تراژدی انبازه‌ها - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

تراژدی انبازه‌ها یا تراژدی منابع مشترک (به انگلیسی: Tragedy of the commons) یکی از مفاهیم مهم در بوم‌شناسی بشری است و به حالتی اشاره دارد که یک منبع مشترک متناهی بین تعداد زیادی از انسان‌ها وجود داشته باشد و ایشان در برابر این تصمیم قرار بگیرند که تا چه اندازه از آن منبع مشترک استفاده کنند. منبع مشترک می‌تواند مواردی چون بوم‌سازگان اقیانوسی که از آن ماهی می‌گیرند، جنگلی که از چوب درختان آن استفاده می‌کنند یا جو زمین که در آن گازهای گلخانه‌ای را رها می‌کنند باشد که مصرف بی‌رویه از آن‌ها موجب به خطر افتادن پایداری آن‌ها می‌گردد. در این شرایط افراد در برابر این دوراهی قرار می‌گیرند که آیا برای حفظ منابع در بلند مدت از برداشت‌های خود بکاهند، یا اینکه برای بالا بردن منافع خود و پیشگیری از عقب‌افتادن از دیگرانی که در حال استفاده از آن منبع هستند و دیر یا زود آن را به پایان می‌رسانند، به برداشت حداکثری از آن بپردازند.[۱]

نظریهٔ تراژدی منابع مشترک پیش‌فرض‌هایی در مورد انگیزه‌های انسانی، قواعد حاکم بر استفاده از منابع مشترک و ویژگی‌های منبع مشترک دارد. با این وجود شرایط در عمل معمولاً پیچیده‌تر است و انگیزه‌های انسانی نیاز به بررسی بیشتری دارد، همچنین قواعد حاکم بر منابع مشترک واقعی اغلب اجازهٔ استفادهٔ آزاد به همه را نمی‌دهند و نیز سامانه‌های منابع به گونه‌ای هستند که در برابر برداشت‌های انسان واکنش‌های پویا از خود نشان می‌دهند. نتیجهٔ این عوامل این است که بر خلاف نظریهٔ گرت هاردین[۲] با یک تراژدی روبه‌رو نمی‌شویم.[۱]

تراژدی انبازه‌ها، یک تئوری اقتصادی است که موقعیتی را شرح می‌دهد که در آن، در یک سیستم منابعی مشترک بین مصرف‌کنندگانی وجود دارد که هر یک تنها با توجه به نفع شخصی خود عمل می‌کنند و به صورت مستقل و بر خلاف صلاح مشترک کل مصرف‌کنندگان، با فعالیت‌های جمعی خود این منابع را به اتمام می‌رسانند. ریشه‌های نام و مفهوم تراژدی انبازه‌ها را می‌توان در مقاله‌ای که توسط اقتصاد دان دوره ویکتوریایی، ویلیام فورستر لوید، در سال ۱۸۳۳ میلادی به تألیف درآمده است یافت. وی در این مقاله از مثال فرضی چریدن تنظیم نیافته در یک مرتع مشترک در جزایر بریتانیا استفاده می‌کند. این مفهوم یک قرن بعد با انتشار مقاله‌ای از یک دانشمند بوم‌شناس، به نام گرت هاردین در سال ۱۹۶۸ به صورت گسترده‌ای شناخته شد. در این مقاله، مفهوم انبازه‌ها به هر منبع مشترک و تنظیم نیافته‌ای مانند اتمسفر، اقیانوس‌ها، رودخانه‌ها، صید ماهی‌ها یا حتی یخچالی که در اداره به صورت مشترک استفاده شود گفته می‌شود.

بحثی بر سر این موضوع وجود دارد که خود اصطلاح «تراژدی انبازه‌ها» برای معرفی این تئوری مناسب نیست، چرا که در ابتدا «انبازه‌ها» به منابعی گفته می‌شد که اجتماع مشخصی از افراد مالک آن هستند و هیچ فردی خارج از این اجتماع هیچ گونه دسترسی به این منابع ندارد، ولی در حال حاضر این اصطلاح برای منابعی استفاده می‌شود که همه افراد به یک اندازه و به صورت آزادانه به آن‌ها دسترسی دارند. از این رو در این دیدگاه، اصطلاح «تراژدی رژیم‌هایی با دسترسی آزاد» یا به صورتی ساده‌تر، اصطلاح «مسئله دسترسی آزاد» می‌توانند اصطلاحاتی مناسب تر باشند.

به تئوری تراژدی انبازه‌ها، غالباً در رابطه با توسعه پایا، رشد اقتصادی و حفاظت محیط زیست، و مناظره‌هایی مربوط به گرمایش جهانی اشاره می‌شود. از این تئوری همچنین در آنالیز رفتاری در زمینه‌هایی چون اقتصاد، روان‌شناسی تکاملی، مردم‌شناسی، تئوری بازی‌ها، سیاست، قوانین مالیاتی و جامعه‌شناسی استفاده می‌شود.

تفسیر

[ویرایش]

رساله لوید

[ویرایش]

در سال ۱۸۳۳ میلادی، اقتصاد دان انگلیسی ویلیام فورستر لوید، رساله‌ای منتشر کرد که در آن مثالی فرضی از استفاده بیش از حد از یک منبع مشترک آورده شده بود. در این مثال موقعیتی شرح داده شده بود که در آن چوپان‌هایی که هر یک گله‌ای از گاوها دارند، از بخشی از یک زمین برای چراندن گاوهایشان به صورت مشترک استفاده می‌کنند (وضعیتی که در آن زمان در روستاهای انگلستان رایج بود). وی این فرض را بدیهی دانست که اگر هر چوپان گاوهایی بیش از تعدادی که به وی اختصاص داده شده در زمین قرار دهد، ممکن است منجر به چرای بیش از حد شود. به ازای هر حیوان بیشتر، چوپان مزایای بیشتری کسب می‌کرد ولی کل گروه مشترکاً از خسارت وارده به مرتع متضرر می‌شد. اگر همه چوپان‌ها به صورت فردی، این تصمیم اقتصادی عقلایی را می‌گرفتند که تعداد بیشتری حیوان در چراگاه قرار دهند، امکان اتمام یا ویرانی منبع مشترک وجود داشت که به ضرر همه آن‌ها بود.

مقاله گاردین

[ویرایش]

در سال ۱۹۶۸، دانشمند بوم‌شناسی به نام گرت هاردین، این دوراهی اجتماعی را در مقاله "تراژدی انبازه‌هاً خود که در مجله "علم" به انتشار رسید، مورد بررسی قرار داد. این مقاله تیتر خود را از رساله لوید به اقتباس گرفته بود. هاردین در مورد مسائلی بحث می‌کند که با روش‌های فنی حل نمی‌شوند، و این مسائل را از مسائلی که فقط با تغییر دادن فنون علوم طبیعی حل می‌شوند و تنها نیاز به تغییراتی جزئی در ارزش‌های انسانی یا مفاهیم اخلاقیات دارند جدا می‌کند. هاردین بر رشد جمعیت انسان‌ها و مصرف منابع طبیعی زمین و دولت رفاهی تمرکز می‌کند. وی این قضیه را مطرح می‌کند که اگر همه افراد فقط بر خودشان تکیه کنند، و موضوع روابط اجتماعی و رابطه بین افراد وجود نداشته باشد، در این صورت تعداد کودکان متولد شده در هر خانواده به جامعه مربوط نمی‌شود. چرا که اگر خانواده‌ای بیش از حد تولید مثل کند از آنجایی که توانایی تأمین نیازهای همه کودکانش را به صورت مناسب نخواهد داشت، به هر حال تعدادی از این کودکان تلف می‌شوند و تعداد کمتری از زادگان برای این خانواده باقی می‌مانند. چنین بازخورد منفی ای در قلمرو حیوانات دیده می‌شود. هاردین می‌گوید اگر کودکان والدین بی احتیاط از گشنگی تلف می‌شدند و اگر زاد و ولد بیش از حد خود منجر به تنبیه خودش می‌شد، دیگر هیچ نیازی به کنترل عمومی زاد و ولد خانواده‌ها وجود نداشت. هاردین دولت رفاهی (حفظ رفاه اکثریت مردم به عنوان وظیفه دولت) را مقصر اصلی رخداد تراژدی انبازه‌ها می‌داند، چرا که این دولت است که نیازهای کودکان را تأمین می‌کند و از زاد و ولد بیش از حد به عنوان یک حق بنیادی انسانی حمایت می‌کند و بدین طریق "فاجعه مالتوس" غیرقابل اجتناب خواهد بود. در نتیجه هاردین در مقاله خود طرح پیشنهادی زیر از سازمان ملل متحد را قابل تاسف می‌شمارد: "اعلامیه جهانی حقوق انسانی، خانواده را به عنوان واحد طبیعی و بنیادی اجتماع تعریف می‌کند. مقاله ۱۶ چنین شرح می‌دهد که هر گونه تصمیم و انتخابی در قبال اندازه خانواده بدون تردید باید تنها توسط خانواده گرفته شود و هیچ‌کس دیگری اجازه دخالت در این تصمیم را نداشته باشد.

همچنین هاردین فعالیت عقلایی و در راستای منافع شخصی افراد را به صورت یک معضل مطرح می‌کند چرا که اگر همه اعضای یک گروه از منابع مشترک آن در جهت منفعت خودشان استفاده کنند و هیچ توجهی به دیگران نداشته باشند، همه منابع بالاخره یک جا به اتمام می‌رسند. در نهایت هاردین علیه تکیه بر وجدان به عنوان روش کنترل انبازه‌ها بحث می‌کند و عقیده دارد این روش افراد خودخواه (که اصطلاحاً به آن‌ها افرادی که به صورت مجانی سواری می‌گیرند نیز گفته می‌شود) را در وضعیت بهتری از افراد نوع دوست قرار می‌دهد.

در زمینه اجتناب از سوءاستفاده بیش از حد از منابع مشترک، هاردین با بیان دوباره این گفته معروف هگل (که توسط انگلس نیز نقل قول شده است) که «آزادی همان شناخت الزامات است» نتیجه می‌گیرد که آزادی تراژدی انبازه‌ها را پایان می‌دهد. وی اعتقاد دارد که با درک این مطلب که منابع، مشترک هستند، و با فهمیدن الزام مدیریت آنها، انسان‌ها می‌توانند آزادی‌های گرانبهاتری را حفظ و نگهداری کنند.

انبازه‌ها به عنوان یک مفهوم مدرن منابع

[ویرایش]

مقاله هاردین شروع استفاده مدرن از «انبازه‌ها» به عنوان اصطلاحی که متضمن منابع مشترک است، می‌باشد. همان‌طور که فرانک ون لارهوِن و الینور استروم گفته‌اند: "قبل از انتشار مقاله هاردین دربارهٔ تراژدی انبازه‌ها، تیترهایی شامل اصطلاحات «انبازه‌ها» و "اموال عمومی" به ندرت در ادبیات آکادمیک استفاده می‌شدند."، سپس آن‌ها می‌گویند: "در سال ۲۰۰۲ میلادی بَرِت و مَبری به بررسی عمده‌ای در میان زیست شناسان پرداختند تا مشخص کنند از میان مطالب منتشر شده در قرن ۲۰ میلادی کدامیک از آن‌ها به عنوان کتاب‌های کلاسیک یا مطالب انتشاریافته معیار در زیست‌شناسی درآمده‌اند. آن‌ها چنین گزارش می‌دهند که مقاله هاردین بیشترین تأثیر را در روند شغلی زیست شناسان داشته و بیشتر از همه مطالب دیگر به آن استناد شده است."

کاربردها

[ویرایش]

معنی استعاری

[ویرایش]

همانند توماس مالتوس و لوید، هاردین بیش از همه چیز به معضل رشد جمعیت انسان‌ها اهمیت می‌داد. اما او در مقاله اش بر استفاده از منابعی بزرگ‌تر (ولی پایان پذیر) مانند اتمسفر زمین و اقیانوس‌ها نیز تمرکز می‌کند و همچنین به «انبازه‌های منفی» آلودگی اشاره می‌کند (به این معنی که به جای اینکه با خصوصی‌سازی عمدی یک منبع مثبت طرف باشیم، در انبازه‌های منفی با عمومی‌سازی عمدی هزینه‌ای منفی مثل آلودگی طرف هستیم) در بررسی تراژدی انبازه‌ها به عنوان یک مفهوم استعاری نباید به مفهوم عینی آن زیاد توجه داشت. معنای تراژدی در اینجا معادل معنای سنتی خود نیست و پروسه‌ای که به آن منجر می‌شود را محکوم نمی‌کند. همچنین استفاده هاردین از «انبازه‌ها» مکرراً به اشتباه برداشت شده است، این امر منجر به این شد که مدتی بعد بگوید باید از تیتر «تراژدی انبازه‌های تنظیم نیافته» استفاده می‌کرده است.

این استعاره نشان دهنده این مطلب است که دسترسی آزاد و تقاضای نامحدود برای یک منبع محدود در نهایت منجر به کاهش مقدار منبع به صورت دائمی یا موقتی به علت سوء استفاده بیش از حد خواهد شد. علت این اتفاق این است که مزایا و منافع سوء استفاده به افراد یا گروه‌هایی می‌رسد که هرکدام از آن‌ها انگیزه دارند تا استفاده خود از منبع را تا حد وابستگی به آن افزایش دهند، در حالی که هزینه‌های سوء استفاده بر همه کسانی که به این منبع دسترسی دارند تحمیل می‌شود (که امکان دارد تعداد آن‌ها از کسانی که در حال سوء استفاده از منبع هستند بیشتر باشد). این قضیه منجر به افزایش تقاضا برای منبع می‌شود و افزایش تقاضا به استفاده تصاعدی از منبع تا اضمحلال آن می‌انجامد. نرخ نابودی منبع به سه فاکتور زیر بستگی دارد: تعداد افرادی که مایلند منبع مورد نظر را مصرف نمایند، میزان تحلیل رفتن استفاده آن‌ها و بزرگی و قدرت نسبی منبع مشترک. همین مفهوم گاهی با اصطلاح «تراژدی ماهی گیران» نیز یاد می‌شود، چرا که گرفتن ماهی بیش از حد قبل یا در زمان تولید مثل ماهی‌ها می‌تواند منجر به کاهش موجودی کل ماهی‌ها شود.

انبازه‌های مدرن

[ویرایش]

تراژدی انبازه‌ها را می‌توان در رابطه با مشکلات محیط زیستی از جمله پایداری در نظر گرفت. دوراهی انبازه‌ها به عنوان مدلی برای تنوع گسترده‌ای از مشکلات مربوط به منابع در جامعه امروزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. ماهیگیری بیش از حد و تخریب دریای کم ژرف نیوفاندلند، ویرانی جریان ماهی‌های سالمون در رودخانه‌هایی که بر آن‌ها سد بسته شده که نمونه بارز حال حاضر آن رودخانه کلمبیا در شمال غربی ایالات متحده است و نمونه تاریخی آن رودخانه‌های شمال آتلانتیک است، نابودی صید خاویار در روسیه مدرن و همچنین در گذشته در ایالات متحده، و در زمینه منابع آبی میزان آب محدود قابل دسترسی در مناطق خشک مانند سیستم تأمین آب لس آنجلس به خصوص در مناطق دریاچه مونو و دریاچه اُونز، همه نمونه‌هایی از مثال‌های عینی تراژدی انبازه‌ها به حساب می‌آیند. در اقتصاد، اثرات بیرونی (اثرات جانبی) به هزینه یا منفعتی که بر طرفی تأثیر می‌گذارد بدون این که این فرد یا طرف انتخاب کرده باشد تا متحمل این هزینه یا منفعت شود گفته می‌شود. اثرات بیرونی منفی از مشخصه‌های بارز تراژدی انبازه‌ها هستند. به عنوان مثال رانندگی موجب اثرات بیرونی منفی زیادی از جمله آلودگی، انتشار کربن و تصادفات می‌شود. هربار که فرد الف پشت فرمان ماشینی می‌نشیند، احتمال اینکه فرد ب و بسیاری از افراد دیگر متحمل هزینه‌های نام برده شوند افزایش می‌یابد. اقتصاد دان‌ها اصولاً اصرار می‌ورزند که دولت باید سیاست‌هایی را اقتباس کند که اثرات بیرونی را درونی کند.

کاربرد در زیست‌شناسی تکاملی

[ویرایش]

به تازگی رابطه‌ای میان تراژدی انبازه‌ها و رقابت انگل‌ها با فعالیت خودخواهانه‌شان که در نهایت منجر به از بین رفتن میزبان مشترکشان می‌شود برقرار گشته است. همچنین این سؤال در مطالعه رفتار حشرات اجتماعی پیش آمده است که چرا حشرات کارگر با تخم نگذاشتن نفع مشترک همه را حفظ می‌کنند و از متلاشی شدن جامعه‌شان جلوگیری می‌کنند. ایده خودکشی تکاملی که در آن عادات افراد باعث انقراض کل جمعیت گونه‌شان می‌شود را می‌توان به صورت بالاترین درجه تراژدی انبازه‌های تکاملی دانست.

مثال‌ها

[ویرایش]

مثال‌های کلی تری از تراژدی‌های واقعی و احتمالی (برخی از آن‌ها توسط هاردین برشمرده شده است)

بوم‌شناسی سیاره زمین

[ویرایش]

- رشد کنترل نشده جمعیت انسان‌ها که منجر به ازدیاد جمعیت می‌شود.

- ترجیح دادن فرزندان پسر موجب سقط جنین نوزادان دختر می‌شود که باعث به هم خوردن تعادل نسبت جنسیت می‌شود.

- هوا، چه هوای محیط بیرونی که توسط انتشار گازهای صنعتی و ماشین‌ها و سایر منابع آلودگی هوا، آلوده می‌شود، چه هوای درونی (هوای اطراف و درون ساختمان‌ها که بر کیفیت زندگی ساکنین تأثیر می‌گذارد)

- آب، آلودگی آب، بحران استخراج بیش از اندازه آبهای زیرزمینی و هدر دادن آب به علت آبیاری بیش از حد

- جنگل‌ها، بریدن بیش از اندازه درخت‌های جنگل‌های قدیمی و سوزاندن بیش از حد جنگل‌ها برای رسیدن به زمین‌های بایر

- منابع انرژی و اقلیم، اثرات محیط زیستی ناشی از استخراج معادن و سوزاندن سوخت‌های فسیلی و در نتیجه گرمایش زمین

- حیوانات، از بین بردن حیات وحش و مکان سکونت حیوانات و شکار غیرقانونی که منجر به انقراض گسترده حیوانات می‌شود (انقراض‌های دوره هلوسین)

- اقیانوس‌ها، ماهیگیری بیش از اندازه

- آنتی‌بیوتیک‌ها، استفاده بیش از اندازه از آنتی‌بیوتیک‌ها در همه جای دنیا منجر به مقاومت بدن در برابر آنتی‌بیوتیک می‌شود که در حال افزایش با شتابی فزاینده است.

منابع مشترک عمومی

[ویرایش]

- ایمیل‌های اسپم، استفاده مفید از ایمیل را برای همه کاربران کاهش داده و هزینه استفاده از اینترنت را برای همه افزایش می‌دهد درحالی که فقط برای عده محدودی منفعت دارند.

- انبازه‌های دانشی که شامل دارایی‌های نامشهود در دوران اطلاعات می‌شود، مانند سورس کد که می‌تواند توسط اطلاعات غلط یا کدهای نامنظم آلوده شود.

دوراهی انبازه‌ها

[ویرایش]

دوراهی انبازه‌ها یکی از انواع به خصوص دوراهی‌های اجتماعی است که در آن منفعت خودخواهانه و کوتاه مدت افراد با منفعت بلند مدت گروه‌ها و نفع مشترک در تناقض است. در ادبیات آکادمیک از اصطلاحات دوراهی منابع، یا دوراهی استخر مشترک منابع (دوراهی اموال عمومی) نیز برای توضیح همین تئوری استفاده شده است. محققان دوراهی‌های انبازه‌ها، چه به صورت میدانی و چه در محیط آزمایشگاهی، موقعیت‌هایی را مطالعه می‌کنند که در آن‌ها گروه‌ها و اجتماعات مردم احتمال دارد از منابع مشترک بیش از حد یا کمتر از حد معقول استفاده کنند. برنامه‌های پژوهشی بر تعدادی از فاکتورهای انگیزشی، استراتژیک و ساختاری که امکان دارد در مدیریت انبازه‌ها سودمند باشند تمرکز دارند.

در تئوری بازی‌ها، که مدل‌هایی بر پایه ریاضیات برای رفتار افراد در موقعیت‌های استراتژیک ایجاد می‌کند، بازی متناظری که توسط هاردین به وجود آمده است، به نام بازی عمومی‌سازی هزینه‌ها، خصوصی‌سازی منافع شناخته شده است.

فاکتورهای روان‌شناسی

[ویرایش]

کپلمن، وبر و مسیک در سال ۲۰۰۲ در مرور یک پژوهش تجربی دربارهٔ میزان مشارکت در دوراهی‌های انبازه‌ها، ۹ دسته از متغیرهای مستقلی را مشخص می‌کنند که مشارکت در دوراهی‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد: انگیزه‌های اجتماعی، جنسیت، ساختار بازده، عدم اطمینان، قدرت و مقام، اندازه گروه، ارتباطات، علل و چارچوب‌ها. آن‌ها این دسته‌ها را سازماندهی کرده‌اند و تفاوت‌های فردی روان‌شناسی (ویژگی‌های ثابت شخصیتی) و فاکتورهای اقتضایی (وابسته به محیط) را از یکدیگر تمیز داده‌اند. فاکتورهای اقتضایی شامل وظیفه (ساختار تصمیم و ساختار اجتماعی آن) و پنداشت فرد از وظیفه می‌شود

یافته‌های تجربی از اهمیت زیاد فاکتور فرهنگ گروهی حمایت می‌کنند و نشان می‌دهند که این فاکتور نیز باید در زمینه مطالعه فاکتورهای اقتضایی مورد مطالعه قرار گیرد. احتمال بیشتری می‌رود که افراد به جای رفتار به تناسب با مشوق‌های اقتصادی، در راستای همکاری با چارچوب رفتارهای قابل قبول تصمیم‌های خود را اتخاذ کنند. در یک مدل توسعه یافته از منطق قابل قبول بودن که بر مبنای ۴ فاکتور است، پیشنهاد می‌شود که نحوه همکاری فرد با پرسش سؤال: "شخصی با خصوصیات من، در موقعیتی مشابه همین، با فرهنگی مشابه همین، چه کار خواهد کرد؟" به صورتی بهتر توجیه می‌شود.

فاکتورهای استراتژیک

[ویرایش]

فاکتورهای استراتژیک نیز در دوراهی‌های انبازه‌ها حائز اهمیت هستند. یکی از فاکتورهایی که معمولاً مورد مطالعه قرار می‌گیرد ترتیبی است که افراد توسط آن به برداشت از منبع می‌پردازند. در بازی‌های هم‌زمان همه افراد به صورت هم‌زمان به برداشت از منبع می‌پردازند در حالی که در بازی‌های پی در پی افراد با توجه به ترتیبی که از پیش تعیین شده است از منبع برداشت می‌کنند. در بازی‌های پی در پی تأثیر ترتیب به وضوح دیده می‌شود: همواره برداشت افرادی که ابتدا برداشت می‌کنند – یا رهبران – بیشتر از افرادی که بعدتر برداشت می‌کنند – پیروان – است. این پدیده بدین گونه تفسیر می‌شود که بازیگران نخست معتقدند حق بیشتری از منبع دارند. در بازی‌های پی در پی افراد قانونی را مبنی بر اینکه فردی که اول آمده اول سرویس می‌گیرد می‌پذیرند در حالی که در بازی‌های هم‌زمان افراد قانون مساوات و برابری را می‌پذیرند. یکی دیگر از فاکتورهای استراتژیک امکان به وجود آمدن اعتبار منفی برای فرد است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد افراد در موقعیت‌های عمومی به میزان کمتری نسبت به موقعیت‌های فردی که ناشناس می‌مانند از منابع برداشت می‌کنند. همچنین افرادی که در موقعیت‌های عمومی میزان کمتری برداشت می‌کنند پرستیژ و قدرت تأثیر بیشتری توسط افراد گروهشان کسب می‌کنند.

فاکتورهای ساختاری

[ویرایش]

پژوهش‌های بسیاری بر زمان و موقعیتی که در آن مردم علاقه دارند در وضعیت انبازه‌ها تغییراتی ساختاری ایجاد کنند تا از یک تراژدی جلوگیری نمایند متمرکز شده است. هاردین در تحلیل خود از تراژدی انبازه‌ها می‌گوید «آزادی در انبازه‌ها موجب تباهی همه می‌شود». یکی از راه حل‌های پیشنهاد شده مشخص نمودن یک رهبر برای تنظیم قوانینی در زمینه دسترسی به منبع مشترک است. احتمال تعیین یک رهبر از سمت گروه‌ها در زمانی که منبعی رو به اتمام است و مدیریت این منبع مشترک وظیفه دشواری پنداشته می‌شود، بیشتر است. گروه‌ها عموماً رهبری را ترجیح می‌دهند که توسط اعضا انتخاب شده باشد، دموکرات باشد و نماینده گروه باشد و رهبرانی با این شرایط در وادار کردن اعضا به همکاری موفق تر ظاهر می‌شوند. با وجود اینکه رهبری استبدادی می‌تواند راه حلی مؤثر برای مشکلات باشد نوعی بیزاری عمومی که احتمالاً نتیجه ترس از سوء استفاده از قدرت و فساد است، نسبت به رهبری استبدادی در میان مردم وجود دارد.

اعمال پاداش‌ها و مجازات‌ها می‌تواند یکی دیگر از راه حل‌های مؤثر در حفظ منابع مشترک باشد. مجازات‌های گزینش شده برای استفاده بیش از حد از منابع انرژی و آبی می‌توانند در حفاظت از این منابع مؤثر باشند – به عنوان مثال می‌توان در منازل شهروندان دستگاه‌هایی برای سنجش میزان مصرف آب و برق نصب نمود. پاداش‌های گزینش شده زمانی مؤثر واقع می‌شوند که عینیت آن‌ها برای همه مردم علنی باشد. یک آزمایش مسافرت گروهی هدایت شده توسط مردم در هلند به این علت با شکست مواجه شد که مسافران معتقد بودند قادر به سازماندهی این سفر نخواهند بود. همچنین الزامی در شهودی بودن پاداش‌ها نیست. در کانادا شرکت‌های خدمات رفاهی حتی ایده قرار دادن یک «چهره خندان» بر قبوض برق شهروندانی که زیر حد متوسط مصرف همسایگانشان مصرف نموده‌اند را نیز در نظر گرفتند.

راه حل‌ها

[ویرایش]

بیان راه حل‌هایی برای تراژدی انبازه‌ها از اساسی‌ترین معضلات رشته فلسفه سیاسی است. در موقعیت‌های بسیاری دیده شده که افراد محلی خود طرح‌های اجتماعی (و گاهی پیچیده) ای را به اجرا درمی‌آورند که بسیار مؤثر است. در چنین حالاتی بهترین راه حل دولتی می‌تواند عدم دخالت باشد. در موقعیت‌هایی که این طرح‌ها با شکست مواجه می‌شوند خصوصی‌سازی، درونی کردن اثرات بیرونی و اعمال قوانین تنظیمی از جمله راه حل‌های احتمالی دولتی به حساب می‌آیند.

راه حل‌های غیر-دولتی

[ویرایش]

برخی اوقات بهترین راه حل دولتی می‌تواند عدم دخالت باشد. رابرت اکسل راد ادعا می‌کند که حتی افرادی که هدفشان منافع شخصی شان است عموماً راهی برای همکاری می‌یابند چرا که محدودیت‌های گروهی منافع گروهی و فردی را در کنار هم تأمین می‌کنند. مردم‌شناسی به نام آپل از افرادی که به مقاله هاردین استناد می‌کنند انتقاد می‌کند و می‌گوید چنین افرادی: «تفکر عقلایی اقتصادی و محیطی خود را بر سایر سیستم‌های اجتماعی تحمیل می‌کنند در حالی که دانش و فهم آن‌ها از این سیستم‌ها ناقص و محدود است.»

دانشمند علوم سیاسی، الینور استروم، که در سال ۲۰۰۹ برای کار در زمینه موضوع تراژدی انبازه‌ها برنده جایزه نوبل اقتصادی شده است به همراه تعدادی دیگر در سال ۱۹۹۹ باری دیگر کارهای هاردین را مرور کردند. آن‌ها دریافتند تراژدی انبازه‌ها به میزانی که هاردین ادعا کرده بود متداول نیست و حل آن نیز به اندازه ادعا شده دشوار نیست، چرا که افراد محلی اصولاً خود به راه حلی برای مشکلات انبازه‌ها دست می‌یابند. برای مثال مشخص شد که زمین کشاورزی مشترکی در کوهستان آلپ سوییس وجود دارد که توسط گروهی از کشاورزان از سال ۱۵۱۷ در راستای منفعت فردی و عمومی گروه اداره شده است، با اینکه همه این کشاورزان زمین‌های کشاورزی شخصی ای را نیز در تصاحب خود داشته‌اند. به صورت عمومی نگهداری از یک منبع مشترک جهت پایداری آن جزو منافع همه استفاده‌کنندگان از آن منبع به حساب می‌آید و به همین دلیل اصولاً طرح‌های اجتماعی پیچیده‌ای توسط خود این افراد برای رسیدن به بهینه‌ترین و کاراترین سیستم مدیریت منبع به وجود می‌آید.

به همین صورت جغرافی‌دانی به نام داگلاس ال جانسون اظهار می‌کند که بسیاری از جوامع گله داران کوچ‌کننده خاورمیانه‌ای و آفریقایی به واقع «تعادلی میان موقعیت‌های فصلی مراتع و موجودی نسبی محلی خود ایجاد می‌کنند که از لحاظ بوم‌شناسی صحیح و بی‌خطر است»، که این تعادل نشان دهنده میل بیشتر آن‌ها به خطر کمتر در مقابل سود بیشتر است. با این حال اصولاً «چوپانان برای معضلاتی سرزنش می‌شدند که نتیجه رفتارهای آن‌ها نبود و حاصل عملکرد نیروهای بیگانه بود.» و دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی با یافتن نمونه‌هایی از مشکلات مربوط به منابع مشترک در نوشته‌های عالمان گذشته مانند ابن خلدون به همراه تفکر رایجی که در گرایش‌های فرهنگی متضاد دربارهٔ افراد مهاجر وجود دارد، از کارهای هاردین برای توجیه محدودیت‌های اعمال شده بر دسترسی زمین‌ها و یکجانشینی احتمالی گله داران کوچ‌کننده استفاده می‌کنند، در حالی که شواهد تجربی برای سرزنش آن‌ها بسیار ضعیف است. دان چتی با بررسی رابطه میان چوپانان بادیه‌نشین عرب و دولت سوریه در قرن ۲۰، اظهار می‌کند که بحث‌های هاردین به طرز جالبی به عنوان بنیادی‌ترین توجیه برای تنزل کیفیت زمین استپه در طرح‌های توسعه خشکی‌های کشور مورد قبول واقع شده است و نقش بزرگ‌تر استفاده‌های بیش از حد کشاورزان در خشک شدن زمین‌ها کوچک‌تر از حد واقع پنداشته شده چرا که با ایدئولوژی‌های ملی گرایانه مبنی بر مضر بودن چوپانان از لحاظ اقتصادی و حرکت رو به عقب آن‌ها از لحاظ اجتماعی آمیخته شده است.

الینور استروم و همکارانش با در نظر گرفتن نحوه مدیریت منابع مشترک توسط اجتماعات واقعی مردم، مانند ماهیگیران و سیستم‌های آبیاری زمین‌ها و مراتع، به تعدادی از فاکتورهای مؤثر در مدیریت موفق منابع دست یافتند. یکی از این فاکتورها خود منبع است، حفاظت منابعی با مرزها و حدود مشخص (مانند زمین) بسیار راحت‌تر است. فاکتور دوم به نوع منبع بستگی دارد، برای حفاظت راحت منبع باید تهدید قابل درکی از تمام شدن آن حس شود و جایگزینی آن نیز دشوار باشد. سومین فاکتور حضور اجتماعی از مردم است؛ اجتماعات کوچک و با ثبات با شبکه‌های اجتماعی قدرتمند و هنجارهایی در راستای حفاظت از منبع احتمال موفقیت بیشتری در حفظ منبع دارند. آخرین فاکتور وجود قوانین مناسب تنظیم شده توسط اجتماع و روش‌هایی است که مشوق‌هایی جهت استفاده مسئولانه و مجازات‌هایی جهت استفاده بیش از حد در بتن آن‌ها تعبیه شده باشد. زمانی که انبازه‌ها توسط افراد غیر محلی مصادره شود راه حل‌های پیشین دیگر جواب گو نخواهند بود.

راه حل‌های دولتی

[ویرایش]

راه حل‌های دولتی در موقعیت‌هایی که شرایط ذکر شده در بالا وجود نداشته باشند می‌توانند ضروری باشند (به عنوان مثال اجتماع مردم به حدی بزرگ یا بی‌ثبات باشد که نتوانند شبکه اجتماعی قدرتمندی ایجاد کنند). خصوصی‌سازی، درونی کردن اثرات بیرونی و اعمال قوانین تنظیمی مثال‌هایی از دخالت‌های دولت می‌باشند.

خصوصی‌سازی

[ویرایش]

یکی از راه حل‌ها برای برخی از منابع این است که منبع مشترک به دارایی خصوصی تبدیل شود، این کار برای مالک جدید انگیزه‌ای جهت اجرای طرح‌هایی برای پایداری منبع ایجاد می‌کند. طرفداران فلسفه و اقتصاد آزادی‌خواهی و آزادی خواهان کلاسیک به تراژدی انبازه‌ها به عنوان نمونه بارز نتیجه موقعیتی استناد می‌کنند که حقوق مالکیت لاکی در مورد املاک و زمین توسط دولت مصادره شود (جان لاک معتقد بود مالکیت دارایی‌ها و املاک حق طبیعی هر انسان است). آن‌ها معتقدند راه حل جلوگیری از تراژدی انبازه‌ها این است که به هر فردی حق مالکیت و تصاحب منابع داده شود یا به بیانی دیگر دارایی‌ها خصوصی‌سازی شوند.

اعمال قوانین تنظیمی

[ویرایش]

در یک مثال معمول، قوانین دولتی می‌توانند میزان منبع موجود و در دسترس برای استفاده هر فرد را محدود سازند. سیستم‌های جواز محور برای فعالیت‌های اقتصادی استخراجی مانند معدن کاوی، ماهیگیری، شکار، پرورش دام و برش الوار از نمونه‌های این رویکرد به حساب می‌آیند. به صورت مشابهی محدودیت‌های اعمال شده مربوط به آلودگی‌ها نمونه‌هایی از دخالت دولت به نیابت از انبازه‌ها هستند. این ایده توسط سازمان ملل متحد در نوشتن معاهده ماه، معاهده فضا و قانون دریاها استفاده شده است و همین‌طور توسط یونسکو در نوشتن قرارداد میراث جهان مورد استفاده قرار گرفته است، این قرارداد شامل قوانین بین‌المللی و مقرراتی می‌باشد که برخی مناطق یا منابع را به عنوان میراث مشترک نسل بشر مشخص می‌کند.

هاردین در مقاله خود پیشنهاد می‌کند که راه حل معضل رشد بیش از اندازه جمعیت باید بر پایه «اجبار متقابلی که به صورت متقابل مورد تأیید واقع شده باشد» قرار گیرد و به «کنار گذاشتن آزادی در زمینه زاد و ولد» منجر شود. هاردین به این مقوله در کتاب «مدیریت انبازه‌ها» که در سال ۱۹۷۹ با مشارکت جان بیدن نوشته است بیشتر می‌پردازد. وی این پیشنهاد خود را در چارچوب نیاز به محدود کردن حق زاد و ولد برای حفاظت از همه حقوق انسانی دیگر بیان می‌کند. در حال حاضر نیز کشورهای زیادی انواعی از قوانین کنترل جمعیت را اعمال می‌نمایند. تاریخ‌دان آلمانی، یواکیم رادکو چنین می‌پندارد که هاردین از مدیریت سخت گیرانه دارایی‌های مشترک از طریق دخالت بیشتر دولت یا قوانین بین‌المللی حمایت می‌کند. در موقعیت‌هایی که قوانینی اقتباس گردند که حق مالکیت خصوصی را محدود می‌سازند، مکرراً هشدار یک تراژدی انبازه‌ها قریب‌الوقوع داده می‌شود.

درونی‌سازی اثرات بیرونی

[ویرایش]

خصوصی‌سازی زمانی راه حلی مناسبی به حساب می‌آید که فردی که مالک دارایی می‌شود (یا حق دسترسی به دارایی را دارد)، تمام هزینه سوء استفاده از منبع را متحمل شود. همان‌طور که قبلاً ذکر شد اثرات بیرونی منفی (نتایج منفی مانند آلودگی هوا یا آب، که تأثیرات آن بر استفاده‌کنندگان از منبع به تناسب میزان استفاده آن‌ها نیست) از خصوصیات ناشی از تراژدی انبازه‌ها است. درونی‌سازی اثرات بیرونی به این معنی که مطمئن شویم استفاده‌کنندگان از منبع هزینه کامل تبعات استفاده از آن را متحمل می‌شوند، می‌تواند گزینه جایگزینی ما بین اعمال قوانین و خصوصی‌سازی باشد. یکی از نمونه‌های اعمال این روش مالیات‌های مربوط به بنزین و گازوییل است که شامل هزینه‌های نگهداری جاده‌ها و آلودگی هوا نیز می‌شود. این راه حل می‌تواند انعطاف‌پذیری خصوصی‌سازی را هم‌زمان با مینیمم کردن میزان نظارت مورد نیاز از سمت دولت تأمین نماید.

کمدی انبازه‌ها

[ویرایش]

در برخی موارد، سوء استفاده بیشتر از یک منبع می‌تواند خوب باشد. کارول ام رز، در مقاله‌ای در سال ۱۹۸۶ مفهوم کمدی انبازه‌ها را بررسی می‌نماید، که مختص مواردی است که دارایی عمومی مورد نظر با استفاده بیشتر نرخ بازگشت به مقیاس بیشتری خواهد داشت، به این معنی که هرچقدر تعداد افرادی که از منبع استفاده می‌کنند بیشتر باشد منفعتی که به هر یک از استفاده‌کنندگان می‌رسد بیشتر است. رز به تجارت و فعالیت‌های تفریحی گروهی به عنوان مثال‌هایی از کمدی انبازه‌ها اشاره می‌کند. با توجه به نظریات رز، دارایی‌های عمومی که خصوصیات کمدی را دارند به جای لطمه خوردن از استفاده بیش از حد، از سرمایه‌گذاری‌های زیر حد لازم لطمه می‌خورند.

انتقادها

[ویرایش]

دریک جنسون که یک طرفدار حفاظت از محیط زیست است اذعان می‌کند که از تراژدی انبازه‌ها به عنوان یک دست آویز سیاسی برای توجیه و رسیدن به مالکیت خصوصی استفاده شده است. وی اعتقاد دارد احزاب سمت راست سیاسی از تراژدی انبازه‌ها برای افزایش سرعت محصور شدن دارایی‌های مشترک کشورهای جهان سوم و افراد بومی در سراسر جهان استفاده می‌کنند که این بخشی از ۱۰ قانون اقتصادی نوشته شده تحت عنوان توافق عام واشینگتن است. وی ادعا می‌کند در موقعیت‌های واقعی افرادی که از انبازه‌ها سوء استفاده می‌کردند تهدید به دست کشیدن از این کار می‌شدند و اگر تهدیدها مؤثر نبود تحریم‌های مجازات گونه‌ای علیه آن‌ها اعمال می‌شد. جنسون می‌گوید به جای اصطلاح تراژدی انبازه‌ها باید از اصطلاح تراژدی شکست انبازه‌ها استفاده گردد.

کارهای هاردین همچنین به علت نادرستی از لحاظ تاریخی مورد انتقاد قرار گرفته است چرا که ایده انتقال جمعیتی (کاهش آمار زاد و ولد و مرگ و میر در نتیجه صنعتی شدن کشورها) را در نظر نگرفته است و همچنین بین دارایی‌های مشترک و دارایی‌هایی با دسترسی آزاد تفاوتی قائل نشده است. در همین راستا کارل دالمن ادعا می‌کند که انبازه‌ها به صورتی مؤثر مدیریت می‌شدند تا از چرای بیش از حد گله‌ها جلوگیری شود. همین‌طور سوزان جین باک کاکس معتقد است که مثال استفاده شده برای به اثبات رساندن این مفهوم اقتصادی از لحاظ تاریخی پایه‌های ضعیفی دارد و اطلاعات نادرستی را دربارهٔ واقعیتی منتقل می‌کند که این محقق نامش را «پیروزی انبازه‌ها» می‌گذارد: استفاده مشترک موفقیت‌آمیز از زمین برای قرن‌های متمادی. وی می‌گوید تغییرات اجتماعی و نوآوری‌های کشاورزی علل اصلی نابودی انبازه‌ها بوده‌اند نه رفتار مردم عادی استفاده‌کننده از منابع. برخی نویسندگان همچون یوچای بنکلر، می‌گویند با ظهور اینترنت و دیجیتال گرایی، یک سیستم اقتصادی بر پایه انبازه‌ها دوباره ممکن خواهد بود. یوچای در کتاب خود، ثروت شبکه‌ها که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده است، می‌گوید قدرت پردازش ارزان در کنار شبکه‌ها مردم را قادر می‌سازند تا محصولاتی ارزشمند از طریق فرایندهای غیر-تبلیغاتی تعاملات تولید نمایند: «به عنوان انسان و به عنوان موجودات اجتماعی، نه به عنوان بازیگران بازار و از طریق سیستم مبتنی بر قیمت». او از اصطلاح اقتصاد مبتنی بر اطلاعات شبکه‌ای استفاده می‌کند تا سیستمی از تولید، توزیع و مصرف دارایی‌های اطلاعاتی را توصیف کند. این سیستم توسط فعالیت‌های غیر متمرکز فردی پیش برده شده از طریق روش‌های توزیع یافته گسترده و غیر بازاری، که به استراتژی‌های بازار تکیه نمی‌کنند، کار می‌کند.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • =Du3qICRxtgIC&pg=PA3 The Drama of the Commons (به انگلیسی). National Academies Press. 2002. Retrieved 2013-07-29. {{cite book}}: |نام2= missing |نام2= (help); |نام= missing |نام= (help); Check |نشانی= value (help)