انقلاب ثور - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

کودتای ۷ ثور
بخشی از جنگ سرد، آغاز جنگ افغانستان و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی

ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان در کابل، روز بعد از انقلاب، ۸ ثور ۱۳۵۷
تاریخ۷ ثور ۱۳۵۷
۲۷–۲۸ آوریل ۱۹۷۸
(۱ روز)
موقعیت
نتایج

پیروزی ح.د.خ. ا

طرف‌های درگیر

افغانستان جمهوری افغانستان

حزب دموکراتیک خلق افغانستان
حمایت شده توسط:

 اتحاد جماهیر شوروی[۱]
کاگ‌ب
فرماندهان و رهبران
افغانستان محمد داوود خان 
افغانستان عبدالقادر نورستانی 
افغانستان غلام حیدر رسولی 
افغانستان سید عبدالله  
نورمحمد تره‌کی[۳]
حفیظ‌الله امین
محمداسلم وطنجار[۳]
عبدالقادر
ببرک کارمل[۳]

کودتای ۷ ثور (اُردیبِهشت ۱۳۵۷) مطابق (۲۸–۲۷ آوریل ۱۹۷۸) انقلابی بود به رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان مورد حمایت شوروی، علیه حکومت محمد داوودخان، نخستین رئیس‌جمهور افغانستان که در ۷ ثور ۱۳۵۷ اتفاق افتاد و داوودخان همراه اعضاء خانواده‌اش در ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان کشته شد. این کودتا منجر به ایجاد دولتی با حضور نورمحمد تره‌کی به‌عنوان رئیس‌جمهور (دبیرکل شورای انقلاب) شد. داوود خان، خود با فروانداختن حکومت پسرعموی آخرین پادشاه افغانستان، محمد ظاهرشاه، در سال ۱۹۷۳ به قدرت رسیده بود. ثور، نام دری برای دومین ماه از فصل بهار در گاه‌شماری هجری خورشیدی است. این شورش هم در این ماهِ از سال صورت گرفت و از همین رو، نام خودش را از این ماه وام گرفت.[۴] این شورش بهانه‌ای برای دخالت نظامی ارتش سرخ شوروی در سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹) و جنگ‌های نه ساله (۱۳۵۸–۱۳۶۷) میان مجاهدین افغانستان و شوروی شد.

حفیظ‌الله امین، در یک کنفرانس مطبوعاتی در نیویورک در ژوئن ۱۹۷۸، ادعا کرد که این رویداد، یک کودتا نیست، بلکه یک انقلاب با «ارادهٔ مردم» است.[۵] این کودتا شامل نبردهایی شدید بود و منجر به کشته شدن ۲۰۰۰ نفر، نظامی و غیرنظامی شد.[۶] کودتا ثور، یک رویداد مهم در تاریخ افغانستان و نقطهٔ آغاز ۴۳ سال درگیری در افغانستان است.[۷]

پیش‌زمینه

[ویرایش]

با حمایت و مساعدت حزب اقلیت سیاسی دموکراتیک خلق افغانستان (ح.د.خ. ا)، محمد داوود خان در کودتای بدون خونریزی ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ با سرنگونی نظام سلطنتی، قدرت را از، ظاهرشاه به‌دست گرفت و با تأسیس نخستین حکومت جمهوری در افغانستان، نخستین رئیس‌جمهور افغانستان شد.[۸][۹]

رئیس‌جمهور داوود، متقاعد شده بود که روابط نزدیک‌تر و حمایت نظامی اتحاد جماهیر شوروی، به افغانستان اجازه می‌دهد تا سرزمین‌های پشتون در شمال غربی پاکستان را تحت کنترل خود درآورد. با این حال، داوود که به ظاهر متعهد به سیاست عدم تعهد بود، از تلاش‌های شوروی برای دیکتهٔ سیاست خارجی افغانستان ناآرام شد و روابط بین دو کشور رو به وخامت گذاشت.[۱۰]

در دولت سکولار داوود، جناح‌بندی و رقابت در حزب دموکراتیک خلق افغانستان توسعه یافت و دو جناح اصلی خلق و پرچم به میان آمدند. داوودخان در مرحلهٔ نخست حکومت خود، از حزب خلق استقبال نیک نمود. نیمی از وزیران داوودخان از اعضای حزب پرچم بودند. او پس از آشوب در پنجشیر به پاکستان سفر نمود و روابط را با کشورهای اسلامی آغاز کرد. از آن پس اختلاف‌ها میان حکومت داوودخان و حزب خلق آغاز شد. او در سال ۱۳۵۴ در سیاست خود تغییراتی ایجاد کرد و حزب را به‌نام ملی غورزنگ ساخت. از آن پس اختلافات میان داوودخان و حزب خلق تشدید شد. در ۱۷ آوریل ۱۹۷۸، یکی از اعضای برجستهٔ پرچم، میراکبر خیبر، به‌قتل رسید. اگرچه دولت با صدور بیانیه‌ای از ترور وی ابراز تأسف کرد اما نورمحمد تره‌کی، دبیرکل ح.د.خ. ا دولت را به انجام این ترور متهم کرد، نظری که بین بسیاری از روشنفکران کابل مشترک بود. رهبران ح.د.خ. ا ظاهراً ترس داشتند که داوود قصد دارد آن‌ها را از بین ببرد.[۱۱]

در ۵ ثور/اردیبهشت سال ۱۳۵۷، هنگام تشییع جنازهٔ خیبر اعتراضاتی علیه دولت آغاز شد و اندکی پس از آن، بیشتر رهبران حزب ح.د.خ. ا، از جمله ببرک کارمل، توسط دولت، دستگیر شدند. در این میان حفیظ‌الله امین محبوس نگردید و در بازداشت خانگی قرار گرفت. امین پیش از آن به سمت مسئول فعالیت‌های حزب در نیروهای مسلح افغانستان منصوب گردیده بود. او نظر به وضعیتی که داشت، کودتا را از چند ماه پیش، برنامه‌ریزی نموده بود و چشم به‌راه یک اشاره بود.

یک روز پس از انقلاب.

در شب ۷ ثور ۱۳۵۷ امین به‌واسطهٔ عبدالرحمن، خواهرزادهٔ خود، دستور کودتا را بدون تأیید دیگر سران حزب، به فرمانده محمداسلم وطنجار رسانید و او هم به‌سرعت به دیگر اعضای حزب اطلاع داده، همراه فرمانده عبدالقادر که رئیس نیروهای هوایی بود، کودتا را آغاز کردند.

اقدامات مقدماتی کودتا در ماه آوریل انجام شد. یکی از فرماندهان واحد تانک تحت فرماندهی محمد داوود به او از حملهٔ احتمالی به کابل در آیندهٔ نزدیک هشدار داده بود. به توصیهٔ این فرمانده، برای احتیاط باید یک واحد از تانک‌ها در اطراف ارگ مستقر می‌شد؛ محمد داوود با این پیشنهاد موافقت نمود. این فرمانده که قبلاً توسط محمد اسلم وطنجار به کودتاچیان پیوسته بود، در روز ۷ ثور، به دستور وطنجار به نیروهایش دستور حمله را داد و تانک اسلحه‌های خود را به سمت کاخ چرخانده، آن را زیر آتش گرفتند.[۱۲]

به گفتهٔ یک شاهد عینی، اولین نشانه‌های کودتای قریب‌الوقوع در کابل، در حدود ظهر روز ۷ ثور مشاهده می‌شد که شامل ورود یک ستون تانک به سمت شهر که از دودشان شناخته می‌شد، افراد مسلح در نزدیکی وزارت دفاع و محافظت از تقاطع اصلی آریانا. اولین شلیک‌های شنیده‌شده در نزدیکی وزارت داخله در مرکز شهر نو کابل بود، جایی که ظاهراً یک گروه از پولیس با ستون دوم تانک در حال پیشروی مقابله می‌کرد؛ از آن‌جا جنگ به مناطق دیگر شهر گسترش یافت. بعد از ظهر همان روز، چند فروند هواپیمای جنگنده سوخو سو-۷، تحت فرماندهی عبدالقادر به سمت کاخ با موشک شلیک کردند. در اوایل شب، اطلاعیه‌ای از رادیو افغانستان متعلق به دولت با صدای محمد اسلم وطنجار پخش شد که پیروزی حزب دموکراتیک خلق و سرنگونی رژیم داوود خان را اعلان می‌کرد. استفاده از واژهٔ خلق و ارتباط سنتی آن با کمونیست‌ها در افغانستان، روشن ساخت که حزب دموکراتیک خلق افغانستان، رهبری کودتا را بر عهده داشته که ایستگاه رادیو کابل را تصرف کرده بودند.[۱۳]

حملات هوایی به کاخ حدود نیمه‌شب شدت گرفت و شش فروند سوخو سو-۷ به‌طور مکرر با حملات موشکی خود، شهر را روشن کرده‌بودند. صبح روز بعد، ۸ ثور، کابل بیشتر ساکت بود، اگرچه هنوز صدای شلیک در ضلع جنوبی شهر شنیده می‌شد. هنگامی که مردم کابل از خانه‌های خود خارج می‌شدند، فهمیدند که کودتاچیان کنترل کامل شهر را در دست دارند و مطلع شدند که رئیس‌جمهور داوودخان و برادرش نعیم‌خان صبح زود آن روز در ارگ کشته شده‌اند. گروهی از سربازان، کاخ آسیب‌دیده را محاصره کرده بودند و خواستار تسلیم آن‌ها شده بودند؛ در عوض، داوود و نعیم، تپانچه در دست، از قصر به سمت سربازان شلیک کردند و مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند. علاوه بر این، غلام حیدر رسولی وزیر دفاع کابینهٔ داوود، عبدالقادر نورستانی وزیر داخله و سید عبدالله معاون رئیس‌جمهور نیز کشته شدند.[۱۴]

این کودتا پایان قدرت سلسلهٔ بارک‌زایی پس از ۱۵۲ سال بود که در هفت ثور/اردیبهشت سال ۱۳۵۷ با رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان پیروز گردیده، داوودخان به همراه ۳۰ نفر از اعضای خانواده‌اش تیرباران گردیدند.

حزب دموکراتیک افغانستان دارای دو بال بود که بال چپ را نورمحمد تره‌کی و بال راست را ببرک کارمل رهبری می‌نمودند. به‌زودی اختلاف‌های فکری میان دو بال حزب، تشدید پیدا کرد و اعضای حزب در بال راست به زندان انداخته شده و حدود ده هزار نفر از اعضای آن تیرباران، گریخته یا تبعید گردیدند. بدین‌ترتیب در افغانستان، نظام سیاسی تک‌حزبی روی کار آمد که با دستگاه سلطنتی پیشین فرقی نداشت. به جز رهبران احزاب اسلامی که به پاکستان گریخته بودند رهبران سایر حزب‌های مترقی از قبیل طاهر بدخشی، مجید کلکانی، حرالدین باعث، دکتر زرغون و غیره تیرباران شدند. به‌زودی اختلاف‌ها میان حفیظ‌الله امین و تره‌کی پدیدار شد تا آن‌که امین، تره‌کی را از بین برد و خود بر مسند زمام‌داری نشست. در این مدت؛ جنگ‌های درونی به رهبری حزب‌های اسلامی در کشور به اوج خود رسیده و ناامنی، سراسر کشور را فراگرفته بود. در این میان، طرفدارانِ تره‌کی با ببرک کارمل متحد گردیده و در برابر حفیظ‌الله امین، به مبارزه برخاستند. در ۶ جدی/دی سال ۱۳۵۸ این دو گروه با همکاری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی دوباره به مسند زمامداری نشستند؛ اما دیگر دیر بود و جنگ درونی به اوج خود رسیده و بنیادگرایان با همکاری کشورهای غربی و حکومت پاکستان گروه‌های شبه‌نظامی را فراهم نموده بودند. کشورهای غربی که سال‌ها پیش برنامه داشتند که روس‌ها را در جنگ با افغانستانی‌ها شکست دهند، فرصت را مناسب یافتند تا رهبری این جنگ را به عهده گیرند. در این جنگ، ۱۲۵ کشور اسلامی و بلوک غرب، مجاهدین افغانستان را همکاری نموده در پاکستان دفترها باز نمودند.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. https://adst.org/2016/04/the-saur-revolution-prelude-to-the-soviet-invasion-of-afghanistan/
  2. http://news.bbc.co.uk/onthisday/hi/dates/stories/april/29/newsid_2970000/2970317.stm
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ "The KGB in Afghanistan: Mitrokhin Documents Disclosed". Federation of American Scientists. 25 February 2002.
  4. Barnett R. Rubin, The Fragmentation of Afghanistan (Yale University Press, 2002), p. 105
  5. AP Archive (2015-07-24), SYND 6 6 78 AFGHAN FOREIGN MINISTER HAFIZULLAH PRESS CONFERENCE ON RECENT COUP, archived from the original on 2021-12-13, retrieved 2018-03-11
  6. "There was, therefore, little to hinder the assault mounted by the rebel 4th Armored Brigade, led by Major Mohammed Aslam Watanjar, who had also been prominent in Daoud's own coup five years before. Watanjar first secured the airport, where the other coup leader, Colonel Abdul Qadir, left by helicopter for the Bagram air base. There he took charge and organized air strikes on the royal palace, where Daoud and the presidential guard were conducting a desperate defense. Fighting continued the whole day and into the night, when the defenders were finally overwhelmed. Daoud and almost all of his family members, including women and children, died in the fighting. Altogether there were possibly as many as two thousand fatalities, both military and civilian." p. 88 of Ewans, Martin (2002) Afghanistan: A Short History of Its People and Politics HarperCollins, New York, Page 88 شابک ‎۰−۰۶−۰۵۰۵۰۷−۹
  7. "An April Day That Changed Afghanistan 1: Four decades after the leftist takeover". 25 April 2018.
  8. "Afghanistan: 20 years of bloodshed". BBC News. 1998-04-26. Retrieved 2018-03-12.
  9. "Daoud's Republic". Countrystudies.us. Retrieved 22 December 2013.
  10. Dupree, Louis (2014-07-14). Afghanistan (به انگلیسی). Princeton University Press. p. 771. ISBN 978-1-4008-5891-0.
  11. Steele, Jonathan (2012-01-01). Ghosts of Afghanistan: The Haunted Battleground (به انگلیسی). Counterpoint Press. pp. 64–65. ISBN 978-1-58243-787-3.[پیوند مرده]
  12. Ansary, Tamim (2012). Games Without Rules: the often interrupted history of Afghanistan. New York: Public Affairs. pp. 177. ISBN 978-1-61039-094-1.
  13. Thompson, Larry Clinton. "The 1978 Revolution in Afghanistan". American Diplomacy. AFSA. Retrieved 5 Sep 2020.
  14. Adamec, Ludwig W. (2012). Historical Dictionary of Afghanistan. ISBN 978-0-8108-7815-0.