وهابیت - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

وهابیت[الف] (به عربی: ٱلْوَهَّابِيَّة، آوانگاری: al-Wahhābiyya) یک جنبش احیای اسلام و بنیادگرای سنی است که با عقاید اصلاح‌طلب محقق، متکلم، واعظ، و فعال اسلامی عرب قرن هجدهم محمد بن عبدالوهاب مرتبط است.[۴][۵][۶][۷] او نهضت موحدون را در منطقه نجد در عربستان مرکزی و همچنین عربستان جنوبی غربی تأسیس کرد،[۸][۹][۱۰][۱۱] یک جنبش اصلاحی با تأکید ویژه بر پاکسازی اسلام از اعمالی مانند بزرگداشت مقدسین مسلمان و زیارت قبور که در میان مردم نجد رواج داشت.[۱۲][۱۳] ابن عبدالوهاب و پیروانش از دانشمند حنبلی، ابن تیمیه (۱۲۶۳–۱۳۲۸ م/ ۶۶۱–۷۲۸ قمری) الهام گرفته بودند که خواهان بازگشت به روش سه نسل اول صحابه (سلف) بود و مسلمانان را از افزودن‌های غیر معتبر (بدعت) منع می‌کرد، و آثار او را به عنوان منابع اصلی الهیات می‌دانستند.[۱۴][۱۵][۱۶] این جنبش با اینکه حنبلی بود، تقلید را حتی از علمایی مانند ابن تیمیه و ابن قیم (متوفی ۱۳۵۰ م/ ۷۵۱ ق) رد می‌کرد.[۱۷]

وهابیت به گونه‌های مختلف به‌عنوان «ارتدوکس»[۱۸] «خالص گرا»،[۱۹][۲۰] «انقلابی»[۲۱][۲۲][۲۳] و به‌عنوان «جنبش اصلاحی» برای تجدید پرستش توحیدی خوانده شده است.[۲۴] اصطلاح «وهابیت» توسط خود ابن عبدالوهاب استفاده نشده است، بلکه عمدتاً توسط بیگانگان استفاده می‌شود، طرفدارانش معمولاً آن را استفاده نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند «سلفی» نامیده شوند (اصطلاحی که پیروان سایر جنبش‌های اصلاحی اسلام نیز از آن استفاده می‌کنند)[۲۵] پیروان اولیه جنبش خود را موحدون می‌خواندند.[۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰]

پیروان این مسلک خود را موحد (در حال جمع: موحدین) می‌نامند و اصطلاح «وهابی» یک برچسب است که توسط پیروان ان استفاده نمی‌شود، بلکه توسط دانشمندان غربی و برخی از منتقدان او از بین مسلمانان استفاده می‌شود. و یک توهین فرقه‌ای نیز محسوب می‌شود.[۳۱][۳۲][۳۳][۳۴]

وهابیت اولین اعتراض بزرگ اعراب علیه حکومت‌های خارجی که از زمان تهاجم مغول و سقوط خلافت عباسی در قرن سیزدهم میلادی به بعد بر جهان اسلام تسلط داشتند بود و بعدها به عنوان یک انگیزه انقلابی برای پان عربیسم قرن نوزدهم میلادی نیز عمل کرد.[۳۵][۳۶]

در سال ۱۷۴۴، محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود پیمانی منعقد کرد،[۳۷] یک اتحاد سیاسی-مذهبی که تا ۱۵۰ سال بعد ادامه یافت و از نظر سیاسی با اعلام پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ به اوج خود رسید. جنبش او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین جریان‌های اصلاحی قرن هجدهم در سراسر جهان اسلام گسترش یافت. بازگشت به ارزش‌های بکر اسلامی مبتنی بر قرآن و سنت برای بازآفرینی قدرت اجتماعی و سیاسی از دست رفته مسلمانان و مضامین انقلابی آن بر بسیاری از احیاگران اسلامی، دانشمندان، ایدئولوگ‌های پان اسلامیست و فعالان ضد استعمار تا غرب آفریقا تأثیر گذاشت.[۳۸][۳۹] برای بیش از دو قرن تا به امروز، تعالیم ابن عبدالوهاب به عنوان شکل رسمی اسلام و عقیده غالب در عربستان سعودی مورد حمایت قرار گرفته است.[۴۰][۴۱][۴۲]

از سال ۲۰۱۷، تغییرات در سیاست مذهبی عربستان توسط ولیعهد محمد بن سلمان، برخی را بر آن داشت که پیشنهاد کنند اسلام‌گرایان سراسر جهان باید از این روش پیروی کنند وگرنه در سمت نادرستی قرار دارند.[۴۳]تا اینکه در سال ۲۰۱۸، محمد بن سلمان، این ایده را رد کرد.[۴۴]

در سال ۲۰۲۱، کاهش قدرت روحانیون دینی ناشی از تغییرات اجتماعی، مذهبی، اقتصادی، سیاسی و سیاست آموزشی جدید با تأکید بر «هویت ملی سعودی» که بر مؤلفه‌های غیراسلامی تأکید می‌کند، منجر به مطرح شدن ایده دوران پسا وهابی شد.[۴۵][۴۶][۴۷][۴۸]

در سال ۲۰۲۲، تصمیم به جشن گرفتن «روز تأسیس عربستان سعودی» در ۲۲ فوریه برای بزرگداشت تأسیس امارت درعیه در سال ۱۷۲۷ توسط محمد بن سعود، به جای جشن قبلی سالانه که سالگرد عهدنامه ۱۷۴۴ ابن سعود-ابن عبدالوهاب را جشن می‌گرفت گرفته شد.[۴۹][۵۰][۵۱][۵۲] این امر منجر به «انفصال» رسمی حکومت عربستان سعودی از روحانیون مذهبی شد.

محمد بن سلمان در آوریل ۲۰۲۱ در پاسخ به این سؤال که آیا تفاسیر قرآن و حدیث مورد استفاده برای حکومت سعودی لزوماً توسط مکتب محمد ابن عبدالوهاب صادر خواهد شد یا نه، گفت: لازم نیست حکومت فقط تفاسیر یک مکتب فقهی یا یکی از علما را برای اجرای احکام اسلام در نظر بگیرد، چون اینکار قداست بخشی به انسان و بستن باب اجتهاد است و «لم یضع الله حجابًا بینه و بین الناس» یعنی «خداوند بین خود و مردم فاصله قرار نمی‌دهد».[۵۳]

نسبت وهابیت و سلفیگری

سلفی گری بر چندین مکتب اسلامی در نقاط مختلف جهان اطلاق می شود، در حالی که وهابیت به طور خاص به مکتب سلفی سعودی اشاره دارد که نسبت به سایر مکاتب سلفی متعهدتر و سختگیرتر هم هست. بعنوان قاعده کلی همه وهابی ها سلفی هستند، اما همه سلفی ها وهابی نیستند. [۵۴]

تاریخچه

عبدالوهاب بعد از اینکه به دلیل مواضع خود از مدینه بیرون شد به شمال شرقی نجد رفته و خاندان سعودی را پیرو باورهای خود کرد و این باعث شد تا وهابیت از نظر سیاسی متحد دودمان سعودی شود. شیخ سعودی متقاعد شد که وظیفه مذهبی آن‌ها به راه انداختن جنگ مقدسی علیه تمام انواع دیگر اسلام است. بر همین اساس، در سال ۱۷۴۴ میلادی دولت وهابی ائتلافی بین حاکم نجد یعنی محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب به عنوان اصلاحگر مذهبی پیوند خورد و منجر به تشکیل ایدئولوژی حکومتی شد.[۵۵] سپس نیروهای نجد که تحت تأثیر آموزش‌های ایدئولوژی جدید قرار گرفتند، به‌طور مداوم و مستمر به سواحل شرقی شبه‌جزیره عربستان که محل تجمع شیعیان شبه‌جزیره بود حمله کردند. در سال ۱۷۹۱ میلادی به ادعای پاک کردن منطقه از اصنام و اوثان (بت‌های سنگی) به منطقه الاحساء یورش بردند. در جریان این حمله ائتلاف وهابی‌ها و سعودی‌ها، تمامی مساجد و حسینیه‌های شیعیان، همه مقبره‌های آنان و هرچه در محل عبادتشان بود را تخریب کردند.[۵۶]

حمله به کربلا

پس از آنکه سعودی‌ها بر تمامی نجد مسلط شده، مکه و مدینه را اشغال کرده و در سال‌های ۱۸۰۱ و ۱۸۰۲ میلادی به شهرهایی از عراق همچون کربلا حمله‌ور شدند. در حمله به کربلا محمد بن سعود فرماندهی نیروها را بر عهده داشت. لشکریان وهابی-سعودی پس از یورش به کربلا، به قولی ۲۰۰۰ تن[۵۷]و به قولی ۵۰۰۰ تن[۵۸] از ساکنان را به قتل رساندند و گنبد مقبره حسین بن علی را تخریب نموده و پول و طلا، فرش‌های ایرانی، پول، مروارید، و اسلحه که در حرم جمع شده بود و بیشترشان اهدایی بود را به یغما بردند. حمله هشت ساعت به طول انجامید و در پی آن وهابی‌ها شهر را با بیش از ۴۰۰۰ شتر حامل تاراجشان ترک کردند.[۵۹] با فتح بخشی از عراق، تقریباً تمام شبه‌جزیره عربستان به جز یمن به تسلط ائتلاف سعودی-وهابی درآمد.

دوره دوم حکومت

سلطان عثمانی که عربستان را تابع خود می‌دانست، با کمک گرفتن از حاکم وقت مصر نخستین حکومت وهابی را در سال ۱۸۱۸ میلادی ساقط کرد، اما آن‌ها تحت رهبری فیصل بن ترکی دوباره احیا شده و حکومت خود را بین سال‌های ۱۸۲۴ تا ۱۸۳۴ میلادی تا حدودی بازیابی کردند. وی به منظور کسب وفاداری مردم در منطقه احساء با شیعیان صلح برقرار کرد و در عوض مالیات‌های سنگینی برای آنان وضع کرد. از سوی دیگر شیخ عبدالرحمن بن حسن عالم وهابی آن‌زمان به تفتیش عقاید شیعیان مشغول شد و مردم را وادار می‌کرد که به قرائت وهابیت از اسلام بپیوندند.[۶۰] با این‌حال، بار دیگر و این بار به دست خاندان رشیدیه از شمال عربستان از قدرت کنار رفتند. در ۱۸۸۴ ریاض از کنترل آن‌ها خارج شد و در ۱۸۸۹ به کویت پناهنده شدند.

دوره سوم حکومت

در قرن بیستم سومین مرحله احیای وهابیت با موفقیت‌های ملک عبدالعزیز فرا رسید که در سال ۱۹۰۲ میلادی ریاض را تصرف کرده و شروع به بازپس‌گیری تقریباً تمام مناطق از دست رفته کرد که تا سال ۱۹۳۲ این بازپس‌گیری ادامه داشت. او در اولین اقدام به سوی احساء و قطیف حرکت کرد و در نامه‌ای به بزرگان شیعه در آن منطقه، آن‌ها را به کشتار افراد، نابودی اموال و از بین بردن کرامت آنان تهدید کرد. شیعیان قطیف نیز اعلام کردند که آماده‌اند به صورت صلح‌آمیز از شاه‌سعودی اطاعت کنند.[۶۱] از سوی دیگر امیر دولت عثمانی در منطقه احساء نیز تسلیم شد و مردم منطقه قطیف از لشکر سعودی‌ها که به سرکردگی عبدالرحمن بن سوایلیم وارد شهر شده بود استقبال کردند تا مورد خشم او قرار نگیرند؛ با این حال باز هم مورد سرکوب قرار گرفتند.[۶۲] امیر وهابی در قطیف بلافاصله ۴ شرط برای ساکنان آن منطقه مقرر کرد. اذعان به تعلق داشتن منطقه قطیف به اجداد ابن‌سعود، فرستادن ۱۰ مرد از هر روستای منطقه قطیف برای کمک به نیروهای سعودی، دیدار چهار نفر از بزرگان قطیف با پادشاه سعودی و اهدای پول به او و همچنین تحریم صادرات سبزی‌جات به منطقه بحرین (که آن زمان تحت‌الحمایه بریتانیا بود) خواسته‌های امیر وهابی قطیف بود.[۶۳]

بر این اساس، ملک عبدالعزیز سومین حکومت وهابی-سعودی را پایه‌گذاری کرد که به اسم پادشاهی عربستان سعودی بنیان‌گذاری شد و از آن زمان تسلط سیاسی و مذهبی وهابیت بر شبه‌جزیره عربستان تضمین شده است.[۶۴]

اعتقادات

محمد بن عبدالوهاب معتقد بود تمام مطالبی که پس از قرن سوم هجری به اسلام افزوده شده جعلی است و بایستی از دین اسلام حذف شود. این دیدگاه به یک پالایش اساسی در مذهب سنی اعتقاد داشت و زیارت قبور، تقدیس اولیاء و زندگی مجلل را از بزرگ‌ترین گناهان می‌دانست. مساجد وهابی پیرو همین اعتقادات ساده و بدون مناره هستند. پیروان آن لباس‌های ساده‌ای می‌پوشند و از استعمال تنباکو و حشیش می‌پرهیزند.[۶۵]

پیروان وهابیت معمولاً خود را سلفی یا «موحدون» می‌خوانند، نامی که از تأکید آن‌ها بر وحدت مطلق خداوند (اصل توحید) برگرفته شده است.[۶۶] آن‌ها هر عملی را که دلالت‌کننده به شرک (چندخدایی) بدانند مانند زیارت قبور و تقدیس برخی افراد ممنوع می‌شمارند. آن‌ها بازگشت به آموزه‌های اصیل در قرآن و حدیث (سنت پیامبر) را هدف می‌دانند و با هر نوع بدعتی مخالفت می‌کنند. وهابیت از نظر ایدئولوژیکی پیرو اعتقادات ابن تیمیه و از نظر فقهی پیرو مذهب حنبلی است. آن‌ها تأکید زیادی بر معانی ظاهری قرآن و حدیث و پایه‌گذاری دولتی اسلامی بر اساس فقه اسلامی دارند.[۶۷]

در کاربرد معاصر، وهابیت به امور متعددی اطلاق می‌شود، از جمله:

  1. سلفی‌گری
  2. جهادگری
  3. اعتقادات و اعمال دینی رایج در عربستان سعودی
  4. تفسیر تحت‌اللفظی قرآن و سنت
  5. تعابیری از اسلام که به جای توجه به معنا به صحت آداب و رسوم تأکید دارند و به‌طور کلی هرنوع جنبش مقاومتی که اسلام یا اصطلاحات اسلامی را به عنوان مرجع خود معرفی می‌کند.

چنین نگرشی به عمل تکفیر منجر می‌شود که بنابر آن هرکسی که با تفسیر آن‌ها از اسلام موافق نباشد کافری دانسته می‌شود که باید با او جهاد کرد. به این ترتیب این دیدگاه معرف تفسیری از اسلام شمرده می‌شود که به‌طور ویژه فاقد تحمل و مداراست.[۶۸] این در حالی است که دین اسلام در رفتارهای فردی واجتماعی و مراودات معمولی خشونت را جایز ندانسته و آن را نهی کرده است.[۶۹] همچنین با توجه به متن صحیح قرآن، جهادهای اسلامی همگی به جهاد دفاعی برمی‌گردند و هیچ جهادی برای کشورگشایی، تحمیل عقیده و چپاول و غارت نیست.[۷۰]

تخریب مقبره‌ها و مجسمه‌ها

مرجان سالم الجوهری یکی از چهره‌های شناخته شده سلفی‌های مصر در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که اهرام ثلاثه و مجسمه ابوالهول مصر از نظر اسلام «بت» هستند و چون اسلام مسلمانان را به بت‌شکنی دعوت کرده است، آن‌ها باید این بت‌ها را تخریب کنند. الجوهری اعتراف کرد که خود وی در جریان تخریب مجسمه‌های عظیم بودا در بامیان افغانستان در میان طالبان بوده است. او گفت: «هنگامی که همراه گروه طالبان بودم به‌رغم مخالفت دولت افغانستان با تخریب مجسمه‌های بودا ما توانستیم آن‌ها را تخریب کنیم». او دربارهٔ ضرورت تخریب اهرام ثلاثه و مجسمه ابوالهول توضیح داد: «آن‌ها از نظر اسلام بت به‌حساب می‌آیند؛ بنابراین بر مسلمانان واجب است که دستور شرع در این زمینه را، که همانا نابودی بت‌ها است، اجرا کنند». اظهارات الجوهری در مصر واکنش شدید روشنفکران و روزنامه‌نگاران مصری را برانگیخت. آن‌ها این موضع‌گیری‌ها را برای مصر بسیار خطرناک توصیف کردند. پیش از الجوهری محمد حسان یکی دیگر از بنیادگرایان مصر خواستار پوشاندن چهره کلیه مجسمه‌ها در مصر شده بود.[۷۱] در بحرین هم، افراد ناشناس به مقبره محمد بن علی بن یعقوب الحجازی، بنیان‌گذار صوفیگری اهانت کرده و سنگ قبر وی در جزیره المبارک واقع در شرق منامه را شکستند. این مطلب را روزنامه بحرینی «الوسط» گزارش داده است.[۷۲]هم چنین بارگاهی بزرگ بر محل دفن حسن بن علی بی آبی طالب ساخته شد. اما این گنبد دو بار توسط وهابیان در سال‌های ۱۸۰۶ و ۱۹۲۷ م تخریب شد.[۷۳]

رابطه با سلفی‌گری

حامد الگار سه عنصر را بین وهابیت و سلفی‌گری مشترک می‌داند:

  1. همه بالندگی‌های پس از دو یا سه نسل اول اسلام (که به آن سلف صالح اطلاق می‌شود) را بی‌ارزش می‌دانند.
  2. تصوف را مردود می‌دانند.
  3. پایبندی به یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنّت را ضروری نمی‌دانند.

به علاوه وی به دو ویژگی اشاره می‌کند که سلفی‌ها را از وهابی‌ها متفاوت کرده است:

  1. سلفی‌ها به جای توسل به زور به متقاعد کردن دیگر مسلمانان به پیوستن به گروهشان روی می‌آورند.
  2. سلفی‌ها نسبت به بحران‌های سیاسی و اجتماعی-اقتصادی پیش روی جهان اسلام آگاهی دارند.[۷۴]

نقش وهابیت در عربستان معاصر

محمد بن سلمان در ۳۰ آوریل ۲۰۲۱ در پاسخ به این سؤال که آیا تفاسیر قرآن و حدیث مورد استفاده برای حکومت سعودی لزوماً توسط مکتب محمد ابن عبدالوهاب صادر خواهد شد یا نه، گفت: لازم نیست حکومت فقط تفاسیر یک مکتب فقهی یا یکی از علما را برای اجرای احکام اسلام در نظر بگیرد، چون اینکار قداست بخشی به انسان و بستن باب اجتهاد است، در حالی که «لم یضع الله حجابًا بینه و بین الناس» یا «خداوند بین او و مردم حجابی قرار نداده است».[۷۵]

رهبران وهابیت

از چهره‌های مطرح وهابیت می‌توان به عبدالعزیز بن باز (مفتی پیشین عربستان) و شیخ عبدالعزیز آل الشیخ (مفتی کنونی عربستان) اشاره کرد.

جمعیت وهابیت

جمعیت وهابی‌های جهان ساکن در ناحیه خلیج فارس معادل ۴/۵۶ میلیون نفر تخمین زده شده است.[۷۶]

  • عربستان سعودی: ۲۲/۹ درصد (۳/۹۷ میلیون نفر)
  • امارات: ۴۴/۸ درصد (۳۹۰ هزار نفر)
  • قطر: ۴۶/۷۸ درصد (۱۵۰ هزار نفر)
  • کویت: ۲/۱۷ درصد (۲۰ هزار نفر)
  • بحرین: ۵/۷ درصد (۳۰ هزار نفر)

انتقادات به وهابیت

دعوت وهابی از بدو پیدایش مورد انتقاد بسیاری از مخالفان قرار گرفته است. اولین آنها سلیمان بن عبدالوهاب برادر محمد بن عبدالوهاب است.

حسن بن عیدان کتابی بدون عنوان نوشت که بعداً با نامهای متعددی چاپ شد:

«الصواعق الإلهیة فی الرد علی الوهابیة»

«فصل الخطاب فی الردّ علی محمد بن عبد الوهاب»،

«السّحب الوابلة علی ضرائح الحنابلة»

«الردّ علی منْ کفّر المسلمین بسبب النذر لغیر الله والاستغاثة بغیره ونحو ذلک»

احمد زینی دحلان، مفتی شافعی مکه، در کتاب‌هایش «فتنة الوهابیة» و «الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة»

محقق هندی محمد بشیر آل سهسوانی در کتاب «حفظ انسان از القائات شیخ دحلان» «صیانة الإنسان عن وسوسة الشیخ دحلان»

ابن عابدین الحنفی، و الصاوی المالکی صاحب الحاشیة علی تفسیر الجلالین

یوسف الرفاعی در «نصیحة لإخواننا علماء نجد» والبوطی در «السلفیة مرحلة زمنیة مبارکة لامذهب إسلامی»

محمود سعید ممدوح در مقدمة کتاب «کشف الستور عما أشکل من أحکام القبور»[۷۷][۷۸]

یادداشت‌ها

  1. اصطلاح «وهابیت» در درجه اول یک مصادره است؛ خود ابن عبدالوهاب یا پیروانش که معمولاً خود را «سلفی»، «سنی» یا «موحدون» می‌نامند، از آن استفاده نکرده است. [۱][۲][۳]

منابع

  1. Bonacina 2015, pp. 12-40.
  2. Coller 2022, pp. 151, 235.
  3. Bayley 2010, pp. 21-41.
  4. Ahsan, Sayyid (1987). "Chapter – IV Foundations of the Saudi State – ll: Reforms of Muhammad Ibn 'Abd al-Wahhab". Trends in Islam in Saudi Arabia. Department of Islamic Studies, Aligarh Muslim University, Aligarh: Aligarh Muslim University. pp. 141–142.
  5. Wagemakers, Joas (2021). "Part 3: Fundamentalisms and Extremists – The Citadel of Salafism". In Cusack, Carole M.; Upal, M. Afzal (eds.). Handbook of Islamic Sects and Movements. Brill Handbooks on Contemporary Religion. Vol. 21. Leiden and Boston: Brill Publishers. p. 341. doi:10.1163/9789004435544_019. ISBN 978-90-04435544. ISSN 1874-6691.
  6. Bokhari, Kamran; Senzai, Farid, eds. (2013). "Conditionalist Islamists: The Case of the Salafis". Political Islam in the Age of Democratization. New York: Palgrave Macmillan. pp. 81–100. doi:10.1057/9781137313492_5. ISBN 978-1-137-31349-2.
  7. (Commins 2006، ص. vi). "What is the Wahhabi Mission? ... A neutral observer could define the Wahhabi mission as the religious reform movement associated with the teachings of Muhammad ibn Abd al-Wahhab (1703–1792)"
  8. W. Brown, Daniel (2009). A New Introduction to Islam: Second Edition. Malden, MA: Wiley-Blackwell. pp. 245. ISBN 978-1-4051-5807-7.
  9. Ahmad Khan, Jones, MU'ĪNUDDĪN, Harford (March 1968). "A Diplomat's Report on Wahhabism of Arabia". Islamic Studies. 7 (1): 33–46. JSTOR 20832903.
  10. Mattar, Philip (2004). ENCYCLOPEDIA OF THE Modern Middle East & North Africa: Second Edition. Farmington Hills, MI: Thomson Gale. p. 1625. ISBN 0-02-865987-2.
  11. Agoston, Masters, Gabor, Bruce (2009). Encyclopedia of the Ottoman Empire. New York: Facts on File. pp. 587–588. ISBN 978-0-8160-6259-1.
  12. (Esposito 2003، ص. 333)
  13. "Wahhabi". GlobalSecurity.org. 27 April 2005. Archived from the original on 7 May 2005. Retrieved 10 May 2008.
  14. DE BELLAIGUE, CHRISTOPHER (2017). "Chapter 1: Cairo". The Islamic Enlightenment: The Struggle Between Faith and Reason- 1798 to Modern Times. New York: LIVERIGHT PUBLISHING CORPORATION. pp. 15–16. ISBN 978-0-87140-373-5.
  15. W. Hughes, Aaron (2013). "Chapter 10: Encounters with Modernity". Muslim Identities: An Introduction to Islam. New York: Columbia University Press. p. 235. ISBN 978-0-231-16147-3.
  16. Hoover, Jon (2019). Makers of the Muslim World: Ibn Taymiyya. London: One World Publications. pp. 3, 11, 43, 68–69, 144. ISBN 978-1-78607-689-2.
  17. Peri Bearman; Thierry Bianquis; C Edmund Bosworth; E J Van Donzel; Wolfhart Heinrichs, eds. (2002). The Encyclopedia of Islam: New Edition Vol. XI. Leiden: Brill. p. 39. ISBN 90-04127569.
  18. Mark Juergensmeyer; Wade Clark Roof, eds. (2011). "Wahhabis". Encyclopedia of Global Religion. Sage Publications. p. 1369. ISBN 978-1-4522-6656-5.
  19. Kampeas, Ron. "Fundamentalist Wahhabism Comes to U.S." Belief.net, Associate Press. Retrieved 27 February 2014.
  20. "Wahhabi". Encyclopedia Britannica Online. Retrieved 12 December 2010.
  21. Bonacina, Giovanni (2015). "1:A Deistic Revolution in Arabia". The Wahhabis Seen through European Eyes (1772–1830): Deists and Puritans of Islam. Koninklijke Brill nv, Leiden, The Netherlands: Brill. pp. 12–40. ISBN 978-90-04-29301-4.
  22. Coller, Ian (2022). Muslims and Citizens: Islam, Politics, and the French Revolution. New Haven, USA: Yale University Press. pp. 151, 235. ISBN 978-0-300-24336-9.
  23. Bessel, Guyatt, Rendall, Richard, Nicholas, Jane; Bayley, C. A. (2010). "1: The 'Revolutionary Age' in the Wider World, c. 1790–1830". War, Empire and Slavery, 1770–1830. 175 Fifth Avenue, New York, NY 10010: Palgrave Macmillan. pp. 21–41. ISBN 978-0-230-54532-8.{{cite book}}: نگهداری CS1: موقعیت (link) نگهداری یادکرد:نام‌های متعدد:فهرست نویسندگان (link)
  24. (Commins 2006، ص. vi). "wahhabism"
  25. "Wahhabi". Encyclopedia Britannica Online. Retrieved 12 December 2010.
  26. E. Safra, Aguilar-Cauz, Jacob, Jorge (2006). Britannica Encyclopedia of World Religions. Encyclopedia Britannica. p. 761. ISBN 978-1-59339-491-2.
  27. Hay, Jeff (2007). The Greenhaven Encyclopedia of World Religions. Farmington Hills, MI: Greenhaven Press. p. 331. ISBN 978-0-7377-3217-7.
  28. Rentz, George (2004). The Birth of the Islamic Reform Movement in Saudi Arabia: Muhammad Ibn 'Abd Al-Wahhāb (1703/4–1792) and the Beginnings of Unitarian Empire in Arabia. King Abdulaziz Public Library. ISBN 9789960944364.
  29. Kjeilen, Tore (2001). Encyclopaedia of the Orient: Wahhabism/Muwahhidun.
  30. see also: Glasse, Cyril, The New Encyclopedia of Islam, Rowman & Littlefield, (2001), pp. 469–72
  31. (Commins 2006، صص. vi, 137, 192)
  32. Daly Metcalf, Barbara (1982). Islamic Revival in British India: Deoband, 1860–1900. Princeton University Press. pp. 271–72, 279. JSTOR j.ctt7zvmm2.
  33. H. Cordesman, Anthony (31 December 2002). "Saudi Arabia Enters The 21st Century: IV. Opposition and Islamic Extremism Final Review". Center for Strategic and International Studies. pp. 8–9. Archived (PDF) from the original on 23 December 2020.
  34. Reem, Abu (1 April 2007). "The Wahhabi Myth: Debunking the Bogeyman". Muslim Matters. Archived from the original on 29 November 2020.
  35. Lewis, Bernard (1994). "5: The Revolt of Islam". The Shaping of the Modern Middle East. 198 Madison Avenue, New York: Oxford University Press. p. 103. ISBN 0-19-507281-2.{{cite book}}: نگهداری CS1: موقعیت (link)
  36. Tibi, Bassam (1990). Arab nationalism: A Critical Enquiry. Translated by Farouk Sluglett, Peter Sluglett, Marion, Peter (Second ed.). London, UK: The Macmillan Press Ltd. p. 162. ISBN 978-1-349-20804-3.
  37. (Lacey 2009، صص. 10–11). "the two … concluded a pact. Ibn Saud would protect and propagate the stern doctrines of the Wahhabi mission, which made the Koran the basis of government. In return, Abdul Wahhab would support the ruler, supplying him with 'glory and power'. Whoever championed his message, he promised, 'will, by means of it, rule and lands and men'."
  38. Motadel, David (2014). "Introduction". Islam and the European Empires. Great Clarendon Street, Oxford, OX2 6DP, United Kingdom: Oxford University Press. pp. 19–20. ISBN 978-0-19-966831-1.{{cite book}}: نگهداری CS1: موقعیت (link)
  39. Murzik Kobo, Ousman (2012). Unveiling Modernity in Twentieth-Century West African Islamic Reforms. Koninklijke Brill NV, Leiden, The Netherlands: Brill. pp. 221, 277, 283–285. ISBN 978-90-04-21525-2.
  40. "Analysis Wahhabism". PBS Frontline. Retrieved 13 May 2014.
  41. Glasse, Cyril (2001). The New Encyclopedia of Islam. AltaMira Press. p. 469.
  42. Izady, Mehrdad (2014) [1999]. "Demography of Religion in the Gulf". Mehrdad Izady.
  43. Daoud, Kamel (16 November 2017). "If Saudi Arabia Reforms, What Happens to Islamists Elsewhere?". The New York Times. Retrieved 16 November 2017.
  44. Goldberg, Jeffrey (2 April 2018). "Saudi Crown Prince: Iran's Supreme Leader 'Makes Hitler Look Good'". The Atlantic. Archived from the original on 18 January 2019. Retrieved 26 January 2021.
  45. "Saudi Arabia seeks religious reset as clerical power wanes". Dawn. 20 June 2021. Archived from the original on 20 June 2021.
  46. Alhussein, Eman (19 June 2019). "Saudi First: How hyper-nationalism is transforming Saudi Arabia". ECFR. Archived from the original on 6 September 2021.
  47. Farouk, J. Brown, Yasmine, Nathan (7 June 2021). "Saudi Arabia's Religious Reforms Are Touching Nothing but Changing Everything". Carnegie Endowment for International Peace. Archived from the original on 19 June 2021.
  48. Al-Rasheed, Madawi (28 April 2021). "Mohammed bin Salman's Saudi TV interview exposes empty promises". Middle East Eye. Archived from the original on 29 May 2021.
  49. Hassan, Hassan (22 February 2022). "The 'Conscious Uncoupling' of Wahhabism and Saudi Arabia". Newlines Magazine. Archived from the original on 22 February 2022.
  50. "Saudi Arabia for first time marks its founding, downplaying conservative roots". The Economic Times. 22 February 2022. Archived from the original on 22 February 2022 – via Rueters.
  51. "Riyadh celebrates the state's founding, downplays the role of Wahhabi Islam". Asia News. 23 February 2022. Archived from the original on 3 March 2022.
  52. Alamer, Sultan (23 February 2022). "The Saudi 'Founding Day' and the Death of Wahhabism". AGSIW. Archived from the original on 4 March 2022.
  53. مصطفی الأنصاری (۳۰ آوریل ۲۰۲۱). «السعودیة تعید صیاغة علاقة الدین بالدولة». ایندیپندنت (به عربی). بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۲۹ نوامبر ۲۰۲۲.
  54. «Wahhabism, Salafism And Islamism, Who Is The Enemy, Ahmad Moussalli».
  55. فؤاد ابراهیم، شیعیان در جهان مدرن عرب، ترجمه: رضا سیمبر، تهران: نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، ۳۵.
  56. فؤاد ابراهیم، شیعیان در جهان مدرن عرب، ترجمه: رضا سیمبر، تهران: نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، ۳۶.
  57. Khatab, Sayed. Understanding Islamic Fundamentalism: The Theological and Ideological Basis of Al-Qa'ida's Political Tactics. Oxford University Press. ISBN 9789774164996. Retrieved 11 August 2016.
  58. Litvak, Meir (2010). "KARBALA". Iranica Online.
  59. Vassiliev, Alexei. The History of Saudi Arabia. Saqi. ISBN 978-0-86356-779-7. Retrieved 9 August 2016.
  60. فؤاد ابراهیم، شیعیان در جهان مدرن عرب، ترجمه: رضا سیمبر، تهران: نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، ۳۷.
  61. مدیحه احمد درویش، تاریخ الدوله السعودی حتی الربع الاول من القرن العشرین (ویرایش دوم)، جده ۱۹۸۳، ۸۴.
  62. ابراهیم الراوی، من الصوره العربیه الکبری الی العراق الحدیث، بیروت ۱۹۶۹، نشر:ذکریات، ۱۹–۲۲.
  63. A. J. Barker, The Neglected War: Mesopotamia, 1914-1918, London,1967,67-77
  64. Encyclopædia Britannica Online, s. v. "Wahhabi", accessed June 29, 2014
  65. Wahhabi. The Columbia Electronic Encyclopedia, Sixth Edition Columbia University Press. , 2012. accessed November 13, 2012
  66. "Wahhabism - Wikipedia". en.m.wikipedia.org (به انگلیسی). Retrieved 2021-03-22.
  67. Encyclopædia Britannica Online, s. v. "Wahhabi", accessed September 28, 2012, http://www.britannica.com/EBchecked/topic/634039/Wahhabi.
  68. Oxford Bibliographies, Wahhabism, accessed June 29, 2014
  69. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۷ آوریل ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۳ مارس ۲۰۱۹.
  70. محمد نوید داراب زاده (۲۷ اسفند ۱۳۹۱). «خشونت گرایی قرآن کریم». راسخون. دریافت‌شده در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۹.
  71. رهبر سلفی‌های مصر خواستار تخریب اهرام ثلاثه شد[پیوند مرده]، دویچه وله فارسی، لینک بایگانی
  72. تخریب سنگ قبر بنیان‌گذار صوفیگری در بحرین، اسپوتنیک فارسی
  73. Madelung, Wilfred (2003). "Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 7 November 2018.
  74. Algar, Hamid (2002). Wahhabism: A Critical Essay. Oneonta, NY: Islamic Publications International.
  75. مصطفی الأنصاری (۳۰ آوریل ۲۰۲۱). «السعودیة تعید صیاغة علاقة الدین بالدولة». ایندیپندنت (به عربی). بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۶ دسامبر ۲۰۲۲.
  76. Mehrdad Izady. «"Demography of Religion in the Gulf».
  77. قال ابن عابدین الحنفی فی ردّ المحتار رد المحتار علی الدر المختار (4/262) کتاب البغاة ما نصّه: "مطلب فی أتباع ابن عبد الوهاب الخوارج فی زماننا: قوله: "ویکفرون أصحاب نبینا (صلّی الله علیه وسلّم)" علمت أن هذا غیر شرط فی مسمی الخوارج، بل هو بیان لمن خرجوا علی علی، والا فیکفی فیهم اعتقادهم کفر من خرجوا علیه، کما وقع فی زماننا فی أتباع محمد بن عبد الوهاب الذین خرجوا من نجد وتغلّبوا علی الحرمین، وکانوا ینتحلون مذهب الحنابلة، لکنهم اعتقدوا أنهم هم المسلمون وأن من خالف اعتقادهم مشرکون، واستباحوا بذلک قتل أهل السنّة قتل علمائهم حتی کسر الله شوکتهم وخرب بلادهم وظفر بهم عساکر المسلمین عام ثلاث وثلاثین ومائتین وألف"
  78. قال الإمام الصاوی فی حاشیته علی تفسیر الجلالین ص 78: وقیل هذه الآیة نزلت فی الخوارج الذین یحرفون تأویل الکتاب والسنة ویستحلون بذلک دماء المسلمین وأموالهم کما هو مشاهد الآن فی نظائرهم وهم فرقة بأرض الحجاز یقال لهم الوهابیة یحسبون أنهم علی شیء ألا إنهم هم الکاذبون، استحوذ علیهم الشیطان فأنساهم ذکرالله أولئک حزب الشیطان ألا إن حزب الشیطان هم الخاسرون، نسأل الله أن یقطع دابرهم.