نظام اقتصادی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بخشی از یک مجموعه درباره |
علم اقتصاد |
---|
نظام اقتصادی (به انگلیسی: Economic system) سیستم تولید، تخصیص منابع و توزیع کالاها و خدمات در یک جامعه یا یک منطقه جغرافیایی معین است. این سیستم شامل ترکیبی از سازمانها، آژانسها، نهادها، فرآیندهای تصمیمگیری و الگوهای مصرف مختلف است که ساختار اقتصادی یک جامعه معین را تشکیل میدهند.
نظام اقتصادی نوعی نظام اجتماعی است. شیوه تولید یک مفهوم مرتبط با نظام اقتصادی است.[۱] همه نظامهای اقتصادی باید با چهار مشکل اساسی اقتصادی مقابله کرده و آنها را حل کنند:
- چه نوع و چه مقدار کالایی باید تولید شود.
- نحوه تولید کالا
- نحوه توزیع خروجی
- چه زمانی تولید شود.[۲]
مطالعه سیستمهای اقتصادی شامل چگونگی پیوند این آژانسها و نهادهای مختلف با یکدیگر، نحوه جریان اطلاعات بین آنها و روابط اجتماعی درون سیستم (از جمله حقوق مالکیت و ساختار مدیریت) است. تحلیل سیستمهای اقتصادی بهطور سنتی بر دوگانگیها و مقایسههای بین اقتصادهای بازار و اقتصادهای برنامهریزی شده و تمایزات بین سرمایهداری و سوسیالیسم متمرکز بود.[۳] متعاقباً، طبقهبندی سیستمهای اقتصادی گسترش یافت و موضوعات و مدلهای دیگری را نیز دربر گرفت که با دوگانگی سنتی مطابقت نداشتند.
امروزه شکل غالب سازماندهی اقتصادی در سطح جهان بر اقتصاد مختلط بازارمحور استوار است.[۴] یک نظام اقتصادی را میتوان جزئی از نظام اجتماعی و از نظر سلسله مراتبی برابر با نظام حقوقی، نظام سیاسی، فرهنگی و غیره دانست. اغلب یک همبستگی قوی بین ایدئولوژیهای خاص، سیستمهای سیاسی و سیستمهای اقتصادی خاص وجود دارد (برای مثال، معانی اصطلاح «کمونیسم» را در نظر بگیرید). بسیاری از سیستمهای اقتصادی در زمینههای مختلف با یکدیگر همپوشانی دارند (برای مثال، اصطلاح «اقتصاد مختلط» میتواند شامل عناصری از سیستمهای مختلف باشد). همچنین دستهبندیهای سلسله مراتبی متقابل متفاوتی وجود دارد.
فهرست انواع نظامهای اقتصادی
[ویرایش]- اقتصاد منبعمحور
- سرمایهداری
- کمونیسم
- سوسیالیسم
- فئودالیسم
- توزیع گرایی
- دولتگرایی
- فروانروایی آبمحور
- دموکراسی فراگیر
- اقتصاد بازار
- سوداگرایی
- همیاری (اقتصاد)
- اقتصاد شبکه
- نظام غیر ملکی
- اقتصاد کاخی
- اقتصاد مشارکتی
- پاتلچ (Potlatch)
- نظریه بهرهبرداری پیشرونده
- نظام ملکی (Proprietism)
- اعتبار اجتماعی
- خودمدیریتی کارگران
انواع اصلی
[ویرایش]نظام سرمایهداری
[ویرایش]سرمایهداری عموماً اجازه مالکیت خصوصی ابزار تولید (سرمایه) را داده و اقتصاد بازار قیمتها را تعیین میکند. سرمایهداری شرکتی به یک بازار سرمایهداری گفته میشود که با تسلط شرکتهای سلسله مراتبی و دیوانسالاری مشخص میشود.
سوداگرایی مدل غالب در اروپای غربی از قرن ۱۶ تا ۱۸ بود. این امر امپریالیسم و استعمار را تشویق کرد تا اینکه تغییرات اقتصادی و سیاسی منجر به استعمار زدایی جهانی شد. سرمایهداری مدرن تجارت آزاد را برای بهرهگیری از افزایش کارایی به دلیل مزیت نسبی ملی و صرفهجویی در مقیاس در بازار بزرگتر و جهانیتر ترجیح دادهاست. برخی از منتقدان اصطلاح استعمار نو را برای عدم تعادل قدرت بین شرکتهای چند ملیتی که در بازار آزاد فعالیت میکنند در مقابل افراد به ظاهر فقیر در کشورهای در حال توسعه به کار میبرند.
اقتصاد مختلط
[ویرایش]تعریف دقیقی از «اقتصاد مختلط» وجود ندارد. از لحاظ نظری، ممکن است به یک سیستم اقتصادی اشاره داشته باشد که یکی از سه ویژگی را ترکیب میکند: مالکیت عمومی و خصوصی صنعت، تخصیص مبتنی بر بازار با برنامهریزی اقتصادی، یا بازارهای آزاد با مداخله گرایی دولتی.
در عمل، «اقتصاد مختلط» بهطور کلی به اقتصادهای بازار محور با مداخلهگرایی دولتی یا بخش عمومی قابل ملاحظه در کنار یک بخش خصوصی غالب اشاره دارد. در واقع، اقتصادهای مختلط به شدت به یک انتهای طیف جذب میشوند. مدلها و نظریههای اقتصادی قابل توجهی که تحت عنوان «اقتصاد مختلط» توصیف شدهاند شامل موارد زیر میشوند:
- جورجیسم (Georgism) - جورجسیم که در دوران مدرن جئوئیسم نیز نامیده میشود و از نظر تاریخی به عنوان جنبش مالیات واحد شناخته میشود، یک ایدئولوژی اقتصادی است که معتقد است، اگرچه مردم باید مالک ارزشی باشند که خودشان تولید میکنند، رانت اقتصادی حاصل از زمین - از جمله از همه منابع طبیعی، منابع مشترک، و مکانهای شهری - باید بهطور مساوی متعلق به همه اعضای جامعه باشد.[۵][۶][۷]
- اقتصاد مختلط (میتوان آن را تحت عناوین زیادی دستهبندی کرد)
- مکتب آمریکایی
- دیرگیسم (Dirigisme)
- برنامهریزی شاخص، که به عنوان اقتصاد بازار برنامهریزی شده نیز شناخته میشود
- سیستم ژاپنی
- مدل نوردیک
- نظریه بهرهبرداری پیشرونده
- شرکتگرایی اجتماعی
- اقتصاد بازار اجتماعی، همچنین به عنوان Soziale Marktwirtschaft (سرمایهدار مختلط) نیز شناخته میشود.
- سیاست اقتصادی جدید (سوسیالیستی مختلط)
- سرمایهداری دولتی
- اقتصاد بازار سوسیالیستی
اقتصاد سوسیالیستی
[ویرایش]نظامهای اقتصادی سوسیالیستی (که همگی دارای مالکیت اجتماعی بر ابزار تولید هستند) را میتوان بر اساس مکانیسم هماهنگکنندهشان (برنامهریزی و بازار) به نظامهای سوسیالیستی برنامهریزیشده و سوسیالیستی بازار تقسیم کرد. علاوه بر این، سوسیالیسم را میتوان بر اساس ساختارهای دارایی آنها بین آنهایی که مبتنی بر مالکیت عمومی، تعاونیهای کارگری یا مصرفکننده و مالکیت مشترک (یعنی غیر مالکیت) است تقسیم کرد. کمونیسم مرحلهای فرضی از توسعه سوسیالیستی است که توسط کارل مارکس به عنوان «سوسیالیسم مرحله دوم» در کتاب نقد برنامه گوتا بیان شدهاست، که به موجب آن خروجی اقتصادی بر اساس نیاز و نه صرفاً بر اساس سهم نیروی کار توزیع میشود.
مفهوم اولیه سوسیالیسم شامل جایگزینی پول به عنوان واحد محاسبه و قیمتهای پولی به عنوان یک کل با محاسبه در نوع (یا ارزشگذاری بر اساس واحدهای طبیعی)، با جایگزینی تصمیمات تجاری و مالی با معیارهای مهندسی و فنی برای مدیریت اقتصاد بود. اساساً، این بدان معنی بود که سوسیالیسم تحت پویاییهای اقتصادی متفاوتی نسبت به سرمایهداری و سیستم قیمت عمل میکند.[۸] مدلهای بعدی سوسیالیسم که توسط اقتصاددانان نئوکلاسیک (بهویژه اسکار لانگه و آبا لرنر) ایجاد شد، مبتنی بر استفاده از قیمتهای فرضی ناشی از رویکرد آزمون و خطا برای دستیابی به قیمتهای تسویه بازار از سوی یک آژانس برنامهریزی بود. این مدلهای سوسیالیسم، «سوسیالیسم بازار» نامیده میشوند زیرا نقشی برای بازار، پول و قیمتها در بر میگرفتند.
تأکید اصلی اقتصادهای برنامهریزیشده سوسیالیستی، هماهنگکردن تولید برای ساخت بازده اقتصادی، برای برآورده کردن مستقیم تقاضای اقتصادی است، که در مقابل مکانیسم غیرمستقیم سیستمِ سود قرار دارد که در آن ارضای نیازها تابع تعقیب سود است؛ و نیروهای مولد اقتصاد را به شیوه ای کارآمدتر پیش ببرند به صورتی که از ناکارآمدیهای سیستمی (فرایندهای چرخهای) و بحران اضافه تولید مصون باشند تا تولید تابع نیازهای جامعه باشد نه نظم دادن به انباشت سرمایه.[۹][۱۰]
منابع
[ویرایش]- ↑ Gregory and Stuart, Paul and Robert (February 28, 2013). The Global Economy and its Economic Systems. South-Western College Pub. p. 30. ISBN 978-1-285-05535-0.
Economic system – A set of institutions for decision making and for the implementation of decisions concerning production, income, and consumption within a given geographic area.
- ↑ Samuelson, P. Anthony. , Samuelson, W. (1980). Economics. 11th ed. / New York: McGraw-Hill. p. 34
- ↑ Rosser, Mariana V. and J Barkley Jr. (July 23, 2003). Comparative Economics in a Transforming World Economy. MIT Press. pp. 1. ISBN 978-0-262-18234-8.
Chapter 1 presents definitions and basic examples of the categories used in this book: tradition, market, and command for allocative mechanisms and capitalism and socialism for ownership systems.
- ↑ • Paul A. Samuelson and William D. Nordhaus (2004). Economics, McGraw-Hill, Glossary of Terms, "Mixed economy"; ch. 1, (section) Market, Command, and Mixed Economies.
- Alan V. Deardorff (2006). Glossary of International Economics, Mixed economy.
- ↑ "An Introduction to Georgist Philosophy & Activity". Council of Georgist Organizations. Archived from the original on 29 April 2019. Retrieved 28 June 2014.
- ↑ Heavey, Jerome F. (July 2003). "Comments on Warren Samuels' "Why the Georgist movement has not succeeded"". American Journal of Economics and Sociology. 62 (3): 593–99. doi:10.1111/1536-7150.00230. JSTOR 3487813.
human beings have an inalienable right to the product of their own labor
- ↑ McNab, Jane. "How the reputation of Georgists turned minds against the idea of a land rent tax" (PDF). Business School, The University of Western Australia. Archived from the original (PDF) on 12 August 2014. Retrieved 18 June 2014.
- ↑ Bockman, Johanna (2011). Markets in the name of Socialism: The Left-Wing origins of Neoliberalism. Stanford University Press. p. 20. ISBN 978-0-8047-7566-3.
According to nineteenth-century socialist views, socialism would function without capitalist economic categories – such as money, prices, interest, profits and rent – and thus would function according to laws other than those described by current economic science. While some socialists recognized the need for money and prices at least during the transition from capitalism to socialism, socialists more commonly believed that the socialist economy would soon administratively mobilize the economy in physical units without the use of prices or money.
- ↑ Socialism: Still Impossible After All These Years, on Mises.org. Retrieved February 15, 2010, from Mises.org https://mises.org/journals/scholar/Boettke.pdf بایگانیشده در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine, What Socialism means: " The ultimate end of socialism was the 'end of history', in which perfect social harmony would permanently be established. Social harmony was to be achieved by the abolition of exploitation, the transcendence of alienation, and above all, the transformation of society from the 'kingdom of necessity' to the 'kingdom of freedom.' How would such a world be achieved? The socialists informed us that by rationalizing production and thus advancing material production beyond the bounds reachable under capitalism, socialism would usher mankind into a post-scarcity world."
- ↑ Socialism and Calculation, on worldsocialism.org. Retrieved February 15, 2010, from worldsocialism.org: http://www.worldsocialism.org/spgb/overview/calculation.pdf بایگانیشده در ۲۰۱۱-۰۶-۰۷ توسط Wayback Machine: "Although money, and so monetary calculation, will disappear in socialism this does not mean that there will no longer be any need to make choices, evaluations and calculations...Wealth will be produced and distributed in its natural form of useful things, of objects that can serve to satisfy some human need or other. Not being produced for sale on a market, items of wealth will not acquire an exchange-value in addition to their use-value. In socialism their value, in the normal non-economic sense of the word, will not be their selling price nor the time needed to produce them but their usefulness. It is for this that they will be appreciated, evaluated, wanted. . . and produced."
بخشی از رشته مقالات دربارهٔ |
اقتصاد ایران |
---|
بودجه |