheet N°398". WHO. April 2016. Archived from the original on 4 March 2016. Retrieved 3 March 2016.
  17. "Suicide Fact sheet N°398". WHO. April 2016. Archived from the original on 4 March 2016. Retrieved 3 March 2016.
  18. Preventing Suicide A Resource for Media Professionals (PDF). 2008. ISBN 978-92-4-159707-4.
  19. Sakinofsky I (June 2007). "The current evidence base for the clinical care of suicidal patients: strengths and weaknesses". Canadian Journal of Psychiatry. 52 (6 Suppl 1): 7S–20S. PMID 17824349. Other suicide prevention strategies that have been considered are crisis centres and hotlines, method control, and media education... There is minimal research on these strategies. Even though crisis centres and hotlines are used by suicidal youth, information about their impact on suicidal behaviour is lacking.
  20. Zalsman G, Hawton K, Wasserman D, van Heeringen K, Arensman E, Sarchiapone M, Carli V, Höschl C, Barzilay R, Balazs J, Purebl G, Kahn JP, Sáiz PA, Lipsicas CB, Bobes J, Cozman D, Hegerl U, Zohar J (July 2016). "Suicide prevention strategies revisited: 10-year systematic review". The Lancet. Psychiatry. 3 (7): 646–59. doi:10.1016/S2215-0366(16)30030-X. PMID 27289303. Other approaches that need further investigation include gatekeeper training, education of physicians, and internet and helpline support. {{cite journal}}: |hdl-access= requires |hdl= (help); Unknown parameter |displayauthors= ignored (|display-authors= suggested) (help)
  21. Yip PS, Caine E, Yousuf S, Chang SS, Wu KC, Chen YY (June 2012). "Means restriction for suicide prevention". Lancet. 379 (9834): 2393–9. doi:10.1016/S0140-6736(12)60521-2. PMC 6191653. PMID 22726520.
  22. "Suicide Fact sheet N°398". WHO. April 2016. Archived from the original on 4 March 2016. Retrieved 3 March 2016.
  23. Ajdacic-Gross V, Weiss MG, Ring M, Hepp U, Bopp M, Gutzwiller F, Rössler W (September 2008). "Methods of suicide: international suicide patterns derived from the WHO mortality database". Bulletin of the World Health Organization. 86 (9): 726–32. doi:10.2471/BLT.07.043489. PMC 2649482. PMID 18797649.
  24. Wang H, Naghavi M, Allen C, Barber RM, Bhutta ZA, Carter A, et al. (October 2016). "Global, regional, and national life expectancy, all-cause mortality, and cause-specific mortality for 249 causes of death, 1980–2015: a systematic analysis for the Global Burden of Disease Study 2015". Lancet. 388 (10053): 1459–1544. doi:10.1016/S0140-6736(16)31012-1. PMC 5388903. PMID 27733281.. For the number 828,000, see Table 5, line "Self-harm", second column (year 2015)
  25. Naghavi M, Wang H, Lozano R, Davis A, Liang X, Zhou M, et al. (January 2015). "Global, regional, and national age-sex specific all-cause and cause-specific mortality for 240 causes of death, 1990–2013: a systematic analysis for the Global Burden of Disease Study 2013". Lancet. 385 (9963): 117–71. doi:10.1016/S0140-6736(14)61682-2. PMC 4340604. PMID 25530442.. For the number 712,000, see Table 2, line "Self-harm", first column (year 1990)
  26. Hawton K, van Heeringen K (April 2009). "Suicide". Lancet. 373 (9672): 1372–81. doi:10.1016/S0140-6736(09)60372-X. PMID 19376453.
  27. Värnik P (March 2012). "Suicide in the world". International Journal of Environmental Research and Public Health. 9 (3): 760–71. doi:10.3390/ijerph9030760. PMC 3367275. PMID 22690161.
  28. Värnik P (March 2012). "Suicide in the world". International Journal of Environmental Research and Public Health. 9 (3): 760–71. doi:10.3390/ijerph9030760. PMC 3367275. PMID 22690161.
  29. Preventing suicide: a global imperative. WHO. 2014. pp. 7, 20, 40. ISBN 978-92-4-156477-9.
  30. Preventing suicide: a global imperative. WHO. 2014. pp. 7, 20, 40. ISBN 978-92-4-156477-9.
  31. "Suicide rates per (100 000 population)". World Health Organization.
  32. Bertolote JM, Fleischmann A (October 2002). "Suicide and psychiatric diagnosis: a worldwide perspective". World Psychiatry. 1 (3): 181–5. PMC 1489848. PMID 16946849.
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ Chang B, Gitlin D, Patel R (September 2011). "The depressed patient and suicidal patient in the emergency department: evidence-based management and treatment strategies". Emergency Medicine Practice. 13 (9): 1–23, quiz 23–4. PMID 22164363.
  34. https://iqna.ir/fa/news/3646750/گناه-خودکشی-از-نظر-قرآن-و-روایات
  35. https://hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/3843/29540/حرمت-خودکشی-علل-و-عواقب-آن
  36. "Indian woman commits sati suicide". Bbc.co.uk. 2002-08-07. Retrieved 2010-08-26.
  37. White T (2010). Working with suicidal individuals: a guide to providing understanding, assessment and support. London: Jessica Kingsley Publishers. p. 12. ISBN 978-1-84905-115-6.
  38. Lester D (2006). "Suicide and islam". Archives of Suicide Research. 10 (1): 77–97. doi:10.1080/13811110500318489. PMID 16287698.
  39. Aggarwal, N (2009). "Rethinking suicide bombing". Crisis. 30 (2): 94–7. doi:10.1027/0227-5910.30.2.94. PMID 19525169.
  40. Russell N (May 1968). "The Taboo of Suicide". Psychiatry. 31 (2): 173–183. doi:10.1080/00332747.1968.11023545. PMID 27780435.
  41. "The 'discovery' of suicide in Africa". BBC (به انگلیسی). Retrieved 2020-06-16.
  42. "Suicide". World Health Organization (به انگلیسی). Retrieved 2020-06-16.
  43. Stedman's medical dictionary (28th ed. ed.). Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins. 2006. ISBN 978-0-7817-3390-8. {{cite book}}: |edition= has extra text (help)
  44. ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ Krug, Etienne (2002). World Report on Violence and Health (Vol. 1). Genève: World Health Organization. p. 185. ISBN 978-92-4-154561-7.
  45. ۴۵٫۰ ۴۵٫۱ Gullota, edited by Thomas P. (2002). The encyclopedia of primary prevention and health promotion. New York: Kluwer Academic/Plenum. p. 1112. ISBN 978-0-306-47296-1. {{cite book}}: |first= has generic name (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  46. فیروزمند، پایان خودخواسته، ۵۶.
  47. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ettelaat وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  48. فیروزمند، پایان خودخواسته، ۵۶.
  49. مجله کتاب زنان، سال پنجم، شماره 19، 1382، ص71.
  50. فولادی، استراتژی‌ها و برنامه‌های پیشگیری از خودکشی، ۱۵.
  51. آذر و نوحی، خودکشی، ۱۱.
  52. Shneidman و Leenaars، Lives and Deaths، 178.
  53. اسلامی‌نسب، بحران خودکشی، ۷۳.
  54. اسلامی‌نسب، بحران خودکشی، ۷۳.
  55. عنبری و بهرامی، بررسی آثار فقر و خشونت بر میزان خودکشی در ایران، ۴.
  56. عنبری و بهرامی، بررسی آثار فقر و خشونت بر میزان خودکشی در ایران، ۵.
  57. فولادی، استراتژی‌ها و برنامه‌های پیشگیری از خودکشی، ۱۳.
  58. آذر و نوحی، خودکشی، ۲۷.
  59. اسلامی‌نسب، بحران خودکشی، ۷۴.
  60. اسلامی‌نسب، بحران خودکشی، ۷۵.
  61. اسلامی‌نسب، بحران خودکشی، ۷۶.
  62. فولادی، استراتژی‌ها و برنامه‌های پیشگیری از خودکشی، ۱۳.
  63. Shneidman و Leenaars، Lives and Deaths، 179.
  64. Szasz, Thomas (1999). Fatal freedom: the ethics and politics of suicide. Westport, Conn.: Praeger. p. 11. ISBN 978-0-275-96646-1.
  65. ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ Maris, Ronald (2000). Comprehensive textbook of suicidology. New York [u.a.]: Guilford Press. pp. 97–103. ISBN 978-1-57230-541-0.
  66. Dickinson, Michael R. Leming, George E. Understanding dying, death, and bereavement (7th ed. ed.). Belmont, CA: Wadsworth Cengage Learning. p. 290. ISBN 978-0-495-81018-6. {{cite book}}: |edition= has extra text (help)
  67. Durkheim's Suicide: a century of research and debate (1. publ. ed.). London [u.a.]: Routledge. 2000. p. 69. ISBN 978-0-415-20582-5. {{cite book}}: |first= has generic name (help); |first= missing |last= (help)
  68. ۶۸٫۰ ۶۸٫۱ Maris, Ronald (2000). Comprehensive textbook of suicidology. New York [u.a.]: Guilford Press. p. 540. ISBN 978-1-57230-541-0.
  69. ۶۹٫۰ ۶۹٫۱ ۶۹٫۲ ۶۹٫۳ ۶۹٫۴ McLaughlin, Columba (2007). Suicide-related behaviour understanding, caring and therapeutic responses. Chichester, England: John Wiley & Sons. p. 24. ISBN 978-0-470-51241-8.
  70. https://iqna.ir/fa/news/3646750/گناه-خودکشی-از-نظر-قرآن-و-روایات
  71. https://hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/3843/29540/حرمت-خودکشی-علل-و-عواقب-آن
  72. "Catechism of the Catholic Church, Paragraph 2280, 2281".
  73. Byron, William. "Do People Who Commit Suicide Go to Hell?". Catholic Digest. Archived from the original on 19 December 2014. Retrieved 10 April 2013.
  74. "Maine Suicide Prevention Website". Maine.gov. Archived from the original on 11 July 2006. Retrieved 2012-01-15.
  75. January 15, 2012 (2003-09-16). "Suicide prevention definition - Medical Dictionary definitions of popular medical terms easily defined on MedTerms". Medterms.com. Archived from the original on 19 August 2003. Retrieved 2012-01-15.
  76. ۷۶٫۰ ۷۶٫۱ ۷۶٫۲ ۷۶٫۳ ۷۶٫۴ ۷۶٫۵ ۷۶٫۶ Yip, PS (2012 Jun 23). "Means restriction for suicide prevention". Lancet. 379 (9834): 2393–9. doi:10.1016/S0140-6736(12)60521-2. PMID 22726520. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  77. ۷۷٫۰ ۷۷٫۱ "Suicide prevention". WHO Sites: Mental Health. World Health Organization. Aug 31,2012. Retrieved 2013-01-13. {{cite web}}: Check date values in: |date= (help)
  78. Sakinofsky, I (2007 Jun). "The current evidence base for the clinical care of suicidal patients: strengths and weaknesses". Canadian Journal of Psychiatry. 52 (6 Suppl 1): 7S–20S. PMID 17824349. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help)
  79. "Suicide". The United States Surgeon General. Retrieved 4 September 2011.
  80. Robinson, J (2011 Jan). "Preventing suicide in young people: systematic review". The Australian and New Zealand journal of psychiatry. 45 (1): 3–26. doi:10.3109/00048674.2010.511147. PMID 21174502. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  81. ۸۱٫۰ ۸۱٫۱ Stark, CR (2011). "A conceptual model of suicide in rural areas". Rural and remote health. 11 (2): 1622. PMID 21702640. {{cite journal}}: Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  82. Fässberg, MM (2012 Mar). "A systematic review of social factors and suicidal behavior in older adulthood". International journal of environmental research and public health. 9 (3): 722–45. doi:10.3390/ijerph9030722. PMC 3367273. PMID 22690159. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  83. کشف شیوه جدید برای پی بردن به احتمال خودکشی در افراد . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://www.irna.ir]
  84. https://irssp.iums.ac.ir/
  85. http://andishesr.com/wp-content/uploads/Suicide-4.pdf
  86. https://www.researchgate.net/publication/261025584_General_Guidelines_on_Suicide_Preve ntion_EUREGENAS_project
  87. "Preventing Suicide". www.cdc.gov (به انگلیسی). 11 September 2019. Retrieved 3 December 2019. {{cite web}}: Text "CDC" ignored (help); Text "Injury Center" ignored (help); Text "Violence Prevention" ignored (help)
  88. Williams, SB (2009 Apr). "Screening for child and adolescent depression in primary care settings: a systematic evidence review for the US Preventive Services Task Force". Pediatrics. 123 (4): e716-35. doi:10.1542/peds.2008-2415. PMID 19336361. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  89. Horowitz, LM (2009 Oct). "Suicide screening in schools, primary care and emergency departments". Current Opinion in Pediatrics. 21 (5): 620–7. doi:10.1097/MOP.0b013e3283307a89. PMC 2879582. PMID 19617829. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  90. ۹۰٫۰۰ ۹۰٫۰۱ ۹۰٫۰۲ ۹۰٫۰۳ ۹۰٫۰۴ ۹۰٫۰۵ ۹۰٫۰۶ ۹۰٫۰۷ ۹۰٫۰۸ ۹۰٫۰۹ ۹۰٫۱۰ ۹۰٫۱۱ ۹۰٫۱۲ ۹۰٫۱۳ ۹۰٫۱۴ ۹۰٫۱۵ ۹۰٫۱۶ ۹۰٫۱۷ ۹۰٫۱۸ ۹۰٫۱۹ Chang, B (2011 Sep). "The depressed patient and suicidal patient in the emergency department: evidence-based management and treatment strategies". Emergency medicine practice. 13 (9): 1–23, quiz 23–4. PMID 22164363. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  91. ۹۱٫۰ ۹۱٫۱ ۹۱٫۲ ۹۱٫۳ ۹۱٫۴ ۹۱٫۵ Tintinalli, Judith E. (2010). Emergency Medicine: A Comprehensive Study Guide (Emergency Medicine (Tintinalli)). New York: McGraw-Hill Companies. pp. 1940–1946. ISBN 0-07-148480-9.
  92. Paris, J (June 2004). "Is hospitalization useful for suicidal patients with borderline personality disorder?". Journal of personality disorders. 18 (3): 240–7. doi:10.1521/pedi.18.3.240.35443. PMID 15237044.
  93. Goodman, M (2012 Feb). "Suicidal risk and management in borderline personality disorder". Current psychiatry reports. 14 (1): 79–85. doi:10.1007/s11920-011-0249-4. PMID 22113831. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  94. ۹۴٫۰ ۹۴٫۱ Canadian Agency for Drugs and Technologies in Health, (CADTH) (2010). "Dialectical behaviour therapy in adolescents for suicide prevention: systematic review of clinical-effectiveness". CADTH technology overviews. 1 (1): e0104. PMC 3411135. PMID 22977392.
  95. Stoffers, JM (2012 Aug 15). "Psychological therapies for people with borderline personality disorder". Cochrane database of systematic reviews (Online). 8: CD005652. doi:10.1002/14651858.CD005652.pub2. PMID 22895952. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  96. ۹۶٫۰ ۹۶٫۱ ۹۶٫۲ ۹۶٫۳ Hawton, K (2012 Jun 23). "Self-harm and suicide in adolescents". Lancet. 379 (9834): 2373–82. doi:10.1016/S0140-6736(12)60322-5. PMID 22726518. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  97. Hetrick, SE (2012 Nov 14). "Newer generation antidepressants for depressive disorders in children and adolescents". Cochrane database of systematic reviews (Online). 11: CD004851. doi:10.1002/14651858.CD004851.pub3. PMID 23152227. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  98. Baldessarini, RJ (2003). "Lithium treatment and suicide risk in major affective disorders: update and new findings". The Journal of clinical psychiatry. 64 Suppl 5: 44–52. PMID 12720484. {{cite journal}}: Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  99. Cipriani, A (2005 Oct). "Lithium in the prevention of suicidal behavior and all-cause mortality in patients with mood disorders: a systematic review of randomized trials". The American Journal of Psychiatry. 162 (10): 1805–19. doi:10.1176/appi.ajp.162.10.1805. PMID 16199826. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  100. این آزمایش خون با دقت ۹۰ درصد به شناسایی افراد با احتمال بالای خودکشی کمک کرده است. این روش همچنین می‌تواند با دقت ۹۶ درصد مشخص کند که فردی اقدام به خودکشی کرده است یا خیر
  101. ۱۰۱٫۰ ۱۰۱٫۱ پیش‌بینی احتمال اقدام به خودکشی با یک آزمایش خون ساده دویچه‌وله فارسی
  102. Karch, DL (2011 Aug 26). "Surveillance for violent deaths—National Violent Death Reporting System, 16 states, 2008". Morbidity and mortality weekly report. Surveillance summaries (Washington, D.C. : 2002). 60 (10): 1–49. PMID 21866088. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  103. ۱۰۳٫۰ ۱۰۳٫۱ ۱۰۳٫۲ ۱۰۳٫۳ ۱۰۳٫۴ ۱۰۳٫۵ ۱۰۳٫۶ ۱۰۳٫۷ ۱۰۳٫۸ Vijayakumar L, Kumar MS, Vijayakumar V (May 2011). "Substance use and suicide". Current Opinion in Psychiatry. 24 (3): 197–202. doi:10.1097/YCO.0b013e3283459242. PMID 21430536. S2CID 206143129.
  104. Simpson, G (2007 Dec). "Suicidality in people surviving a traumatic brain injury: prevalence, risk factors and implications for clinical management". Brain injury: [BI]. 21 (13–14): 1335–51. doi:10.1080/02699050701785542. PMID 18066936. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  105. ۱۰۵٫۰ ۱۰۵٫۱ Miller, M (2012 Apr). "Suicide mortality in the United States: the importance of attending to method in understanding population-level disparities in the burden of suicide". Annual review of public health. 33: 393–408. doi:10.1146/annurev-publhealth-031811-124636. PMID 22224886. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  106. Qin P, Agerbo E, Mortensen PB (2003). "Suicide risk in relation to socioeconomic, demographic, psychiatric, and familial factors: a national register-based study of all suicides in Denmark, 1981–1997". Am J Psychiatry. 160 (4): 765–72. doi:10.1176/appi.ajp.160.4.765. PMID 12668367. {{cite journal}}: Unknown parameter |month= ignored (help)نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  107. Gilliland, Richard K. James, Burl E. Crisis intervention strategies (7th ed. ed.). Belmont, CA: Brooks/Cole. p. 215. ISBN 978-1-111-18677-7. {{cite book}}: |edition= has extra text (help)
  108. ۱۰۸٫۰ ۱۰۸٫۱ Brent, DA (2008 Jun). "Familial transmission of suicidal behavior". The Psychiatric clinics of North America. 31 (2): 157–77. doi:10.1016/j.psc.2008.02.001. PMC 2440417. PMID 18439442. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  109. ۱۰۹٫۰ ۱۰۹٫۱ Rozanov, V (2012 Jul). "Suicide among war veterans". International journal of environmental research and public health. 9 (7): 2504–19. doi:10.3390/ijerph9072504. PMC 3407917. PMID 22851956. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  110. ۱۱۰٫۰ ۱۱۰٫۱ University of Manchester Centre for Mental Health and Risk. "The National Confidential Inquiry into Suicide and Homicide by People with Mental Illness" (PDF). Archived from the original (PDF) on 14 July 2012. Retrieved 25 July 2012.
  111. ۱۱۱٫۰ ۱۱۱٫۱ ۱۱۱٫۲ ۱۱۱٫۳ ۱۱۱٫۴ Chehil, Stan Kutcher, Sonia (2012). Suicide Risk Management A Manual for Health Professionals (2nd ed. ed.). Chicester: John Wiley & Sons. pp. 30–33. ISBN 978-1-119-95311-1. {{cite book}}: |edition= has extra text (help)
  112. Bertolote, JM (2004). "Psychiatric diagnoses and suicide: revisiting the evidence". Crisis. 25 (4): 147–55. PMID 15580849. {{cite journal}}: Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  113. van Os J, Kapur S. Schizophrenia. Lancet. 2009 [archived ۳ مارس ۲۰۱۶; cited ۱۷ اکتبر ۲۰۱۳];374(9690):635–45. doi:10.1016/S0140-6736(09)60995-8. PMID 19700006.
  114. Whitlock J, Knox KL (2007). "The relationship between self-injurious behavior and suicide in a young adult population". Arch Pediatr Adolesc Med. 161 (7): 634–40. doi:10.1001/archpedi.161.7.634. PMID 17606825. {{cite journal}}: Unknown parameter |month= ignored (help)
  115. ۱۱۵٫۰ ۱۱۵٫۱ Pirkis, J (1998 Dec). "Suicide and recency of health care contacts. A systematic review". The British journal of psychiatry: the journal of mental science. 173: 462–74. PMID 9926074. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  116. Luoma, JB (2002 Jun). "Contact with mental health and primary care providers before suicide: a review of the evidence". The American Journal of Psychiatry. 159 (6): 909–16. PMID 12042175. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  117. Perrotto, Jerome D. Levin, Joseph Culkin, Richard S. (2001). Introduction to chemical dependency counseling. Northvale, N.J.: Jason Aronson. pp. 150–152. ISBN 978-0-7657-0289-0.
  118. ۱۱۸٫۰ ۱۱۸٫۱ Fadem, Barbara (2004). Behavioral science in medicine. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins. p. 217. ISBN 978-0-7817-3669-5. Archived from the original on 5 October 2013. Retrieved 17 October 2013.
  119. Youssef NA, Rich CL (2008). "Does acute treatment with sedatives/hypnotics for anxiety in depressed patients affect suicide risk? A literature review". Ann Clin Psychiatry. 20 (3): 157–69. doi:10.1080/10401230802177698. PMID 18633742.
  120. ۱۲۰٫۰ ۱۲۰٫۱ Sher, L (2006 Jan). "Alcohol consumption and suicide". QJM: monthly journal of the Association of Physicians. 99 (1): 57–61. doi:10.1093/qjmed/hci146. PMID 16287907. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help)
  121. Darke S, Ross J (2002). "Suicide among heroin users: rates, risk factors and methods". Addiction. 97 (11): 1383–94. doi:10.1046/j.1360-0443.2002.00214.x. PMID 12410779. {{cite journal}}: Unknown parameter |month= ignored (help)
  122. Darke, S (2008 May). "Major physical and psychological harms of methamphetamine use". Drug and alcohol review. 27 (3): 253–62. doi:10.1080/09595230801923702. PMID 18368606. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  123. Jr, Frank J. Ayd, (2000). Lexicon of psychiatry, neurology, and the neurosciences (2nd ed. ed.). Philadelphia [u.a.]: Lippincott Williams & Wilkins. p. 256. ISBN 978-0-7817-2468-5. {{cite book}}: |edition= has extra text (help)نگهداری CS1: نقطه‌گذاری اضافه (link)
  124. ۱۲۴٫۰ ۱۲۴٫۱ Hughes, JR (2008 Dec 1). "Smoking and suicide: a brief overview". Drug and alcohol dependence. 98 (3): 169–78. doi:10.1016/j.drugalcdep.2008.06.003. PMID 18676099. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help)
  125. Pallanti, Stefano; Rossi, Nicolò Baldini; Hollander, Eric (2006). "11. Pathological Gambling". In Hollander, Eric; Stein, Dan J. (eds.). Clinical manual of impulse-control disorders. American Psychiatric Pub. p. 253. ISBN 978-1-58562-136-1.
  126. ۱۲۶٫۰ ۱۲۶٫۱ Oliveira, MP (2008 Jun). "[Pathological gambling and its consequences for public health]". Revista de saude publica. 42 (3): 542–9. PMID 18461253. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  127. Hansen, M (2008 Jan 17). "[Gambling and suicidal behaviour]". Tidsskrift for den Norske laegeforening: tidsskrift for praktisk medicin, ny raekke. 128 (2): 174–6. PMID 18202728. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  128. Manthorpe, J (2010 Dec). "Suicide in later life: public health and practitioner perspectives". International journal of geriatric psychiatry. 25 (12): 1230–8. doi:10.1002/gps.2473. PMID 20104515. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  129. Simpson GK, Tate RL (2007). "Preventing suicide after traumatic brain injury: implications for general practice". Med. J. Aust. 187 (4): 229–32. PMID 17708726. {{cite journal}}: Unknown parameter |month= ignored (help)
  130. ۱۳۰٫۰ ۱۳۰٫۱ ۱۳۰٫۲ Anguiano, L (2012 Jul–Aug). "A literature review of suicide in cancer patients". Cancer nursing. 35 (4): E14-26. doi:10.1097/NCC.0b013e31822fc76c. PMID 21946906. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  131. Yip, edited by Paul S.F. (2008). Suicide in Asia: causes and prevention. Hong Kong: Hong Kong University Press. p. 11. ISBN 9789622099432. {{cite book}}: |first= has generic name (help); More than one of |pages= و |page= specified (help)
  132. Ribeiro, JD (2012 Feb). "Sleep problems outperform depression and hopelessness as cross-sectional and longitudinal predictors of suicidal ideation and behavior in young adults in the military". Journal of Affective Disorders. 136 (3): 743–50. doi:10.1016/j.jad.2011.09.049. PMID 22032872. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  133. Bernert, RA (2005 Sep). "Suicidality and sleep disturbances". Sleep. 28 (9): 1135–41. PMID 16268383. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  134. ۱۳۴٫۰ ۱۳۴٫۱ Joiner TE, Jr (2005). "The psychology and neurobiology of suicidal behavior". Annual review of psychology. 56: 287–314. doi:10.1146/annurev.psych.56.091103.070320. PMID 15709937. {{cite journal}}: Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  135. ۱۳۵٫۰ ۱۳۵٫۱ Van Orden, K (2011 Jun). "Suicides in late life". Current psychiatry reports. 13 (3): 234–41. doi:10.1007/s11920-011-0193-3. PMC 3085020. PMID 21369952. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  136. ۱۳۶٫۰ ۱۳۶٫۱ Koenig, HG (2009 May). "Research on religion, spirituality, and mental health: a review". Canadian journal of psychiatry. Revue canadienne de psychiatrie. 54 (5): 283–91. PMID 19497160. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help)
  137. http://ensani.ir/fa/article/66502/دین-و-ترس-بررسى-نظریه-ترس-در-پیدایش-دین-
  138. ۱۳۸٫۰ ۱۳۸٫۱ ۱۳۸٫۲ Lester, D (2006). "Suicide and islam". Archives of suicide research: official journal of the International Academy for Suicide Research. 10 (1): 77–97. doi:10.1080/13811110500318489. PMID 16287698.
  139. Cox, William T. L.; Abramson, Lyn Y.; Devine, Patricia G.; Hollon, Steven D. (2012). "Stereotypes, Prejudice, and Depression: The Integrated Perspective". Perspectives on Psychological Science. 7 (5): 427–449. doi:10.1177/1745691612455204. Archived from the original on 20 October 2012.
  140. Wegman, HL (2009 Oct). "A meta-analytic review of the effects of childhood abuse on medical outcomes in adulthood". Psychosomatic Medicine. 71 (8): 805–12. doi:10.1097/PSY.0b013e3181bb2b46. PMID 19779142. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  141. Oswald, SH (2010 Jun). "History of maltreatment and mental health problems in foster children: a review of the literature". Journal of pediatric psychology. 35 (5): 462–72. doi:10.1093/jpepsy/jsp114. PMID 20007747. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  142. Confer, Jaime C. (1 January 2010). "Evolutionary psychology: Controversies, questions, prospects, and limitations". American Psychologist. 65 (2): 110–126. doi:10.1037/a0018413. PMID 20141266. {{cite journal}}: Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  143. Daly, Mary (Sept 2012). "Relative Status and Well-Being: Evidence from U.S. Suicide Deaths" (PDF). Federal Reserve Bank of San Francisco Working Paper Series. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help)
  144. Lerner, George (Jan 5,2010). "Activist: Farmer suicides in India linked to debt, globalization". CNN World. Archived from the original on 16 January 2013. Retrieved 13 February 2013. {{cite news}}: Check date values in: |date= (help)
  145. Law, S (2008 Feb). "Suicide in China: unique demographic patterns and relationship to depressive disorder". Current psychiatry reports. 10 (1): 80–6. PMID 18269899. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  146. ۱۴۶٫۰ ۱۴۶٫۱ ۱۴۶٫۲ Bohanna, I (2012). "Media guidelines for the responsible reporting of suicide: a review of effectiveness". Crisis. 33 (4): 190–8. doi:10.1027/0227-5910/a000137. PMID 22713977. {{cite journal}}: Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  147. https://www.youtube.com/watch?v=A-nTAU3vXzQ
  148. Stack S (2005). "Suicide in the media: a quantitative review of studies based on non-fictional stories". Suicide Life Threat Behav. 35 (2): 121–33. doi:10.1521/suli.35.2.121.62877. PMID 15843330. {{cite journal}}: Unknown parameter |month= ignored (help)
  149. Pirkis J (July 2009). 72X "Suicide and the media". Psychiatry. 8 (7): 269–271. doi:10.1016/j.mppsy.2009.04.009. {{cite journal}}: Check |url= value (help)[پیوند مرده]
  150. Sisask, M (2012 Jan). "Media roles in suicide prevention: a systematic review". International journal of environmental research and public health. 9 (1): 123–38. doi:10.3390/ijerph9010123. PMC 3315075. PMID 22470283. {{cite journal}}: Check date values in: |date= (help); Unknown parameter |coauthors= ignored (|author= suggested) (help)
  151. ۱۵۱٫۰ ۱۵۱٫۱ Loue, Sana (2008). Encyclopedia of aging and public health: with 19 tables. New York, NY: Springer. p. 696. ISBN 978-0-387-33753-1.
  152. ۱۵۲٫۰ ۱۵۲٫۱ Moody, Harry R. (2010). Aging: concepts and controversies (6th ed. ed.). Los Angeles: Pine Forge Press. p. 158. ISBN 978-1-4129-6966-6. {{cite book}}: |edition= has extra text (help)
  153. ۱۵۳٫۰ ۱۵۳٫۱ Hales, edited by Robert I. Simon, Robert E. The American Psychiatric Publishing textbook of suicide assessment and management (2nd ed. ed.). Washington, DC: American Psychiatric Pub. p. 714. ISBN 978-1-58562-414-0.