بلاد شام (ایالت اسلامی) - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بِلَاد الشَّام Bilad al-Sham بلاد شام | |||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
استانی از راشدین، امویان، عباسیان و فاطمیان | |||||||||||
۶۳۶–۹۴۰ | |||||||||||
مرکز | دمشق | ||||||||||
نام اهلیت | سوری | ||||||||||
تاریخچه | |||||||||||
دوران تاریخی | قرون وسطی | ||||||||||
۶۳۶ | |||||||||||
• فتنه اول | ۶۵۶–۶۶۱ | ||||||||||
• تحت کنترل طولونیان | ۸۷۸–۹۰۵ | ||||||||||
۹۴۰ | |||||||||||
|
بلاد شام (به عربی: بِلَاد الشَّام, romanized: Bilād al-Shām) که در منابع انگلیسیزبان غالباً به عنوان سوریه اسلامی یا صرفاً سوریه از آن یاد میشود، استانی در خلافتهای مسلمان راشدین، امویان، عباسیان و فاطمیان بود. تقریباً با اسقف شرق بیزانس که توسط مسلمانان در ۶۳۴–۶۴۷ میلادی فتح شد، مطابقت داشت. در زمان امویان (۶۶۱–۷۵۰) بلاد شام استان شهری خلافت بود و محلات مختلف در سراسر استان به عنوان مقر خلفا و شاهزادگان اموی عمل میکرد.
بلاد شام ابتدا در چهار اجناد (منطقه نظامی؛ جند مفرد) فلسطین (فلسطین)، العردون (اردن)، دمشق (دمشق) و حمص (حمص) بین سالهای ۶۳۷ و ۶۴۰ توسط خلیفه عمر برای پیگیری فتوحات مسلمانان سازماندهی شد. جند قنسرین توسط خلفای معاویه یکم (۶۶۱–۶۸۰) یا یزید یکم (۶۸۰–۶۸۳)، جند جزیره (بینالنهرین) توسط خلیفه عبدالملک بن مروان در سال ۶۹۲ به عنوان استانی مستقل از قنسرین بینالنهرین ساخته شد. در سال ۷۸۶ جند العواصم و الثغور از منطقه مرزی شمالی قنسرین توسط خلیفه هارون الرشید تأسیس شد. با فروپاشی حکومت متمرکز عباسیان بر بلاد شام در قرن دهم، کنترل بر منطقه توسط چندین قدرت تقسیم شد و اجناد تنها نماینده تقسیمات اسمی بود. عباسیان و خلافت فاطمی مستقر در مصر تا زمان تهاجمات صلیبیون به مناطق ساحلی در سال ۱۰۹۹ به رسمیت شناختن این استان و اجناد آن ادامه دادند.
ریشه نام
[ویرایش]نام "بلاد شام" در عربی به "منطقه چپ" ترجمه میشود. این نام از دیدگاه مردم حجاز (غرب عربستان) که خود را رو به طلوع خورشید میدانستند، نامگذاری شد که منطقه سوریه در سمت چپ و در یمن ("منطقه دست راست") سمت راست آنها قرار داشت.
فتوحات مسلمانان
[ویرایش]پس از تحکیم هژمونی اسلامی بر شبه جزیره عربستان و قبایل عرب کوچنشین آن در جنگهای ارتداد ۶۳۲–۶۳۳، خلیفه ابوبکر (۶۳۲–۶۳۴) اهداف دولت نوپای مسلمان را به سمت فتح سوریه معطوف کرد.[۱] به گفته مورخ فرد دانر فتح در سه مرحله اصلی آشکار شد. در مرحله اول، ابوبکر در اواخر سال ۶۳۳ چهار لشکر از مدینه به رهبری فرماندهان عمرو عاص، یزید بن ابیسفیان، شرحبیل بن حسنه که همگی از پیشگامان مبارزه جنگهای ارتداد بودند و ابوعبیده جراح صحابی پیشرو محمد از مدینه اعزام کرد.[۲] ممکن است ابوعبیده تا سال ۶۳۶ اعزام نشده باشد.[۳] هر فرمانده به منطقه متفاوتی منصوب شد، عمرو به فلسطین، یزید در بلقا (ماوراء اردن مرکزی)، شرحبیل به الشراط (جنوب ماوراء اردن) و ابوعبیده به تصرف زمینهای غسانیان در بلندیهای جولان.[۴] فرماندهان مسلمان عمدتاً با پادگانهای محلی درگیر درگیریهای کوچک در حومه جنوبی سوریه بودند.[۵]هدف مسلمانان در آغاز فتح احتمالاً این بود که عشایر عربزبان نیمه کوچ نشین و عشایر مستقر در حاشیه صحرای جنوب سوریه را تحت کنترل خود درآورند.[۶]
مرحله دوم با ورود خالد بن ولید و سپاهیانش به شام در سال ۶۳۴ آغاز شد.[۵]تحت فرماندهی عالی خالد، ارتش مسلمانان مراکز شهری جنوب سوریه، بصری، دمشق، بیسان (اسکیتوپلیس)، پلا، غزه و موقتاً حمص (امسا) و بعلبک (هیراپولیس) را محاصره و تصرف کردند.[۷] هراکلیوس با استقرار ارتشهای امپراتوری پی در پی علیه مسلمانان پاسخ داد. بیزانسیها در نبردهای مهم آجنادین در فلسطین و فحل و یرموک در ماوراء اردن شکست قاطعانهای خوردند که همگی در سالهای ۶۳۴–۶۳۶ روی داد. پیروزیهای مسلمانان در میدان جنگ عملاً به مقاومت سازمان یافته بیزانس پایان داد.[۷]
مرحله سوم، که از حدود سال ۶۳۷ آغاز شد، ارتش مسلمانان به سرعت حومه شمال سوریه را اشغال کرد، در حالی که بهطور پیوسته شهرهای منفرد در سراسر منطقه را فتح کرد که پادگانهای آنها به تنهایی پس از شکست دفاع امپراتوری ایستادگی کردند. از جمله شهرهایی که تعدادی از آنها تا سال ۶۳۷ یا ۶۳۸ پابرجا بودند، حلب (بروئه) و قنسرین (کلسیس) در شمال، حما، حمص و بعلبک (دو شهر آخری احتمالاً برای بار دوم)، دمشق احتمالاً برای بار دوم و اورشلیم بودند. طی چند سال آینده، شهرهای ساحلی مدیترانه شامل بیروت، صیدا، صور، قیساریه، انطاکیه، طرابلس و عسقلان (اشکلون امروزی) به تصرف نیروهای مسلمان درآمدند.[۷]
پانویس
[ویرایش]- ↑ Donner 1981, pp. 86, 89–90.
- ↑ Donner 1981, pp. 112, 114.
- ↑ Athamina 1994.
- ↑ Donner 1981, pp. 115–116.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ Donner 1981, p. 111.
- ↑ Donner 1981, p. 117.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ Donner 1981, p. 112.
منابع
[ویرایش]- Aigle, Denise, ed. (2012). Le Bilād al-Šām face aux mondes extérieurs. La perception de l'Autre et la représentation du Souverain [Bilad al-Sham, the face to the outer worlds. The perception of the Other and the representation of the Sovereign] (به فرانسوی) (1st ed.). ISBN 978-2-35159-197-0. Archived from the original on 2016-03-16. Retrieved January 8, 2013.
- Athamina, Khalil (July 1994). "The Appointment and Dismissal of Khālid b. al-Walīd from the Supreme Command: A Study of the Political Strategy of the Early Muslim Caliphs in Syria". Arabica. Brill. 41 (2): 253–272. doi:10.1163/157005894X00191. JSTOR 4057449.
- بلانکنشپ, خالد یحیی (1994). The End of the Jihâd State: The Reign of Hishām ibn ʻAbd al-Malik and the Collapse of the Umayyads. Albany, New York: State University of New York Press. ISBN 978-0-7914-1827-7.
- Bosworth, C. E. (1997). "Al-Shām". In Bosworth, C. E.; van Donzel, E.; Heinrichs, W. P. & Lecomte, G. (eds.). The Encyclopaedia of Islam, New Edition, Volume IX: San–Sze. Leiden: E. J. Brill. p. 261. ISBN 978-90-04-10422-8.
- کرون, پاتریشا (1980). Slaves on Horses: The Evolution of the Islamic Polity. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-52940-9.
- دانر, فرد M. (1981). The Early Islamic Conquests. Princeton: Princeton University Press. ISBN 0-691-05327-8.
- El-Cheikh, Nadia Maria (2004). Byzantium Viewed by the Arabs. Cambridge: Harvard Center for Middle Eastern Studies. ISBN 0-932885-30-6.
- Cobb, Paul M. (2001). White Banners: Contention in 'Abbasid Syria, 750–880. SUNY Press. ISBN 978-0-7914-4880-9.
- Gil, Moshe (1997). A History of Palestine, 634-1099. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-59984-9.
- Hinds, M. (1993). "Muʿāwiya I b. Abī Sufyān". In Bosworth, C. E.; van Donzel, E.; Heinrichs, W. P. & Pellat, Ch. (eds.). The Encyclopaedia of Islam, New Edition, Volume VII: Mif–Naz. Leiden: E. J. Brill. pp. 263–268. ISBN 978-90-04-09419-2.
- Honigmann, E. (1987) [1927]. "AL-Thughūr". In Houtsma, Martijn Theodoor (ed.). E.J. Brill's First Encyclopaedia of Islam, 1913–1936, Volume VIII: Ṭa'if–Zūrkhāna. Leiden: BRILL. pp. 738–739. ISBN 90-04-08265-4.
- Lammens, Henri & Bosworth, C. E. (1997). "Al-Shām — 2. History (a) To 1918". In Bosworth, C. E.; van Donzel, E.; Heinrichs, W. P. & Lecomte, G. (eds.). The Encyclopaedia of Islam, New Edition, Volume IX: San–Sze. Leiden: E. J. Brill. pp. 262–273. ISBN 978-90-04-10422-8.
- Masalha, Nur (2018). Palestine: A Four Thousand Year History. Bloomsbury Academic. ISBN 978-1-78699-274-1.
- Meri, Josef W. (2006). Medieval Islamic Civilization: L-Z, index. Taylor & Francis. ISBN 978-0-415-96692-4.
- Salibi, K. S. (2003). A House of Many Mansions: The History of Lebanon Reconsidered. I.B.Tauris. ISBN 978-1-86064-912-7.
- Streck, Maximilian (1987) [1927]. "Al-ʿAwāṣim". In Houtsma, Martijn Theodoor (ed.). E.J. Brill's First Encyclopaedia of Islam, 1913–1936, Volume I: A–Bābā Beg. Leiden: BRILL. pp. 515–516. ISBN 90-04-08265-4.
- Walmsley, Alan G. (1987). The Administrative Structure and Urban Geography of the Jund of Filasṭīn and the Jund of al-Urdunn: The Cities and Districts of Palestine and East Jordan during the Early Islamic, ʿAbbāsid and Early Fāṭimid Periods (PhD). University of Sydney.
- Wheatley, Paul (2000). The Places Where Men Pray Together: Cities in Islamic Lands, Seventh Through the Tenth Centuries. University of Chicago Press. ISBN 978-0-226-89428-7.