امپراتوری بیزانس - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
امپراتوری روم شرقی | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۳۹۵–۱۴۵۳b | |||||||||
واپسین پرچم امپراتوری در زمان فرمانروایی دودمان پالایولوگی[۱] نشان دودمان پالایولوگی | |||||||||
امپراتوری روم شرقی در سال ۵۵۵ میلادی، در دورهٔ ژوستینین یکم، در وسیعترین حالت آن از زمان سقوط امپراتوری روم غربی (حکومتهای دستنشانده بهرنگ صورتی نمایش داده شدهاند) | |||||||||
پایتخت | قسطنطنیه | ||||||||
زبان(های) رایج |
| ||||||||
دین(ها) | مسیحیت (کلیسای ارتدکس شرقی) (با صدور فرمان میلان در سال ۳۱۳ آزاد اعلام شد؛ پس از سال ۳۸۰ به دین رسمی تبدیل شد) | ||||||||
حکومت | پادشاهی انتخابی[۲] | ||||||||
فهرست امپراتوران بیزانس | |||||||||
• ۳۹۵–۴۰۸ | آرکادیوس | ||||||||
• ۵۲۷–۵۶۵ | ژوستینین یکم | ||||||||
• ۶۱۰–۶۴۱ | هراکلیوس | ||||||||
• ۷۱۷–۷۴۱ | لئون سوم | ||||||||
• ۹۷۶–۱۰۲۵ | باسیل دوم | ||||||||
• ۱۰۸۱–۱۱۱۸ | آلکسیوس یکم | ||||||||
• ۱۲۵۹–۱۲۸۲ | میخائیل هشتم | ||||||||
• ۱۴۴۹–۱۴۵۳ | کنستانتین یازدهم | ||||||||
دوره تاریخی | دوران باستان متأخر تا قرون وسطای متأخر | ||||||||
۱ آوریل ۲۸۶ | |||||||||
• قسطنطنیه | ۱۱ مه ۳۳۰ | ||||||||
• آخرین تقسیم شرقی-غربی امپراتوری پس از مرگ تئودئوس یکم | ۱۷ ژانویه ۳۹۵ | ||||||||
• سقوط نهایی امپراتوری روم غربی | ۲۵ آوریل ۴۸۰ | ||||||||
• جنگ صلیبی چهارم؛ تأسیس امپراتوری لاتین | ۱۲ آوریل ۱۲۰۴ | ||||||||
• فتح دوبارهٔ قسطنطنیه توسط دودمان پالایولوگی | ۲۵ ژوئیه ۱۲۶۱ | ||||||||
۲۹ مه ۱۴۵۳ | |||||||||
• سقوط امپراتوری ترابوزان | ۱۵ اوت ۱۴۶۱ | ||||||||
مساحت | |||||||||
۵۶۵ میلادی[۳] | ۲٬۷۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع (۱٬۰۰۰٬۰۰۰ مایل مربع) | ||||||||
جمعیت | |||||||||
• ۴۵۷ میلادی | ۱۶٬۰۰۰٬۰۰۰d | ||||||||
• ۵۶۵ میلادی | ۱۹٬۰۰۰٬۰۰۰ | ||||||||
• ۷۷۵ میلادی | ۷٬۰۰۰٬۰۰۰ | ||||||||
• ۱۰۲۵ میلادی | ۱۲٬۰۰۰٬۰۰۰ | ||||||||
• ۱۳۲۰ میلادی | ۲٬۰۰۰٬۰۰۰ | ||||||||
واحد پول | سولیدوس، هیستامنون و هیپرپایرون | ||||||||
| |||||||||
امپراتوری بیزانس که با نامهای امپراتوری روم شرقی و بیزانتیوم نیز شناخته میشود، ادامهٔ امپراتوری روم در سمت شرق یا همان استانهای شرقی آن در اواخر دوران باستان و قرون وسطی بود، زمانی که قسطنطنیه (استانبول امروزی) پایتخت این امپراتوری به حساب میآمد. هر دو اصطلاح «امپراتوری بیزانس» و «امپراتوری روم شرقی»، اصطلاحاتی تاریخنگارانه هستند که پس از دوران حکومت آنها توسط تاریخنگاران وضع شد؛ شهروندان این امپراتوری آن را امپراتوری روم[یادداشت ۱][۴] یا رومانیا (Ῥωμανία) میخواندند و خودشان را «رومی» میدانستند.[۵]
سال ۳۹۵ میلادی امپراتوری روم به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد و بخش غربی در سال ۴۷۶ میلادی فروپاشید. امپراتوری بیزانس از سقوط امپراتوری روم غربی در امان ماند و در زمان ژوستینین یکم بخشی از سرزمینهای پیشین روم غربی را هم ضمیمهٔ خود کرد و بهمدت هزار سال به حیات خود ادامه داد تا اینکه در سال ۱۴۵۳ میلادی توسط امپراتوری عثمانی ساقط شد.[۶]
این امپراتوری با قرار گرفتن در یک موقعیت راهبردی در آسیای صغیر و جنوب بالکان در محاصره دشمنان بالقوه و بالفعل، تاریخ بلند خود را تقریباً همواره در جنگ با همسایگان کموبیش قدرتمند خود از شاهنشاهی ساسانی و حاکمیتهای مختلف اسلامی در شرق گرفته تا اسلاوها، بلغارها، صربها و مجارها در شمال و غرب، گذراند.
کنستانتین یکم (پ. ۳۲۴–۳۳۷ میلادی) امپراتوری را سازماندهی مجدد کرد، قسطنطنیه را بهعنوان پایتخت برگزید و مسیحیت را بهرسمیت شناخت. در دورهٔ تئودئوس یکم (پ. ۳۷۹–۳۹۵ میلادی) مسیحیت به دین رسمی امپراتوری تبدیل و پرستش دیگر ادیان ممنوع شد. سرانجام، در دورهٔ امپراتوری هراکلیوس (۶۱۰–۶۴۱ میلادی) نیروهای مسلح و دیوانسالاری امپراتوری بازسازی شد و زبان یونانی بهجای زبان لاتین، بهعنوان زبان رسمی امپراتوری مورد استفاده قرار گرفت.[۷]
گرچه دولت روم تداوم یافت و سنتهای آن حفظ شد اما تاریخنگاران این امپراتوری را از روم باستان متمایز میدانند زیرا امپراتوری بیزانس در قسطنطنیه مرکزیت و فرهنگ یونانی داشت و کلیسای ارتدکس شرقی نماد بارز آن بود.[۵]
مرزهای امپراتوری بیزانس بهطور قابلتوجهی فراتر از مرزهای اولیهٔ آن توسعه یافت، همانطور که طی چند دوره، زوال و بهبودی آن ادامه یافت. در دورهٔ امپراتوری ژوستینین یکم (پ. ۵۲۷–۵۶۵ میلادی)، امپراتوری به بزرگترین وسعت خود پس از فتح مجدد سرزمینهای تاریخی روم غربی رسید که بهمدت دو سده توانست مدیترانه از جمله شمال آفریقا، ایتالیا و خود شهر رم را تحت حکومت خود نگه دارد.
در دورهٔ امپراتوری موریس (پ. ۵۸۲–۶۰۲ میلادی) مرز شرقی امپراتوری گسترش یافت و مرزهای شمالی تثبیت شدند. با این حال، ترور او باعث آغاز جنگ ایران و بیزانس در سالهای ۶۲۸ میلادی تا ۶۰۲ میلادی گردید، که در پی آن منابع امپراتوری از بین رفتند و در سدهٔ هفتم در زمان فتوحات مسلمانان، سرزمینهای زیادی از سیطره امپراتوری خارج شد. در طی چند سال امپراتوری غنیترین استانهای خود، یعنی مصر و سوریه را از دست داد و این سرزمینها به اعراب رسیدند.[۸] بدین ترتیب بخش اعظمی از عواید امپراتوری برای پشتیبانی از دولت و نیازهای اساسی آن همچون نیروهای مسلح، از میان رفت.
در زمان دودمان مقدونی (سدههای دهم و یازدهم) امپراتوری مجدداً گسترش یافت و دو سده رنسانس مقدونی را تجربه کرد تا اینکه پس از نبرد ملازگرد در سال ۱۰۷۱ میلادی، اکثر آناتولی را به سلجوقیان واگذار کرد. این نبرد راه را برای اسکان ترکان در آناتولی هموار کرد.
امپراتوری در دورهٔ اصلاحات کمنن دوباره ترمیم شد بهطوری که در سدهٔ دوازدهم قسطنطنیه بزرگترین و ثروتمندترین شهر اروپا بود.[۹] با این حال، جنگ صلیبی چهارم ضربه مهلکی به آن وارد کرد و در سال ۱۲۰۴ میلادی زادار و قسطنطنیه تسخیر و غارت شدند و بخش عمدهٔ امپراتوری بیزانس میان جمهوری ونیز، صلیبیان و دولتهای بازمانده از امپراتوری بیزانس تقسیم شد.
علیرغم بازپسگیری و بازسازی نهایی قسطنطنیه در سال ۱۲۶۱ میلادی، امپراتوری بیزانس تنها یکی از چندین دولت رقیب در منطقه بود و هیچگاه نتوانست جغرافیای گستردهٔ پیشین را احیا کند. سرزمینهای باقیماندهٔ بیزانس به تدریج در طول سدههای چهاردهم و پانزدهم میلادی به امپراتوری عثمانی ضمیمه شدند. سقوط قسطنطنیه بهدست امپراتوری عثمانی در سال ۱۴۵۳ میلادی به امپراتوری بیزانس پایان داد.[۱۰]
جانشینان امپراتوری بیزانس که به ترابوزان نقل مکان کرده و امپراتوری ترابوزان را تشکیل داده بودند نیز هشت سال بعد، در سال ۱۴۶۱ میلادی توسط عثمانیها شکست خوردند.[۱۱]
واژهشناسی
[ویرایش]نخستین استفاده از لفظ بیزانس، به سالهای پس از سقوط امپراتوری روم ــ ۱۵۵۷ میلادی ــ برمیگردد؛ زمانیکه مورخِ آلمانی هیرونیموس ولف در کار خود، تاریخِ بیزانس،[یادداشت ۲] که مجموعهای از منابع تاریخی بود، منتشر کرد. این عبارت از کلمه بیزانتیوم که نام شهر قسطنطنیه پیش از انتخاب آن به عنوان پایتخت امپراتوری روم در زمان کنستانتین بازمیگردد، ریشه میگیرد. با این حال این نام پس از این زمان کمتر در متون ادبی و تاریخی بهکار رفت. اما انتشار لفظ بیزانس در سال ۱۶۴۸ میلادی در کتاب تاریخ نویسندگان بیزانس[یادداشت ۳] و در سال ۱۶۸۰ میلادی در کتاب تاریخ بیزانس شارل دو کانج سبب شد تا این لفظ از این سده در ادبیات اکثر نویسندگان فرانسوی از جمله مونتسکیو مرسوم شود.[۱۲][۱۳] با این حال لفظ بیزانس تا سده ۱۹ میلادی به عنوان لفظ رایج در رابطه با بخش شرقی امپراتوری روم در جهان غرب به کار نرفت.[۱۴]
امپراتوریِ بیزانس معمولاً به عنوانهای امپراتوریِ روم، امپراتوری رومیها،[یادداشت ۴] رومانیا،[یادداشت ۵][۱۵] پس از ۱۸۰۱، این لفظ در متون مرتبط با بیزانس رواج بیشتری یافت. در سال ۱۲۰۴، رهبران جنگ صلیبی چهارم عنوان رومانیا به حکومت تازه تأسیس لاتین دادند.[۱۶] و این لفظ به رومانی امروزی گفته نمیشود. «رومانیا» یکی از نامهای مرسوم امپراتوری که معمولاً غیررسمی بود که به معنای سرزمین رومیها بود.[یادداشت ۶] جمهوریِ رومیها[یادداشت ۷] و رومیس[یادداشت ۸] شناخته میشود.[۱۷] ساکنان این امپراتوری خود را رومِیوی (به لاتین: Romaioi) مینامیدند و حتی تا اواخر سده ۱۹ میلادی به یونانیهای این منطقه، رومائیکا یا رومائیک شناخته میشدند.[۱۸] پس از سال ۱۲۰۴ ــ جنگ صلیبی چهارم ــ زمانیکه امپراتوری بیزانس بیشتر به استانهای صرفاً یونانی محدود شد، به جای آن از لفظ «هلنز» استفاده شد.[۱۹]
هرچند که امپراتوریِ بیزانس نهادی چند قومیتی در طی تاریخِ خود[۲۰] و میراثدارِ سنتهای رومی-هلنی بود،[۲۱] اما بیشتر به واسطهٔ همسایه بودن از سمت شمال و غرب با عناصر غالب (فرهنگ) یونانی شناخته شد.[۲۲] استفاده گهگاه از عبارت امپراتوری یونانیان[یادداشت ۹] شناخته میشود. در غرب اشارهای به امپراتوری روم شرقی و امپراتور بیزانس بهعنوان امپراتور یونانیان[یادداشت ۱۰][۲۳] بود که معمولاً برای جدا کردن این بخش از جایگاه امپراتوری روم محصور در پادشاهی جدید ژرمن بود.[۲۴] و با توجه به قرار گرفتن مرکز حکومت بیزانس در مناطق یونانی زبان، زبان یونانی به عنوان زبان اصلی امپراتوری انتخاب شد.[۲۵] با این حال، ابن موضوع اشتباه به نظر میرسد که بیزانس فقط به عنوان یک امپراتوری یونانی دیده شود زیرا که زبانهای دیگر همچون ارمنی و برخی زبانهای اسلاوی در محدوده قلمرو بیزانس بهخصوص در سرحداتِ امپراتوری قرار داشتند و بهطور گسترده بهکار میرفتند.[۲۵]
قدرتِ امپراتور بیزانس بهعنوان امپراتورِ مشروع و قانونیِ روم با تاجگذاری شارلمانی با عنوان امپراتور آگوستوس یا امپراتور مقدس روم (به لاتین: Imperator Augustus) توسط پاپ لئون سوم در سال ۸۰۰ میلادی به چالش کشیده شد. لئو برای مبارزه و شکست دشمنان خود در رم نیازمند حمایت شارلمانی بود بنابراین با بهانه خالی بودن کرسی و تخت امپراتوری روم، مدعی شد که میتواند امپراتوری جدیدی را انتخاب کند.[۲۶]
هیچ فرقی در جهان اسلام و اسلاوها بر دیدن امپراتوری بیزانس بهعنوان ادامه دهنده امپراتوری روم بین جهان اسلام یا جهان اسلاو وجود نداشت. در دنیای اسلام، امپراتوری روم عمدتاً به عنوان روم شناخته میشد؛ و نام ملتِ روم در طی قرون بعد توسط ترکان عثمانی برای اشاره مردمان و افراد سابق امپراتوری بیزانس که مسیحی ارتدوکس بودند، بهکار میرفت.[۲۷]
تاریخچه
[ویرایش]پیشینهٔ اولیه
[ویرایش]ارتش روم موفق گردید تا مناطق بسیاری را تسخیر نماید که همهٔ مناطق مدیترانهای، مناطق ساحلی جنوبغربی اروپا و همچنین شمال آفریقا را پوشش میداد. این مناطق، سرزمین مادری شهرنشینان و روستاییانی بود که دارای فرهنگهای گوناگونی بودند. روی هم رفته شهرنشینی در مناطق شرقی مدیترانه بیشتر از مناطق غربی گسترش داشت. کمی پیشتر همهٔ مناطق شرقی بهوسیلهٔ امپراتوری مقدونیه و هلنیسم یکپارچه گردیده و همچنین زیر نفوذ فرهنگ یونانی قرار گرفته بودند.[۲۸]
غرب نیز گرفتار بیثباتی و درگیریهای سده سوم میلادی گشته بود. این تمایز ایجاد شده در میان شرق هلنی و غربِ لاتینیِ جوانتر، همچنان ادامه یافت و با روندی فزاینده در سدههای پسین، اهمیت بیشتر یافت که منجر به جدایی این دو جهان گردید.[۲۸]
یک نمونهٔ اولیه از تقسیم امپراتوری میان شرق و غرب در سال ۲۹۳ میلادی رخ داد، زمانی که امپراتور دیوکلسین یک سیستم اداری جدید (tetrarchy) را برای تضمین امنیت در تمام مناطق خطرناک امپراتوری ایجاد کرد.
تمرکززدایی قدرت
[ویرایش]برای نگهداری کنترل و بهبود امور حکومتی، تلاشهایی برای اجرای برنامههای گوناگونی که کارهای امپراتوران رومی را در میان افراد دیگر تقسیم مینمود، در میان سالهای ۲۸۵ و ۳۲۴ م، از ۳۳۷ تا ۳۵۰ م، از ۳۶۴ تا ۳۹۲ م، و دوباره در میان سالهای ۳۹۵ و ۴۸۰ م، صورت پذیرفت. گرچه عموماً زیربخشهای گوناگون اجرایی گرفتار دستهبندی کار در میان شرق و غرب بودند. هر بخش از تقسیم قدرت به وجود آمده بود (و یا حتی تقسیم کار)، و امپراتوری غیرقابل تقسیمی را شکل میدادند و بنابراین از دید قانونی، امپراتوری به عنوان یک دولت یگانه باقی میماند—گرچه در اغلب اوقات، دستیاران امپراتور یکدیگر را به عنوان رقیب و دشمن میشناختند.[۲۹]
در سال ۲۹۳ م، امپراتور دیوکلسین سامانهٔ اداری تازهای (حکومت چهارنفره) ایجاد نمود تا امنیت همهٔ مناطق در معرض خطر امپراتوریاش را تأمین نماید. او امپراتوری را میان خود و ماکسیمیان تقسیم نمود و لقب (آگوستوس) را برای این سمت انتخاب کرد و برای هر کدام از امپراتورها نیز یک دستیار جوان برگزید تا در انجام وظایفش سهیم شوند و به آنان لقب سزار داد؛ با کنار رفتن اگوستوسها، سزارها جانشین آنان میشدند. سرانجام سامانهٔ حکومت چهارنفره، تنها پس از گذشت چند سال از میان رفت و در ۳۱۳ م، کنستانتین یکم به عنوان تنها آگوستوس روم، هر دو بخش امپراتوری را متحد ساخت.[۲۹]
شکاف بین کلیسای غرب و شرق
[ویرایش]از میانه سده نهم میلادی کلیسای کاتولیک و ارتدوکس دچار اختلاف شدند. کلیسای ارتدوکس با رسمیت یافتن فیلیوکه (Filioque) در اعتقادنامهٔ رم، موجب انشعاب و اختلاف بیشتر کلیسای ارتدوکس و رم شد. این دو کلیسا از آن پس دو راه کاملاً متفاوت را در این باره در پیش گرفتند.[۳۰]
در سال ۱۰۵۴، پاپ لِئوی نهم که در حال اصلاح نظام پاپی بود، دعوی حکومت جهانی کلیسای رم بر ۵ اسقف، قسطنطنیه، اسکندریه، انطاکیه و اورشلیم کرد که با مخالفت پاتریارک قسطنطنیه روبهرو شد که خواهان استقلال پاتریارک قسطنطنیه بود. لئوی، میخائیل سِرولاریوس و پیروانش را آماج تکفیر قرار داد و پاتریارک هم با تکفیری مشابه، تلافی کرد تا در سال ۱۰۵۴ رسماً دو کلیسای ارتدوکس و لاتین از هم جدا شوند. البته دو کلیسا قبلاً هم یکدیگر را تکفیر کرده بودند، ولی جداییِ دائمی پدید نیامده بود. در آن زمان، چنان مینمود که هنوز برای آشتی فرصتهایی هست، اما شکافِ بین دو کلیسا کمکم طی دوره بعدی همچون جنگ صلیبی چهارم بارزتر شد.[۳۱]
دودمان مقدونی
[ویرایش]دودمان آنجلوس
[ویرایش]بعد از درگذشت مانوئل یکم، امپراتور بیزانس، پسر ۱۱ ساله وی، آلکسیوس دوم در سال ۱۱۸۰ به حکومت رسید که به واسطه عدم توانایی در اداره حکومت و دخالت مادرش در امور امپراتوری، بیزانس در معرض خطر شدیدی قرار گرفت. آلکسیوس در طی دوره سه ساله حکومت خود، درگیر شورش نوه آلکسیوس اول، آندرونیکوس یکم، شد که پس از شکست خوردن از وی، مجبور به قبول قیومیت وی بر خود شد. آندرونیکوس در نخستین گام، فرمان کشتار غربیهای ساکن قسطنطنیه را که بیشترشان را پیزاییها و جنوآییها تشکیل میدادند صادر کرد. وی در ادامه دستور قتل امپراتور جوان سپس با بیوهٔ ۱۳ سالهٔ الکسیوس ازدواج کرد تا وجههای قانونی به مقام امپراتوری خود ببخشد. همچنین در دوران امپراتوری مانوئل یکم، سیاستی طرفدارانه از مسیحیت غربی اعمال میشد اما آندرونیکوس علاوه بر نادیده گرفتن آن، استقلال کلیسای شرق را نیز اعلام نمود که خصومت مسیحیان غربی با او را برانگیخت.[۳۲] تمامی این اقدامات سبب شد در سال ۱۸۵، در شورشی که علیه وی شده بود، از مقام خود خلع شود تا در سال ۱۱۸۵، ایزاک دوم سلسله کومننوس را براندازد و دودمان آنجلوس به قدرت برساند.[۳۳]
ایزاک دوم پس از رسیدن به تخت امپراتوری، با وجود لشکرکشیهای فراوان، قبرس را از دست داد و با شورش ولاشها و بلغارها در سال ۱۱۸۶، مجبور به رسمیت شناختن دومین امپراتوری بلغارستان شد با این حال در اوایل حکومت وی، بیزانس موفق به شکست نورمنها مهاجم در یونان شد. در ادامه، در ۱۱۸۹ ایزاک درگیر سومین جنگ صلیبی که فرماندهٔ صلیبیون امپراتور آلمان فردریک بارباروسا بود که قصد عبور نیروهای خود از مرز بیزانس را داشت اما ایزاک دوم بهمنظور حفظ موقعیت خود، عهدنامهای را با صلاحالدین ایوبی منعقد ساخت اما به واسطه تهدید آلمانیها، دیری نپایید که مجبور به قبول درخواست کمک فردریک یکم شد. وی عهدنامهٔ آدریانوپول را در ۱۱۹۰ با امپراتور آلمان امضا نمود و نیروهای فردریک یک ماه پس از آن از هلسپونت به آسیای صغیر منتقل شدند. در سال ۱۱۹۵، امپراتور بیزانس، ایزاک دوم، در کودتایی بهوسیلهٔ برادرش عزل گردید. امپراتور جدید، آلکسیوس سوم، برادرش را کور و تبعید کرد. بی کفایتی ایزاک که پیشتر از ضعفش در میدان نبرد مشخص شده بود، با به هدر دادن خزانه و همچنین شکست نیروی دریایی بیزانس از ونیزیها، اثبات گشت. اقدامات او شامل واگذاری گستردهٔ سلاحهای امپراتوری در بین حامیانش باعث ضعف نیروی دفاعی امپراتوری شد، همچنین او حکومت را ورشکسته و خزانه را خالی نمود. تلاشهای او برای حفظ پشتیبانی حاکمان نیمه مستقل مرزی، توان و نیروی حکومت مرکزی را کاهش و سهولت تهاجم خارجی را فراهم کرد. او مسئولیتهای مهمش در امور دفاعی و دیپلماسی را نادیده گرفتهبود و در همین میان دریاسالار امپراتور (برادرزن همسرش) تجهیزات نظامی و دریایی امپراتوری را برای منافع شخصی خودش به فروش رساند. تا همگی این عوامل ضعف دولت بیزانس را بر همگان آشکار کند و مهاجمان خود را برای آغاز حملات جدید علیه بیزانس آماده کنند.[۳۴]
طی دوره حکومت ایزاک دوم و آلکسیوس سوم، سالهای ۱۱۸۵ تا شروع جنگ صلیبی چهارم، سازوکارهای متمرکز حکومتی و دفاعی بیزانس را از هم پاشید. در اثر حکمرانی ضعیف آنان، اقتدار امپراتوری بهشدت تضعیف شد و خلأ قدرتی ایجاد گشت، که منجر به تجزیه امپراتوری شده و وارثان سلسله کومننوس حکومت شبه مستقل امپراتوری ترابوزان را در سال ۱۲۰۴، اندکی پیش از سقوط قسطنطنیه در جنگ صلیبی چهارم، برپا کردند.[۳۵]
جنگ صلیبی چهارم
[ویرایش]پس از شکست پادشاهی اورشلیم در برابر صلاحالدین ایوبی و ناکامی جنگ صلیبی سوم برای بازپسگیری شهر اورشلیم از سال ۱۱۸۹ تا ۱۱۹۲ م،[۳۶] اشتیاق اندکی در اروپاییان برای یک جنگِ دیگر باقی ماندهبود. اما نهایتاً، بارونهای فرانسوی پذیرفتند، که در یک جنگ صلیبیِ دیگر شرکت کنند. صلیبیون برای این منظور، مسیر دریایی از راه مدیترانه را برگزیده و برای تأمین کشتیهای مورد نیاز نیز با اِنریکو داندولو، حاکم جمهوری ونیز، قرارداد بستند.[۳۷] داندولو کشتیها را فراهم کرد، اما صلیبیون قادر به پرداخت هزینههای هنگفت آن نبودند[۳۸]؛ لذا داندولو از آنها خواست که در عوض بدهیشان با حمله به شهر بندری زادار آن را تحت اطاعت جمهوری ونیز درآورند. پس از حمله به زادار و غارت آن، صلیبیون دوباره متوجه شدند که از عهدهٔ بازپرداخت اجارهٔ کشتیهای داندولو برنمیآیند.[۳۹] در همین میان اَلِکسیوس چهارم، شاهزادهٔ تبعیدی بیزانسی، به صلیبیون پیشنهاد کرد که در ازای بازپسگیری امپراتوری، بدهی جمهوری ونیز را بپردازد. به همین دلیل رهبران صلیبی تصمیم گرفتند تا به قسطنطنیه بروند.[۴۰] آنها پس از حمله به شهر موفق شدند آلکسیوس چهارم را بر تخت بنشانند، اما او حاضر نشد بیش از نیمی از مبلغ را بپردازد. او سپس در اثر مخالفتِ مردمِ قسطنطنیه از امپراتوری خلع گردید. صلیبیون پس از یکسری سوءتفاهمها و نبردها، سرانجام قسطنطنیه را در سال ۱۲۰۴ م تسخیر و آن را غارت کردند و بسیاری از اهالی شهر را از دم تیغ گذراندند.[۴۱]
غارت قسطنطنیه بهدست صلیبیها
[ویرایش]بامداد ۱۳ آوریل، بونیفاس هیئتی از افراد بلند مرتبه و روحانیون را به حضور پذیرفت، که شهر را به وی تقدیم کردند. پس از کنترل شهر، صلیبیون به غارت شهر پرداختند، که این غارت ۳ روز طول کشید و سبب شد تا تمام اشیای باستانی یونانی-رومی دزدیده شود یا از بین برود و فقط تعداد معدودی از آنها شامل چهار اسب برنزی و قسمتی از جسد منسوب به جان باپتیست، که در کلیسای سنت مارکو قرار داشت، به دستور انریکو داندلو، به ونیز فرستاده شد. مابقی اشیای باقی مانده برنزی همچون مجسمهها، تندیس و ظروف که میراث هنر یونانی-رومی بودند، طی دوره امپراتوری لاتین ذوب شدند، تا برای ضرب مسکوکات جدید به کار روند. بسیاری از شهروندان بیزانسی کشته و تمامی اموال آنها دزدیده شد. صلیبیون در عبادتگاهها به محرابها حملهور شدند، اشیاء مقدس را ربودند و تمامی تمثالهای از جنس نقره و سنگهای قیمتی را از بین بردند و نان و شراب تبرکشده و خون ارزشمند را آلوده کردند. طبق منابع، صلیبیون از غارت شهر، ۹۰۰ هزار مارک نقره بهدست آوردند، که آن را بین خود تقسیم کردند. ونیزیها ۱۵۰ هزار مارک و صلیبیون ۵۰ هزار مارک بهدست آوردند و مابقی مبلغ بین نیروهای عادی صلیبی و شوالیهها تقسیم شد.[۴۲][۴۳][۴۴]
علاوه بر تاراج و غارت شهر، نیروهای فاتح شهوت جنسی خود را با زنان تسلیم شده قسطنطنیه ارضا کردند. به طوری که زنان در معابر عمومی همچون خیابان و میدانها و حتی در کلیساها مورد تجاوز قرار گرفتند. به زنان پیر و سالخورده نیز هتک حرمت شد و آنها را در معابر لختکردند؛ و مردانی که برای محافظت از زنان مقاومت میکردند، با بیرحمی کشته میشدند و مابقی مردان نیز به دلایل نامعلومی به قتل رسیدند.[۴۵]
تاراج قسطنطنیه به عنوان یکی از پر سودترین تاراجهای تاریخ ذکر شدهاست. اگرچه غارت کردن شهری که در مقابل فاتحان ایستادگی میکرد، از لحاظ اصول اخلاقی قرون وسطا قابل قبول بود، اما روشن است صلیبیون چیزی بیش از غارت و تاراج انجام دادند. آنها برخلاف سوگند خود و تهدید تکفیر کلیسا، بیشرمانه و حساب شده پرستشگاههای مسیحی بیزانس را مورد تجاوز قرار دادند و هرچه که به دستانشان میرسید را نابود میکردند. وقتی پاپ اینوست سوم از رفتار صلیبیون مطلع شد، دچار شرم و خجالت شد و قویاً آنها را سرزنش کرد.[۴۶][۴۷]
پیدایش عثمانی و سقوط قسطنطنیه
[ویرایش]دو مسئله عمده سیاست خارجی امپراتوری بیزانس یعنی چگونگی رویکرد نسبت به ترکان عثمانی و اتحاد بین دو کلیسای ارتدوکس و کاتولیک، اساساً بر تاریخ سیاسی امپراتوری در طول آخرین سده حیات آن چیره بود. زیر فشار مداوم حملات عثمانی، امپراتوری بیزانس در این زمان به حکومتی کوچک و «مچاله» شده بین عثمانی و قدرتهای غربی بدل گشت. این حاکمیت با مرزهایی پیوسته در حال کوچکشدن، تنها نام «امپراتوری» را با خود یدک میکشید. از همین رو مانوئل دوم، امپراتور بیزانس، بقایای بیزانس را مستلزم نه یک «امپراتور» بلکه یک «مدیر» دانست. هنگامی که عثمانی در حدود میانه سده چهاردهم وارد خاک اروپا شد و شروع به باز کردن جای پایی برای خود در بالکان کرد، تمام آنچه برای بیزانس باقی مانده بود، جز قسطنطنیه و حوالی آن، تنها شامل شهر فیلادلفیا در آسیای صغیر، مقداری اراضی در تراس و مقدونیه، شهر تسالونیکی، چند جزیره در دریای اژه و بخشی از پلوپونز میشد. تقریباً تمام آسیای صغیر که زمانی ستون فقرات بیزانس برای نیروی انسانی، منابع غذایی و درآمدهای مالیاتی به حساب میآمد، به شاهزادهنشینهای ترک باخته شد. بخش زیادی از پلوپونز دست شاهزادههای لاتین و جمهوری ونیز بود. اراضی باقیمانده بیزانس در تراس و مقدونیه در اثر حملات صربها و ترکها، درگیریهای داخلی و مرگ سیاه، در وضعیتی تخریبشده و خالی از سکنه بودند. نبود اراضی کشاورزی بیزانس را بهطور فزایندهای وابسته به واردات گندم از نواحی تحت سلطه جنوا در دریای سیاه کرد. وضعیت مالی و اقتصادی امپراتوری در نتیجه از دست دادن عایدیهای مالیاتی به مهاجمان خارجی یا اعطای معافیت به عناصر داخلی، نیز در شرایط وخیمی قرار داشت. در سالهای پایانی سده چهاردهم قسطنطنیه تقریباً تنها جایی بود که امپراتور از آن عایدی کسب میکرد. در نتیجه این شرایط بیزانس دیگر قادر به داشتن ارتش و ناوگان دریایی قدرتمندی نبود. با توجه به منابع مالی محدود و هزینه بالا، گاهی متوسل به استخدام شمار اندکی مزدور نظامی میشد.[۴۸]
حکومت و دیوانسالاری
[ویرایش]در دولت بیزاس، امپراتور یگانه و یکهسالار بود، و قدرتش را از منشأ الهی دریافت میکرد.[۴۹] سنا دارای اختیارات سیاسی و قانونی بود، ولی این اختیارات به یک شورای افتخاری با اعضایی تشریفاتی محدود شد. با پایان سدهٔ هشتم میلادی، یک دولت مدنی متمرکز در دربار، بهعنوان بخشی از یک قدرت متمرکز وسیع، در پایتخت شکل گرفت. یک دولت مدنی متمرکز در دادگاه به عنوان بخشی از تثبیت در مقیاس بزرگ از قدرت در پایتخت تشکیل شد.[۵۰] مهمترین اصلاحات اداری، که احتمالاً در میانهٔ سدهٔ هفتم میلادی آغاز شد، ایجاد تِمها بود، که در آن، کلیهٔ اختیارات اداری و نظامی یک ناحیه، توسط یک نفر بهنام استراتیگوس انجام میشد.[۵۱] با وجود استفادهٔ گهگاهی از اصطلاح تحقیرآمیز «بیزانس» و «بیزانسیم»، دیوانسالاری بیزانس قابلیت متمایزی برای بازسازی خویش در تطابق با موقعیت امپراتوری داشت. مقامات در ترتیبهای سختگیرانهای در اطراف امپراتور نظم داده شدهبودند، و از خواست شاهنشاهی برای صفوف خود غافل شدند. مشاغل واقعیِ اداری نیز وجود داشت، ولی قدرت به اشخاص واگذار میشد، نه دفترها.[۵۲]
در سدههای هشتم و نهم میلادی، خدمات اجتماعی واضحترین راه را برای وضعیت اشرافی تشکیل داد؛ ولی با شروع سدهٔ نهم، اشرافیت مدنی رقیب حکومت اشراف بود.[۵۳]
دیپلماسی
[ویرایش]یادداشتها
[ویرایش]- ↑ یونانی: Βασιλεία Ῥωμαίων، آوانویسی: Basileia Rhōmaiōn؛ لاتین: Imperium Romanum
- ↑ به لاتین: Corpus Historiæ Byzantinæ
- ↑ به لاتین: Corpus Scriptorum Historiae Byzantinae
- ↑ لاتین: Imperium Romanum ,Imperium Romanorum؛ یونانی: Βασιλεία τῶν Ῥωμαίων Basileia tōn Rhōmaiōn, Ἀρχὴ τῶν Ῥωμαίων Archē tōn Rhōmaiōn
- ↑ «رومانیا» یکی از نامهای مرسوم امپراتوری که معمولاً غیررسمی بود که به معنای سرزمین رومیها بود.
- ↑ لاتین: Romania؛ یونانی: Ῥωμανία Rhōmania
- ↑ لاتین: Res Publica Romana؛ یونانی: Πολιτεία τῶν Ῥωμαίων؛ آوانویسی: Politeia tōn Rhōmaiōn
- ↑ لاتین: Rhōmais؛ یونانی: Ῥωμαΐς
- ↑ لاتین: Imperium Graecorum
- ↑ لاتین:Imperator Graecorum
پانویس
[ویرایش]- ↑ "Other Byzantine flags shown in the "Book of All Kingdoms" (14th century)". Flags of the World. Retrieved 2 September 2020.
- ↑ (Kaldellis 2015، ص. 6)
- ↑ Turchin, Peter; Adams, Jonathan M.; Hall, Thomas D (December 2006). "East-West Orientation of Historical Empires". Journal of World-Systems Research. 12 (2): 223. ISSN 1076-156X. Retrieved 12 September 2016.
- ↑ Kazhdan & Epstein 1985, p. 1.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ Millar 2006، pp. 2, 15; James 2010، p. 5; Freeman 1999، pp. 431, 435–437, 459–462; Baynes و Moss 1948، p. xx; Ostrogorsky 1969، p. 27; Kaldellis 2007، pp. 2–3; Kazhdan و Constable 1982، p. 12; Norwich 1998، p. ۳۸۳.
- ↑ "Byzantine Empire". Encyclopædia Britannica.
- ↑ Ostrogorsky 1969، pp. 105–107, 109; Norwich 1998، p. 97; Haywood 2001، pp. ۲٫۱۷, ۳٫۰۶, ۳٫۱۵.
- ↑ Haldon, John; Haldon, Shelby Cullom Davis 3.0. Professor of European History Professor of History Hellenic Studies John (2002). Warfare, State And Society In The Byzantine World 560–1204. p. 47. ISBN 978-1-135-36437-3.
- ↑ Pounds, Norman John Greville. An Historical Geography of Europe, 1500–1840, p. 124. CUP Archive, 1979. شابک ۰−۵۲۱−۲۲۳۷۹−۲.
- ↑ "The End of the Byzantine Empire, 1081–1453". Archived from the original on 24 September 2015.
- ↑ William Miller, Trebizond: The last Greek Empire of the Byzantine Era: 1204–1461, 1926 (Chicago: Argonaut, 1969), pp. 100–06
- ↑ Rosser، Historical Dictionary of Byzantium، 1.
- ↑ «What, If Anything, Is a Byzantine?». Krause Publications. ژوئن ۱۹۹۶.
- ↑ Rosser، Historical Dictionary of Byzantium، 2.
- ↑ Fossier و Sondheimer، The Cambridge Illustrated History of the Middle Ages، 104..
- ↑ Wolff، Romania: The Latin Empire of Constantinople، 5–7, 33–34..
- ↑ Cinnamus، Deeds of John and Manuel Comnenus، 240.
- ↑ Browning، The Byzantine Empire، XIII.
- ↑ Donald M. Nicol (۳۰ دسامبر ۱۹۶۷). «the Byzantine View of Western Europe». Greek, Roman, and Byzantine Studies.
- ↑ Ahrweiler و Laiou، Studies on the Internal Diaspora of the Byzantine Empire، 3.; Mango، The Oxford History of Byzantium، 13..
- ↑ Gabriel، The Great Armies of Antiquity، 277..
- ↑ Ahrweiler و Laiou، Studies on the Internal Diaspora of the Byzantine Empire، VII.; Davies، Europe: A History، 245.; Gross، Citizenship and Ethnicity: The Growth and Development of a Democratic Multiethnic Institution، 45.; Lapidge، Blair و Keynes، The Blackwell Encyclopaedia of Anglo-Saxon England، 79.; Millar، A Greek Roman Empire: Power and Belief under Theodosius II (408–450)، 2-15.; Moravcsik، Byzantium and the Magyars، 11–12.; Ostrogorsky، History of the Byzantine State، 28-146.; Browning، The Continuity of Hellenism in the Byzantine world: Appearance or Reality?، 113..
- ↑ Klein، Eastern Objects and Western Desires: Relics and Reliquaries between Byzantium and the West، 290 (Note #39).
- ↑ Fouracre و Gerberding، Late Merovingian France: History and Hagiography, 640–720، 345.
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ Harris، Byzantium and the Crusades، 1..
- ↑ Garland، Byzantine Empresses: Women and Power in Byzantium, CE 527–1204، 87..
- ↑ Tarasov و Milner-Gulland، Icon and Devotion: Sacred Spaces in Imperial Russia، 121.; El-Cheikh، Byzantium Viewed by the Arabs، 22.
- ↑ ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ (Ostrogorsky 1959، ص. 21); (Wells 1922، Chapter 33).
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ (Bury 1923، p. 1); (Kuhoff 2002، صص. 177–178).
- ↑ اشپیلفوگل، تمدن مغرب زمین، ۳۳۹–۳۴۰.
- ↑ "Eastern Orthodoxy" (به انگلیسی). Britannica Online Encyclopedia. Retrieved 25 July 2018.
- ↑ "Alexius II Comnenus" (به انگلیسی). Britannica Online Encyclopedia. Retrieved 5 January 2011.
- ↑ Norwich، A Short History of Byzantium، 294.
- ↑ Norwich، 'Byzantium، 171.
- ↑ Norwich، A Short History of Byzantium، 301.
- ↑ طقوش، دولت ایوبیان، ۱۴۴.
Baldwin, The first hundred years, 614.
Mayer, The Crusades, 136.
Runciman, A History of the Crusades, 71-72.
Norwich, 'Byzantium, 169-170.
Konstam, Historical Atlas of The Crusades, 124. - ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۷۲–۱۷۳.
Queller, The Fourth Crusade, 10-24. - ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۷۶–۱۷۷.
Queller, The Fourth Crusade, 51-55. - ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۷۷–۱۷۸.
Queller, The Fourth Crusade, 56-60.
Angold, The Fourth Crusade, 87-89. - ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۱۸۲–۱۸۳.
Queller, The Fourth Crusade, 80-92.
Runciman, A History of the Crusades, 98. - ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۲۰۲–۲۰۳.
Queller, The Fourth Crusade, 197-205. - ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۲۰۱–۲۰۲.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، 193-197.
- ↑ Konstam، Historical Atlas of The Crusades، 162.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، 196.
- ↑ مادن، جنگهای صلیبی، ۲۰۲–۲۰۳.
- ↑ Queller، The Fourth Crusade، 197-205.
- ↑ Byzantium Between The Ottomans And The Latins. Nevra Necipoglu. New York / Cambridge University Press, 2009. شابک ۹۷۸−۰−۵۱۱−۵۱۸۰۷−۲. p. 18-20
- ↑ (Mango 2007، صص. 259–60).
- ↑ (Louth 2005، ص. 291); (Neville 2004، ص. 7).
- ↑ (Cameron 2009، صص. 138–42); (Mango 2007، ص. 60).
- ↑ (Cameron 2009، صص. 157–58); (Neville 2004، ص. 34).
- ↑ (Neville 2004، ص. 13).
منابع
[ویرایش]منابع اولیه
[ویرایش]- Choniates, Nicetas (1912). "The Sack of Constantinople (1204)". Translations and Reprints from the Original Sources of European History by D.C. Munro (Series 1, Vol 3:1). Philadelphia: University of Pennsylvania Press. pp. 15–16.
- Cinnamus, Ioannes (1976). Deeds of John and Manuel Comnenus. New York and West Sussex: Columbia University Press. ISBN 0-231-04080-6.
- Eusebius. Life of Constantine (Book IV). Christian Classics Ethereal Library.
- Geoffrey of Villehardouin (1963). "The Conquest of Constantinople". Chronicles of the Crusades (translated by Margaret R. Shaw). Penguin Classics. ISBN 0-14-044124-7.
- Komnene, Anna (1928). "Books X-XIII". The Alexiad (translated by Elizabeth A. S. Dawes). Internet Medieval Sourcebook.
- Seeck, Otto, ed. (1876). Notitia Dignitatum; accedunt Notitia Urbis Constantinopolitanae Laterculi Prouinciarum. Berlin: Weidmann.
- Thurn, Hans, ed. (1973). Ioannis Scylitzae Synopsis historiarum. Berlin-New York: De Gruyter. ISBN 978-3-11-002285-8.
منابع ثانویه
[ویرایش]- Alemany, Agustí (2000). Sources on the Alans: A Critical Compilation. Leiden: Brill. pp. 170–243. ISBN 90-04-11442-4.
- Ahrweiler, Hélène; Laiou, Angeliki E. (1998). "Preface". Studies on the Internal Diaspora of the Byzantine Empire. Washington, DC: Dumbarton Oaks. ISBN 0-88402-247-1.
- Anastos, Milton V. (1962). "The History of Byzantine Science. Report on the Dumbarton Oaks Symposium of 1961". Dumbarton Oaks Papers. 16: 409–411. doi:10.2307/1291170. ISSN 0070-7546. JSTOR 1291170.
- Angold, Michael (1997). The Byzantine Empire, 1025–1204: A Political History. London: Longman. ISBN 978-0-582-29468-4.
- Antonucci, Michael (1993). "War by Other Means: The Legacy of Byzantium". History Today. 43 (2): 11–13. ISSN 0018-2753. Retrieved 21 May 2007.
- Apostolides, Sophocles Evangelinus (1992). Greek Lexicon of the Roman and Byzantine Periods. Hildesheim: Georg Olms. ISBN 3-487-05765-4.
- Ash, John (1995). A Byzantine Journey. New York: Random House Incorporated. ISBN 978-1-84511-307-0.
- Austin, Roland G. (1934). "Zeno's Game of τάβλη". The Journal of Hellenic Studies. 54 (2): 202–205. doi:10.2307/626864. JSTOR 626864.
- Bayless, William N. (1976). "The Treaty with the Huns of 443". The American Journal of Philology. 97 (2): 176–179. doi:10.2307/294410. JSTOR 294410.
- Baynes, Norman Hepburn (1912). "The Restoration of the Cross at Jerusalem". The English Historical Review. 27 (106): 287–299. doi:10.1093/ehr/XXVII.CVI.287. ISSN 0013-8266.
- Baynes, Norman Hepburn; Moss, Henry St. Lawrence Beaufort, eds. (1948). Byzantium: An Introduction to East Roman Civilization. Oxford: Clarendon Press.
- Baynes, Spencer (1907). "Vlachs". Encyclopædia Britannica (11th ed.). New York.
- Beaton, Roderick (1996). The Medieval Greek Romance. New York and London: Routledge. ISBN 0-415-12032-2.
- Beckwith, John (1993) [1970]. Early Christian and Byzantine Art. New Haven: Yale University Press. ISBN 0-300-05296-0.
- Béhar, Pierre (1999). Vestiges d'Empires: La Décomposition de l'Europe Centrale et Balkanique. Paris: Éditions Desjonquères. ISBN 2-84321-015-1.
- Benz, Ernst (1963). The Eastern Orthodox Church: Its Thought and Life. Piscataway: Aldine Transaction. ISBN 978-0-202-36298-4.
- Bideleux, Robert; Jeffries, Ian (1998). A History of Eastern Europe: Crisis and Change. New York and London: Routledge. ISBN 0-415-16111-8.
- Birkenmeier, John W. (2002). The Development of the Komnenian Army: 1081–1180. Leiden: Brill. ISBN 90-04-11710-5.
- Blume, Fred H. (2008). Kearley, Timothy (ed.). Annotated Justinian Code. Laramie: University of Wyoming.
- Bowersock, G.M. (1997). Julian the Apostate. Harvard University Press. ISBN 978-0-674-48882-3.
- Bray, R. S. (2004). Armies of Pestilence: The Impact of Disease on History. James Clarke. ISBN 0-227-17240-X.
- Browning, Robert (1983). "The Continuity of Hellenism in the Byzantine world: Appearance or Reality?". In Winnifrith, Tom; Murray, Penelope (eds.). Greece Old and New. New York: Macmillan. pp. 111–128. ISBN 0-333-27836-4.
- Browning, Robert (1992). The Byzantine Empire. Washington, DC: The Catholic University of America Press. ISBN 0-8132-0754-1.
- Bryce, James (1901). Studies in History and Jurisprudence, Vol. 1. H. Frowde. ISBN 1-4021-9046-8.
- Brooke, Zachary Nugent (1962). A History of Europe, from 911 to 1198. London: Methuen.
- Burns, Thomas S. (1991). A History of Ostrogoths. Bloomington and Indianapolis: Indiana University Press. ISBN 0-253-20600-6.
- Bury, John Bagnall (1923). History of the Later Roman Empire. London: Macmillan.
- Bury, John Bagnall; Philotheus (1911). The Imperial Administrative System of the Ninth Century: With a Revised Text of the Kletorologion of Philotheos. London: Oxford University Press.
- Bury, John Bagnall (1920). The Early History of the Slavonic Settlements in Dalmatia, Croatia, & Serbia. New York: Macmillan.
- Cameron, Averil (1979). "Images of Authority: Elites and Icons in Late Sixth-century Byzantium". Past and Present. 84 (1): 3. doi:10.1093/past/84.1.3.
- Cameron, Averil (2006). The Byzantines. Oxford: Blackwell. ISBN 978-1-4051-9833-2.
- Cameron, Averil (2009). Οι Βυζαντινοί (به یونانی). Athens: Psychogios. ISBN 978-960-453-529-3.
- Campbell, George L. (2000) [1991]. Compendium of the World's Languages: Abaza to Kurdish. New York and London: Routledge. ISBN 0-415-20296-5.
- Chapman, John H. (1971). Studies on the Early Papacy. Kennikat Press, University of Michigan. ISBN 0-8046-1139-4.
- Chrysos, Evangelos (1992). "Byzantine Diplomacy, CE 300–800: Means and End". In Jonathan Shepard, Simon Franklin (ed.). Byzantine Diplomacy: Papers from the Twenty-Fourth Spring Symposium of Byzantine Studies, Cambridge, March 1990 (Society for the Promotion of Byzant). Variorum. ISBN 0-86078-338-3.
- Clark, Victoria (2000). Why Angels Fall: A Journey through Orthodox Europe from Byzantium to Kosovo. London: Macmillan. ISBN 0-312-23396-5.
- Cohen, H. Floris (1994). The Scientific Revolution: A Historiographical Inquiry. Chicago: University of Chicago Press. ISBN 0-226-11280-2.
- Comrie, Bernard (1987). "Russian". In Shopen, Timothy (ed.). Languages and Their Status. Philadelphia: University of Pennsylvania Press. pp. 91–152. ISBN 0-8122-1249-5.
- Dalby, Andrew; Bourbou, Chryssi; Koder, Johannes; Leontsinē, Maria (2013). Flavours and Delights: Tastes and Pleasures of Ancient and Byzantine Cuisine. Athens and Thessaloniki: Armos Publications. ISBN 9789605277475.
- Davidson, Alan (2014). The Oxford Companion to Food. Oxford: Oxford University Press. ISBN 978-0-19-967733-7.
- Davies, Norman (1996). Europe: A History. Oxford: Oxford University Press. ISBN 0-19-820171-0.
- Day, Gerald W. (1977). "Manuel and the Genoese: A Reappraisal of Byzantine Commercial Policy in the Late Twelfth Century". The Journal of Economic History. 37 (2): 289–301. doi:10.1017/S0022050700096947. JSTOR 2118759.
- Dennis, George T. (1985). Three Byzantine Military Treatises. Washington, DC: Dumbarton Oaks.
- Diehl, Charles (1948). "Byzantine Art". In Baynes, Norman Hepburn; Moss, Henry St. Lawrence Beaufort (eds.). Byzantium: An Introduction to East Roman Civilization. Oxford: Clarendon. OCLC 1058121.
- Drake, H. A. (1995). "Constantine and Consensus". Church History. 64 (1): 1–15. doi:10.2307/3168653. JSTOR 3168653.
- Duiker, William J.; Spielvogel, Jackson J. (2010). The Essential World History. Boston: Wadsworth. ISBN 978-0-495-90227-0.
- El-Cheikh, Nadia Maria (2004). Byzantium Viewed by the Arabs. Cambridge, MA: Harvard University Press. ISBN 0-932885-30-6.
- Esler, Philip Francis (2004). The Early Christian World. New York and London: Routledge. ISBN 0-415-33312-1.
- Evans, James Allan Stewart (2005). The Emperor Justinian and the Byzantine Empire. Westport: Greenwood. ISBN 0-313-32582-0.
- Evans, Helen C. (2004). Byzantium, Faith and Power (1261–1557). New York, NY: Metropolitan Museum of Art/Yale University Press. ISBN 1-58839-114-0.
- Faas, Patrick (2005) [1994]. Around the Roman Table: Food and Feasting in Ancient Rome. Chicago: University of Chicago Press. ISBN 978-0-226-23347-5.
- Fine, John V.A. (1983). The early medieval Balkans. The University of Michigan Press. ISBN 0-472-08149-7.
- Foss, Clive (1975). "The Persians in Asia Minor and the end of antiquity". The English Historical Review. 90 (357): 721–747. doi:10.1093/ehr/XC.CCCLVII.721. JSTOR 567292.
- Fossier, Robert; Sondheimer, Janet (1997). The Cambridge Illustrated History of the Middle Ages. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-26644-0.
- Fouracre, Paul; Gerberding, Richard A. (1996). Late Merovingian France: History and Hagiography, 640–720. Manchester: Manchester University Press. ISBN 0-7190-4791-9.
- Freeman, Charles (1999). The Greek Achievement – The Foundation of the Western World. New York: Penguin. ISBN 0-670-88515-0.
- Friell, Gerard; Williams, Stephen (2005). Theodosius: The Empire at Bay. Routledge. ISBN 978-1-135-78262-7.
- Gabriel, Richard A. (2002). The Great Armies of Antiquity. Westport: Greenwood. ISBN 0-275-97809-5.
- Garland, Lynda (1999). Byzantine Empresses: Women and Power in Byzantium, CE 527–1204. New York and London: Routledge. ISBN 0-415-14688-7.
- Gibbon, Edward (1906). J. B. Bury (with an Introduction by W. E. H. Lecky) (ed.). The Decline and Fall of the Roman Empire (Volumes II, III, and IX). New York: Fred de Fau.
- Grabar, André (1984). L'iconoclasme Byzantin: le dossier archéologique. Flammarion. ISBN 2-08-081634-9.
- Grant, Robert M. (1975). "Religion and Politics at the Council at Nicaea". The Journal of Religion. 55 (1): 1–12. doi:10.1086/486406. JSTOR 1202069.
- Greatrex, Geoffrey B. (2005). "Byzantium and the East in the Sixth Century". In Maas, Michael (ed.). The Cambridge Companion to the Age of Justinian. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 477–509. ISBN 0-521-81746-3.
- Greatrex, Geoffrey; Lieu, Samuel N. C. (2002). The Roman Eastern Frontier and the Persian Wars (Part II, 363–630 AD). New York and London: Routledge. ISBN 0-415-14687-9.
- Gregory, Timothy E. (2010). A History of Byzantium. Malden: Wiley-Blackwell. ISBN 1-4051-8471-X.
- Grierson, Philip (1999). Byzantine Coinage (PDF). Washington, DC: Dumbarton Oaks. ISBN 0-88402-274-9. Archived from the original (PDF) on 27 September 2007.
- Gross, Feliks (1999). Citizenship and Ethnicity: The Growth and Development of a Democratic Multiethnic Institution. Westport: Greenwood. ISBN 0-313-30932-9.
- Gutas, Dimitri (1998). Greek Thought, Arabic Culture: The Graeco-Arabic Translation Movement. New York and London: Routledge. ISBN 0-415-06132-6.
- Hacikyan, Agop Jack; Basmajian, Gabriel; Franchuk, Edward S.; Ouzounian, Nourhan (2002). The Heritage of Armenian Literature: From the Sixth to the Eighteenth Century. Detroit: Wayne State University Press. ISBN 0-8143-3023-1.
- Haldon, John (1990). Byzantium in the Seventh Century: The Transformation of a Culture. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-31917-1.
- Haldon, John (2004). "The Fate of the Late Roman Senatorial Elite: Extinction or Transformation?". In John Haldon and Lawrence I. Conrad (ed.). The Byzantine and Early Islamic Near East VI: Elites Old and New in the Byzantine and Early Islamic Near East. Darwin. ISBN 0-87850-144-4.
- Halsall, Paul (1998). "East Asian History Sourcebook: Chinese Accounts of Rome, Byzantium and the Middle East, c. 91 B.C.E. – 1643 C.E." New York: Fordham University. Retrieved 21 April 2012.
- Harris, Jonathan (2014). Byzantium and the Crusades (2nd ed.). Bloomsbury. ISBN 978-1-78093-767-0.
- Harvey, Alan (2003). Economic Expansion in the Byzantine Empire, 900–1200. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-52190-4.
- Haywood, John (2001) [1997]. Cassell's Atlas of World History. London: Cassell. ISBN 0-304-35757-X.
- Heather, Peter (2005). The Fall of the Roman Empire. London: Macmillan. ISBN 978-0-330-49136-5.
- Hindley, Geoffrey (2004). A Brief History of the Crusades. London: Robinson. ISBN 978-1-84119-766-1.
- Hooper, Nicholas; Bennett, Matthew (1996). The Cambridge Illustrated Atlas of Warfare: The Middle Ages. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-44049-1.
- James, Liz (2010). A Companion to Byzantium. Chichester: John Wiley. ISBN 1-4051-2654-X.
- Jayyusi, Salma Khadra; Marín, Manuela (1994) [1992]. The Legacy of Muslim Spain (2nd ed.). Leiden, New York and Köln: E.J. Brill. ISBN 978-90-04-09599-1.
- Jenkins, Romilly James Heald (1987). Byzantium: The Imperial Centuries, CE 610–1071. Toronto: University of Toronto Press. ISBN 0-8020-6667-4.
- Jones, Arnold Hugh Martin (1986). The Later Roman Empire, 284–602: A Social Economic and Administrative Survey. Baltimore: Johns Hopkins University Press. ISBN 0-8018-3353-1.
- Kaegi, Walter Emil (2003). Heraclius, Emperor of Byzantium. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-81459-6.
- Kaldellis, Anthony (2007). Hellenism in Byzantium: The Transformations of Greek Identity and the Reception of the Classical Tradition. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-87688-5.
- Kaldellis, Anthony (2015). The Byzantine Republic: People and Power in New Rome. Harvard University Press. ISBN 978-0-674-36540-7.
- Karlin-Heyer, P. (1967). "When Military Affairs Were in Leo's Hands: A Note on Byzantine Foreign Policy (886–912)". Tradition. 23: 15–40. JSTOR 27830825.
- Kartomi, Margaret J. (1990). On Concepts and Classifications of Musical Instruments. Chicago: University of Chicago Press. ISBN 0-226-42548-7.
- Kazhdan, Alexander Petrovich, ed. (1991). Oxford Dictionary of Byzantium. New York and Oxford: Oxford University Press. ISBN 978-0-19-504652-6.
- Kazhdan, Alexander Petrovich; Constable, Giles (1982). People and Power in Byzantium: An Introduction to Modern Byzantine Studies. Washington, DC: Dumbarton Oaks. ISBN 0-88402-103-3.
- Kazhdan, Aleksandr Petrovich; Epstein, Ann Wharton (1985). Change in Byzantine Culture in the Eleventh and Twelfth Centuries. Berkeley and Los Angeles: University of California Press. ISBN 0-520-05129-7.
- Kean, Roger Michael (2006). Forgotten Power: Byzantium: Bulwark of Christianity. Shropshire: Thalamus. ISBN 1-902886-07-0.
- King, David A. (March 1991). "Reviews: The Astronomical Works of Gregory Chioniades, Volume I: The Zij al- Ala'i by Gregory Chioniades, David Pingree; An Eleventh-Century Manual of Arabo-Byzantine Astronomy by Alexander Jones". Isis. 82 (1): 116–118. doi:10.1086/355661.
- Klein, Holgen A. (2004). "Eastern Objects and Western Desires: Relics and Reliquaries between Byzantium and the West". Dumbarton Oaks Papers. 58: 283–314. doi:10.2307/3591389. JSTOR 3591389.
- Köprülü, Mehmet Fuad (1992). The Origins of the Ottoman Empire. Translated and edited by Gary Leiser. Albany: State University of New York Press. ISBN 0-7914-0819-1.
- Kountoura-Galake, Eleonora (1996). Ο βυζαντινός κλήρος και η κοινωνία των "Σκοτεινών Αἰώνων ["The Byzantine Clergy and the Society of the 'Dark Ages'"] (به یونانی). Athens: Ethniko Idryma Erevnon. ISBN 978-960-7094-46-9.
- Kuhoff, Wolfgang (2002). "Die diokletianische Tetrarchie als Epoche einer historischen Wende in antiker und moderner Sicht". International Journal of the Classical Tradition. 9 (2): 177–194. doi:10.1007/BF02898434. JSTOR 30224306.
- Laiou, Angeliki E. (2002). "Exchange and Trade, Seventh-Twelfth Centuries". In Angeliki E. Laiou (ed.). The Economic History of Byzantium (Volume 2). Washington, DC: Dumbarton Oaks. pp. 697–708. Archived from the original on 30 September 2013.
- Laiou, Angeliki E.; Morisson, Cécile (2007). The Byzantine Economy. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-84978-0.
- Laiou, Angeliki E. (2002). "Writing the Economic History of Byzantium". In Angeliki E. Laiou (ed.). The Economic History of Byzantium (Volume 1) (PDF). Washington, DC: Dumbarton Oaks. pp. 3–8. Archived from the original (PDF) on 30 September 2013.
- Lapidge, Michael; Blair, John; Keynes, Simon (1998). The Blackwell Encyclopaedia of Anglo-Saxon England. Malden: Blackwell. ISBN 0-631-22492-0.
- Lenski, Noel (1999). "Assimilation and Revolt in the Territory of Isauria, From the 1st Century BC to the 6th Century AD". Journal of the Economic and Social History of the Orient. 42 (4): 413–465. doi:10.1163/1568520991201687. ISSN 0022-4995. JSTOR 3632602.
- Louth, Andrew (2005). "The Byzantine Empire in the Seventh Century". In Paul Fouracre and Rosamond McKitterick (ed.). The New Cambridge Medieval History (Volume I). Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-36291-1.
- Lowry, Heath W. (2003). The Nature of the Early Ottoman State. Albany, NY: State University of New York Press. ISBN 978-0-7914-8726-6.
- Madden, Thomas F. (2005). Crusades: The Illustrated History. Ann Arbor: University of Michigan Press. ISBN 0-472-03127-9.
- Magdalino, Paul (2002). "Medieval Constantinople: Built Environment and Urban Development". In Angeliki E. Laiou (ed.). The Economic History of Byzantium (Volume 2). Washington, DC: Dumbarton Oaks. pp. 529–537. Archived from the original on 30 September 2013.
- Magdalino, Paul (2002). The Empire of Manuel I Komnenos, 1143–1180. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-52653-1.
- Mango, Cyril A. (2007). Η Αυτοκρατορία της Νέας Ρώμης [Byzantium: The Empire of the New Rome] (به یونانی). Translated by Dimitris Tsoungarakis. Athens: Educational Institution of the National Bank of Greece.
- Mango, Cyril A. (2002). The Oxford History of Byzantium. Oxford: Oxford University Press. ISBN 0-19-814098-3.
- Matschke, Klaus-Peter (2002). "Commerce, Trade, Markets, and Money: Thirteenth-Fifteenth Centuries". In Angeliki E. Laiou (ed.). The Economic History of Byzantium (Volume 2). Washington, DC: Dumbarton Oaks. pp. 771–806. Archived from the original on 30 September 2013.
- McDonnell, Myles Anthony (2006). Roman Manliness: Virtus and the Roman Republic. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-82788-1.
- Meier, William N. (2003). "Die Inszenierung einer Katastrophe: Justinian und der Nika-Aufstand". Zeitschrift für Papyrologie und Epigraphik (142): 273–300. JSTOR 20191600.
- Merryman, John Henry; Perez-Perdomo, Rogelio (2007). The Civil Law Tradition: An Introduction to the Legal Systems of Europe and Latin America. Stanford University Press. ISBN 978-0-8047-5569-6.
- Meyendorff, John (1982). The Byzantine Legacy in the Orthodox Church. Yonkers: St Vladimir's Seminary Press. ISBN 0-913836-90-7.
- Millar, Fergus (2006). A Greek Roman Empire: Power and Belief under Theodosius II (408–450). Berkeley and Los Angeles: University of California Press. ISBN 0-520-24703-5.
- Miller, William (1907). "Monemvasia". The Journal of Hellenic Studies. 27.
- Moravcsik, Gyula (1970). Byzantium and the Magyars. Amsterdam: Hakkert.
- Neumann, Iver B. (2006). "Sublime Diplomacy: Byzantine, Early Modern, Contemporary". Millennium: Journal of International Studies. 34 (3): 865–888. doi:10.1177/03058298060340030201. ISSN 1569-2981.
- Neville, Leonora Alice (2004). Authority in Byzantine Provincial Society, 950–1100. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-83865-7.
- Nicol, Donald M. (1993) [1972]. The Last Centuries of Byzantium, 1261-1453. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-43991-6.
- Nicol, Donald M. (1996). The Reluctant Emperor: A Biography of John Cantacuzene, Byzantine Emperor and Monk, c. 1295–1383. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-52201-4.
- Norwich, John Julius (1998). A Short History of Byzantium. Ringwood, Vic.: Penguin. ISBN 978-0-14-025960-5.
- Norwich, John Julius (1982). A History of Venice. New York: Alfred A. Knopf Incorporated. ISBN 0-394-52410-1.
- Nystazopoulou-Pelekidou, Maria (1970). "Συμβολή εις την χρονολόγησιν των Αβαρικών και Σλαβικών επιδρομών επί Μαυρικίου (582–602) (μετ' επιμέτρου περί των Περσικών πολέμων) [=Contribution to the chronology of Avar and Slav raids during the reign of Maurice (582–602), with an excursus about the Persian Wars"]". Byzantina Symmeikta (به یونانی). 2: 145–206. ISSN 1105-1639. Archived from the original on 27 June 2012. Retrieved 10 March 2012.
- Obolensky, Dimitri (1974) [1971]. The Byzantine Commonwealth: Eastern Europe, 500–1453. London: Cardinal. ISBN 978-0-351-17644-9.
- Obolensky, Dimitri (1994). Byzantium and the Slavs. Yonkers: St Vladimir's Seminary Press. ISBN 0-88141-008-X.
- Oikonomides, Nikos (1999). "L᾽"Unilinguisme" Officiel de Constantinople Byzantine". Byzantina Symmeikta. 13: 9–22. ISSN 1105-1639. Archived from the original on 27 June 2012. Retrieved 11 March 2012.
- Ostrogorsky, George (1969). History of the Byzantine State. New Brunswick: Rutgers University Press. ISBN 0-8135-1198-4.
- Ostrogorsky, George (1959). "The Byzantine Empire in the World of the Seventh Century". Dumbarton Oaks Papers. 13: 1–21. doi:10.2307/1291127. JSTOR 1291126.
- Paparrigopoulos, Constantine; Karolidis, Pavlos (1925). Ιστορία του Ελληνικού Έθνους ["History of the Greek Nation"], vol. 4 (به یونانی). Eleftheroudakis.
- Parry, Kenneth (1996). Depicting the Word: Byzantine Iconophile Thought of the Eighth and Ninth Centuries. Leiden and New York: Brill. ISBN 90-04-10502-6.
- Patterson, Gordon M. (1995) [1990]. The Essentials of Medieval History: 500 to 1450 AD, the Middle Ages. Piscataway: Research and Education Association. ISBN 978-0-87891-705-1.
- Perrottet, Tony (2004). The Naked Olympics: The True Story of the Ancient Games. Random House. ISBN 978-1-58836-382-4.
- Postan, Michael Moïssey; Miller, Edward; Postan, Cynthia (1987). The Cambridge Economic History of Europe (Volume 2). Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-08709-0.
- Pounds, Norman John Greville (1979). An Historical Geography of Europe, 1500–1840. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-22379-2.
- Read, Piers Paul (2000) [1999]. The Templars: The Dramatic History of the Knights Templar, The Most Powerful Military Order of the Crusades. New York: St. Martin's Press. ISBN 0-312-26658-8.
- Reinert, Stephen W. (2002). "Fragmentation (1204–1453)". In Cyril Mango (ed.). The Oxford History of Byzantium. Oxford: Oxford University Press. pp. 248–283. ISBN 0-19-814098-3.
- Rice, David Talbot (1968). Byzantine Art (3rd Edition). Harmondsworth: Penguin Books Limited.
- Robins, Robert Henry (1993). The Byzantine Grammarians: Their Place in History. Berlin and New York: Mouton de Gruyter. ISBN 3-11-013574-4.
- Rosser, John H. (2011). "Introduction". Historical Dictionary of Byzantium. Lanham, MA: Scarecrow. ISBN 0-8108-7567-5.
- Runciman, Steven (1990). The Fall of Constantinople, 1453. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-39832-0.
- Runciman, Steven (2004). The Byzantine Theocracy. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-54591-4.
- Salaman, Rena (1986). "The Case of the Missing Fish, or Dolmathon Prolegomena". In Jaine, Tom (ed.). Oxford Symposium on Food & Cookery 1984 & 1985: Cookery: Science, Lore & Books: Proceedings (Introduction by Alan Davidson). London: Prospect Books Limited. pp. 184–187. ISBN 978-0-907325-16-1.
- Sarantis, Alexander (2009). "War and Diplomacy in Pannonia and the Northwest Balkans during the Reign of Justinian: The Gepid Threat and Imperial Responses". Dumbarton Oaks Papers. 63: 15–40. JSTOR 41219761.
- Sedlar, Jean W. (1994). East Central Europe in the Middle Ages, 1000–1500. Vol. III. Seattle: University of Washington Press. ISBN 0-295-97290-4.
- Seton-Watson, Hugh (1967). The Russian Empire, 1801–1917. Oxford: Oxford University Press. ISBN 0-19-822152-5.
- Šišić, Ferdo (1990). Povijest Hrvata u vrijeme narodnih vladara: sa 280 slika i 3 karte u bojama. Zagreb: Nakladni zavod Matice hrvatske. ISBN 86-401-0080-2.
- Sotinel, Claire (2005). "Emperors and Popes in the Sixth Century: The Western View". In Maas, Michael (ed.). The Cambridge Companion to the Age of Justinian. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 267–290. ISBN 0-521-81746-3.
- Speck, Paul (1984). "Ikonoklasmus und die Anfänge der Makedonischen Renaissance". Poikila Byzantina. 4: 175–210.
- Stephenson, Paul (2000). Byzantium's Balkan Frontier: A Political Study of the Northern Balkans, 900–1204. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-77017-3.
- Tarasov, Oleg; Milner-Gulland, R. R. (2004). Icon and Devotion: Sacred Spaces in Imperial Russia. London: Reaktion. ISBN 1-86189-118-0.
- Tatakes, Vasileios N.; Moutafakis, Nicholas J. (2003). Byzantine Philosophy. Indianapolis: Hackett. ISBN 0-87220-563-0.
- Teall, John L. (1967). "The Age of Constantine Change and Continuity in Administration and Economy". Dumbarton Oaks Papers. 21: 11–36. JSTOR 1291256.
- Timberlake, Alan (2004). A Reference Grammar of Russian. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-77292-1.
- Treadgold, Warren (1995). Byzantium and Its Army, 284–1081. Stanford: Stanford University Press. ISBN 0-8047-2420-2.
- Treadgold, Warren (1997). A History of the Byzantine State and Society. Stanford: Stanford University Press. ISBN 0-8047-2630-2.
- Troianos, Spyros; Velissaropoulou-Karakosta, Julia (1997). Ιστορία δικαίου από την αρχαία στην νεώτερη Ελλάδα ["History of law from ancient to modern Greece"]. Athens: Sakkoulas. ISBN 960-232-594-1.
- Vasiliev, Alexander Alexandrovich (1928–1935). History of the Byzantine Empire. Madison: The University of Wisconsin Press. ISBN 0-299-80925-0.
- Versteegh, Cornelis H. M. (1977). Greek Elements in Arabic Linguistic Thinking. Leiden: Brill. ISBN 90-04-04855-3.
- Vryonis, Speros (1971). The Decline of Medieval Hellenism in Asia Minor and the Process of Islamization from the Eleventh through the Fifteenth Century. Berkeley, CA: University of California Press. ISBN 978-0-520-01597-5.
- Watson, Bruce (1993). Sieges: A Comparative Study. Westport: Praeger. ISBN 0-275-94034-9.
- Weitzmann, Kurt (1982). The Icon. London: Evans Brothers. ISBN 0-237-45645-1.
- Wells, Herbert George (1922). A Short History of the World. New York: Macmillan. ISBN 0-06-492674-5.
- Whittow, Mark (1996). The Making of Byzantium, 600–1025. Berkeley and Los Angeles, CA: University of California Press. ISBN 0-520-20496-4.
- Wickham, Chris (2009). -9780670020980 The Inheritance of Rome: A History of Europe from 400 to 1000. New York: Viking. ISBN 978-0-670-02098-0.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - Wolff, Robert Lee (1948). "Romania: The Latin Empire of Constantinople". Speculum. 23 (1): 1–34. doi:10.2307/2853672. JSTOR 2853672.
- Wroth, Warwick (1908). Catalogue of the Imperial Byzantine Coins in the British Museum. British Museum Dept. of Coins and Medals. ISBN 1-4021-8954-0.
برای مطالعهٔ بیشتر
[ویرایش]- Ahrweiler, Hélène; Aymard, Maurice (2000). Les Européens. Paris: Hermann. ISBN 2-7056-6409-2.
- Angelov, Dimiter (2007). Imperial Ideology and Political Thought in Byzantium (1204–1330). Cambridge, United Kingdom: Cambridge University Press. ISBN 0-521-85703-1.
- Baboula, Evanthia, Byzantium, in Muhammad in History, Thought, and Culture: An Encyclopedia of the Prophet of God (2 vols.), Edited by C. Fitzpatrick and A. Walker, Santa Barbara, ABC-CLIO, 2014. ISBN 1-61069-177-6
- Evans, Helen C. & Wixom, William D (1997). The glory of Byzantium: art and culture of the Middle Byzantine era, A.D. 843–1261. New York: The Metropolitan Museum of Art. ISBN 978-0-8109-6507-2.
- Cameron, Averil (2014). Byzantine Matters. Princeton NJ: Princeton University Press. ISBN 978-1-4008-5009-9.
- Haldon, John (2001). The Byzantine Wars: Battles and Campaigns of the Byzantine Era. Stroud, Gloucestershire: Tempus Publishing. ISBN 0-7524-1795-9.
- Haldon, John (2002). Byzantium: A History. Stroud, Gloucestershire: Tempus Publishing. ISBN 1-4051-3240-X.
- Haldon, John (2016). The Empire That Would Not Die: The Paradox of Eastern Roman Survival, 640–740. Harvard University. ISBN 978-0-674-08877-1.
- Harris, Jonathan (2015). The Lost World of Byzantium. New Haven CT and London: Yale University Press. ISBN 978-0-300-17857-9.
- Hussey, J. M. (1966). The Cambridge Medieval History. Vol. IV: The Byzantine Empire. Cambridge: Cambridge University Press.
- Runciman, Steven (1966). Byzantine Civilisation. London: Edward Arnold Limited. ISBN 1-56619-574-8.
- Runciman, Steven (1990) [1929]. The Emperor Romanus Lecapenus and his Reign. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-06164-4.
- Stanković, Vlada, ed. (2016). The Balkans and the Byzantine World before and after the Captures of Constantinople, 1204 and 1453. Lanham, Maryland: Lexington Books. ISBN 978-1-4985-1326-5.
- Stathakopoulos, Dionysios (2014). A Short History of the Byzantine Empire. London: I.B.Tauris. ISBN 978-1-78076-194-7.
- Thomas, John P. (1987). Private Religious Foundations in the Byzantine Empire. Washington, D.C.: Dumbarton Oaks. ISBN 978-0-88402-164-3.
- Toynbee, Arnold Joseph (1972). Constantine Porphyrogenitus and His World. Oxford: Oxford University Press. ISBN 0-19-215253-X.
استانهای امپراتوری روم (سدههای چهارم تا هفتم) | |||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
روم باختری (۴۷۶–۳۹۵) | |||||||||||
فرماندهنشین ایتالیا |
| ||||||||||
فرماندهنشین گل | |||||||||||
روم خاوری (حدود ۶۴۰-۳۹۵) | |||||||||||
فرماندهنشین ایلیریکوم | |||||||||||
فرماندهنشین خاور |
| ||||||||||
دیگر نواحی | تاورستان • لازستان (۵۳۲/۵۶۲) • اسپانیا (۵۵۲) |