مردم شول - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
---|---|
ایران: مناطقی در استان فارس و بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد | |
زبانها | |
لری شولی | |
دین | |
شیعه | |
قومیتهای وابسته | |
مردمان لر و دیگر مردمان ایرانی |
شول نام یکی از قبایل لر در غرب فارس تا اصفهان است. این مردمان به گویش لری شولی از گویش های لری جنوبی سخن میگویند.[۱][۲] شولان در حدود سال ۳۰۰ قمری به بعد نیمی از لرستان را به کمک سلجوقیان تحت تصرف خود قرار میدهند،پیشوای آنان سیف الدین ماکان روزبهانی (که اجداد او از دورهٔ ساسانیان بر این منطقه شولستان حکومت داشتند) اداره میشد و او را با لقب پیشوا میخواندند . مورخان اسلامی اطلاعی از قبیله شول ندادهاند، ولی نجم الدین اکبر نامی در زمان حمداﷲ مستوفی در این منطقه حکومت میکرد. که گفته میشود که شولان در تصرف نوادگان او بوده اند ابن بطوطه (۷۴۸ قمری) در راه شیراز به کازرون به قبیلهٔ شول برخورد کردهاست و گوید که آنان قبیلهای از اعاجم (عجمها) اند که صحرانشینند و میان آنها مردمانی پرهیزگار و متقی وجود دارد. شهاب الدین العمری (مرگ ۷۴۹ قمری) گوید که قبیله شول با شبانکاره خویشاوندی مستحکمی دارند.
قلمرو مردم شول شامل نیمی از کهگیلویه، سمیرم اصفهان نیمه جنوبی و شرقی چهارمحال و بختیاری، جنوب شرقی خوزستان و شمال غربی استان بوشهر و شمال غرب استان فارس بودهاست[۳]
اینان دست کم از میانه دورهٔ ساسانی در لرستان و غرب ایرانشهر سکونت داشتند (کوچ اجباری بهدست خسرو انوشیروان همراه با قوم بارز) حدود ۳۰۰ق تا قرون ۶ و ۷ق، حاکم نیمی از لرستان بودند. بنابه نوشتهٔ مستوفی و شبانکارهای، امیران شول، عنوان نجمالدین یا نجمالدیناکبر داشتند که شولان توسط نوادگان او تصرف شده بودند .پیشوای بزرگ شولهای لرستان سیفالدین ماکان روزبهانی بود (قرن ۳ق) و نوادگان او نیز تا قرن ۸ق همچنان بر طوایف شول حکومت داشتند.[۴] اکنون در منطقهٔ جنوب کشور آثار پراکندهای از آنان بهجای ماندهاست مانند: 1.شول گپ 2.شول بزی 3. تم شول بختگان 4.شول داراب 5. شول سیرجان 6. شول بافت 7. شولان از توابع اقلید در شمال استان فارس 8. شول وسنگر سپیدان 9. شول شیراز 10. شول مرودشت 11. شول گله دار 12. شول قیر و کارزین 14. شول جبال بارز عنبرآباد دو قریه بنام شول در بوشهر یکی نزدیک دالکی و دیگری نزدیک گناوه است. شاید قریهٔ شولی مرودشت که در خارج شهر بودهاست آخرین دژ قبیلهٔ شول بوده و از سبک معماری خانهها پیداست که در حفظ و نگاهداری سنتهای ایرانی و خصوصیات آن میکوشیدند. استان کرمان شهرستان عنبرآباد، بخش جبالبارز جنوبی تقریباً ۵۰۰۰ نفر از طایفه شول دارد.[۵]
هنر کاردگری شول در کازرون در قرن هشتم
[ویرایش]"در کازرون کاردی میسازند که آن را کارد شولی میخوانند. شولان در میان میکنند و در جنگ با یکدیگر به ضرب و حرب مشغول میگردند. پس شولی به دکان کاردگری رفت و کاردی از این جنس فرمود تا برای او ترتیب کند. بعد از چند روز سکّاک کارد بساخت و شول بیامد که بهای کارد بدهد.
چون کارد را به دست گرفت گفت: تیغ او کوتاه ساختهای!
استاد سکاک گفت: در حالت جنگ چون به کار بری، گامی پیش نه!
شول به زبان شولی گفت: ای خانه خراب! در آن محل، گامی صد فرسنگ است."
این حکایت یاد شده از کتاب ارزشمند انیس الناس میباشد این حکایت نشان از وجود هنر کاردسازی در کازرون قرن هشتم مهشیدی دارد که پیشتر اطلاعی از آن موجود نیست. ضمناً یادآور میشوم که نام پیشین «نورآباد ممسنی» شولستان بوده و وجه تسمیه آن سکونت قوم شول در این منطقه بودهاست.[۶]
تاریخچه
[ویرایش]قدمت مردم شول به زمان هخامنشیان و پیش از اشکانیان بازمیگردد چنانچه در کتاب شعر ویس و رامین این چنین آمدهاست جهان آسوده گشت از دزد و طرار ز کرد و شول و مرد عیار.[۷]
امرای شولستان از دوران ساسانیان تا قرن ۵ هجری در دست خاندان روزبهانی بود آخرین پیشوای شولستان که در آن زمان نیمی از لرستان در دست وی بود سیف الدین ماکان روزبهانی بود که بهدست نصرالدین محمد بن هلال بن بدر حاکم لر در سال ۵۰۵ به قتل رسید[۸] و خاندان دومی به نام نجم الدین شول که حاکم کهگیلویه بوده قدرت شولستان را بهدست میگیرد که توسط اتابک لر بزرگ هزار اسب در سالهای ۶۰۰ هجری نیمه شول نشین لرستان آن زمان تصرف میشود و تنها بخشهای کهگیلویه و شمال غربی فارس در دست شولان میماند.[۹] خاندان سومی به نام کائدان تاج امیری شول در شمال شیراز صاحب نفوذ و قدرت بودند که در کشمکشهای سیاسی میان آل مظفر، آل اینجو، ایلخانیان و تیموریان و حضور پر رنگ شولها در جنگهای حکومتی در اصفهان، شیراز و کرمان که مراکز شولها در قلعههای سپید و پهندژ فارس بود منجر به پراکنده شدن شولها و مختل شدن بازرگانی شولهای تاج امیری شد.
در حدود سالهای ۶۸۰ قمری برابر با ۸۰۰ سال پیش کائد محمد تاج امیر که از بزرگان تنگ شول بود در شهرستان بیضاء داماد میشود و از علمای بزرگ آن زمان از آذربایجان و اصفهان و سمرقند به عروسی خود دعوت میکند که شرح آن در کتاب انیس الناس نوشته شجاع شیرازی در سال ۸۳۰ مختصر آمدهاست.
{{حکایت : كايد تاج امیر شول در بلوک بیضا داماد میشد و از عالی جناب سید شمس الدين محمد استدعاء حضورایشان فرمود . آنجناب خود[نزول] نفرمودند لیکن اتباع و کسان خود را فرستادند . چون وقت چیزی پختن شد مولانا محکی عنه خواست که اظهار شیدی کند تا این معنی وسیلهٔ جری و سبب نفعی گردد. گفت مدّتی است که به ریاضت مشغولم و ترک حیوانی کرده ام .مطبخی را بگوی که از برای من برنجی بی گوشت به روغن گوسفند بپزد!}}[۶]
کائدان تاج امیر چند شاخه شدند: تیره میرشکار، تیره میر، تیره اردوان، تیره اردشیر، تیره گودرز، تیره مراد، تیره شاپور و تیره بهرام. که قلمرو آنها در تنگ شول بیضاء (کامفیروز) فارس بود.
تا اینکه بنا به دلایل سیاسی مذکور کائدان تاج امیری شول پراکنده میشوند
تیرههای میر و میرشکار به نواحی مرودشت، جم، دیلم، لامرد مهاجرت میکنند و در روستاهای مخلتفی ساکن میشوند
تیرههای اردشیر و اردوان به ماهور شولستان میروند
تیرههای بهرام و شاپور و گودرز و مراد به نواحی ایذه، چهارمحال، الیگودرز، درود، دلفان و دهلران و حتی اصفهان میروند
فردی از تیره بهرام به نام کائدتاج امیر بهرام سری شولی در زمان شاه طهماسب صفوی به دلیل قابلیتهای فردی و اهل علم بودندش حکمران عشایر بین اصفهان، فارس و خوزستان میشود که چهل و چهار سال دست به اصلاح و آبادی میزند و از تاخت و تاز عشایر به شهرها جلوگیری میکند تا اینکه بهدلیل حسادت حاکم قزل باش همدان یعنی امیرخان موصلوی ترکمان به قدرتگیری تاجیکها (فارسها) به بهانه وصول مالیات با ایشان وارد جنگ میشود که در جنگ ایشان کشته میشود و بهجای آن جهانگیر و پسرش خلیل از نسل زاهد گیلانی[۱۰] را جایگزین کاید تاج امیر بهرام سری شولی میکنند.[۱۱][۱۲]
بدین سبب میباشد که امروزه نیمی از تاج امیریهای شول میان قبائل بختیاری، لر و لک پراکنده گردیدهاند.
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ "Luri, Southern | Ethnologue Free". Ethnologue (Free All) (به انگلیسی). Retrieved 2023-07-24.
- ↑ لسترنج. گای. جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی. ص ۲۸۸
- ↑ جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی اثر گای له استرنج
- ↑ https://wikijoo.ir/index.php?title=شول
- ↑ http://www.loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-347b72ddba4940b3851ccfdbd915a02e-fa.html[پیوند مرده]
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ کتاب انیس الناس اثر شجاع شیرازی
- ↑ ویس و رامین اثر فخرالدین اسعد گرگانی
- ↑ منتخب التواریخ معینی اثر معینی نطنزی
- ↑ تاریخ گزیده اثر حمدالله مستوفی قزوینی
- ↑ یادداشتها و خاطرات اثر سردار ظفر بختیاری
- ↑ تاریخ بختیاری (یا خلاصة الاعصار فی تاریخ البختیار) اثر علیقلیخان سردار اسعد بختیاری
- ↑ مقاله تضاد و تعارض قومی عناصر ترک و تاجیک در عصر صفویه (از شاه تهماسب تا پایان حکومت صفوی) نویسندگان: قنادی محمدرضا، غفاری مریم
- دائرةالمعارف اسلام
- لغتنامه دهخدا
- جغرافی غرب ایران ص ۴۴
- تاریخ عصر حافظ ج ۱ (فهرست اعلام)
- تاریخ گزیده (فهرست اعلام)
- نزهةالقلوب ج ۳ ص ۷۰
- تاریخ مغول
- روضات الجنات ص ۴۰۸
- حبیب السیر چ تهران ص ۹۲، ۱۰۲ و ۱۰۷
- المنجد فهرست اعلام