قلون - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

قلون
اطلاعاتِ درون‌داستانی
جنسیتمرد

وی یکی از سرداران سپاه افراسیاب بوده‌است که سپهدار توران در جنگ با کیقباد بود.[۱][۲]

سرآغاز جنگ

[ویرایش]

بعد از مرگ زو (شاهنامه) و کشته شدن اغریرث، پشنگ پدر افراسیاب، تصمیم می‌گیرد تا به ایران حمله کند.[۳]

در ابتدا، افراسیاب به ری لشکر کشی کرد و رستم تصمیم به آوردن کیقباد از کوه البرز به پادشاهی می‌کند.[۴]

مرگ

[ویرایش]

بعد از اینکه رستم کیقباد را به سوی ایران می‌برد، قلون به سپهداری بخشی از ارتش افراسیاب، به رستم حمله می‌کند، ولی رستم وی را مثل مرغ بر نیزه می‌کند.

قلون دید دیوی بجسته زبندبدست اندرون گرز وبر زین کمند
بدو حمله آود مانند بادبزد نیزه وبند جوشن کشاد
تهمتن بزد دست ونیزه گرفتقلون از دلیریش مانده شکفت
ستد نیزه از دست آن نامداربغرّید چون تندر از کوهسار
بزد نیزه وبر ربودش ززیننهاد آن بن نیزه را بر زمین
قلون گشته چون مرغ بر باب زنبدیدند شکر همه تن بتن

منابع

[ویرایش]
  1. «لیست کامل اسم‌های پسر شاهنامه ای | نام فارسی». دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۴-۲۸.
  2. «اسامی پسرانه زیبا و منحصر به فرد در شاهنامه فردوسی|60 اسم جذاب با معنی». tanama.ir. بایگانی‌شده از اصلی در ۷ ژانویه ۲۰۲۴. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۴-۲۸.
  3. «شاهنامه (تصحیح ژول مل)/پادشاهی گرشاسپ - ویکی‌نبشته». fa.wikisource.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۴-۲۸.
  4. «آخرین خبر | نخستین مأموریت رستم». آخرین خبر. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۴-۲۸.

پانویس

[ویرایش]
  • مل، ژول (۱۳۵۳). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ جهانگیر افکاری. تهران: شرکت سهامی کتاب‌های جیبی.