زبان عربی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

عربی
اَلْعَرَبِیَّه
«العربیة» در عربی نوشتاری (خط نسخ)
بیان/ˈʕarabi:/, /alʕaraˈbij:a/
زبان بومی دراتحادیه کشورهای عرب
شمار گویشوران
۳۱۰ میلیون به‌عنوان زبان اول  (۲۰۱۱–۲۰۱۶)[۱]
۲۷۰ میلیون به‌عنوان زبان دوم[۱]
گونه‌های نخستین
گونه‌های معیار
گویش‌ها
الفبای عربی
زبان یهودی-عربی
لاتین‌نویسی عربی
عربی اشاره
وضعیت رسمی
زبان رسمی در
عربی نوین معیار در ۲۷ کشور[۲]
زبان اقلیت
شناخته‌شده در
تنظیم‌شده توسط
کدهای زبان
ایزو ۱–۶۳۹ar
ایزو ۲–۶۳۹ara
ایزو ۳–۶۳۹ara
{{{mapalt}}}
پراکندگی جمعیت عرب‌زبانان، سبز تیره به معنی زبان بیشینه و سبز روشن به معنی زبان کمینه
{{{mapalt2}}}
استفاده از زبان عربی به عنوان زبان ملی (سبز)، زبان رسمی (آبی تیره) و زبان محلی/اقلیت (آبی روشن)
این نوشتار شامل نمادهای آوایی آی‌پی‌ای است. بدون پشتیبانی مناسب تفسیر، ممکن است علامت‌های سوال، جعبه یا دیگر نمادها را جای نویسه‌های یونی‌کد ببینید.

زبان عَرَبی (به عربی: اللُّغَة العَرَبِيّة) (گوش دادن) یکی از زبان‌های سامی و یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد، زبان مقدس در اسلام، زبان رسمی در جهان عرب، و زبان اقلیت در بقیه کشورهای شمال آفریقا است.[۳][۴][۵][۶] عربی زبان رسمی ۲۵ کشور و با ۴۷۰ میلیون نفر گویشور جزء پرگویش‌ترین زبان‌های جهان است.[۷] امروزه این زبان دارای۱۳ گویش و گویش‌های گوناگون است ولی عربی نوین معیار به‌عنوان زبان رسمی نوشتار در همهٔ کشورهای عربی پذیرفته شده است.[۸][۹][۱۰] تأثیر عربی بر دیگر زبان‌های جهان مانند فارسی، پَشتو، اُردو، هندی، و زبان‌های گوناگون خانوادهٔ زبان‌های ترکی چشمگیر است.[۱۱][۱۲][۱۳][۱۴]

زبان عربی، زبان قرآن و بسیاری از نخستین نوشتارهای مسلمانان است و نزد همهٔ مسلمانان یک زبان مقدس محسوب می‌شود.[۱۵] در دوران طلایی اسلام، عربی به‌عنوان نخستین زبان جهان اسلام از اهمیت بالایی برخوردار بود و آثار علمی، ادبی و دینی فراوانی به این زبان نوشته می‌شد.

تاریخ

[ویرایش]

تاریخ زبان عربی را در یک روش می‌توان به پیش و پس از اسلام تقسیم کرد. در زمان‌های پیش از اسلام زبان عربی به دو شاخهٔ عربی جنوبی و عربی شمالی بخش‌بندی می‌گردید. عربی جنوبی در سرزمین یمن کنونی به کار می‌رفت و تحت تأثیر ارتباط با مصریان باستان و تمدن فنیقی قرار گرفته بود. این زبان با ظهور اسلام کم‌کم به دست فراموشی سپرده‌شد و به جای آن زبان عربی شمالی که مبنای عربی امروزی است در سراسر عربستان غلبه پیدا کرد. این زبان را اکنون عربی کلاسیک نیز می‌نامند. این زبان با فتوحات مسلمانان و زبان عربی قرآنی که نزدیکی بسیاری به زبان شکل‌یافتهٔ عربی داشت با گذشت زمان فراگیر شد و امروزه به‌عنوان زبان عربی کلاسیک در همه‌جای جهان عرب‌زبان پراکنده شده است.[۱۶][۱۷][۱۸]

زبان‌های سامی

[ویرایش]

یکی از زیرشاخه‌های خانوادهٔ زبان‌های آفریقایی-آسیایی است که ریشهٔ آن به خاورمیانه بازمی‌گردد. این زبان‌ها در غرب آسیا، شمال آفریقا و شاخ آفریقا، و همچنین در گروه‌های بزرگ مهاجری در آمریکای شمالی، اروپا و استرالزی بیش از سیصد و سی میلیون گویشور دارند. هر چند برخی سامیان هنوز هم در مناطق دورافتاده عربستان زندگی می‌کنند، در گذشت روزهای بسیاری از آن‌ها به تدریج از شبه‌جزیره خارج شدند و به مناطق اطراف کوچ کردند و در زبان و فرهنگ با مردم آن مناطق آمیخته شدند. در طی این مهاجرت‌ها تمدن‌های بزرگی در مناطق اطراف به‌وجود آمد که از آن‌جمله می‌توان به تمدن‌های بابلی، آرامی، سومری، کنعانی و عبری اشاره کرد. زبان‌های باستانی ایجاد شده در هر منطقه با هم تفاوت‌های آشکاری دارند ولی همگی جزء زبان‌های سامی به‌شمار می‌آیند.

پرگویشورترین زبان‌های سامی در جهان امروز از این قرارند: عربی (۴۷۰ میلیون)، امهری (۲۲ میلیون)، تیگرینیا (۷ میلیون)، عبری (۹ میلیون)، تیگره (~۱٫۰۵ میلیون)، آرامی (۵۷۵٬۰۰۰ تا ۱ میلیون) و مالتی (۴۸۳٬۰۰۰).

دستور زبان

[ویرایش]

کاربری (صرف) فعل در این زبان به دو زمان گذشته (ماضی) و اکنون (مضارع) است که با کمک صیغهٔ مضارع صیغه‌های آینده (مستقبل) هم ساخته می‌شود؛ و هر کدام از این دسته‌ها چهارده صیغه است.

زبان عربی قالبی و اشتقاقی است، بدین معنا که عرب‌زبانان از الگوهای افعال، تفعیل، مفاعله، استفعال و… بهره می‌برند و با ریختن ریشهٔ واژه در این قالب‌ها که «باب» نامیده می‌شوند، واژه می‌سازند. برای نمونه از واژهٔ پارسی زمان، مشتق‌هائی مانند ازمنه، مزمن و زمن ساخته شده است که شناسائی ریشهٔ آن را دشوار می‌کند.[۱۹] نمونهٔ دیگر، واژهٔ پارسی «کادیک» به صورت قاضی و سایر مشتقات آن مانند قضاوت و مقتضی و … [۴] نمونه‌ای دیگر واژه «مورَخ» به معنی تعیین زمان رویدادهاست و در قرآن و عربی پیش از اسلام نبوده و ریشهٔ عربی ندارد. فیروزآبادی در القاموسُ المحیط آن را بر گرفته از «ماه رخ» دانسته است، اما برخی از زبان‌شناسان معاصر آن را اسم فاعل از «تاریخ» می‌دانند و خود تاریخ را عربی شده از «تاریک» می‌دانند؛ زیرا سخن از گذشته‌ها در تاریکی و ابهام قرار دارد. در گاه‌نامهٔ «اَلدِراساتُ الأَدَبیَّة» بهار و تابستان ۱۳۴۳. نویسنده دیدگاه‌های مختلف را در این خصوص آورده و نظر حمزه اصفهانی را در مورد عربی‌شده از «ماه رخ» یا «تاریک» را بررسی نموده است. و نتیجه‌گیری نموده که عربی‌شده از «تاریک» بیشتر محتمل است و به منطق نزدیکترست.[۲۰][۲۱] عرب‌ها شمار زیادی از واژه‌های فارسی را برابر گویش خود دگرگون کردند و شماری از همین واژه‌ها به‌وسیلهٔ ایشان و کارگزاران ایرانیِ آن‌ها به پارسی وارد شد. چند نمونه از این گروه واژه‌های «فیل»، «فردوس»، «ابریق»، «قهستان» و «کنز» هستند که به ترتیب از واژه‌های پارسی «پیل»، «پردیس»، «آبریز»، «کوهستان» و «گنج» ساخته شده‌اند. عربی‌سازی شمار دیگری از واژه‌های پارسی و راه یافتن آن‌ها به پارسی از الگوی پیچیده‌تری پیروی می‌کند.[۲۲] یک نمونه واژهٔ «جنحه» است که در پارسی کنونی کاربرد حقوقی دارد. این واژه از مفرد کردن واژهٔ «جُناح» ساخته شده است، اما «جناح» خود عربی‌شدهٔ واژهٔ پارسی «گناه» است.[۲۳] واژگانی مانند «پهلوان» (پهلوان) و «مهرجان» (بر گرفته از مهرگان که برای هرگونه جشن به‌کار می‌رود) در عربی نیز برگرفته از واژگان فارسی هستند[۲۰] واژه‌هائی مانند برنامه (برنامج)، فیروز، تنور، خندق، قناة، قلعة (کلات)، منجنیق، اسفناج، دیوان، برزخ، بلبل، حنا، یاسمین، سرو، عدس، شهی، آجر، گچ (به عربی جص)، خنجر (برگرفته از واژهٔ خونگر)، طربوش (بر گرفته از سرپوش) از پارسی گرفته شده‌اند. در قرآن نیز واژگان پارسی فراوانی راه یافته است.[۲۴] که از این دید پرنفوذترین زبان بر ادبیات قرآنی انگاشته می‌شود: دین، سراج (برگرفته از چراغ)، جند، سجیل (بر گرفته از سنگ گل)، نمارق (جمع واژهٔ نرمک ایرانی به معنی بالش)، وزیر (از وَچیر پهلوی)، مسک (از مشک پهلوی)، عفریت (از آفرید).[۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹] از دیگر واژه‌هائی که از پارسی به عربی رفته‌اند می‌توان به: هندسه (برگرفته از اندازه / هَنداچک)، محراب (برگرفته از مهراب) و مسجد (برگرفته از مَزگت) اشاره کرد.[۳۰]

تأثیر زبان‌های دیگر بر زبان عربی

[ویرایش]
درصد زبان‌های مورد استفاده بر روی اینترنت - عربی ۳٪

از این میان می‌توان به تأثیر زبان‌های فارسی، عبری، اکدی و لاتین بر آن اشاره کرد، حتی در نوشتار قرآن چنین واژه‌هائی یافت می‌شوند هر چند که زبان عربی بنا بر ویژگی نهادین خود که واژه‌ها در آن صرف می‌شوند چهرهٔ وام‌واژه‌ها را چنان دگرگون می‌نماید که شناسائی ریشهٔ آن بسیار دشوار می‌گردد. برای نمونه واژهٔ عربی «جلّاب» بر وزن «فعّال» برگرفته از واژهٔ فارسی «گلاب» است.[۳۱]

ابن خلدون بر این نظر است که زبان عربی در نتیجهٔ آمیزش با زبان‌های غیرعربی (عجمی) فاسد شده و برخی احکام آن دگرگونه شده و اعراب آن تغییر یافته است؛ و برای همین او زبان بادیه‌نشینان عرب را از لحاظ عربیّت ریشه‌دارتر و اصیل‌تر از زبان شهریان عرب می‌داند.[۳۲]

معرب‌سازی

[ویرایش]

در زبان عربی واژگان بسیار زیادی وجود دارد که به آن‌ها «معرّبات» یعنی «عربی‌شده» می‌گویند. ریشهٔ بسیاری از معرّبات هنوز ناشناخته است. سازمان استانداردسازی عربی کوشش فراوانی کرده تا ریشهٔ این‌گونه واژگان شناسائی شود، اما برای اینکه در عربی‌سازی معمولاً واژگان بیگانه به‌طور کامل برهم ریخته می‌شود، نمی‌توان به سادگی این‌گونه معرّبات را ریشه‌یابی نمود. گفته می‌شود حدود ۵ هزار واژه معرّب از واژگان رایج در زبان پارسی به زبان عربی راه یافته است. واژگانی مانند «جَص»، «مُجَصِص» و مشتقات آن از «گچ» و «اساطیر» و «اسطوره» از «Stori» لاتین و «خارطة» و «خوارط» از «Carta» و «منهی عنه» و «نهی» از «نه» و «No» فارسی و سانسکریت است.[۳۳] واژهٔ «کتاب» ریشهٔ اَکَّدی دارد و همراه با قرآن به عربی اندر آمده است[۳۴][۳۵] در دو سدهٔ گذشته نیز واژگان فراوانی از زبان‌های اروپایی به عربی راه یافته‌اند. برای نمونه «تکنولوژی» که گفته می‌شود «التکنولوجیه» یا در سیاست (مانند: الإمبریالیة، الإیدیولوجیا…)، یا هنر و ادبیات (مانند: رومانسیة، خارطة از کارتوگرافی Carta- باکلوریا(Bachelor)-ماجستر(Master)- فلسفه، فلم (فیلم)، سیناریو (سناریو)...) یا صنعت و تکنولوژی (مانند: باص، رادیو، اوراش/ ورشه(Workshop) - تلیفون، تلفزیون، Technic- تقنی -. کمبیوتر…). در کتاب «الکلمات الفارسیه فی المعاجم العربیه» حدود ۳ هزار کلمه عربی که از زبان پارسی به عربی راه یافته‌اند را به همراه توضیحات برای هر واژه آورده است. قبلاً نیز جوالیقی ۸۳۸ کلمه و در کتاب المنجد ۳۲۱ کلمه و ادی شیر، در کتاب واژه‌های پارسی عربی‌شده، ۱۰۷۴ واژه پارسی را توضیح داده است.[۳۶][۳۷]

مفرس سازی

[ویرایش]
بشار بن برد شاعر ایرانی‌تبار در دوران امویان و عباسیان به زبان عربی شعر می‌سرود.[۳۸]

در زبان عربی واژگانی از دوره شکل‌گیری عربی قرآن تا دوره معاصر وجود دارد که به آن «مفرّس» به معنای «فارسی شده» می‌گویند. واژگان راهیافته به زبان عربی از راه‌های تجارت، سیاحت، زیارت، به جزیرة العرب راهیافته است. این واژگان به علت دو ویژگی ساخت پذیری و محتواپذیری زبان عربی، در زبان مقصد هضم شده است. فعل‌ها، واژگان و حروف مفرّس از مسیر زبان‌شناسی قابلیت شناسایی دارند.[نیازمند منبع]

واژگان مفرّس شمار فراوانی از لهجه‌ها و گویش‌های فارسی قدیم و جدید را در بر می‌گیرند که با بررسی زبان شناختی زبان فارسی قابلیت شناسایی و دریافت دارند. مانند: صولجان، أرجُوان، تَسَربَلَ[نیازمند منبع]

دستور زبان

[ویرایش]

صفت (و موصوف) و مضاف (و مضافٌ‌الیه: تعلق یک چیز به چیز دیگر که هر دو اسم باشند) در زبان عربی همانند زبان انگلیسی و البته گاهی زبان فارسی تاجیکی است یعنی صفت پیش از موصوف (البته در زبان انگلیسی از یک حرف اس اضافه نیز استفاده می‌شود) بر عکس زبان فارسی.[کجا؟] صرف فعل در زبان عربی دو نوع ثلاثی و رباعی دارد برای افعالی مانند ذهب و زلزل که هر یک به دو دسته صرف ساده ماضی و مضارع و صرف مزید (موارد خاص مانند امر کردن مطاوعه) ماضی و مضارع تقسیم می‌شود. همچنین باب‌های (وزن‌های) خاصی مانند باب مکان سَجَدَ (مَفعِل:مسجد) و باب زمان نیز دارد. افعال برخی صحیح و برخی معتل (دارای حروف صدادار عله الف، ی یا و) هستند و بر اساس اینکه محل حرف عله در کجای واژه فعل باشد معتل العین یا معتل الام خوانده می‌شود مانند قول و صرف این‌گونه افعال زمانی که دو حرف صدادار کنار هم بیایند متفاوت است مثلاً قال به جای قَوَلَ و بسته به شرایط ممکن است کسره و حرف عله به حرف صدادار ی و فتحه و حرف عله به حرف صدادار آ و ضمه به او تبدیل شوند و گاهی حرف عله ساکن شود یا حذف شود مانند وجد و یجد یا تجعید.

اعداد در دستور زبان عربی

[ویرایش]

در دستور زبان عربی اعداد به دو گروه اعداد اصلی و اعداد ترتیبی تقسیم می‌شوند.

اعداد اصلی عددهایی هستند که نشان دهنده تعداد و کثرت معدود هستند. برخلاف اعداد ترتیبی که نشان دهنده ترتیب و جایگاه معدود هستند.

در زبان عربی، اعداد اصلی قبل از معدود می‌آیند اما در اعداد ترتیبی ابتدا معدود می‌آیند.

انواع اعداد اصلی عربی

[ویرایش]

۱. اعداد مفرد: شامل عدد ۳ تا ۱۰ می‌شود.

۲. اعداد مُرکَّب: شامل اعداد از ۱۱ تا ۱۹ می‌شود. (دلیل این نامگذاری به خاطر ترکیبی بودن اجزای این عددهاست که ساخته شده از ترکیب دو عدد هستند)

۳. اعداد معطوف: شامل اعداد ۲۱ تا ۹۹ می‌شود. که البته اعداد عقود در بین آنها نیست.

۴. اعداد عقود: عددهایی که به‌صورت ده تا ده تا تشکیل و شمارش می‌شوند و آغازشان از ۱۰ است: ۱۰-۲۰-۳۰-۴۰-۵۰-۶۰-۷۰-۸۰-۹۰. و تا ۹۰ ادامه دارد.

قواعد اعداد اصلی با معدود
[ویرایش]

- معدود در اعداد ۱ و ۲ و ۱۱ و ۱۲ در حکم رابطه وصفی هستند؛ یعنی در حرکت گذاری و اعراب، در جنسیت، در معرفه و نکره مانند هم هستند.

- معدود در اعداد ۳ تا ۱۰ از نظر جنسیت برخلاف عدد است. از نظر حرکت نیز همواره مجرور است. مانند: تلاثةُ رجالٍ

- معدود در اعداد ۱۳ تا ۹۹ «چه معطوف باشد، چه عقود» به‌صورت مفرد آمده و همیشه حرکت منصوب می‌گیرد. مانند: اربعة عشر رجلاً.

البته در اعداد ۱۳ تا ۱۹ رقم یکان از نظر جنسیت با معدود مخالف است.[۳۹]

اعداد ترتیبی

[ویرایش]

اعداد ترتیبی به اعدادی گفته می‌شود که نشان دهنده جایگاه یا ترتیب معدود هستند.

این اعداد در دستور زبان با معدود خود در رابطه وصفی «موصوف+صفت» قرار می‌گیرند و از همدیگر تبعیت می‌نمایند.

مانند: الصفحةِ الثالثةِ. الدرسُ الثامنُ[۳۹]

گویش‌ها و لهجه‌ها

[ویرایش]
نمونه صحبت‌های یک عرب زبان

چارچوب جغرافیائی که گویشوران زبان عربی در آن پیشینه‌اند را جهان عرب می‌نامند که شامل بیش از ۲۰ کشور می‌شود که از خاورمیانه آغاز شده و تا شمال باختری آفریقا ادامه می‌یابد.

زبان عربی شمار فراوانی از گویش‌ها و لهجه‌های گوناگون را دربرمی‌گیرد که به‌طور کلی به سه بخش تقسیم می‌شود:

  • عربی کلاسیک یا قرآنی (به عربی: اللغة العربیة الفصحی)
  • عربی استاندارد یا شیوا یا کتابی
  • عربی گفتاری یا دارجة (به عربی: اللهجة العامیة)

در کشورهای عربی لهجه استاندارد برای آموزش در آموزشگاه‌ها و نوشتن کتاب و روزنامه به کار برده می‌شود.

اما هر بخشی از جهان عرب، گویش محلی ویژه خود را دارد که گاه تفاوت‌های میان آن‌ها به اندازه‌ای است که عرب‌ها مجبور به سخن‌وری به عربی کتابی یا انگلیسی یا زبان واسط دیگری با هم می‌شوند. دلیل شمار فراوان گویش‌ها و لهجه‌ها در زبان عربی را تأثیر زبان‌های پیشین موجود در آن بخش‌ها پیش از چیرگی زبان عربی بر آن منطقه‌ها دانسته‌اند. در حالت کلی عربی گفتاری را به دو بخش خاورمیانه‌ای و باختری تقسیم می‌کنند اما به‌طور دقیق‌تر عربی دارای ۴ گویش زیرست که هر کدام خود دارای لهجه‌های فراوانیست.

از این میان عربی مصری به عنوان گویش گفتاری زبان دوم مشترک میان همه عرب‌زبانان به کار می‌رود؛ و دلیل آن وجود انبوه فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی و رادیوئی و منابع عربی به این گویشست.

تفاوت لهجه‌ها در گویش‌های روزانه زبان عربی در واژگان، دستور زبان و شیوهٔ آوایش واژه‌ها به چشم می‌خورد.

بیشترین تفاوت‌ها بین گویش‌های غرب و شرق کشورهای عرب‌زبان وجود دارد؛ برای نمونه (کویتی و مراکشی)

در تفاوت‌های مربوط به چگونگی آوایِش می‌توان به چگونگی آوایِش حرف /ق/ اشاره نمود که در لهجه بادیه‌نشینان و عراقی‌ها /گ/، در لهجه مصری و سوریه /ء/ و در لهجه فلسطینی /ک/ تلفظ می‌شود. یا چگونگی تلفظ /ج/ که در لهجه مصری /گ/ آوایِش می‌شود مانند الجمهوریة => الگمهوریة و در لهجه لبنانی و لهجه بعضی از عرب‌های خوزستان ایران به ویژه برخی از قبیله‌های «سواری، حیدری» این حرف نزدیک به /ژ/ آوایِش می‌گردد.

زبان‌های رایج غیرعربی در کشورهای عربی

[ویرایش]

از ۲۲ کشور عربی، ۸ کشور بیش از یک زبان رسمی (علاوه بر عربی) دارند و ۱۹ کشور هم علاوه بر زبان‌های رسمی، زبان‌های مهم و پرگویش دیگری هم دارند. زبان مادری نیمی از جمعیت کشورهای عربی شمال آفریقا مانند مراکش و الجزایر زبان آمازیغی است و در قانون اساسی جدید این دو کشور زبان آمازیغی به عنوان زبان رسمی در کنار فرانسه و عربی به رسمیت شناخته شده است.

ردیف نام کشور زبان رسمی دیگر سایر زبان‌های مهم رایج
آفریقا
۱ الجزایر زبان بربری (زبان آمازیغی) زبان فرانسوی در تجارت و آموزش
۲ مراکش زبان بربری (زبان آمازیغی) زبان فرانسوی در اسناد دولتی
۳ لیبی - زبان بربری (زبان آمازیغی)
۴ تونس - زبان بربری (زبان آمازیغی)، زبان فرانسوی در تجارت و آموزش
۵ مصر - زبان قبطی (زبان مذهبی مسیحیان)، زبان دومری، زبان نوبی (زبان قدیم مردم حبشه)
۶ سومالی زبان سومالیایی
۷ جیبوتی زبان فرانسوی زبان سومالیایی و زبان عفار به عنوان زبان‌های ملی
۸ سودان زبان انگلیسی زبان نوبی (زبان قدیم مردم حبشه)، زبان فور در دارفور، زبان دومری توسط کولی‌ها، زبان قبطی (زبان مذهبی مسیحیان)
۹ موریتانی - زبان پولار، زبان سونینکه و زبان ولوف به عنوان زبان‌های ملی، زبان فرانسوی
۱۰ قمر زبان فرانسوی، زبان قمری -
آسیا
۱۱ عراق زبان کردی زبان آشوری، زبان ارمنی
۱۲ عربستان - زبان اردو (کارگران پاکستانی)، زبان روهینگیا (کارگران بنگلادشی)، زبان تاگالوگ (کارگران فیلیپینی)
۱۳ یمن - زبان مهری، زبان سوکوتری، زبان انگلیسی
۱۴ عمان - زبان بلوچی، زبان هندی، زبان اردو، زبان شهری (زبان جبالی)
۱۵ امارات زبان انگلیسی زبان اردو، زبان هندی و زبان فارسی به عنوان زبان‌های ملی
۱۶ قطر - زبان انگلیسی (زبان تأیید شده)، زبان اردو، زبان هندی
۱۷ بحرین - زبان اردو،
۱۸ کویت - زبان انگلیسی (در تجارت)، زبان اردو
۱۹ سوریه - زبان کردی، زبان ارمنی، زبان ترکی، زبان آشوری
۲۰ اردن - زبان ارمنی، زبان چرکسی
۲۱ لبنان - زبان ارمنی، زبان فرانسوی
۲۲ فلسطین - زبان عبری
کل ۲۲ ۸ کشور ۱۹ کشور

در ایران

[ویرایش]

زبان بومی مردمان عرب ایران و عرب‌های خوزستان که بیشتر در جنوب ایران سکونت دارند نیز عربی است. همچنین بسیاری از واژه‌های عربی در زبان فارسی و گفت و گوی محاوره ای ایرانیان وارد شده است.

زبان عربی فصیح در سطوح متوسطه اول و دوم در مدارس ایران در قالب کتاب درسی (متوسطه اول و متوسطه دوم: عربی، زبان قرآن) آموزش داده می‌شود و به آن یک زنگ در هفته اختصاص داده شده است.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس‌ها و منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ "Arabic – Ethnologue". Ethnologue. Simons, Gary F. and Charles D. Fennig (eds.). 2018. Ethnologue: Languages of the World, 21st edition. Archived from the original on 5 January 2016. Retrieved 21 February 2018.
  2. Wright (2001:492)
  3. Al-Jallad, Ahmad. "Al-Jallad. 2018. The earliest stages of Arabic and its linguistic classification" (به انگلیسی). {{cite journal}}: Cite journal requires |journal= (help)
  4. «زبان عربی، ستون واقعی تنوع فرهنگی بشریت». ایمنا. ۲۰۱۹-۱۲-۱۸. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  5. «عناصر سامی در زبان عربی». rasekhoon.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  6. «دستور تطبیقی زبان‌های سامی». پایگاه خبری طومار اندیشه. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  7. «آموزش زبان عربی و مکالمه آنلاین». آکادمی زبان ساینا. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  8. «محبوب‌ترین لهجه در میان عرب زبانان». مشرق نیوز. ۲۰۱۳-۰۸-۲۲. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  9. الریحانه، پشتیبانی سایت (۲۰۱۶-۱۱-۱۸). «تفاوت عربی فصیح با لهجه‌ها؛ تفاوت‌ها و شباهت‌های عربی فصیح و لهجه‌ها در چیست؟». الریحانه. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  10. سه فهرست بایگانی‌شده در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine، اثنولوگ، انکارتا بایگانی‌شده در ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine، "Languages spoken by more than 10 million people", Microsoft Encatra (به انگلیسی), 2006, archived from the original on 3 December 2007, retrieved 14 February 2008 Retrieved on 2007-02-18.
  11. «تأثیر زبان و ادب عربی بر زبان و ادب دری». farkhari.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  12. نغزگوی کهن, مهرداد (2013-08-23). "بررسی تأثیر زبان عربی بر نظام واجی زبان فارسی وگونه‌های آن". پژوهش‌های زبان‌شناسی تطبیقی. 3 (5): 65–94. ISSN 2252-0740. Archived from the original on 12 August 2020. Retrieved 22 August 2020.
  13. «SID.ir | بررسی تأثیر زبان عربی بر نظام واجی زبان فارسی و گونه‌های آن». www.sid.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  14. «رابطه دو سویه زبان فارسی- زبان عربی». hawzah.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  15. زبان مقدس - حسین توفیقی «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی».
  16. «مروری بر تاریخچه زبان عربی و قدمت آن». وبلاگ شبکه مترجمین ایران. ۲۰۲۰-۰۱-۲۲. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  17. نت، العربیة (۲۰۱۹-۱۲-۱۸). «18 دسامبر روز جهانی زبان عربی، زبان به‌جا مانده از دوران سامی‌ها». العربیة نت. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  18. «انواع زبان عربی را بشناسید». آموزشگاه زبان ایران آکسفورد (ایرانیان). ۲۰۱۸-۰۷-۱۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  19. علوی مقدم، سید محمد: زبان و ادبیات پارسی: «وجود چند واژه بیگانه به زبان فارسی گزندی وارد نمی‌سازد». در: گاهنامه «حافظ»، نیمه دوم مرداد ۱۳۸۵ - شماره ۳۳. (از صفحه ۴۶ تا ۴۹).
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ محمدعلی امام شوشتری (۱۳۴۷فرهنگ واژه‌های فارسی در زبان عربی، انتشارات انجمن آثار ملی
  21. اطلاع بیشتر نگاه شود الدراساتُ الأدبیّة» بهار و تابستان ۱۳۴۳ - شماره ۲۱ و ۲۲ صفحه ۲۹ تا۳۶ پایگاه مجلات تخصصی نور. [۱]
  22. دکترمحمد عجم (۴ مهر ۱۳۸۶). «اهمیت زبان فارسی در عصر دهکده جهانی». همشهری آنلاین. بایگانی‌شده از اصلی در ۴ نوامبر ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۵ دی ۱۳۹۰.
  23. المطران أَدَّی شِیر (۱۹۸۷الألفاظ الفارسیة المعربة، طبعة دارالعرب للبستانی القاهرة الطبعة الثانیة
  24. دکترمحمد عجم (۲۴ خرداد ۱۳۸۶). «آیا در قرآن کلمات غیر عربی وجود دارد». سایت آفتاب. دریافت‌شده در ۵ دی ۱۳۹۰.
  25. محمد التونجی (۱۹۹۸معجم المعربات الفارسیة: منذ بواکیر العصر الحاضر، مکتبة لبنان ناشرون، بیروت
  26. جلال الدین السیوطی (برگردان محمدجعفر اسلامی)؛ (۱۳۶۲ریشه یابی واژه‌ها در قرآن، شرکت سهامی انتشار
  27. آرتور جفری (برگردان فریدون بدره‌ای) (۱۳۸۸واژه‌های دخیل در قرآن مجید، توس
  28. حبیب‌الله نوبخت (۱۳۵۳دیوان دین در تفسیر قرآن مبین، چاپخانه وزارت اطلاعات و جهانگردی
  29. جلال الدین السیوطی (۱۹۹۹المهذب فیما وقع فی القرآن من المعرب، مکتبة مشکاة الاسلامیة
  30. أبو منصور الجوالیقی (۱۹۶۹المعرب من الکلام الأعجمی علی حروف المعجم، طبعة القاهرة
  31. آذرتاش آذرنوش (۱۳۵۴راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان تازی (پیش از اسلام)، انتشارات دانشگاه تهران
  32. ابن خلدون. مقدمه ابن خلدون. ج. دوم. ترجمهٔ محمد پروین گنابادی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. صص. باب چهارم، فصل بیست‌ودوم (ص ۷۵۱–۷۵۰).
  33. و تأثیر زبان فارسی بر زبان و ادبیات شبه قاره هند [۲] بایگانی‌شده در ۸ اکتبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine حوزه هنری دکترعجم
  34. حلام الجیلالی (۲۰۰۳الأثیل والدخیل فی معاجمنا العربیة، مکتبة علوم اللغة العربیة؛ طَبعَةُ دارِ ابنِ حَزمٍ
  35. شهاب الدین أحمد الخفاجی (۱۳۸۳ ه‍. قشفاء الغلیل فیما فی کلام العرب من الدخیل، طبعة المطبعة الوهبیة مصر کاراکتر zero width joiner character در |تاریخ= در موقعیت 7 (کمک); تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  36. تأثیر زبان فارسی بر زبان عربی [۳] بایگانی‌شده در ۱۷ مارس ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine روزنامه همشهری
  37. «SID.ir | ارتباط زبان فارسی با زبان‌های سامی پیش از اسلام». www.sid.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۸-۲۱.
  38. عراق، شرکت ناسار-تجارت با (۲۰۱۷-۱۲-۰۸). «عوامل پیدایی هجا در نزد بشار بن برد - زندگی‌نامه بشار بن برد - هجو در شعر عباسی». شرکت ناسار (مرکز ترجمه عربی و اعزام مترجم). دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۱۲-۲۵.
  39. ۳۹٫۰ ۳۹٫۱ مبادی العربیة، رشید الشرتونی، جلد ۴ صفحه ۱۵۳ تا ۱۵۸.
  • حجازی، محمود فهمی، «زبان‌شناسی عربی: درآمدی تاریخی - تطبیقی در پرتو فرهنگ و زبانهای سامی»، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، شرکت به‌نشر، ۱۳۷۹.

پیوند به بیرون

[ویرایش]

الگو:زبان‌های مالدیو