مصیبتنامه از آثار منظوم عطار نیشابوری میباشد که شامل ۷۵۳۹ بیت و ۳۴۷ حکایت است[۱] که عطار آن را در بیان سیر آفاقی انسان نگاشتهاست. مصیبتنامه به همراه سه اثر مهم دیگر او، یعنی «الهینامه»، «اسرارنامه»، «منطقالطیر» در قالب مثنوی سروده شدهاست. عطّار، روشنگریهای عارفانهٔ خود را در سیر و سلوک، طیّ ۴۰ مقاله بیان میدارد و در خلال تمام بخشهای این مثنوی همچون سایر آثارش از جمله منطقالطّیر، با ذکر حکایتهایی، خواننده را در درک مفاهیم شعر خود یاری میرساند. وی تأکید میکند این کتاب به زبان حال است نه قال.[۲]
به گفته عبدالحسین زرینکوب، مصیبتنامه «پیچ گاهی» در روند مثنوی سرایی عطار، شرح درد و اندوه بی سرانجام سالک فکرت است که حقیقت را میجوید و در هر گام ماتمی دارد و پایان راه او نیز سرگشتگی و حیرت چیزی نیست. وی در این کتاب با این مسئله رو به روست که در دو راهه شریعت و طریقت، چگونه میتوان دنبال حقیقت را گرفت، اما پاسخ او به این مسئله هرگز او را به آرامش نمیرساند.[۳] ولی خود عطار دلیل این نامگذاری را رنج و سختی در استخراج معانی و ترتیب مضامین و آراستگی و ترکیب الفاظ بیان میکند.
سالک برای رهایی از سرگشتگی به سراغ فرشتگان و عناصر چهارگانه میرود ولی مخاطبانش از پاسخ دادن به وی درمانده میمانند. رهرو ۲۸ مرحله از جبرئیل تا نوع انسان را طی میکند و هر مرتبه ناامید بر میگردد و از مرتبه بیست و نهم سالک سیر خود را در مراتب انبیا آغاز میکند که این پیامبران عبارتند از:[۱]
که آنان نیز اورا به سوی محمد راهنمایی میکنند و آن نیز پاسخ پرسشهای او را در خودشناسی میداند و عطار از زبان محمد چنین پاسخ میدهد:
یک سر موی از تو تا باقی بود
کار تو مستی و مشتاقی بود
لیک اگر فقر و فنا میبایدت
نیست در هست خدا میبایدت
اوّل از حس بگذر آنگه از خیال
آنگه از عقل آنگه از دل اینت حال
حال حاصل در میان جان شود
در مقام جانت کار آسان شود
پنج منزل، در نهاد تو تو راست
راستی تو بر تو است از چپّ و راست
اوّلش حسّ و دوم از وی خیال
پس سیم عقلست جای قیل و قال
منزل چارم از او جای دل است
پنجمین، جان است راه مشکلست
نفس خود را چون چنین بشناختی
جان خود در حقشناسی باختی
چون تو زین هر پنج بیرونآمدی
خرقه هفت گردون آمدی
در این مقاله (بخش سی و پنجم) عطار از زبان مصطفی اسرار فقر را به سالک میآموزد و او را به گذراندن پنج وادی که مراحل سیر انفسی است که عبارتند از: حس، خیال، عقل، دل و جان دعوت میکند.
مصیبتنامه افزون بر ۴۰ بخش شامل حکایاتی است که مجموع آنان ۳۴۷ حکایت میشود. برخی از حکایات کتاب عبارتند از: قصه بهلول، میره عبدالسلام، مجنون، نصراحمد، قصه دیوانه، دیوانه دیگر، شیطان و پیغمبر، دیوانه و عمید، میرزاده و عاشق، پادشاه و دیوانه، دختر پادشاه و مرد مزدور، حکایت صفیه خاتون خواهر سنجر و حکایت محمود و پیر خوشه چین که داستانیست انتقادی از نوع حکومتهای پیشین و حرصی که بر جمع اموال داشتهاند. بعضی از این حکایتها نظیر حکایت نصر بن احمد، مسعود غزنوی و حسنک و نوح بن منصور جنیه تاریخی دارند که به دوران سامانیان و غزنویان اشاره میکند.
این مثنوی با حمد پروردگار و مدح محمد و ذکر معراج، ستایش خلفای راشدین و حسنین آغاز میگردد و سپس فصلی در تعریف صفات سلوک و همچنین رد باور افرادی که شعر سرودن را ناروا میپندارند میآید و سرانجام سلوک سالک اندیشه آغاز میشود. عطار سیر و سلوک عارفانه خود را طی ۴۰ مقاله بیان میدارد که هر مقاله شامل چندین حکایت میباشد.
عطار در دفاع از مرتبه شعرا و وصف شعر میپردازد و در ابتدای کتاب از شاعرانی چون سمایی، سنایی، ازرقی، انوری، فردوسی، خورشیدی، شهابی، عنصری و خاقانی نام میبرد.
رهرو یا سالک فکرت از عالم علوی و فرشتگان مقرب و نخست از جبرئیل سیر خود را آغاز میکند و قصه سرگشتگی و خواسته خویش را بر او میخواند که این بخش شامل ۶ حکایت میباشد. در این بخش جبرئیل با صفاتی چون روح القدس، روح الامین و امین وحی نامیده میشود. جبرئیل در پاسخ میگوید که او نیز در این راه درمانده و نمیتواند از مقام خود بگذرد. این بخش مرتبه اطاعت و فرمانبرداری است.
رهرو در دومین سیر خود به سراغ اسرافیل میرود که این بخش شامل ۸ حکایت میباشد. در این بخش سالک با صفاتی چون حامل عرش و صاحب نفخ صور از اسرافیل نام میبرد. اسرافیل در پاسخ درخواست سالک از خوف و عجز که در شناخت حق دارد میگوید. در این مرتبه سالک پس از بازگشت به سوی پیر به تسلیم بودن نسبت به حق تعالی پی میبرد.
رهرو در سومین سیر خود به سراغ میکائیل میرود و او را رزق دهنده و کلیددار باران و روزی است به مدد میخواند و میکائیل در پاسخ میگوید که او نیز مانند سالک در این درد فرو مانده و باران، اشک او و رعد، فریاد دلش است. در این بخش سالک متوجه میشود که میکائیل مجری رزق مردم است نه رزاق، و روزی دهنده حقیقی خداست. این بخش شامل ۴ حکایت میباشد.
مصیبتنامه توسط عبدالسلام مدرسی (خانی) با همان نام اصلی کتاب به شیوۀ شعر و با حفظ وزن به زبان کردی و گویش سورانی ترجمه شده است. این ترجمه در سال ۱۳۹۵ در ارومیه از طرف مؤسسه انتشاراتی حسینی اصل در هزار نسخه به چاپ رسیده است.[۴]