سلجوق - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سلجوق | |
---|---|
درگذشته | حدود سال ۴۰۰ شمسی / ۴۱۲ قمری / ۱۰۲۱ میلادی |
فرزند(ان) |
|
دودمان | دودمان سلجوق |
پدر | دقاق تیمور یالیغ |
سَلجوق نیای اصلی خاندان سلجوقیان بود. پدر او دقاق ملقب به «تیمور یالیغ» (کمان آهنین) رئیس یا از افراد برجسته ایل قِنِق از ترکان اغوز بود.
در سلجوقنامه آمدهاست که «سلجوق بن لقمان از نژاد طوقشورمیش بود پسر گوگجو خواجه که خرگاهتراش پادشاهان ترک بود از اوروق و استخوان قیق (قویوق).» همانجا آمدهاست که او پنج پسر داشت: «اسرائیل، میکائیل، موسی بیغور، یونس و یوسف.»
طوقشورمیش به معنی حملهکننده، گوگجو خواجه به معنای خواجه سبز، و ارورق به معنای ایل است. لازم است ذکر شود که از نسل ابراهیم ینال ایل اینانلو بوجود آمدهاست. سلجوق در اواخر روزگار سامانی قبیله خود را برداشته و به شهر جند از شهرهای کنار سیردریا در دره علیای این رود آورد و در آنجا ماندگار شد.
پس از مرگ سلجوق، پسرش میکائیل بههمراه ترکمانان قبیله پدری با غیرمسلمانان مجاور جنگ به نبرد پرداخت ولی در این درگیریها به قتل رسید و از او سه پسر ماند: یبغو یا جَبغو، چغری و طغرل. این سه پس از مرگ پدر، قبیله خود را که از عهد سلجوق به سلاجقه معروف شده بودند، از ناحیه جند کوچ داده عازم حدود بخارا پایتخت سامانیان شدند و در بیست فرسنگی آن شهر اقامت گزیدند اما سامانیان که از همسایگی طایفهای به این قدرت و انبوهی وحشت داشتند، بهزودی ایشان را از آنجا راندند و سلاجقه به پناه بغراخان افراسیابی به توران رفتند.
سلجوق به علت مقام ارجمند دقاق در حکومت یبغوی اوغوزها، پس از پدر و از جانب یبغو، عهدهدار سمت سوباشی (فرماندهی لشکر) شد. پس از مدتی روابط میان یبغو و سلجوق به علل مختلفی که منابع بیان میدارند و بهطور کلی مشتمل بر افزایش روزافزون قدرت سلجوق، حسادت و فتنهانگیزی همسران یبغو و حسادت یبغو به قدرت و مقام سلجوق میباشد، رو به تیرگی نهاد و موجب شد سلجوق به اجبار به همراه یاران و احشامش، در سدهٔ چهارم هجری (واپسین دههٔ سدهٔ دهم میلادی) به سوی جند متواری گشت. در آنجا وی به همراه خاندانش به دین اسلام گروید و سلجوق مذهب حنفی اختیار نمود که در نتیجه، خاندان سلجوقی و زیردستانشان نیز به مذهب حنفی گرویدند. او را نخستین فرد از از ترکمانان اوغوز میدانند که اسلام اختیار کردهاست. البته عدهای از محققان به واسطهٔ نامهای فرزندان سلجوق که شامل میکائیل، موسی و اسرائیل میباشد، او را یهودی یا مسیحی نستوری مذهب میدانند، که این فرضیه نمیتواند قابل تکیه باشد زیرا اسامی یاد شده، اسلامی هم میباشند. سلجوقیان دو مرتبه در سال را به سفر مشغول بودند و نخست سفر زمستانی به نور که در نزدیکی بخارا واقع بود و دیگری نیز سفر تابستانه به سغد که در نزدیکی سمرقند قرار داشت، را شامل میشد. آنچه به حقیقت نزدیکتر مینماید این است که ایل سلجوقی پس از وصول به حدود و مرزهای ماوراءالنهر و استقرار در آن مکان، از مذهب شمنی ترک و مغولی خود فاصله گرفته و به اسلام گرویدهاند. از اقدامات او پس از سکونت در جند و پذیرش اسلام، از نجات ساکنان بخش سفلای سیردریا از خراجی که بر عهدهٔ آنان بود، خبر دادهاند که بر همین اساس، روابط نزدیک و تنگاتنگی میان مسلمانان ساکن این منطقه و بازماندگان سلجوق برقرار گشت. سلجوق، در سن ۶۷ یا ۱۰۰ سالگی و در شهر جند وفات یافت و در همان مکان نیز به خاک سپردهشد.
سلسله سلجوقیان از نام او بر گرفته شده. سلجوق پدر بزرگ سلطان طغرل یکم میباشد. «تیمور یالیغ _ گوگجو خواجه» «گوگجو خواجه _ سلجوق» «سلجوق _ میکائیل ایل قنق _ ارسلان اسرائیل _ موسی بیغور _ یوسف اینال و یونس» «میکائیل ایل قنق _ یبغو _ چغری _ طغرل» «موسی یبغور _» «یوسف اینال _ ابراهیم اینال _ ارواسکام»
تبارنامهٔ سلجوقیان
[ویرایش]دقاق تیمور یالیغ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلجوق بیگ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ارسلان اسرائیل | میکائیل | موسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیم ینال | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منصور | سلیمان | قرا ارسلان قاورد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تتش | تکش | ارسلان ارغوان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
داود | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلیمانشاه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد دوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع
[ویرایش]نویسنده: محمد حسین کردانی
- Adas, Michael (2001). Agricultural and Pastoral Societies in Ancient and Classical History. Temple University Press.
- Bosworth, C.E. (1968). "The Political and Dynastic History of the Iranian World". In Boyle, J. A. (ed.). The Cambridge History of Iran:The Saljuq and Mongol Periods. Vol. Vol.5. Cambridge University Press.
{{cite book}}
:|volume=
has extra text (help) - Brook, Kevin Alan (2006). The Jews of Khazaria (2nd ed.). Rowman & Littlefield Publishers, Inc.
- Cahen, Claude (1969). "The Turkish Invasion: The Selchukids". In Setton, Kenneth Meyer (ed.). A History of the Crusades: The First Hundred Years. The University of Wisconsin Press.
- Dunlop, D.M (1966). The Khazars, The Dark Ages: Jews in Christian Europe, 711-1096.
- Findley, Carter Vaughn (2005). The Turks in World History. Oxford University Press.
- Grousset, Rene (1970). The Empire of the Steppes. Rutgers University Press.
- Rice, Tamara Talbot (1961). The Seljuks in Asia Minor. Thames and Hudson.
- Golden, Peter (2007). "The Conversion of the Khazars to Judaism". In Golden, Peter; Ben-Shammai, Haggai; Roná-Tas, András (eds.). The World of the Khazars: New Perspectives. Brill.
- {{cite book|last=Turan|first=Refi