پادشاهی شیلا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پادشاهی شیلا

신라 (新羅)
شیلا
۵۷. ق تا ۹۳۵. م
پرچم شیلا
پرچم
شیلا
نشان ملی
شیلا در اوج قدرت، سال ۵۷۶ م.
شیلا در اوج قدرت، سال ۵۷۶ م.
وضعیتپادشاهی
پایتختگیونگجو (گوم‌سئونگ، سپس سورابول)
زبان(های) رایجشیلایی
دین(ها)
آیین بودایی، کنفسیوس‌گرایی، تائوئیسم، شمن‌باوری
حکومتسلطنتی
پادشاهان 
• ۵۷ پ.م. – ۴ م.
هیوک گوسه (نخستین)
• ۵۴۰–۵۷۶
جین هئونگ
• ۶۵۴–۶۶۱
موییل
• ۶۶۱–۶۸۱
مونمو
• ۶۸۱–۶۹۲
شینمون
• ۹۲۷–۹۳۵
گیونگسون (واپسین)
تاریخ 
• تأسیس پادشاهی
۵۷. ق
• معرفی آیین بودایی
۵۳۰
• لشکرکشی پادشاه جین‌هونگ
۵۵۱–۵۸۵
۶۶۸–۹۳۵
• انتقال به گوریو
۹۳۵. م
جمعیت
• ۲۰۰ میلادی
۲۵۰٬۰۰۰[۱]
• ۶۶۰ میلادی
۱٬۰۰۰٬۰۰۰[۱]
• ۶۷۶ میلادی
۴٬۵۰۰٬۰۰۰[۲]
پیشین
پسین
متحدین جین‌هان
دودمان گوجوسان
شیلای متحد
گوریو
امروز بخشی از کره جنوبی
 کره شمالی
 چین
سه پادشاهی

۱- پادشاهی شیلا ۵۷ پ.م. — ۹۳۵ م.
۲- امپراتوری گوگوریو ۳۷ پ.م. — ۶۶۸ م.
۳- پادشاهی بکجه ۱۸ پ.م. — ۶۶۰ م.

پادشاهی شیلا (هانگول:실라؛هانجا:新羅) یکی از پادشاهی‌های دوره سه پادشاهی شبه جزیره کره باستان را به همراه گوگوریو و بکجه از سال ۵۷ قبل از میلاد تا ۹۳۵ پس از میلاد رهبری کرد و دوران پادشاهی شمالی و جنوبی را همراه با بالهه تشکیل داد و یکی از طولانی‌ترین پادشاهی‌ها در جهان است.[۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰]

گفته می‌شود که «ساروگوک(هانجا:斯盧國)» در منطقه گیونگجو، یکی از ایالت‌های شهر متعلق به جین‌هان مبدأ شیلا بوده است، و «گوسوگان» از «هیوک‌گوسه» کشور را تأسیس کرده است. قبل از استفاده از عنوان سلطنتی «وانگ(王)»، گزارشی وجود دارد که پادشاه را «گان(干)» می‌نامیدند مانند «گوسوگان» یا «ماریپگان» در گویش عنوان «ایساگوم» نیز برای مدتی استفاده می‌شد. در سال ۵۰۳ پس از میلاد (چهارمین سال سلطنت پادشاه جیجونگ)، عنوان سلطنتی تأیید شد و شروع به استفاده کرد. در این زمان تصمیم گرفته شد که نام کشور شیلا باشد، به این معنی که «فضیلت پادشاه روز به روز تجدید می‌شود و چهار جهت را در بر می‌گیرد».

اگرچه در میان سه پادشاهی ابتدا تأسیس شد، اما مدت زیادی طول کشید تا به اوج خود برسد. در حدود سده ششم میلادی، در زمان سلطنت پادشاه بوپ‌هونگ، او آیین بودا را برای تقویت قدرت سلطنتی و اتحاد مردم پذیرفت و گومگوان گایا را ضمیمه خود کرد. این شهر در دوران سلطنت پادشاه جین‌هونگ به اوج خود رسید، در اواسط قرن ششم حوضه رودخانه هان را به دست آورد، قلعه دانگ‌هانگ سونگ را که یک مسیر ترانزیت مستقیم با سرزمین اصلی چین بود، تضمین کرد و داگایا را از طریق فعالیت‌های هوارنگ فتح کرد. در حدود قرن هفتم، به لطف تلاش‌های دیپلماتیک کیم چونچو، او با تانگ متحد شد و بکجه را در سال ۶۶۰ (میلادی) و گوگوریو را در سال ۶۶۸ (میلادی) فتح کرد. پس از آن، او پیروزی نهایی را در جنگ شیلا و تانگ در سال ۶۷۶ (میلادی) به دست آورد و مناطق سابق گوگوریو و بکجه را از جنوب رودخانه تدونگ تا خلیج وون‌سان تضمین کرد. با این کار، شیلا با موفقیت اتحاد سه پادشاهی را به پایان رساند و بالهه در سال ۶۹۸ (میلادی) تأسیس شد و دوران پادشاهی شمالی و جنوبی را به عنوان یک کشور جنوبی به همراه بالهه (کشور شمالی) تشکیل داد.[۱۱]

پس از اتحاد سه پادشاهی، شیلا با ایجاد ۹ استان و ۵ ناحیه کوچک و قرار دادن ۱۰ جونگ در ۹ مدرسه، یک سیستم بسیار متمرکز ایجاد کرد. استبداد قدرت سلطنتی با تقویت اقتدار محقق شد. پادشاه سینمون «نوکاپ» را لغو کرد و «کوخاک» را برای آموزش کنفوسیوس تأسیس کرد. اشراف جینگول و شش دوبوم که یک نیروی رقیب بودند، با تبانی با پادشاهی کمی برجسته‌تر شدند و هوارنگدوی شیلا به ارث رسید و توسعه یافت. این دوران همچنین زمانی بود که ظریف‌ترین و باشکوه‌ترین آثار و آثار بودایی در تاریخ شبه‌جزیره کره ساخته و تولید شد. در زمان پادشاهی پادشاه سونگ‌دوک و پادشاه گیونگ‌دوک در قرن هشتم به اوج خود رسید.

با این حال در سده ۹ (میلادی)، اشراف مرکزی تقسیم شد و قدرت خانواده‌های اصیل در استان‌ها افزایش یافت. شیلا که قدرت ملی اش از اواسط شیلا متحد ضعیف شده بود، تلاش کرد تا مردمش را متحد کند، اما در نهایت در سال ۹۳۵ (میلادی)، در زمان سلطنت پادشاه گیونگ‌سون، برای پیوستن به گوریو فرار کرد. در نتیجه، زیارتگاه‌های جونگمیو و ساجیک شیلا، که برای ۵۶ پادشاه و ۹۹۲ سال (از جمله ساروگوک) دوام آورده بود، بسته شد.

نام

ساروگوک(사로국)، شینرو(신로)، شیرا (시라)، سونا (서나)، سورابول (서라벌)، سویا (서야)، سورا (서라)، سوبول (서벌) آن به حروف چینی مختلف مانند گاچازوا، گیه‌ریم(계림) و غیره نیز می‌گفتند. اما در سال ۵۰۳ (سال چهارم حکومت پادشاه جین‌جونگ)، نام نویسه چینی کشور به عنوان شیلا تأیید شد. عنوان «گوسوگان»، «چاچاونگ»، «ایساگوم»، ماریپگان و غیره بود. از کلمه بومی شیلا به کلمه چینی «شاه» تغییر یافت. در آن زمان، حروف‌چینی در میان بسیاری از اقوام رایج بود، بنابراین بسیاری از قومیت‌ها، از جمله قبیله ژیان‌بی، از حروف چینی برای نام و عنوان خود استفاده می‌کردند.

خون حقیقی و مقدس (سونگول، جینگول)

از زمان به روی کار آمدن آن به عنوان یک حکومت متمرکز، جامعه شیلا با آرایش خشکی از اشراف مشخص شده بود. شیلا دو طبقه و رده سلطنتی داشت: «خون مقدس» (سونگ گول) و «خون حقیقی» (جینگول). تا زمان سلطنت پادشاه موییل که اشرافیت به دو دسته اشراف «خون مقدس ” و «خون حقیقی» تقسیم می‌شدند، رده خون مقدس با اولویتی که برای به دست آوردن پادشاهی داشت متمایز شده بود. رده دیگری به نام ” طبقه رهبری» نیز وجود داشت که بزرگ‌ترین بوده و خود به شش سطح تقسیم می‌شد. این دوگانگی زمانی که ملکه جیندوک، آخرین فرمانروا از رده خون مقدس در سال ۶۵۴ فوت نمود، به پایان رسید. تعداد اشراف خون مقدس در حال کاهش بود زیرا سلطنت تنها به آنانی این عنوان را اعطا می‌کرد که والدینشان هر دو عنوان اجتماعی «خون مقدس» را داشته باشند در حالی که کودکانی که یکی از والدین آنها «خون مقدس» و دیگری در طبقه «خون حقیقی» بودند، تنها عنوان «خون حقیقی» را به دست می‌آوردند. همچنین راه‌های متعددی برای تنزل رتبه از ” خون مقدس” به ” خون حقیقی ” وجود داشت که باعث شد سقوط کل این سیستم را محتمل تر کند.

پادشاه یا ملکه از نظر تئوری سلطان مطلق بودند اما گاهی قدرت سلطنتی توسط یک اشراف قدرتمند محدود می‌شد.

رده‌بندی

خون مقدس (سونگگول)

بر اساس سامگوک ساگی، ” مردم شیلا عصر پادشاه هیوک گوسه از شیلا تا جیندوک از شیلا را در دسته خون مقدس (سونگگول)، و پادشاهان بعد از مویول از شیلا را در گروه خون حقیقی (جینگول) قرار می‌دهند. ” بالاترین سطح رده‌بندی خونی ” خون مقدس ” یا ” سونگگول ” نام داشت که گاهی ” خون تقدیس شده ” نیز نامیده می‌شد. این رده تنها بر بخشی از خاندان سلطنتی کیم و احتمالاً آنهایی که از طرف پدر و مادر دارای خون سلطنتی بودند اعمال می‌گشت. هیچ منبع مشخصی برای دانستن تمایز دقیق مابین خون مقدس و خون حقیقی وجود ندارد اما این موضوع عموماً پذیرفته شده است که تنها پادشاهان اولیه شیلا به طبقه سونگگول منتسب بودند. به دلیل این سیستم طائفه ای بسته، در اواخر دوران شیلا در زمانی که هیچ جانشین مردی برای تصاحب تخت سلطنت وجود نداشت، ملکه سوندوک از شیلا برای اولین بار به عنوان یک زن به سلطنت رسید. و بعد از آن کیم چونچو که مویول از شیلا نیز نامیده می‌شد، با جایگاه جینگول پادشاه شد و از آن پس طبقه جینگول برای مدت بیش از ۳۰۰ سال تا زمان فروپاشی شیلا بر اریکه قدرت قرار گرفتند.

خون حقیقی (جینگول)

پائین‌تر از خون مقدس رده ” خون حقیقی ” یا جینگول قرار داشت. اعضای رده خون حقیقی می‌توانستند هر پست رسمی را تا سطح وزیر در اختیار بگیرند. همچنین آنها قادر بودند تا به بالاترین رده رسمی که ایبولچان نامیده می‌شد دست یابند. پس از اینکه رده خون مقدس در زمان پادشاه مویول منسوخ شد، تنها آنهایی که رده خون حقیقی را در اختیار داشتند می‌توانستند پادشاه شوند.

این رده باقی خانواده سلطنتی و همچنین خاندان‌های باک و سوک از گیونگجو که سلطنت را در زمان‌های اولیه شیلا در اختیار گرفته و در اکثر ازدواج‌های سلطنتی شرکت داشتند، و نیز نوادگان نسل خاندان سلطنتی کیم گیمهه از خاندان سلطنتی گیومگوان گایا را در بر می‌گرفت.

رده‌های فوقانی

بعد از ” خون حقیقی ” نوبت به رده‌های فوقانی می‌رسد که از میان رده‌های ششم، پنجم، و چهارم که تأیید شده‌اند، رده ششم بالاترین به حساب می‌آید. ریشه‌های طبقات این رده‌های فوقانی پائین‌تر و عاملی که جایگاه شخص را در بدین صورت طبقه‌بندی می‌کند، در هاله ای از ابهام بوده و همچنان در میان محققین مورد بحث می‌باشد. محتملا شش رده فوقانی نوادگان مردان طبقه خون حقیقی یا خون مقدس و صیغه‌های رده پائین بودند. به این دلیل که رده جینگول با اینکه می‌توانست از میان رده‌های پائین‌تر صیغه‌هایی اختیار کند از ازدواج با آنها منع می‌شد، محتمل است که یکی از منابع شش رده فوقانی بچه‌هایی بودند که از وصلت بین پدران طبقه جینگول و صیغه‌های رده پائین به دنیا می‌آمدند. در هر صورت اعضای شش رده فوقانی می‌توانستند تا پست معاون وزیر و تا رده رسمی سطح ششم که آچان (دو رتبه بالاتر جونگ آچان و ساجونگ آچان بعدها به آچان ضمیمه شدند ولی آنها نیز در درون سطح ششم واقع بودند) نامیده می‌شد ترقی کنند. اعضای رده چهار و پنج فوقانی تنها می‌توانستند به پست‌های جزئی نائل شوند. اعضای رده پنجم فوقانی اجازه داشتند تا به دهمین سطح رتبه رسمی (ته نِما) برسد، در حالیکه اعضای رده چهارم فوقانی قادر بودند تا به دوازدهمین سطح رتبه رسمی (تِسا) نائل شوند. در مجموع هفده رتبه رسمی وجود داشت. محققی مشهور اینگونه پیشنهاد داده است: ” رده‌های فوقانی سوم، دوم و اول، حتی اگر به صورت رسمی وجود داشتند نیز بایست برای مردم عادی بدون امتیاز طراحی شده باشند. ”

مزایا و محدودیت‌ها

عضویت طبقه رده بالا برای برای شخصی که می‌خواست در دستگاه‌های دولتی نقش‌هایی مدنی یا نظامی داشته باشد ضروری بود. این در حالیست که ارشدترین جایگاه‌ها برای افرادی با شماره طبقه فرعی بالاتر ذخیره گشته بود. رده‌بندی خونی یک شخص در مورد نوع افرادی که آن شخص می‌توانست از نقطه نظر اجتماعی با آنان تعامل داشته باشد، شخصی که می‌تواند با وی ازدواج کند، و مقدار مالیاتی که بایست به دولت پرداخت کند تصمیم می‌گرفت. بعلاوه، عضویت یک سطح مشخص برای بهره‌مندی شخص از گونه مشخصی از منزل ضروری بود. این مورد تنها ابعاد خانه را در بر نمی‌گرفت بلکه تزئینات آن را نیز شامل می‌شد. به عنوان مثال، کاشی‌های سقفی سرامیکی (به جای کاهگل) نمود بسیار کاربردی و نمایانی از طبقه‌بندی اشخاص در جامعه کره به‌شمار می‌رفت. رده‌بندی خونی در مورد نوع وسایل حمل و نقل اشخاص، نوع زین اسبی که آنها می‌توانستند بر رویش بنشینند، تعداد خدمتکارانی که آنها اجازه داشتند داشته باشند، و حتی نوع ظروفی مجاز برای آنان نیز به تصمیم‌گیری می‌پرداخت. لباس‌ها دیگر مشخصه نمایان جایگاه‌های اجتماعی بودند. مردان عضو طبقه خون حقیقی اجازه نداشتند لباس گلدوزی شده، زربافت، یا خز دار بپوشند، در حالیکه که تنها زنان رده خون مقدس اجازه می‌یافتند تا از سنجاق سرهای تزئین شده با یشم یا سنگ‌های قیمتی بهره ببرند.

عدم تحرک اجتماعی

گرچه یک خدمت مشخص ارزنده به پادشاه یا مقام دولتی مافوق باعث اهدای زمین یا عناوین به فرد می‌شد، اما در سوی دیگر فرصت بیشتری برای ترقی در نردبان‌های اجتماعی وجود نداشت. تاریخ‌دانی به نام کی. پریت گفته است: ” تحرک اجتماعی به ندرت اتفاق می‌افتاد، برای بسیاری از مردم جایگاه شغلی و اجتماعی شان مسئله ای موروثی بود. ” در این مورد باید گفت که وضعیت تولد با فاصله زیاد به عنوان مهم‌ترین عامل در تعیین سطحی که شخص به عنوان یک بزرگسال در جامعه می‌توانست به آن نائل شود شناخته می‌شود. حتی امکان داشت پسر یک بازرگان تجارت پدر خویش را به طرز قابل توجهی گسترش دهد اما این ثروت جدید باعث نمی‌شد وی حق دستیابی به سطوح بالاتر سیستم رده‌بندی خونی را داشته باشد.

سختگیری این سیستم به آنهایی که در قدرت بودند این اجازه را می‌داد که آن را بدون چالشی خاص در اختیار بگیرند، اما یکی از نتایج تاسف آورش این بود که افراد با استعداد اغلب بدون قدردانی رها می‌شدند و دولت شانس استفاده از شخصیت‌های خوش ذوق به نفع جامعه را از دست می‌داد. در واقع این رکود اجتماعی توسط بسیاری از محققین به عنوان یکی از عوامل منتج به سقوط نهایی شیلا عنوان شده است.

هوارانگ ارتش قدرتمند

هوارانگ یک تشکل نظامی از گروهی از جنگجویان متخصص بودایی در دوران شیلا بود که نقش برجسته‌ای در پیروزی‌های شیلا داشت. شیلا انجمن‌های آموزشی را ترویج داد که به دانش آموزان هنر و فرهنگ بودایی و تائوئیسم آموزش می‌دادند. این انجمن‌ها به دلیل اینکه دربار شیلا قوای سیاسی و نظامی خود را برای اتحاد سه پادشاهی متمرکز کرده بود، به ارگان‌های نظامی هم راه یافت. یک جنگجوی هوارانگ ترکیبی از هنرهای رزمی، اسب سواری، تیراندازی، شمشیر بازی و توانایی دوام و طاقت فیزیکی بود. آنها تمرینات روحی مخصوص راهب‌ها (در زمین‌های بکر) را با توانایی مبارزه مغولی باهم ترکیب می‌کردند. این ترکیب باعث احترام و ترس ملت‌هایی می‌شد که با شیلا در نبرد بودند. میراث هوارانگ‌ها الهام بخش سنت‌های نظامی در سراسر تاریخ کره شده است. معنی هوارانگ «شوالیه‌های گل» یا «جوانان گل» بود که «هوا» به معنی گل یا شکوفه و «رانگ» به معنی مرد می‌باشد. پیدایش: براساس کتاب سامگوک یوسا، پادشاه شیلا در تلاش برای قوی‌تر کردن شیلا بود. او یک حکم صادر کرد و دستور انتخاب پسرهایی از خانواده‌های خوب با اخلاقیات والا را داد و نام آنها را هوارانگ گذاشت. تأسیس هوارانگ باعث کنترل محکم‌تر دربار سلطنتی بر مردم، کامل شدن سیستم رده‌بندی اشراف و سمبلی از هماهنگی و مصالحه بین پادشاه و اشراف شد. با تکامل گسترش و استحکام شیلا و تشدید رقابت نظامی بین سه امپراطوری در قرن ششم میلادی، دربار شیلا علاقمند به فعالیت بیشتر هوارانگ‌ها بود. گروه‌های هوارانگ معمولاً به وسیلهٔ یک جوان از اشراف مشهور هدایت می‌شد و قانون یک مقام رسمی رده بالا را برای نظارت بر آنان منصوب می‌کرد. هوارانگ‌ها در اواخر قرن ششم و قرن هفتم آموزش اسب سواری، شمشیر بازی، پرتاب نیزه و سنگ، چوگان و بالا رفتن از نردبان هم می‌دیدند. در قرن هفتم شهرت این سازمان افزایش یافت و به صدها گروه تبدیل شد. بر طبق کتاب سامگوک ساگی، وزرای توانمند و درباریان از میان هوارانگ‌ها انتخاب می‌شدند و ژنرال‌های خوب و سربازان شجاع نیز از میان هوارانگ‌ها به پا می‌خواستند. منابع چینی می‌گویند: «آنها (شیلا) پسران شایسته را از خانواده‌های شریف انتخاب و آنها را پیرایش کرده و با لباس‌های نیکو می‌آراستند و نام آنها را هوارانگ می‌گذاشتند. همه مردم به آنها احترام می‌گذاشتند.

پنج فرمان: فرامینی بودند که وون گوانگ راهب به دو مرد جوان (گوی سان و چویی هنگ) که نزدی وی مراجعه کرده‌بودند و از وی تعلیمات و راهنمایی‌های روحی می‌خواستند در پاسخ به آنها گفته شد. گوی سان و چویی هنگ از راهب پرسیدند: ما جاهل و بدون دانش هستیم، لطفاً برایمان پندی بده که برای باقی عمرمان مناسب باشد. وون گوانگ که به خاطر دوران تحصیلش در سوئی (چین) مشهور شده بود، در پاسخ پنج فرمان را برای زندگی غیر مذهبی آنان صادر کرد. این فرمان‌ها به عنوان فرمان‌های راهنمای شخصیت هوارانگ‌ها مشهور شده است: ۱‐وفاداری به پادشاه خود ۲-رفتار با والدین همراه با احترام و فداکاری ۳-ایجاد صداقت و اعتماد میان دوستان ۴-هرگز از جنگ عقب‌نشینی نکردن ۵-خوش سلیقگی درگرفتن جان‌ها و کشتن منصفانه دشمن همچنین براساس کتب سامگوک یوسا هوارانگ‌ها پنج فضیلت اصلی کنفسیوس‌ها، شش هنر، سه حرفه و شغل و شش روش خدمات حکومتی را یادمی‌گرفتند. از هوارانگ‌های مشهور می‌توان به کیم یو شین، کیم آلچون، کیم وون سول و گوانچانگ نام برد. گوانچانگ پسر ژنرال پومیل بود که در یک جنگ برای اتحاد سه امپراطوری جان خود را فدا کرد. گوانچانگ در سن شانزده سالگی فرمانده هوارانگ‌ها بود و سپس به عنوان یک هوارانگ با بکجه نبرد کرد. بعد از دستگیری توسط نیروهای باکجه، ژنرال باکجه کلاه محافظ وی را برداشت و از اینکه یک افسر عالی‌رتبه کم سن است تعجب کرد. بعد از به خاطر آوردن پسر خودش، ژنرال باکجه گوانچانگ را به جای اعدام آزاد کرد و به وی اجازه داد به ارتش شیلا بازگردد. با التماس به پدرش گوانچانگ اجازه یافت تا روز بعد دوباره بر علیه بکجه نبرد کند. بعد از یک روز نبرد گوانچانگ شکست خورد و دوباره دستگیر شد اما او از سد نگهبانانش گذشت و فرمانده باکجه را کشت ولی دوباره دستگیر شد. گوانچانگ به مرگ محکوم شد و ژنرال بکجه سر وی را بر اسبی قرار داد و آن را به سمت ارتش شیلا فرستاد. ژنرال پومیل سر پسر خود را تحویل گرفت، در حالی که سربلند اما غم زده بود فریاد زد: پسرم توانست در حال خدمت به پادشاه بمیرد دلیلی برای تاسف وجود ندارد. هوارانگ‌ها با اراده و درنده خویی جنگ را بدست گرفتند و توانستند به لطف تلاش‌ها و فداکاری‌های گوانچانگ در نبرد هوانگ سان بول بکجه را شکست دهند. امروزه هوارانگ به عنوان نام مدارس، سازمان‌ها و کارخانجات استفاده می‌شود و فرمی از ورزش تکواندو و چندین فرم سنتی از این ورزش به افتخار هوارانگ‌ها نام‌گذاری شده است.

مجسمه سرباز هوارانگ
نوع لباس یک سرباز هوارانگی
مدال هوارانگ، که امروزه در کره جنوبی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شورای سلطنتی

هوابک به عنوان شورای سلطنتی با اختیار تصمیم‌گیری در بعضی امور حیاتی به مانند جانشینی سلطنت یا اعلان جنگ به ایفای نقش می‌پرداخت. هوابک توسط شخصی (سانگ ته دونگ) که از رده ” خون مقدس” انتخاب می‌گردید مورد سرپرستی قرار می‌گرفت. یکی از تصمیمات کلیدی شورای سلطنتی قبول نمودن بودائیت به عنوان دین رسمی کشور بود.

بعد از اتحاد شیلا اقدام به اتکای بیشتر به مدل‌های چینی بروکراسی به منظور مدیریت قلمرو به شدت بزرگ شده خود نمود. این روش تغییری را از روزهای قبل از اتحاد که سلطنت شیلا بر بودائیت تأکید کرده و سلاطین آن به عنوان “پادشاه بوداً حکومت می‌کردند، ایجاد کرد. بحران‌های فزاینده بین سلطنت کره و اشراف عامل برجسته دیگری را در سیاست‌ها رقم زد.

هنر

بدون شک مشهورترین آثار صنعتگران شیلا تاج‌های طلایی و برنز اندود شده است که از چندین مقبره سلطنتی شیلا کاوش شده‌اند. این موضوع تصدیقی است بر این نکته که پایتخت شیلا کومسونگ یا “شهر طلاً نام گذاری شده است. آنها که از ورقه‌های طلا ساخته و با برآمدگی و آویزهای هلالی شکل یشمی تزئین شده بودند، شاخ و برگ‌ها و درختچه‌های عمودی که نشان از ارتباط با شامانیسم را می‌داد، داشتند. تنها تاج‌ها نبودند بلکه جواهرات، کمربندها، کفش‌ها و فنجان‌هایی که از ورقه‌های نازک طلایی ساخته شده بودند، به صورت پیچیده‌ای کنده کاری شده و با نوشته‌هایی از جنس طلا، برآمدگی، آویزهای طولانی و قطعات یشم زیباسازی می‌گشتند.

مجسمه‌های سنگی و برنز اندود شده مخصوصاً از بودا، بودی ساتوا و بودای آینده (مایتریا) ساخته می‌شدند. مجسمه برنزی زر اندود شده‌ای از نوع آخر که از قرن ششم بعد از میلاد به جا مانده است، یکی از برجسته‌ترین قطعات مجسمه‌سازی از دوران کره باستان می‌باشد. مجسمه یک پیکره اندیشمندانه با دستی که با ظرافت قرار گرفته را به همراه پاهایی متقاطع و ردایی جاری پیشکش کرده و حال در موزه ملی کره در سئول به نمایش گذاشته شده است. سفالگری شیلا در دوران سه پادشاهی به‌طور عمده ای سنگ‌های قیمتی خاکستری با تزئینات برش خورده، اعمال شده و سوراخ شده می‌باشد. دو نوع غالب در این باره وجود دارد: کوزه‌های گردن دراز و فنجان‌های گرد و دریچه داری که پایه ای گسترده به نام کوبه داشتند (اما برای غذا استفاده می‌شد و نه مایعات). دیگر اشکال شامل فنجان شاخدار، فنجان‌هایی با چرخ‌های متصل شده، فنجان‌های یک دسته، سبوهای پیازی بزرگ، فانوس‌ها و فنجان‌های زنگوله داری که قطعاتی کوچک از رس را در داخل بخش توخالی پائینی داشته و اینچنین در زمان بلند شدن صدای تق تق می‌دادند می‌شد. پایه‌های کوزه که به منظور تکیه گاهی برای کاسه‌های بزرگ استفاده می‌شدند نیز به گونه ای ساخته می‌شد که طراحی‌های پیچیده‌ای از سوراخ‌ها را داشتند. شاید شگفت انگیزترین شی کوزه ای آبدستان‌هایی به شکل اسب سواران زره پوش است.

رشد کردن به شکل یک پادشاهی

پادشاه نائمول (۳۵۶–۴۰۲) از خاندان کیم یک سلطنت موروثی را با حذف رویه چرخش قدرت پایه‌ریزی نموده و عنوان سلطنتی وقت حاکمان آن ماریپگان (معنی هان یا گان در ریشه زبان کره ای بومی «رهبر» یا «بزرگ» است که سابقاً برای شاهزادگان حاکم در جنوب کره استفاده می‌شد که شاید ارتباطی با عنوان خان در زبان مغولی،

ترکی نیز داشته باشد تعیین شد. در سال ۳۷۷ کشور فرستاده‌هایی به چین گسیل کرده و روابطی رسمی با گوگوریو ایجاد نمود.

در خلال سلطنت پادشاه سوجی (۴۵۸–۵۰۰ میلادی) ایستگاه‌های پست برای ارتباط بهتر مابین شهرهای مستحکم کشور ایجاد شدند.

شیلا که در سال‌های پایانی قرن چهارم با فشار بکجه در غرب و کشور ژاپنی وا در جنوب مواجه شده بود، با گوگوریو متحد شد. اما زمانی که گوگوریو اقدام به توسعه قلمرو خود به سمت جنوب کرده و پایتخت خود را در سال ۴۲۷ به پیونگ یانگ منتقل نمود، پادشاه نولجی مجبور شد تا با بکجه متحد شود.

در زمان فرمانروا بوپ هونگ (۵۱۴–۵۴۰)، شیلا با بودائیت به عنوان دین رسمی و سیستم‌های نام دوران منحصر به فرد خود یک پادشاهی کاملاً تکامل یافته بود. شیلا در خلال جنگ‌های گایا و شیلا موفق شد اتحادیه گایا را تصرف کند، در سال ۵۳۲ گوم گوان گایا را ضمیمه خاک خود کرده و در سال ۵۶۲ خاک ته گایا را به تصرف خود درآورد. به این ترتیب بود که شیلا مرزهای خود را تا حوزه رودخانه ناکدونگ گسترش داد.

امپراتور جین هونگ (۵۴۰–۵۷۶). یک نیروی قوی نظامی را ایجاد کرد. شیلا به بکجه کمک نمود تا گوگوریو را از قلمرو رودخانه هان (سئول) به بیرون براند و سپس کنترل همه آن منطقه استراتژیک را در سال ۵۵۳ از بکجه غصب کرده و به اتحاد ۱۲۰ ساله بکجه – شیلا خاتمه داد. همچنین پادشاه جین هونگ هوارانگ‌ها را تأسیس کرد.

شیلا در خلال سلطنت جین هونگ با زمین‌های کشاورزی بزرگتری که از بسط سیستم‌های آبیاری و شخم زنی با گاو به دست آمده بود، به بهروزی رسید. همچنین کشور از منابع طبیعی به مانند طلا و آهن بهره می‌برد. شیلا محصولاتی به مانند ابریشم، تولیدات چرمی، اسباب منزل، سرامیک و تسلیحات و ابزار آلات فلزی می‌ساخت که تمامی آنها توسط حوزه‌های اختصاصی دولتی سرپرستی می‌شدند.

دوران اولیه با سقوط رده اشرافی ” استخوان مقدس” خاتمه یافت. این امر با فوت ملکه جیندوک رخ داد. در قرن هفتم شیلا با سلسله چینی تانگ متحد شد. در سال ۶۶۰ و در زمان حکومت شاه موییل (۶۵۴–۶۶۱)، شیلا بکجه را تحت انقیاد خود درآورد. در سال ۶۶۸ تحت رهبری شاه مونمو (جانشین پادشاه موییل) و ژنرال کیم یوشین، شیلا بر گوگوریو در شمال خود غلبه کرد. سپس شیلا به مدت حدود یک دهه برای دفع نیروهای تانگی در منطقه که قصد ایجاد مستعمرات تانگ را در منطقه داشتند مبارزه کرد و سرانجام یک پادشاهی متحد تا پیونگ یانگ کنونی را بنیان‌گذاری نمود. بخش شمالی گوگوریو از دست رفته نیز بعدها با عنوان کشور بالهه ظاهر شد.

دوران میانی شیلا در سال ۷۸۰ با قتل پادشاه هی یه گونگ و منسوخ شدن خط جانشینی سلطنتی از پادشاه موییل (معمار اتحاد شیلا در شبه جزیره) به پایان راه خود رسید. سقوط هیه گونگ مرگی خونین به‌شمار می‌رفت که در نقطه اوج یک جنگ داخلی با مشارکت بیشتر خانواده‌های اشرافی رده بالای کشور به وقوع پیوست. با مرگ هیه گونگ و در خلال باقی مانده سال‌های شیلا، پادشاه به شخصی کمی قدرتمندتر از یک رئیس پوشالی بدل گشت در حالیکه خانواده‌های اشرافی قدرتمند به‌طور فزاینده ای از کنترل مرکزی خارج شدند.

دوران اولیه

در سال‌های اولیه، رهبری بین سه قبیله قدرتمند باک، سوک و کیم در چرخش بود. در قرن دوم میلادی، شیلا به صورت یک ناحیه متمایز در منطقه جنوب شرقی شبه جزیره کره وجود داشت. با توسعه تأثیر خود بر خانسالاران همسایه اش در اتحادیه جینهان، شیلا به عنوان قوی‌ترین منطقه شهری در یک اتحادیه بی‌قاعده در خلال قرن سوم بعد از میلاد حضور داشت.

در غرب، بکجه با تصرف اتحادیه ماهان در حول و حوش سال ۲۵۰ به صورت یک پادشاهی متمرکز درآمد. در جنوب غربی، اتحادیه گایا جایگزین اتحادیه بیون هان شد. در شمال کره، پادشاهی گوگوریو که در حدود سال ۳۷ قبل از میلاد تأسیس شده بود، آخرین فرمانداری چینی را در سال ۳۱۳ شکست داد.

تجارت

اردوگاه چانگهی جین در سال ۸۲۸ میلادی در سومین سال حکومت شاه هیونگ دئوک در جنوب شیلا تأسیس شد، و هدف آن مقابله با دزدان دریایی و پیشرفت تجارت جهانی شیلا با کشورهای دنیا بود.

به طوری که شیلا در قرن ۹ میلادی یکی از بزرگ‌ترین کشورهای تجاری در جهان بود.

شیلا علاوه بر تجارت با چین و ژاپن با ایران و حتی، اروپا هم رابطه نزدیکی داشت.

با تجارت‌های شیلا با کشورهای آسیا مخصوصاً ایران، رابطه ای بسیار دوستانه بین ایران و شیلا برقرار شد.

چندنین مجسمه باستانی از سرداران پارسی در مقبره سلطنتی یکی از پادشاهان شیلا وجود دارد.

پیروزی‌ها

فرمانده شیلا در آن زمان کیم یوشین بود که با لشکر باکجه مبارزه می‌کرد. شیلا تا سال ۶۶۸ میلادی در حال سرکوب کردن شورش‌های باکجه بود در در این سال شیلا و تانگ محل مخفیگاه تدارکات نیروهای باکجه را پیدا می‌کنند و آذوقه و مهماتشان زیاد می‌شود و در این سال پادشاه مونمو پسر موییل فرمان حمله به گوگوریو را صادر می‌کند، ترکیب نیروهای متحد، ۱۴۲٬۰۰۰ سرباز از تانگ و ۱۱۱٬۰۰۰ سرباز از شیلا بود. ارتش متحد شیلا و تانگ به راحتی گوگوریو را تصرف می‌کنند زیرا گوگوریو در آن سال ضعیف شده بود و وزیر اعظم خود (یونگسومون) را از دست داده بود. در همان سال که گوگوریو اشغال شد، ژاپن (احتمالاً همون واهی) به خونخواهی پادشاه باکجه با لشکری عظیم به شیلا حمله کرد. شیلا توانست با کمک ارتش تانگ، حمله ژاپنی‌ها را دفع کند؛ پس از پایان جنگ، امپراتور تانگ مشاور سوم خود را پیش مونمو فرستاد و از مونمو خواست سربازانش را باز بفرستد ولی مونمو به جای سربازانش سر مشاور سوم تانگ را برای گائوزونگ می‌فرستد و این آغاز وحدت شیلا بود. ۱۰۰٬۰۰۰ سرباز تانگ هم که در شیلا باقیمانده بودند قتل‌عام شده و فقط ۱۰٬۰۰۰ نفر تسلیم شدند. پس از این گائوزونگ خشمگین می‌شود و یک میلیون سرباز به شیلا فرستاد تا سر مونمو را برای او بیاورند اما شیلایی‌ها آن‌ها را در درهٔ گائنجونگ غافلگیر کرده و آنان را قتل‌عام کردند. پس از این شیلایی‌ها سال‌ها دشمن خونی تانگ بودند و جنگ‌های دویست ساله آغاز شد. مونمو بیست سال حکومت کرد و در آخر در سال ۶۸۱ م به مرگ طبیعی فوت کرد و پس از او پسرش شاه سین مون به تخت نشست. سین مون یازده سال بعد به دلایل نامعلوم درگذشت. حدود ۳۰۰ سال بعد، شیلا سقوط کرد و با سقوط این حکومت، آخرین از سه حکومت کره هم فرو پاشید. شیلا تنها پادشاهی بود که در طول دوران سلطه بر جنوب شبه جزیره، سه ملکه در دوران مختلف بر آن حکمرانی کردند، ملکه سئون دئوک (سوندوک)، ملکه جین دئوک و ملکه جینسونگ. از مهم‌ترین ژنرال‌ها و شخصیت‌های تاریخ شیلا می‌توان به کیم یوشین، چونچو و جانگ بوگو اشاره کرد. چونچو همان شاه موییل است که به همراه ملکه سئون دوک (دوکمان) و کیم یوشین، برای اتحاد سه امپراتوری کره کوشید. او به خاطر پیشتازی در وقوع اتحاد سه امپراتوری مشهور است.

آخرین شاه شیلا موییل بود که با تانگ متحد شد و با ۲۰۶٬۰۰۰ نفر به باکجه حمله کرد و با کشتن پادشاه اویجا، باکجه را تسخیر کرد. بعد از این اتفاق تمامی سرزمین کره تحت تسلط شیلا قرار گرفت و حکومتی بنام شیلای متحد به حکمرانی مونمو در تاریخ کره آغاز شد.

شیلا بعد از متحد گشتن حدود ۷۰۰م

اوج قدرت

شیلا که از زمان آغاز سلطنت شاه جین هیونگ، بیست و چهارمین فرمانروای شیلا تا دوران سلطنت پادشاه هیوسو سی و دومین فرمانروای شیلا از سال ۵۶۲ میلادی تا حدود سال‌های ۷۰۲ به مدت حدود ۱۴۰ سال در اوج قدرت و شکوفایی خود قرار داشت

فرهنگ

تعداد قابل توجهی از مقبره‌های شیلا هنوز هم در گیونگجو، پایتخت شیلا یافت می‌شود. مقبره‌های شیلا شامل یک محفظه سنگی است که توسط یک تپه خاکی احاطه شده است. منطقه تاریخی اطراف گیونگجو در سال ۲۰۰۰ میلادی به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد. بخش اعظم آن نیز به عنوان بخشی از پارک ملی گیونگجو محافظت می‌شود. بازرگانان مسلمان نام شیلا را از طریق راه ابریشم به جهان معرفی نمودند. جغرافی دانانی از ایران و جهان عرب مانند ابن خردادبه، آل مسعودی، شهاب الدین نویری و دیگران یادداشت‌هایی را درمورد شیلا به جای گذاشتند. (در کتابی که توسط ابن خردادبه نوشته شده این گونه گفته شده:

شیلا در انتهای شرقی چین واقع شده است و در آن کشور زیبا مقدار زیادی طلا، شهرهای بزرگ و باشکوه و مردمانی سخت کوش وجود دارد. فرهنگ آنها قابل مقایسه با پرسیا (ایران) است.[نیازمند منبع]

نگارخانه

فهرست فرمانروایان شیلا

# نام پادشاه نام اصلی فرنام (لقب) دوره زندگانی (میلادی) نسبت با پادشاهان پیشین دوره سلطنت (میلادی) پایتخت
۱ هیوک‌گوسه پارک هیوک‌گوسه گوسوگان ۶۹ ق.م - ۴ م بنیانگذار پادشاهی شیلا ۵۷ ق م - ۴ م گوم‌سونگ
۲ نامهه پارک نامهه چاچاوونگ ؟ - ۲۴ پسر هیوک‌گوسه ۴–۲۴ گوم‌سونگ
۳ یوری پارک یوری ایساگوم ؟ - ۵۷ پسر نامهه ۲۴–۵۷ گوم‌سونگ
۴ تالهه سوک تالهه ایساگوم ؟ - ۸۰ شوهر خواهر یوری ۵۷–۸۰ گوم‌سونگ
۵ پاسا پارک پاسا

پارک گوم

ایساگوم ؟ - ۱۱۲ پسر یوری ۸۰–۱۱۲ گوم‌سونگ
۶ جیما پارک جیما ایساگوم ؟ - ۱۳۴ پسر پاسا ۱۱۲–۱۳۴ گوم‌سونگ
۷ ایلسونگ پارک ایلسونگ ایساگوم ؟ - ۱۵۴ پسر یوری ۱۳۴–۱۵۴ گوم‌سونگ
۸ آدالا پارک آدالا ایساگوم ؟ - ۱۸۴ پسر ایلسونگ ۱۵۴–۱۸۴ گوم‌سونگ
۹ بولهیو سوک بولهیو ایساگوم ؟ - ۱۹۶ نوه تالهه ۱۸۴–۱۹۶ گوم‌سونگ
۱۰ نه‌هه سوک نه‌هه

سوک یوب

ایساگوم ؟ - ۲۳۰ نوه بولهیو ۱۹۶–۲۳۰ گوم‌سونگ
۱۱ چوبون سوک چوبون ایساگوم ؟ - ۲۴۷ پسر عموی نه‌هه ۲۳۰–۲۴۷ گوم‌سونگ
۱۲ چومهه سوک چومهه ایساگوم ؟ - ۲۶۱ برادر چوبون ۲۴۷–۲۶۱ گوم‌سونگ
۱۳ میچو کیم میچویی آ ایساگوم ؟ - ؟ اولین پادشاه از خانواده کیم ۲۶۲–۲۸۴ گوم‌سونگ
۱۴ یوریه سوک یوریه ایساگوم ؟ - ۲۹۸ پسر چوبون ۲۸۴–۲۹۸ گوم‌سونگ
۱۵ گیریم سوک گیریم ایساگوم ؟ - ۳۱۰ برادرزاده یوریه ۲۹۸–۳۱۰ گوم‌سونگ
۱۶ هولهه سوک هولهه ایساگوم ؟ - ۳۵۶ نوه نه‌هه ۳۱۰–۳۵۶ گوم‌سونگ
۱۷ نه‌مول کیم نه‌مول ماریپگان ؟ - ۴۰۲ برادرزاده میچو ۳۵۶–۴۰۲ سورابول
۱۸ شیلسونگ کیم شیلجو ماریپگان ؟ - ۴۱۷ پسر عموی نه‌مول ۴۰۲–۴۱۷ سورابول
۱۹ نولجی کیم نولچی ماریپگان ؟ - ۴۵۸ پسر نه‌مول ۴۱۷–۴۵۸ سورابول
۲۰ جابی کیم جابی ماریپگان ؟ - ۴۷۹ پسر نولجی ۴۵۸–۴۷۹ سورابول
۲۱ سوجی کیم سوجی ماریپگان ؟ - ۵۰۰ پسر جابی ۴۷۹–۵۰۰ سورابول
۲۲ جیجونگ کیم چی دائه رو یئونگ وانگ ۴۳۷–۵۱۴ پسر برادرزاده نولجی ۵۰۰–۵۱۴ سورابول
۲۳ بوپ‌هونگ کیم پوفونگ یئونگ وانگ ؟ - ۵۴۰ پسر جیجونگ ۵۱۴–۵۴۰ سورابول
۲۴ جین‌هونگ کیم چین هی یئونگ یئونگ وانگ ۵۲۶–۵۷۶ برادرزاده بوپ‌هونگ ۵۴۰–۵۷۶ سورابول
۲۵ جینجی کیم چینجا یئونگ وانگ ؟ - ۵۷۹ پسر جین‌هونگ ۵۷۶–۵۷۹ سورابول
۲۶ جینپیونگ کیم جینپیونگ پائک چونگ وانگ ۵۶۷–۶۳۲ برادرزاده جینجی ۵۷۹–۶۳۲ سورابول
۲۷ ملکه سوندوک کیم دوکمان یووانگ ؟ - ۶۴۷ دختر جینپیونگ ۶۳۲–۶۴۷ سورابول
۲۸ ملکه جیندوک کیم چیون دی اوک یی او وانگ یووانگ ؟ - ۶۵۴ برادرزاده جینپیونگ ۶۴۷–۶۵۴ سورابول
۲۹ مویول کیم چونچو ته‌جونگ مویول یی او وانگ ۶۰۴–۶۶۱ نوه جینجی و خواهرزاده ملکه سوندوک ۶۵۴–۶۶۱ سورابول
شیلای متحد
۳۰ مونمو کیم بوپ‌مین مونمو وانگ ۶۲۸–۶۸۱ پسر مویول ۶۶۱–۶۸۱ سورابول
۳۱ شینمون کیم چه آونگ می یه آونگ سینمون وانگ ؟ - ۶۹۲ پسر مونمو ۶۸۱–۶۹۲ سئورابئول
۳۲ هیوسو کیم ای گونگ هیوسو وانگ ۶۸۷–۷۰۲ پسر شینمون ۶۹۲–۷۰۲ سئورابئول
۳۳ سونگدوک کیم گیم سونگ ووک سه آونگ دوک وانگ ؟ - ۷۳۷ پسر شینمون ۷۰۲–۷۳۷ سئورابئول
۳۴ هیوسونگ کیم سه آونگ گی یه اوم هیوسونگ وانگ ؟ - ۷۴۲ پسر سونگدوک ۷۳۷–۷۴۲ سئورابئول
۳۵ گیونگدوک کیم هیو نی یه آونگ گیونگدوک وانگ ؟ - ۷۶۵ پسر سونگدوک ۷۴۲–۷۶۵ سئورابئول
۳۶ هیه‌گونگ کیم گه اون آن هیه گونگ وانگ ۷۵۸–۷۸۰ پسر گیونگدوک ۷۶۵–۷۸۰ سئورابئول
۳۷ سوندوک کیم یانگ سانگ سیون دی اوک وانگ ؟ - ۷۸۵ خواهرزاده گیونگدوک ۷۸۰–۷۸۵ سئورابئول
۳۸ ونسونگ کیم گیونگ سین وون سونگ وانگ ؟ - ۷۹۸ از نسل نه‌مول ۷۸۵–۷۹۸ سئورابئول
۳۹ سوسونگ کیم جون آونگ سوسونگ وانگ ؟ - ۸۰۰ نوه ونسونگ ۷۹۸–۸۰۰ سئورابئول
۴۰ ئه‌جانگ کیم چیونگ میونگ جانگ هیه آئه جانگ وانگ ۷۸۸–۸۰۹ پسر سوسونگ ۸۰۰–۸۰۹ سئورابئول
۴۱ هوندوک کیم ای یون سی یه آونگ هوندوک وانگ ؟ - ۸۲۶ برادر سوسونگ ۸۰۹–۸۲۶ سئورابئول
۴۲ هیونگدوک کیم گی یئونگ هیه هونگ دئوک وانگ ۷۷۷–۸۳۶ برادر هوندوک و سوسونگ ۸۲۶–۸۳۶ سئورابئول
۴۳ هیگانگ کیم جه ریونگ جیونگ هوی گانگ وانگ ؟ - ۸۳۸ پسر نوه ونسونگ ۸۳۶–۸۳۸ سئورابئول
۴۴ مینه کیم می یئونگ مینائه وانگ ۸۱۷–۸۳۹ برادرزاده هیونگدوک، هوندوک و سوسونگ ۸۳۸–۸۳۹ سئورابئول
۴۵ شینمو کیم آجینگ سینمو وانگ ؟ - ۸۳۹ پسر عموی هیگانگ ۸۳۹ سئورابئول
۴۶ مونسونگ کیم گیونگ ای یانگ مونسونگ وانگ ؟ - ۸۵۷ پسر شینمو ۸۳۹–۸۵۷ سئورابئول
۴۷ هونان کیم ای جیونگ گیگ ای چیونگ هه او نان وانگ ؟ - ۸۶۱ برادر شینمو ۸۵۷–۸۶۱ سئورابئول
۴۸ کیونگمون کیم آنگ ری یه اوم گیونگ مون وانگ ۸۴۱–۸۷۵ نوه هیگانگ ۸۶۱–۸۷۵ سئورابئول
۴۹ هونگانگ کیم چیون هیون گانگ وانگ ۸۶۱–۸۸۶ پسر کیونگمون ۸۷۵–۸۸۶ سئورابئول
۵۰ چونگگانگ کیم هوآگانگ جیونگ گانگ وانگ ۸۶۳–۸۸۷ پسر کیونگمون ۸۸۶–۸۸۷ سئورابئول
۵۱ ملکه جینسونگ کیم مان وون جین سئونگ وانگ ۸۶۵–۸۹۷ دختر کیونگمون ۸۸۷–۸۹۷ گیونگجو
۵۲ هیوگونگ کیم یو هی یئو گونگ وانگ ۸۸۳–۹۱۲ پسر هونگانگ ۸۹۷–۹۱۲ گیونگجو
۵۳ شیندوک باک گیونگ هیه سیندوک وانگ ؟ - ۹۱۷ از نسل آدالا و شوهر خواهر هیوگونگ ۹۱۲–۹۱۷ گیونگجو
۵۴ گیونگمیونگ باک سئونگ یئونگ گیونگ میونگ وانگ ؟ - ۹۲۴ پسر شیندوک ۹۱۷–۹۲۴ گیونگجو
۵۵ گیونگه باک وی یئونگ گیون گائه وانگ ؟ - ۹۲۷ پسر شیندوک ۹۲۴–۹۲۷ گیونگجو
۵۶ گیونگسون کیم پو گیونگسون وانگ ۸۹۷–۹۷۸ خواهرزاده هیوگونگ ۹۲۷–۹۳۵ گیونگجو

جستارهای وابسته

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ 김호상 (August 1, 2016). 신라시대, 인구조사는 어떻게 하였을까?... 경북신문 (به کره‌ای). 신라의 인구수를 살펴보면, 중국측 기록에 나타나는 3세기 중엽경 진한과 변한의 인구는 25만 명 정도로 추정된다. 신라의 인구수는 '삼국사기'를 보면 668년에 고구려를 정벌하는데 20만 명의 병력을 동원한 사실이 나타난다. 이 20만 명은 군역의 의무를 지닌 정남이 차지하는 비율이 '신라촌락문서'에는 21%에 해당하고 있다. 이를 감안한다면 5배를 곱한 숫자 100만이 인구였음을 추정해 볼 수 있다.
  2. 김시종 (September 13, 2011). <기고>다윗(Davia)과 골리앗(Goliath). Daegu Shinmun (به کره‌ای).
  3. 신라 (新羅) - 한국민족문화대백과사전.
  4. (《삼국사기(편찬위 역)》، 권 제1 신라본기 제1> 시조 혁거세 거서간> 1년 4월 15일)조. ; 본문 및 註007 참조.
  5. (《삼국사기》، 권1 〈신라본기〉 혁거세 거서간)조.
  6. (《삼국유사》، 권 제1 기이 신라시조 혁거세왕)조.
  7. . ISBN 979-1-165-69118-9. {{cite book}}: Missing or empty |title= (help); Unknown parameter |날짜= ignored (help); Unknown parameter |저자= ignored (help); Unknown parameter |제목= ignored (help); Unknown parameter |쪽= ignored (help); Unknown parameter |출판사= ignored (help); Unknown parameter |확인날짜= ignored (help)
  8. 화백 (和白) - 한국민족문화대백과사전.
  9. 원광(圓光)의 불교사상과 새로운 사회윤리관 《법보신문》 2020년 4월 28일.
  10. 인구 (人口) - 한국민족문화대백과사전.
  11. الگو:글로벌세계대백과사전2 신라의 건국과 발전(槪說)