اورشلیم - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اورشَلیم/بیتالمقدّس در عبری: יְרוּשָׁלַיִם در عربی: أورشلیم القدس (اسرائیل) در عربی: القُدس (فلسطین) | |
---|---|
نام(های) مستعار: عربی: (به عربی: بَيْتُ المَقْدِس) (بیتالمقدس) عبری: اِر ها-کُدِش (شهر مقدس) | |
مختصات: ۳۱°۴۷′ شمالی ۳۵°۱۳′ شرقی / ۳۱٫۷۸۳°شمالی ۳۵٫۲۱۷°شرقی | |
کشور | فلسطین، اسرائیل (مورد مناقشه) |
ادارهکننده | اسرائیل |
استان فلسطینی | قدس |
ناحیهٔ اسرائیلی | اورشلیم |
حکومت | |
• شهردار فلسطینی اسرائیلی | زکی غول نیر بارکات |
مساحت | |
• شهر (فلسطین/اسرائیل) | ۱۲۵٫۲ کیلومتر مربع (۴۸٫۳ مایل مربع) |
• کلانشهری | ۶۵۲ کیلومتر مربع (۲۵۲ مایل مربع) |
ارتفاع | ۷۵۰ متر (۲۴۶۰ فوت) |
جمعیت (۲۰۲۲) | |
• شهر (فلسطین/اسرائیل) | ۹۸۱۷۱۱ |
• شهری | ۱۰۲۹۳۰۰ |
• کلانشهری | ۱۲۵۳۹۰۰ |
منطقهٔ زمانی | یوتیسی ۲+ (IST) |
• تابستانی (DST) | یوتیسی ۳+ (IDT) |
کد منطقه | ۰۲ ۹۷۲ |
وبگاه | www www |
جامعهٔ جهانی از جمله یونسکو و شورای امنیت سازمان ملل متحد شرق بیتالمقدس (قدس شرقی) را متعلق به کشور فلسطین میداند که هماکنون در اشغال اسرائیل قرار دارد.[۱] |
اورشَلیم (به عبری: ירושלים با تلفظ «یِروشَلاییم» Yerushaláyim، به عربی: أورشلیم القُدس) یا بَیْتالمُقدَّس یا قُدس (به عربی: القُدس)، از قدیمیترین شهرهای جهان[۲] در دامنه جبال الخلیل و نیز پایتخت بالفعل اسرائیل است[۳] که به صورت قانونی، بخش غربی آن، متعلق به اسرائیل و بخش شرقی آن که در اشغال اسرائیل است، به دولت فلسطین تعلق دارد اما از لحاظ بینالمللی، این شهر، به صورت گسترده، به عنوان پایتخت اسرائیل یا فلسطین، به رسمیت شناخته نشده است. بخش باستانی این شهر، به دلیل وجود بناهای تاریخی-مذهبی مهم، از نظر ادیان ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام، مقدّس، دانسته میشود. جمعیت اورشلیم در سال ۲۰۲۲، بیش از ۹۸۰٬۰۰۰ نفر[۴] و مساحت آن، ۱۲۵٫۱ کیلومترمربع است.
اورشلیم یکی از چهار شهر مقدس یهودیان محسوب میشود و در کنار شهرهای صفاد، حبرون و طبریه، محل سکونت بسیاری از دانشمندان مذهبی یهودی بوده است.[۵] این شهر مقدسترین شهر در مسیحیت محسوب میشود. همچنین به دلیل قرار داشتن مسجدالاقصی قبلهٔ نخست مسلمانان در آنجا، بیتالمقدس همچون مکه و مدینه، از مقدسترین شهرهای مسلمانان است.
در طول تاریخ، اورشلیم دست کم دو بار تخریب، ۲۳ بار محاصره، ۴۴ بار مورد تصرف و بازپسگیری و ۵۲ بار مورد هجوم قرار گرفته است.[۶] بخشی از شهر موسوم به شهر داوود نخستین نشانههای سکونت در هزاره چهارم (پیش از میلاد) را بهصورت اردوگاههای چادرنشینان نشان میدهد.[۷] در دوران بنیاسرائیل، ساختوسازهای عمده در سده ۹ (پیش از میلاد) (عصر آهن) آغاز شده، و در سده ۸ (پیش از میلاد) شهر به مرکز دینی و اداری پادشاهی یهودا تبدیل شد.[۸] در سال ۱۵۳۸ میلادی، دیوارهای شهر برای واپسین بار توسط سلیمان یکم بازسازی شد. امروزه، این دیوارها محدودهٔ شهر باستانی را که بهطور تاریخی به چهار بخش ارمنی، مسیحی، یهودی و مسلماننشین تقسیم میشود، مشخص میکنند.[۹] در سال ۱۹۸۱ شهر باستانی بهعنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شده و امروزه در فهرست میراث جهانی در معرض خطر قرار دارد.[۱۰] در سال ۲۰۱۵، اورشلیم جمعیتی در حدود ۸۵۰ هزار نفر، شامل ۲۰۰ هزار اسراییلی یهودی سکولار، ۳۵۰ هزار یهودی حریدی و ۳۰۰ هزار فلسطینی داشته است.[۱۱] در سال ۲۰۱۶، جمعیت شهر در حدود ۸۸۲۷۰۰ نفر بوده است که از این تعداد ۵۳۶۶۰۰ نفر (۶۰٫۸ درصد) یهودی، ۳۱۹۸۰۰ نفر (۳۶٫۲ درصد) مسلمان، ۱۵۸۰۰ نقر (۱٫۸ درصد) مسیحی و ۱۰۳۰۰ نفر (۱٫۲ درصد) نامشخص بودهاند.[۱۲]
بر اساس تنخ، داوود با غلبه بر یبوسیان شهر را فتح کرده و آن را پایتخت پادشاهی اسرائیل قرار داد و فرزند او سلیمان نخستین پرستشگاه اورشلیم را بنا نهاد. لقب شهر مقدس احتمالاً پس از ساخت معبد دوم اورشلیم مطرح شده است.[۱۳] تقدس اورشلیم در مسیحیت، علاوه بر اینکه در هفتادگانی تأکید شده،[۱۴] در عهد جدید نیز بهواسطهٔ نقل تصلیب عیسی مورد تأکید مجدد قرار گرفته است. در اسلام، اورشلیم پس از مکه و مدینه سومین شهر مقدس شمرده میشود.[۱۵][۱۶] بنا بر روایات اسلامی، در سال ۶۱۰ میلادی اورشلیم نخستین قبله مسلمانان شده[۱۷] و ده سال بعد محمد از آنجا به معراج رفته است.[۱۸][۱۹] در نتیجه، به رغم مساحت ۰٫۹ کیلومتر مربعی، شهر باستانی محل قرارگیری بسیاری از بناهای مهم مذهبی از جمله کوه معبد شامل دیوار ندبه، قبةالصخره و مسجدالاقصی و همچنین کلیسای مقبره مقدس است.
امروزه وضعیت اورشلیم یکی از مسائل اساسی در منازعه فلسطین-اسرائیل بهشمار میرود. در طول جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۴۸، اورشلیم غربی جزو مناطق تصرف شده توسط اسرائیل بود، در حالی که اورشلیم شرقی، شامل شهر باستانی، توسط اردن تصرف و ضمیمه خاک آن کشور شد. اسرائیل بخش شرقی را در طی جنگ ششروزه ۱۹۶۷ تصرف کرده و آن را به همراه مناطق اطراف، ضمیمه اورشلیم کرد. بر مبنای قانون اساسی اسرائیل، اورشلیم پایتخت تقسیمناپذیر کشور برشمرده میشود. تمامی دستگاههای اجرایی دولت اسرائیل، از جمله کنست (پارلمان اسرائیل)، اقامتگاه نخستوزیر و رئیسجمهور و دادگاه عالی در اورشلیم قرار دارند. با وجود اینکه جامعه بینالمللی الحاق اورشلیم شرقی را غیرقانونی دانسته و اورشلیم شرقی را منطقهٔ فلسطینی اشغالشده توسط اسرائیل در نظر میگیرد،[۲۰][۲۱][۲۲][۲۳] اسرائیل دست بالا را در حاکمیت بر اورشلیم غربی دارد.[۲۴][۲۵]
نام
نام این شهر در زبان عبری یروشلاییم و در زبان عربی قدس است. از دیگر نامهای این شهر میتوان به جروسلم، اورشلیم یا بیتالمقدس اشاره کرد.[۴] نام اورشلیم برخلاف آنچه ممکن است بدواً به نظر آید توسط عبرانیان بر شهر نهاده نشده است بلکه اصلی اوگاریتی دارد. البته زبان اوگاریتی هم مانند زبان عبری از زبانهای سامی است. نام اصلی شهر قبل از ورود عبرانیان اوراشالیموم یا اوراشالیمو به معنای بنیاد شلیم بود. شلیم یکی از خدایان اوگاریتی است. بعدها عبرانیان این نام را تغییر ندادند زیرا اورشلیم در زبان عبری به معنای «شهر صلح» میشد. از نگاه دستور زبان عبری، این کلمه از دو بخش «اور» به معنی شهر و «شلیم» به معنی صلح و دوستی است.[۲۶]
در متنهای پهلوی از این شهر با نام اورشلیم (Urišlīm) یاد شده است.[۲۷] پس از اسلام در منابع فارسی از این شهر بهطور عمده با سه نام ایلیا، اورشلیم (یا اورشلم) و بیتالمقدس یاد شده است.[۲۸] در برخی از منابع فارسی این ایلیاست که نام عبری شهر دانسته شده است[۲۹] و نیز گفته شده است که اورشلیم نامیاست که برخی ایرانیان شهر را به آن بازخوانند.[۳۰] در برخی منابع ایلیا یکی از سه شهرستان زمین بیتالمقدس دانسته شده است.[۳۱] دو شهرستان دیگر را نام بلقا و اریحاست.[۳۱] هر دو صورت بیتالمُقَدَّس و بیتالمَقْدَس در زبان فارسی به کار رفته است. بیتالمقدس اولین بار در قرن نهم میلادی در منابع اسلامی به کار رفته است.[۳۲] گرچه صورت بیتالمَقْدَس اصیلتر است —و ترکیب عبری בית המקדש (بیت همقدش) با آن خویشاوند است — صورت بیتالمقدَّس بهطور خاص برای گنجانیدن در بحر متقارب (و بعضاً هزج) مناسب است و در شعر فارسی به کار گرفته شده است.[۳۳]
در بسیاری از متون کهن نظم و نثر فارسی از این شهر با نام بیتالمقدس یاد شده است و بنا به گفتهٔ فردوسی نام این شهر در زبان پهلوی، گَنگْ دِژ هوخْت بوده است:
به خشکی رسیدند سر کینه جوی | به بیتالمقدس نِهادند روی | |
که بر پهلَوانی زبان راندند | همی «گَنگدِژ هوخْت» َش خواندند | |
بهتازی کنون «خانهٔ پاک» خوان | برآورده ایوان ضحّاک دان[۳۴] |
سیاست رسمی دولت اسرائیل، الزام میدارد که أُورُشَلِیمَ، که هم ریشه نامهای عبری و انگلیسی ست، در کنار القُدس به صورت أُورُشَلِیمَ-القُدس به کار برود.[۳۵]
تاریخچه
به دلیل موقعیت کلیدی شهر در ملیگرایی یهودی (صهیونیسم) و ملیگرایی فلسطینی، خلاصه کردن تاریخ ۵۰۰۰ ساله اورشلیم اغلب تحت تأثیر تعصبات یا پیشزمینههای ایدئولوژیکی قرار میگیرد.[۳۶] ملیگرایان یهودی یا اسرائیلی با تکیه بر اینکه اورشلیم خاستگاه و پایتخت بنیاسرائیل بوده است، مدعی حق حاکمیت بر شهر هستند.[۳۷][۳۸] از سوی دیگر، ملیگرایان فلسطینی بر اساس حضور طولانی فلسطینیان در اورشلیم در طی قرنهای متمادی، حق حاکمیت را از آن خود میدانند.[۳۹][۴۰] ادعای هر دو طرف در خصوص تاریخ شهر از سوی طرف مقابل مورد شبهه قرار گرفته،[۴۱][۴۲] و دیدگاههای متفاوت نویسندگان مختلف نسبت به وقایع و اعصار مختلفِ تاریخ شهر بهخوبی بیانگر این موضوع است.
پیشاتاریخ
تپهٔ واقع شده در جنوب شرق شهر، موسوم به شهر داوود، هستهٔ نخستینِ اورشلیمِ باستان را در برمیگیرد.[۲] در حدود ۶ تا ۷ هزار سال پیش، چوپانان در نزدیکی چشمهی گیهون که در این منطقه قرار دارد اردو زده که بقایای این سکونتهای اولیه در قالب دستساختههای سنگی و سفالین از دوران مسسنگی به جا مانده است.[۴۳]
دوران باستان
سکونتگاههای دائمی تنها چند سده بعد در حدود ۲۸۰۰–۳۰۰۰ سال پیش از میلاد در عصر برنزِ آغازین و در تپهٔ جنوب شرقی در قالب یک روستای کوچک شکل گرفت.[۴۴] ساکنان شهر در این دوران کنعانیان بودهاند، که به عقیدهٔ باستانشناسان با پذیرش کیش یکتاپرستی بر محور یهوه بنیاسرائیل را شکل دادند.[۴۵]
در اواخر عصر برنز، اورشلیم پایتخت یک حکومت محلی رعیت-محور مصری، دارای یک پادگان نظامی کوچک و تحت فرمانروایی عبدی هیبا بوده است.[۴۶][۴۷] در زمان ستی یکم (۱۲۹۰–۱۲۷۹ پیش از میلاد) و رامسس دوم (۱۲۷۹–۱۲۱۳ پیش از میلاد)، همگام با توسعهٔ شهر ساختوسازهای عمده در آن انجام شد.[۴۸]
بقایای باستانشناسی از دوران بنیاسرائیل شامل مواردی مانند تونل سیلوام (آبارهای ساختهشده توسط حزقیا، پادشاه یهودا)، دیوار عریض (استحکامی دفاعی که در سدهٔ هشتم پیش از میلاد توسط حزقیا ساخته شده)، گورستان سیلوان و برج بنیاسرائیل میشود.[۴۹][۵۰][۵۱][۵۲] آبانباری متعلق به این دوره در سال ۲۰۱۲ در نزدیکی طاق رابینسون کشف شد، که حاکی از وجود منطقهای با تراکم جمعیتی بالا در غرب کوه معبد در زمان پادشاهی یهودا است.[۵۳]
دوران معبد اول اورشلیم در حدود سال ۵۸۶ پیش از میلاد و با فتح یهودا و اورشلیم و تخریب شهر و معبد توسط بخت نصر پادشاه امپراتوری بابل نو پایان یافت.[۵۴]
دورهٔ روایت شده در کتاب مقدس
این دوره، که در آن کنعان بخشی از امپراتوری مصر بوده، همزمان با روایات کتاب مقدس از فتح کنعان توسط یوشع بن نون است.[۵۵] با این وجود باور عمومی بر این است که کتاب یوشع ارزش تاریخی اندکی در مورد اسرائیل باستان دارد.[۵۶]
در کتاب مقدس، اورشلیم در درون سرزمینِ متعلق به قبیلهٔ بنیامین که توسط یبوسیان تصرف شده، تعریف میشود.[۵۷] بنا بر روایات داوود در جریان محاصرهی یبوس اورشلیم را فتح کرده و پایتخت خود را از حبرون به آنجا منتقل کرد.[۵۸] بعدها اورشلیم پایتخت پادشاهی اسرائیل و یکی از چند مرکز مذهبی آن شد.[۵۹] دلیل این انتخاب احتمالاً ناشی از این واقعیت بوده که اورشلیم نقشی در سازوکار قبیلهای اسرائیل نداشته و در نتیجه مناسب مرکزیت آن بوده است.
بر اساس کتاب مقدس، داوود ۴۰ سال بر اورشلیم حکومت کرد[۶۰] و سپس پسرش سلیمان جانشین وی شده[۶۱] و پرستشگاه اورشلیم را بر فراز کوه موریا ساخت. هیکل سلیمان (موسوم به معبد اول) به عنوان مکان نگهداری تابوت عهد نقش اساسی در یهودیت داشته است.[۶۲] با مرگ سلیمان، ده قبیلهٔ شمالی از اسباط اسرائیل از پادشاهی متحد خارج شده و حکومت خود را در شمال اسرائیل تشکیل دادند. قبایل جنوبی نیز به همراهی کاهنان، در اورشلیم باقی مانده و پادشاهی یهودا را به پایتختی آن شکل دادند.[۶۳]
دورهٔ باستان
در سال ۵۳۸ پیش از میلاد، کوروش بزرگ به اسیران یهودی در بابل اجازه داد تا به اورشلیم بازگردند و معبد را بازسازی کنند.[۶۴] ساخت معبد دوم اورشلیم در ۵۱۶ پیش از میلاد، ۷۰ سال پس از تخریب هیکل سلیمان، در دوران زمامداری داریوش بزرگ پایان یافت.[۶۵][۶۶]
در حدود سال ۴۸۵ پیش از میلاد، اورشلیم توسط اتحادی از حکومتهای همسایه محاصره، اشغال و تا حد زیادی تخریب شد.[۶۷] در حدود سال ۴۴۵ پیش از میلاد، اردشیر یکم، فرمان بازسازی شهر را صادر کرد.[۶۸] به این ترتیب اورشلیم به نقش محوری خود به عنوان پایتخت یهودا و مرکز عبادی یهودیت بازگشت.
امروزه مقبرههای بسیاری مربوط به دوران معبد دوم در اورشلیم کشف شدهاند. مثالی از این دست، که در شمال شهر قدیم کشف شده، بقایای انسانی در یک استودان منقش به کتیبههایی به زبان آرامی را در بر میگیرد.[۶۹] مقبرهی سنت جیمز در درهی کیدرون، که با کتیبههایی به زبان عبری و ستونهایی به سبک دوریک تزئین شده، احتمالاً محل دفن کاهنان معبد دوم است.[۶۹]
وقتی اسکندر مقدونی بر شاهنشاهی هخامنشی غلبه کرد، اورشلیم و یهودا نخست تحت کنترل مقدونیه، و در نهایت بطلمیوس یکم سوتر از دودمان بطلمیوسی قرار گرفت. در سال ۱۹۸ پیش از میلاد، آنتیوخوس سوم از امپراتوری سلوکی با شکست بطلمیوس پنجم اورشلیم و یهودا را تحت زمامداری خود درآورد. تلاش سلوکیان برای بازنشانی اورشلیم بهصورت یک شهر-ایالت هلنیستی با شورش مکابیان به سرکردگی متتیای کاهن و پنج پسرش علیه آنتیوخوس چهارم بینتیجه ماند. این شورش در سال ۱۵۲ پیش از میلاد، منجر به تشکیل پادشاهی حشمونیان به پایتختی اورشلیم شد.
در سال ۶۳ پیش از میلاد، پومپه کبیر در تلاش برای بهدست آوردن تاج و تخت حشمونیان، اورشلیم را تصرف کرده و یهودا را جزو قلمرو جمهوری روم درآورد.[۷۰] به دنبال تاخت و تاز شاهنشاهی اشکانی در پشتیبانی از حکمرانان رقیب حشمونی، یهودا صحنهٔ کشمکش میان نیروهای وابسته به روم و اشکانیان شده، که در نهایت منجر به ظهور هرود بزرگ از دودمان ادوم شد.
با قدرت گرفتن روم، هرود به عنوان پادشاه دولت اقماری یهودی گمارده شد. هرود بزرگ به توسعه و زیباسازی شهر پرداخت. در زمان وی دیوارها، برجها و کاخهای متعددی ساخته شد. همچنین کوه معبد توسعه داده شده و محوطهٔ آن با بلوکهای عظیم سنگی به وزن بیش از ۱۰۰ تن مستحکم شد. در زمان هرود مساحت محوطهٔ کوه معبد دو برابر شد.[۷۱][۷۲] در زمان کوتاهی پس از مرگ هرود، در سال ۶ میلادی، یهودا تحت کنترل مستفیم امپراتوری روم درآمد.[۷۳] با این وجود، دودمان هرودیان پس از اگریپای دوم تا سال ۹۶ میلادی بهصورت پادشاهان دست نشاندهٔ مناطق مجاور باقی ماندند. سلطهٔ رومیان بر اورشلیم در طی نخستین جنگ یهود-روم به چالش کشیده شده اما با غلبهٔ رومیان و تخریب شهر به حالت عادی بازگشت. بنابر روایت یوسف فلاوی مورخ یهودی، شهر «چنان با خاک یکسان شد که هیچ نشانی دال بر سکونت قبلی در آن بجای نمانده بود.»[۷۴] شورش دیگری موسوم به شورش بارکوخبا در سال ۱۳۲ میلادی رخ داد که در سال ۱۳۵ میلادی توسط رومیان سرکوب شد. با این وجود، تحقیقات اخیر نشان داده است که شورشیان بارکوخبا هرگز نتوانستند کنترل شهر را در دست بگیرند.[۷۵]
به دنبال شورش بارکوخبا، امپراتور هادریانوس استان یهودا را با استانهای مجاور تجمیع کرده و نام سوریه فلسطین را بر آن نهاد.[۷۶] نام اورشلیم نیز به ایلیا کاپیتولینا تغییر یافته،[۷۷] و شهر بر اساس معماری رایج رومی بازسازی شد. در این دوران یهودیان تنها یک روز در سال، در روز عید تیشا بئاو، اجازهٔ ورود به شهر را داشتند. این تدابیر،[۷۸][۷۹][۸۰] (که پیروان یهودیِ مسیح نیز مشمول آن بودند)[۸۱] اساساً منجر به سکولاریزه شدن شهر شد.[۸۲] این محدودیتها تا قرن هفتم وجود داشتند،[۸۳] با این وجود، بعدها معافیتی برای مسیحیان در نظر گرفته شد: در طول قرن چهارم، امپراتور روم کنستانتین بزرگ دستور ساخت مکانهای مقدس مسیحی، شامل کلیسای مقبره مقدس را صادر کرد. از آنجا که بقایای یافتشده مربوط به دوران بیزانس منحصراً مسیحی هستند، میتوان نتیجه گرفت که در این دوران تنها مسیحیان در شهر ساکن بودهاند.[۸۴]
در قرن پنجم، امپراتوری بیزانس، به پایتختی قسطنطنیه کنترل شهر را در دست گرفت. در طی چند دهه، حاکمیت بر اورشلیم نخست از بیزانس به شاهنشاهی ساسانی، و سپس دوباره به روم-بیزانس رسید. در اوایل قرن هفتم، به دنبال پیشرویهای پادشاه ساسانی خسرو پرویز در سوریه، سرداران وی شهربراز و شاهین بهمنزادگان به کمک یهودیانِ استان فلسطین که بر ضد بیزانس بپا خاسته بودند، به اورشلیم (در فارسی موسوم به دژ هودخ) تاختند.[۸۵]
در جریان محاصره اورشلیم توسط ارتش شاهنشاهی ساسانی در سال ۶۱۴، شهر پس از ۲۱ روز تصرف شد. بر اساس روایات بیزانسیان، دهها هزار مسیحی به دست ارتش ساسانی و یهودیان کشته شده[۸۶][۸۷] و بناهای مقدس آنها از جمله کلیسای مقبره مقدس تخریب شدند. با این وجود صحت این روایات موضوع بحثهای بسیاری در بین مورخان بوده است.[۸۸] شهر فتح شده به مدت پانزده سال جزو قلمرو ساسانیان باقی ماند تا اینکه در سال ۶۲۹ امپراتور بیزانس هراکلیوس کنترل شهر را در دست گرفت.[۸۹]
جمعیت اورشلیم در پایان دوران معبد دوم به ۲۰۰ هزار نفر و مساحت آن به دو کیلومتر مربع افزایش یافت.[۷۹][۹۰]
دورهٔ اسلامی اولیه
اورشلیمِ دوران بیزانس در سال ۶۳۸ میلادی توسط سپاهیان عرب عمر بن خطاب فتح شد.[۹۱] مسلمانان صدر اسلام، کوه معبد را شهر بیتالمقدس ("شهر معبد")،[۹۲] و باقی شهر را (بر اساس نام رومی شهر، آلیا کاپیتولینا) لیا مینامیدند.[۹۳] بعدها کوه معبد «حرم شریف»، و باقی شهر «بیتالمقدس» نامیده شد.[۹۴] روند اسلامیسازی اورشلیم در سال اول هجری (۶۲۳ میلادی)، زمانی که به دنبال معراج پیامبر اسلام اورشلیم به عنوان قبلهٔ مسلمانان تعیین شد، آغاز گشت. پس از ۱۳ سال، قبله به مکه تغییر یافت.[۹۵][۹۶] در سال ۶۳۸ میلادی، خلافت اسلامی قلمرو خود را به اورشلیم گسترش داد.[۹۷] به دنبال فتح شام بهدست مسلمانان، یهودیان اجازه یافتند که به شهر بازگردند.[۹۸] خلیفه عمر بن خطاب در پیمانی با پاتریارک مسیحی اورشلیم، سفرونیوس، به وی اطمینان داد که مسیحیان اورشلیم و مکانهای مقدس آنها مورد محافظت قرار میگیرند.[۹۹] بنا بر روایات عربی-مسیحی، زمانی به عمر بن خطاب اجازه داده شد که در کلیسای مقبره مقدس نماز بخواند، وی نپذیرفت تا مسلمانان درخواست تغییر کلیسا به مسجد را نداشته باشند.[۱۰۰] او نماز خود را در بیرون کلیسا، جایی که مسجد عمر در روبروی ورودی کلیسا، واقع شده است، بجای آورد. بنا به روایت اسقف اهل گل، آرکالف، که از سال ۶۷۹ تا ۶۸۸ ساکن اورشلیم بوده، مسجد عمر بنایی مستطیلی چوبی بود که بر روی ویرانیهای شهر ساخته شده و ۳۰۰۰ نفر در خود جای میداد.[۱۰۱]
زمانی که سپاهیان عمر بن خطاب در سال ۶۳۷ به بیتالمقدس رسیدند، شهر را برای یافتن مکان مسجدالاقصی که در قرآن و حدیث به آن اشاره شده بود، جست و جو کردند. بنا به منابع معاصر عربی و عبری آنها مکان مذکور را که بهصورت خرابهای درآمده بود، یافته و به کمک یهودیان آن را پاکسازی کردند.[۱۰۲] در اواخر قرن هفتم میلادی، خلیفهٔ اموی عبد الملک بن مروان دستور ساخت حرمی بر روی کوه معبد را صادر کرد، که امروزه قبةالصخره نامیده میشود.[۱۰۳] تمیمی طبیب و شمسالدین مقدسی جغرافیدان، دو تن از ساکنان عرب معروف شهر در قرن دهم میلادی بودهاند. بنا به روایت شمسالدین مقدسی، عبدالملک عمارت مذکور را برای رقابت با شکوه کلیساهای اورشلیم بنا کرد.[۱۰۱]
در طول چهارصد سال بعد، اهمیت اورشلیم به دلیل رقابت اعراب بر سر کنترل شهر رو به افول نهاد.[۱۰۴] شهر در سال ۱۰۷۳ میلادی توسط سردار سلجوقی آتسیز تصرف شد.[۱۰۵] پس از کشته شدن آتسیز، شاهزادهٔ سلجوقی تتش یکم، حکومت شهر را به ارتق بیگ سردار دیگر سلجوقی واگذار کرد. پس از مرگ ارتق در ۱۰۹۱، پسران وی سکمان و ایلغازی تا سال ۱۰۹۸ و تصرف شهر توسط فاطمیان، بر آن حکومت کردند.
در اواخر هزاره اول میلادی، جنبشی از قرائیم موعودباور در اورشلیم شکل گرفت، که منجر به ظهور «عصر طلایی» قرائیم در آنجا شد، که تا زمان جنگهای صلیبی ادامه داشت.[۱۰۶]
دورهٔ صلیبی/ایوبی
در سال ۱۰۹۹، پیش از محاصرهٔ شهر در خلال نخستین جنگ صلیبی، حکمران فاطمیِ وقت مسیحیان شهر را تبعید کرده بود. پس از هجوم و تسخیر شهر، صلیبیان بیشتر ساکنان مسلمان و یهودی شهر را قتلعام کرده، و آن را پایتخت پادشاهی اورشلیم قرار دادند. به منظور جلوگیری از بازگشت مسلمانان و یهودیان جان بدر برده، جمعیتی متشکل از یونانیان، بلغارها، مجارها، گرجیها، ارمنیان، سوریها، مصریان، نسطوریان، مارونیها و قبطیان در شهری که عملاً تخلیه شده بود اسکان داده شدند. در بخش شمال شرقی شهر نیز مسیحیان اهل سرزمینهای شرق رود اردن ساکن شدند.[۱۰۷] در نتیجه، در سال ۱۰۹۹ جمعیت اورشلیم مجدداً افزایش یافته و به ۳۰۰۰۰ نفر رسید.[۱۰۸]
در سال ۱۱۸۷، صلاحالدین ایوبی شهر را از سپاهیان صلیبی بازپس گرفته و یهودیان و مسلمانان اجازهٔ بازگشت و سکونت در شهر را یافتند.[۱۰۹] بیش از ۶۰۰۰۰ نفر از فرانکها تسلیم و آزاد شده و جمعیت مسیحیان شرقی ساکن در شهر نیز در آن باقی ماندند.[۱۱۰] در دوران ایوبیان، ساخت و ساز خانهها، بازارها، گرمابهها و مسافرخانهها توسعه داده شد. با این وجود، در قرن سیزدهم شهر به دلیل از دست دادن ارزش استراتژیک خود و کشمکش میان ایوبیان ماهیتی روستایی پیدا کرد.[۱۱۱]
از سال ۱۲۲۹ تا ۱۲۴۴، در نتیجهٔ پیمان ۱۲۲۹ بین فریدریش دوم، امپراتور مقدس روم و الکامل محمد بن عادل، سلطان ایوبی مصر، کنترل شهر بهطور مسالمت آمیز به مسیحیان بازگردانده شده و بدین ترتیب جنگ صلیبی ششم پایان یافت.[۱۱۲][۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵][۱۱۶] کنترل مکانهای مقدس مسلمانان در دست ایوبیان باقی مانده و فردریک از تغییر استحکامات شهر منع شد.
در ۱۲۴۴، اورشلیم توسط خوارزمشاهیان تسخیر شده و مسیحیان شهر قلع و قمع و یهودیان از آنجا رانده شدند.[۱۱۷] بعدها در ۱۲۴۷ خوارزمشاهیان مغلوب ایوبیان شدند.
دورهٔ مملوک
از سال ۱۲۶۰ تا ۱۵۱۷،[۱۱۸] اورشلیم تحت حاکمیت مملوکها بود. تا حدود سال ۱۳۰۰، درگیریهای زیادی بین مملوکها از یک سو، و صلیبیان و مغولها، از سوی دیگر رخ داد. این منطقه همچنین شاهد زمین لرزههای متعدد و شیوع مرگ سیاه بوده است.[۱۱۹]
زمانی که موشه بن نحمان در ۱۲۶۷ از شهر دیدن کرد، از بین جمعیت ۲۰۰۰ نفری شهر تنها دو خانوار یهودی و ۳۰۰ نفر مسیحی در آن یافت.[۱۲۰]
مجدالدین فیروزآبادی فرهنگنویس ایرانی (۱۳۲۹–۱۴۱۴ میلادی) ده سال از عمر خود در اورشلیم گذراند.[۱۲۱]
دورهٔ عثمانی (سدهٔ ۱۶ تا ۱۹ میلادی)
در سال ۱۵۱۷، اورشلیم به دست عثمانیها افتاد و تا سال ۱۹۱۷ در کنترل آنها باقی ماند.[۱۰۹] در زمان حکومت سلیمان یکم، اورشلیم شاهد دوران صلح و شکوفایی بوده و بسیاری از بناها از جمله بقایای دیوار شهر باستانی مورد بازسازی قرار گرفت. در بخش عمدهای از دوران حکومت عثمانیها، اورشلیم تنها به عنوان استانی فرعی با وجاهت مذهبی باقی مانده و در شاهراه تجارت بین دمشق و قاهره قرار نداشت.[۱۲۲] بنا به کتاب تاریخ مدرن یا معاصر کشورها، نوشتهشده در سال ۱۷۴۴، «به رغم از دست دادن شکوه باستانی خود، اورشلیم همچنان پایتخت فلسطین باقی مانده است.»[۱۲۳]
عثمانیها پای بسیاری از نوآوریها را به شهر باز کردند که از آن میان میتوان به سیستمهای پستی مدرن و خدمات حمل و نقل با کالسکه و دلیجان اشاره کرد.[۱۲۴] در میانهٔ قرن نوزدهم، نخستین جادهٔ روسازی شده از یافا به اورشلیم احداث شده و تا سال ۱۸۹۲ خط راهآهن به شهر رسید.[۱۲۴]
با الحاق اورشلیم به ولایت مصر توسط محمدعلی پاشا در ۱۸۳۱، کنسولگریهای خارجی نیز در شهر فعال شدند. در ۱۸۳۶، ابراهیم محمد علی پاشا به ساکنان یهودی اورشلیم اجازه داد تا چهار کنیسای اصلی شهر، از جمله کنیسای خوربا را بازگشایی کنند.[۱۲۵]
در سال ۱۸۴۰ حاکمیت شهر مجدداً به عثمانیها واگذار شد، با این وجود بسیاری از مسلمانان مصری در آن باقی مانده و یهودیانی از الجزیره و شمال آفریقا نیز در شهر ساکن شدند.[۱۲۵] در دهههای ۱۸۴۰ و ۱۸۵۰، قدرتهای بینالمللی رقابتی را برای پشتیبانی از اقلیتهای مذهبی شهر آغاز کردند.[۱۲۶] بنا به روایتی از کنسول پروس، در سال ۱۸۴۶ جمعیت شهر برابر با ۱۶۴۱۰ نفر شامل ۷۱۲۰ یهودی، ۵۰۰۰ مسلمان، ۳۳۹۰ مسیحی، ۸۰۰ سرباز ترک و ۱۰۰ نفر اروپایی بوده است.[۱۲۵] در زمان حاکمیت عثمانیها تعداد زائران مسیحی افزایش یافت، بهطوری که در زمان عید پاک جمعیت شهر دو برابر میشد.[۱۲۷]
در دههٔ ۱۸۶۰، محلههای جدیدی در بیرون دیوارهای شهر باستانی، برای اسکان زائران، کاهش تراکم جمعیت و بهبود وضعیت بهداشتی مرکز شهر احداث شد. بنا به گزارش یک خیریهٔ آمریکایی جمعیت تقریبی شهر در سال ۱۸۶۷ برابر با ۱۵۰۰۰ نفر، شامل ۴ تا ۵ هزار یهودی و ۶ هزار مسلمان بوده است. هر ساله حدود ۵ تا ۶ هزار زائر مسیحی روس نیز از شهر دیدن میکردند.[۱۲۸] در سال ۱۸۷۲، اورشلیم مرکز یک ناحیهٔ اجرایی مستقل از ولایت سوریه و تحت حاکمیت مستقیم استانبول، موسوم یه متصرفهٔ اورشلیم شد.[۱۲۹]
قیمومیت بریتانیا (۱۹۱۷–۱۹۴۸)
در سال ۱۹۱۷ پس از نبرد اورشلیم، ارتش بریتانیا، به فرماندهی ژنرال ادموند آلنبی، شهر را تصرف کرد.[۱۳۰] بعدها در سال ۱۹۲۲، جامعه ملل در کنفرانس لوزان حاکمیت اجرایی فلسطین، فرااردن و عراق را به پادشاهی بریتانیا واگذار کرد.
از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۸ جمعیت شهر از ۵۲۰۰۰ نفر به ۱۶۵۰۰۰ نفر افزایش یافته، که دو سوم آن یهودیان و یک سوم اعراب (مسلمان و مسیحی) بودند.[۱۳۱] با بدتر شدن رابطهٔ بین اعراب مسیحی و مسلمانان و جمعیت رو به افزایش یهودیان، اورشلیم شاهد ناآرامیهای متعددی شد که شاخصترین آنها قیام ۱۹۲۰ جشنواره حضرت موسی بود. در دورهٔ قیمومیت بریتانیا، باغهای متعددی در حومهٔ غربی و شمالی شهر احداث شده[۱۳۲][۱۳۳] و دانشگاههایی از جمله دانشگاه عبری تأسیس شدند.[۱۳۴]
شهرِ تقسیم شده: حاکمیت اردن و اسرائیل (۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷ میلادی)
با به پایان رسیدن قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، طرح سازمان ملل برای تقسیم فلسطین در سال ۱۹۴۷ پیشنهاد ایجاد یک رژیم بینالمللی ویژه در شهر اورشلیم را مطرح کرد که بر اساس آن شهر به عنوان منطقهای مجزا زیر نظر سازمان ملل اداره میشد.[۱۳۵] این رژیم بینالمللی (که شهر بیتلحم را نیز در بر میگرفت) قرار بود به مدت ده سال برقرار باشد و سپس با برگزاری یک رفراندوم ساکنان شهر حکومت آیندهٔ آن را انتخاب کنند.[۱۳۶] با این وجود، این طرح با شروع جنگ ۱۹۴۸ و به دنبال آن با خروج بریتانیا و اعلام استقلال اسرائیل با شکست مواجه شد.[۱۳۷]
برخلاف طرح تقسیم، که بر اساس آن شهری جدا از کشورهای عربی و یهودی ترسیم شده بود، اسرائیل بخشی از شهر که بعدها اورشلیم غربی نامیده شد را به همراه بخش وسیعی از مناطق عربنشین که برای کشور آیندهٔ عربی در نظر گرفته شده بود، به اشغال خود درآورد. اردن نیز کنترل بخش شرقی اورشلیم را به همراه کرانهٔ باختری رود اردن در دست گرفت. جنگ منجر به جابجایی جمعیت عرب و یهودی شهر شد. با اشغال محلهٔ یهودینشین توسط هنگ عربی در ۲۸ ماه مه، ۱۵۰۰ نفر از ساکنان مجبور به ترک آن منطقه شده و چند صد نفر به اسارت گرفته شدند.[۱۳۸][۱۳۹] ساکنان عرب محلههای قطمون، طالبیه و شهرک آلمانیها نیز از آن مناطق رانده شدند. پس از آتشبس، اسرائیل کنترل ۱۲ محله از ۱۵ محلهٔ عربنشین شهر را در دست گرفت. حدود ۳۰۰۰۰ نفر از اعراب بیخانمان و مجبور به مهاجرت شدند.[۱۴۰][۱۴۱]
جنگ ۱۹۴۸ شهر را به دو نیم تقسیم کرده و بخش باستانی بهطور کامل در سمت اردنی قرار گرفت. در نوامبر ۱۹۴۸، منطقهای حائل بین اورشلیم شرقی و غربی ایجاد شد: موشه دایان، فرماندهٔ نیروهای اسرائیلی در اورشلیم، با همتای اردنی خود عبدالله التل در خانهای متروک در محلهٔ مصراره دیدار کرده و قلمرو دو طرف را تعیین کردند. این تقسیمبندی تقریبی، پس از توافق صلح ۱۹۴۹ نهایی شده و بهواسطهٔ آن شهر رسماً به دو نیم تبدیل شده و کوه اسکوپوس به عنوان منطقهٔ درون بومِ اسرائیل در اورشلیم شرقی تعیین شد.[۱۴۲] دیوارههای بتنی و سیم خاردار در مرکز شهر، در نزدیکی دروازهٔ یافا در غرب بخش باستانی، کشیده شده و گذرگاهی در دروازهی ماندلباوم در شمال بخش باستانی در نظر گرفته شد. در خلال آن سالها درگیریهای نظامی متعددی توافق آتشبس را در شهر تهدید کرد.
پس از تأسیس دولت اسرائیل، اورشلیم پایتخت آن شد.[۱۴۳] در سال ۱۹۵۰ اردن بهطور رسمی اورشلیم شرقی را ضمیمهٔ خاک خود کرد، در سال ۱۹۵۳ آن را «پایتخت دوم» خود نامید.[۱۴۴][۱۴۵][۱۴۶] این ضمیمهسازی اردن تنها توسط بریتانیا و پاکستان به رسمیت شناخته شد.[۱۴۷] با ابن وجود برخی از صاحبنظران در خصوص به رسمیت شناخته شدن توسط پاکستان تردید داشتهاند.[۱۴۸][۱۴۹]
پس از ۱۹۴۸، از آنجا که شهر باستانی بهطور کامل در سمت اردنی خط صلح قرار گرفت، تمامی مکانهای مقدس به کنترل اردن درآمد. در حالیکه مکانهای مقدس مسلمانان نگهداری و بازسازی شدند،[۱۵۰] به رغم مفاد پیمان صلح، از دسترسی یهودیان به مکانهای مقدسشان، که بسیاری از آنها تخریب یا هتک حرمت شده بودند، جلوگیری شد. اردن تنها دسترسی بسیاری محدودی به برخی از مکانهای مقدس مسیحیان ایجاد کرده،[۱۵۱] و محدودیتهای دیگری بر روی جمعیت مسیحیان وضع کرد که در نتیجهٔ آن بسیاری مجبور به ترک شهر شدند. در طی ۱۹ سال، از مجموع ۵۸ کنیسهٔ شهر باستانی، نیمی از آنها، از جمله کنیسای خوربا و کنیسای تیفریت، تخریب یا به اصطبل و مرغدانی تبدیل شدند. گورستان یهودی ۳۰۰۰ سالهٔ کوه زیتون[۱۵۲] حتک حرمت شده و از سنگ قبرها برای ساخت راه و استحکامات نظامی استفاده شد. ۳۸۰۰۰ قبر گورستان یهودی تخریب شده، و از به خاک سپاری یهودیان در آن جلوگیری به عمل آمد.[۱۵۳][۱۵۴] دیوار ندبه به مکان مقدس انحصاری مسلمانان تبدیل شد.[۱۵۵] مقامات اسرائیلی نیز از محافظت از قبرهای گورستان مأمن الله مسلمانان در اورشلیم غربی، که مدفن بسیاری از چهرههای صدر اسلام بود، خودداری کرده،[۱۵۶] و ساخت پارکینگ و دستشویی عمومی در آن را تسهیل کردند.[۱۵۷] بسیاری از مکانهای تاریخی دیگر نیز در زمان حاکمیت اردن تخریب و با ساختمانهای مدرن جایگزین شدند.[۱۵۸] در این دوره، قبةالصخره و مسجدالاقصی مورد بازسازی کلی قرار گرفتند.[۱۵۹]
طی جنگ ۱۹۴۸، ساکنان اسرائیلیِ اورشلیم شرقی توسط هنگ عربی طرد و مجبور به مهاجرت شدند. اردن به اعراب فلسطینی آواره از جنگ اجازه داد تا در خانههای خالی محلهٔ یهودیان ساکن شوند.[۱۶۰] در سال ۱۹۶۶، مقامات اردنی ۵۰۰ تن از آنها را در راستای طرح تبدیل محلهٔ یهودیان به پارک، به محلهٔ شعفاط منتقل کردند.[۱۶۱][۱۶۲]
حاکمیت اسرائیل (۱۹۶۷ میلادی تا کنون)
در سال ۱۹۶۷، اردن که در ۳۰ می قرادادی دفاعی با مصر منعقد کرده بود، به رغم تعهد برای بیطرفی در طی جنگ ششروزه، در روز دوم جنگ به اورشلیم غربی حمله کرد. پس از رویارویی مستقیم نیروهای اردنی و اسرائیلی در کوه معبد، ارتش اسرائیل اورشلیم شرقی را به تصرف خود درآورده و بخشهایی از کرانهٔ باختری، شامل ۲۸ روستای فلسطینی را ضمیمهٔ اورشلیم کرد.[۱۶۳][۱۶۴] در ۱۰ ژوئیه، وزیر امور خارجهٔ اسرائیل در توضیح به دبیرکل سازمان ملل واژهٔ «ضمیمه سازی» را نادقیق دانسته و اقدامات اسرائیل را در راستای حفاظت از مکانهای مقدس اورشلیم توصیف کرد.[۱۶۵] اسرائیل از ساکنان عرب مناطق ضمیمه شده سرشماری به عمل آورد و به آنها اقامت دائم و امکان درخواست تابعیت اسرائیل داد. از سال ۱۹۶۷، محلههای یهودی جدید متعددی در بخش شرقی ایجاد شد، در حالیکه هیچ محلهٔ جدید فلسطینیای شکل نگرفت.[۱۶۶]
دسترسی یهودیان و مسیحیان به مکانهای مقدس داخل شهر باستانی مجدداً برقرار شد. اسرائیل کنترل کوه معبد را در اختیار مسلمانان قرار داده اما دسترسی یهودیان به دیوار ندبه را بازگشایی کرد. محلۀ مراکشیها، که در مجاورت دیوار ندبه قرار داشت برای ساخت مهمانپذیر برای زائران دیوار ندبه[۱۶۷] تخلیه و تخریب شد.[۱۶۸] در ۱۸ آوریل ۱۹۶۸، بنا به فرمان وزارت اقتصاد اسرائیل، ساکنان مسلمان محلهٔ یهودیان از آن اخراج شده و ۷۰۰ خانهٔ آنها مصادره شد. دولت به هر خانوادهٔ اخراج شده ۲۰۰ دینار اردن پیشنهاد کرد.[۱۶۹]
پس از جنگ شش روزه، جمعیت شهر ۱۹۶ درصد افزایش یافت. جمعیت یهودیان ۱۵۵ و جمعیت اعراب ۳۱۴ درصد افزایش یافت. نسبت جمعیت یهودیان از ۷۴ درصد در سال ۱۹۸۰، به ۷۲ درصد در سال ۱۹۸۰، ۶۸ درصد در سال ۲۰۰۰ و ۶۴ درصد در سال ۲۰۱۰ کاهش یافت.[۱۷۰] وزیر کشاورزی وقت اسرائیل آریل شارون پیشنهاد ساخت حلقهای از محلههای یهودینشین به دورِ بخش شرقی شهر را مطرح کرد. هدف از این طرح تبدیل اورشلیم شرقی به منطقهای عمدتاً یهودینشین و جلوگیری از تشکیل بلوک شهری فلسطینی بین بیت لحم و رامالله بود. در دوم اکتبر ۱۹۷۷، کابینهٔ اسرائیل طرح را تصویب کرده، و متعاقباً ۷ محلهٔ جدید یهودی موسوم به محلههای کمربندی در بخش شرقی احداث شد. بعدها محلههای یهودی نشین بیشتری شکل گرفته و یهودیان در محلههای عربنشین نیز اسکان داده شدند.[۱۷۱][۱۷۲]
الحاق اورشلیم شرقی با انتقادات جهانی همراه بود اما در واکنش، وزیر امور خارجه اسرائیل این الحاق را قانونی دانست.[۱۷۳][۱۷۴] وضعیت نهایی اورشلیم یکی از بزرگترین اختلافات بر سر راه مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل بوده است. بخشی از این اختلافات شامل تعیین حدود بخشهای فلسطینی و اسرائیلی و امکان برافراشته شدن پرچم فلسطین در بخشهای فلسطینینشین است.[۱۷۵]
مردم
زبان
زبانهای عمومی در این شهر، زبان عبری و زبان عربی هستند.
قومیت
طبق آمار سال ۲۰۱۳، ۳۹ درصد از جمعیت ۸۰۰ هزار نفری اورشلیم را مردم فلسطینی تشکیل میدهند.[۱۷۶]
مذهب
در ترکیب مذهبی این شهر بنا بر آمار اداره مرکزی آمار اسرائیل در سال ۲۰۱۲ میلادی، ۵۰۲۸۳۰ نفر یهودی، ۲۸۸۱۷۰ نفر مسلمان، ۱۴۸۲۰ نفر مسیحی، ۹۰ نفر دروزی و ۹۳۹۰ نفر هم پیرو دیگر ادیان هستند.[۴]
فرهنگ
بسیاری از خانوادههای یهودی سکولار ساکن اورشلیم، به دلیل فشارهای مذهبی یهودیان ارتدوکس، دیگر شهرهای اسرائیل را برای زندگی انتخاب کرده و اکثراً به تلآویو نقل مکان میکنند و در عوض مذهبیان اصولگرا به آن مهاجرت میکنند.[۱۷۷]
جمعیت
جمعیت اورشلیم حدود هشتصد هزار نفر (شامل بخش قدیمی و جدید) است که از این تعداد حدود پانصد هزار نفر یهودی و حدود دویست و هشتاد و هشت هزار نفر مسلمان و حدود پانزده هزار نفر مسیحی (شامل ارمنیها و سایر مسیحیان) و تعداد کمی دروزی و پیروان سایر ادیان است. در این شهر، ۵۰۲۰۰۰ نفر یهودی، ۲۸۸۰۰۰ نفر مسلمان، ۱۴۸۰۰ نفر مسیحی، ۹۰ نفر دروز و ۹۴۰۰ نفر با ادیان و مذاهب دیگر زندگی میکنند.
شهر قدیمی اورشلیم
شهر قدیمی اورشلیم قلب اورشلیم یا همان بیتالمقدس است. این شهر شکلی تقریباً به صورت مربع با طول ۱ کیلومتر و کوچههای باریک و تودرتو، با معماری تاریخی دارد که مشخصه هر چهار محلهاش است – محله مسیحیها، محله مسلمانان، محله یهودیها و محله ارمنیها. دورادور این شهر قدیمی را دیواری سنگی مثل دیوار قلعههای قدیمی فرا گرفته است.
محله ارمنیها
هر محله به نام دینی است که پیروانش بیشتر در آن زندگی میکنند. البته مسیحیها در حقیقت دو محله دارند، چون ارمنیها هم مسیحیاند. محله ارمنیها از سه محله دیگر کوچکتر است و یکی از قدیمیترین مناطق ارمنینشین دنیاست. محله ارمنیها از این جهت که فرهنگ و تمدن خاص خودش را در قالب کلیسای جامع یعقوب مقدس (سنت جیمز) و صومعه آن حفظ کرده، منحصربهفرد است.[۱۷۸]
محله مسیحیها
محله مسیحیها خانه کلیسای مقبره مقدس است. بنایی که برای همه مسیحیهای جهان مهم است چون به باور مسیحیان داستان زندگی عیسی از مصلوب شدن تا مرگ و رستاخیز همینجا رخ داده است. آنطور که در اکثر روایتهای مسیحی آمده، عیسی را در جلجتا یا تپه کالوری، به صلیب کشیدند. قبر او داخل آرامگاه است و رستاخیزش هم همانجا بوده. کلیسا را گروهی متشکل از نمایندگان شاخههای مختلف مسیحیت اداره میکنند. گردانندگان اصلی کلیسای ارتدکس یونانی انطاکیه، راهبان فرقه فرانسیسکن کلیسای کاتولیک و کلیسای ارمنیها هستند. اما اتیوپیها، قبطیها و کلیسای ارتودکس سریانی هم مشارکت دارند.[۱۷۸]
محله مسلمانها
محله مسلمانها از سه محله دیگر بزرگتر است. مهمترین جای محله فضایی است که مسلمانها به آن حرم شریف میگویند. هم مسجدالاقصی و هم قبةالصخره در همین فضا واقع شدهاند.[۱۷۸]
مسجدالاقصی پس از مسجد الحرام در مکه و مسجد النبی در مدینه، مقدسترین مکان در دین اسلام است و اداره آن به عهده بنیاد وقف –و در رأس آن مفتی اعظیم بیتالمقدس– است. مسلمانان معتقدند در شب اسراء، پیامبر اسلام از مکه به اینجا سفر کرده و با روح همه پیامبران پیش از خود عیادت کرده است. کمی دورتر، بنای قبهالصخره قرار گرفته است. صخره در واقع سنگی است که مسلمانان معتقدند پیامبر اسلام از روی آن به معراج رفته است. مسلمانها در تمام طول سال به این مکان مقدس میآیند. اما معمولاً شلوغترین زمان ماه رمضان است که در هر جمعه آن صدها هزار نفر برای نماز جمعه به مسجد میآیند.[۱۷۸]
محله یهودیها
محله یهودیها خانه دیوار ندبه یا دیوار غربی یا دیوار براق است – که در زبان عبری به آن کتل میگویند. یهودیان معتقدند پرستشگاه اورشلیم (یا هیکل مقدس) اینجا قرار داشته است. حرم درونی آن یا همان قدسالاقداس – کدش هاکدوشیم در زبان عبری – مقدسترین مکان یهودیان بوده و هست. یهودیان معتقدند سنگی که جهان با آن بنا شده در اینجا بوده و همینجا بوده که ابراهیم میخواسته پسرش اسحاق[۱۷۸] را قربانی کند (اسماعیل در باور مسلمانان). یهودیهای بسیاری بر این باورند که قبهالصخره جایی است که قدسالاقداس قرار گرفته بود. امروزه دیوار ندبه (یا دیوار غربی) نزدیکترین جا به قدسالاقداس است که یهودیها میتوانند در آن عبادت کنند. اداره دیوار بر عهده خاخامی است که به خاخام دیوار ندبه معروف است. هر سال میلیونها نفر از این دیوار بازدید میکنند. یهودیهای بسیاری هم از سراسر دنیا برای عبادت و نزدیکی با میراثشان به اینجا میآیند بهویژه در ایام مقدس مانند روش هشانا یا یومکیپور.[۱۷۸]
جغرافیا
این بخش به تمیزکاری نیاز دارد. محتویات این بخش ممکن است غیرقابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشند یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کنند. |
اورشلیم در ۳۵ درجه و ۱۳ دقیقه طول شرقی و ۳۱ درجه و ۵۰ دقیقه عرض شمالی واقع شده است. این شهر بر روی کوههای یهودا، که مقسم آب بین دره اردن در شرق و دریای مدیترانه در غرب است، بر روی دو تپه صخرهای به ارتفاع ۷۵۰ متر از سطح دریا در میانه کوههای بیتایل (یا بیت ئیل) در شمال و حبرون یا الخلیل در جنوب، در فلات قدس و الخلیل واقع شده است. در جانب مغرب شهر دامنه کوههای یهودا گسترده است و در جانب مشرق دشت یهودا که تا بحرالمیت، «دریای مرده»، ادامه دارد. فاصله این شهراز کناره غربی کوههای یهودا ۱۵ تا ۱۶ کیلومتر و از کناره شرقی آن تنها ۲ کیلومتر است. بلندی ارتفاعات شمالی و جنوبی شهر به ۱۰۰۰ متر میرسد. چون بلندی شهر در میانه این دو ارتفاع کمتر از ایناست، شکل توپوگرافی این شهر به چیزی شبیه زین اسب بدل شده است. این وضعیت با شکل ساختشناختی کوههای یهودا، که همچون صخرهای یکپارچه و بدون دره است آن را به دژی تبدیل کرده که بر ناحیه وسیعی در پیرامون خود اشراف دارد. فاصله این شهر از ساحل مدیترانه ۵۲ کیلومتر، و از دریای مرده ۲۲ کیلومتر، و ارتفاع آن از سطح دریای مرده (که سطح آن از دریاهای آزاد پائینتر است) حدود ۱۱۵۰ متر است. اورشلیم از عمان ۸۸ کیلومتر، از دمشق ۲۹۰ کیلومتر، از بیروت ۳۸۸ کیلومتر، و از قاهره ۵۲۸ کیلومتر فاصله دارد. این شهر در ملتقای راههای واصل بین شمال به جنوب و شرق به غرب در منطقه واقع شده و علاوه بر آن که از طریق راههای زمینی به شهرهایالخلیل، بیتلحم، رامالله و نابلوس میپیوندد، از طریق خط آهن نیز با تلآویو و یافا در ساحل مدیترانه مربوط است. فرودگاه قلندیه در بخش شمالی نیز ارتباط این شهر را با جهان خارج برقرار میکند.
حصار اورشلیم
حصار شهر اورشلیم گرداگرد شهر کهن را فراگرفته است.
این حصار دارای دروازههای است با نامهای زیر:
وضعیت حقوقی
وضعیت اورشلیم یکی از مهمترین موضوعات در مناقشه اسرائیل و فلسطین بوده است. در سال ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد حکومت آینده فلسطین مقرر کرد تا این شهر برای یک دوره ده ساله تحت کنترل هیچکدام از دو کشور فلسطین و اسرائیل قرار نگیرد و با یک رژیم ویژه بینالمللی با نظارت سازمان ملل متحد اداره شود. اما این طرح هیچگاه اجرایی نشد. با پایان جنگ ۱۹۴۸ بخش غربی شهر به تصرف اسرائیل و بخش شرقی به تصرف اردن درآمد و اسرائیل در جنگ شش روزه بخش شرقی را نیز تصرف کرد.[۱۷۹] جامعه جهانی حضور اسرائیل در بیتالمقدس شرقی و بخشهای دیگر کرانه باختری رود اردن را «اشغال نظامی» میداند و به همین دلیل هم با ساخت شهرکهای یهودینشین در این مناطق مخالف است.[۱]
در ۳۱ ژوئیه ۱۹۸۰ با تأیید کنست (مجلس اسرائیل که سالهاست در اورشلیم یا همان بیتالمقدس واقع است) پایتختیِ اورشلیم طبق مرزهای تعیین شده توسط دولت اسراییل در سال ۱۹۶۷، به یک اصل قانونی در حقوق اسراییل تبدیل شد.[۱۸۰] در پاسخ شورای امنیت سازمان ملل متحد طی قطعنامهٔ ۴۷۸ در همان سال، اسراییل را برای اتخاذ این قانون سرزنش کرد و تأکید کرد که این اقدام اسرائیل، مخالف قانونهای بینالمللی است، و از اطلاق پذیری کنوانسیون ۱۹۴۹ ژنو بر بخش غربی اورشلیم جلوگیری نخواهد کرد، زیرا این شهر جزء فرمانداری اورشلیم تحت قدرت ملی فلسطین پنداشته میشود.[۱۸۱] سازمان آزادیبخش فلسطین مرکزی را در بخش شرقی اورشلیم اداره میکرد که به دستور وزارت کشور اسراییل بسته شد.[۱۸۲]
تنش پایتخت اسرائیل و اورشلیم
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در تاریخ ۶ دسامبر ۲۰۱۷ میلادی با توجه به مصوبهٔ سال ۱۹۹۵ کنگره ایالات متحده دربارهٔ انتقال سفارت این کشور به اورشلیم، دستور اجرایی شدن این مصوبه را صادر کرد و این شهر را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت.[۱۸۳] در انتشار این خبر ترامپ اشارهای به تقسیم اورشلیم غربی و قدس شرقی به عنوان پایتخت اسرائیل و فلسطین نکرده و بیبیسی فارسی با لحنی بیپرده به نقل از وی گفت: «دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا بیتالمقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت». این لحن ترامپ باعث بالا گرفتن تنشها بین دو طرف اسلامی و یهودی شد. بلافاصله با انتشار گفتههای ترامپ، صداهای فارسیزبان مطرح اسرائیل در بیبیسی فارسی به موضوع تقسیم بیتالمقدس بین اسرائیل و فلسطین اشاره کردند. ترامپ در سخنانش تأکید کرده بود که رسمی شدن بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل برای آمریکا، موضعگیری کاخسفید به نفع یکی از طرفین درگیر نیست و تصمیم نهایی دربارهٔ مرزبندی و تقسیم بیتالمقدس با اسرائیل و فلسطینیان است.[۱۸۳]
به رسمیت شناختن یا نشناختن مرزهای ۱۹۶۷ اسرائیل
حسین علیزاده که دیپلمات سابق جمهوری اسلامی ایران است دربارهٔ اینکه برخی منکر وجود کشور اسرائیل میشوند گفت: دسامبر ۲۰۱۲ در دوران محمود احمدینژاد، محمود عباس قطعنامهای را در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به رأی گذاشت که از نقشه تاریخی سرزمین فلسطین به نسبت ۲۲ به ۷۸ بین فلسطین و اسرائیل تقسیم میشد تا صلح برقرار شود که رأی بسیاری آورد از جمله رأی مثبت جمهوری اسلامی ایران به عنوان رئیس جنبش عدم تعهد در آن زمان که به ۱۲۰ عضو جنبش عدم تعهد توصیه کرد که به طرح محمود عباس رأی مثبت بدهند. از طرفی افزود که سید علی خامنهای نیز در گفتههایش مخالفتی با مرزهای ۱۹۶۷ برای تشکیل کشور فلسطین نداشته است چیزی که مورد تأیید حماس نیز میباشد[۱۸۴] و در اردیبهشت ۱۳۹۶ خالد مشعل گفته است: «در سند سیاسی جدید حماس آمده است که برپایی کشور مستقل فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ یک توافق ملی است»[۱۸۵] اما از طرفی به نقل از خبرگزاریهای ایران در حالی که حماس فراخوان آشکار نابودی اسرائیل را حذف کرده[۱۸۶] همچنان کشور اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد[۱۸۷][۱۸۸] و سعی میکند که نزاع را به جای یهودیان (یا یهودیت) روی صهیونیسم (به گفته وی اشغالگر) متمرکز کند از این رو دیوید کیز سخنگوی نخستوزیر اسرائیل این رویکرد حماس را صلحآمیز ندانسته و حماس را در تلاش برای فریب جامعه جهانی برای کاهش فشارها میداند و کیز میگوید که حماس در تلویزیون عربی زبان خود و مساجد و مدارس هر روز تبلیغ میکند که: «اسرائیل را از بین ببرید؛ و نسل یهودیان را باید از بین برد.»[۱۸۶]
از بین سرزمینهای اشغالشده توسط اسرائیل بعد از ۱۹۶۷، در ۱۹۸۲ نیروهای دفاعی اسرائیل از شبهجزیره سینا عقبنشینی یکجانبه کرده و مطابق معاهده صلح اسرائیل و مصر این منطقه دیگر اشغالی شناخته نشد. همچنین در سپتامبر ۲۰۰۵ بهطور یکجانبه اعلام آزادی نوار غزه را اعلام کرد اما تا سال ۲۰۰۹ به گزارش سازمان عفو بینالملل اسرائیل کنترل حریم هوایی غزه، آب محلی، برق و ارتباطات آن را در دست داشته و خروج و ورود کالا و مردم به صورت هوایی یا دریایی از غزه و مرز آن با مصر را کنترل میکند همچنین حملههای کنترل شده در غزه از جمله دستگیری مردان تحت تعقیب یا عملیاتهایی اصطلاحاً کشتارهای هدفگیریشده که در حملات هوایی حجم بالایی از غیرنظامیان نیز در آن گزارش شدند[۱۸۹] و همچنان از سوی سازمان ملل، آمریکا، بریتانیا و غیره همچنان نیروی اشغالگر در نوار غزه شناخته میشود اگرچه اسرائیل انکار میکند.[۱۹۰][۱۹۱] ضمیمه شرق اورشلیم و بلندیهای جولان به اسرائیل توسط هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشد (قطعنامه ۴۹۷ سازمان ملل).[۱۹۲]
پیش از این اظهارات ترامپ به ویژه در دولت اوباما طی سالهای گذشته، زمانی که توافق صلح بین فلسطینیان و اسرائیل با تشکیل کشور و دولت فلسطین پررنگ شده بود شعار خمینی مبنی بر «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.» در آستانه نوروز ۱۳۹۵ روی موشکهای مانور موشکی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران قرار داده شد[۱۹۳][۱۹۴] و جمهوری اسلامی از هر گونه ارتباطات ورزشی یا رفتوآمد با اسرائیل ممانعت کرد.
اشغال بخش فلسطینی توسط اسرائیل
اسرائیل از ۱۹۸۰ منطقه شرقی اورشلیم بزرگ را که به بخش فلسطین اشغالی معروف است رسماً به خاک خود اضافه کرد اما مورد تأیید جامعه جهانی قرار نگرفت. شهر قدیمی که هیکل سلیمان در آن است از نظر یونسکو متعلق به هیچ کشوری (نه فلسطین نه اسرائیل) نیست و در مرز اورشلیم شرقی و غربی واقع است. یونسکو سال ۲۰۱۱ مجدد تأکید کرد که موضع خود را تغییر نداده و مطابق با قطعنامههای سازمان ملل متحد منطقه شرقی اورشلیم را منطقه فلسطینی اشغالی از اورشلیم مدرن یا بزرگ عنوان کرد که معضل کلی اورشلیم باید در مذاکرات دوطرفه قطعی حل شود.[۱۹۵] از زمان اشغال منطقه شرقی توسط اسرائیل شهرکسازی در این منطقه از شهر مقدس ادامه داشته است. نقشه جزء به جزء مناطق اشغالی
ترامپ و اسرائیل در تضاد با سازمان ملل
دسامبر ۲۰۱۷ پاپ فرانسیس و دبیرکل سازمان ملل متحد، آنتونیو گوترش مخالفت اکید خود را با تصمیم یکطرفه ترامپ عنوان کردند. شورای امنیت سازمان ملل پیشنویس قطعنامهای را مبنی بر تجدیدنظر در تصمیم کاخ سفید مطرح کرد که با موافقت تمام اعضا مواجه شد اما توسط آمریکا وتو شد (حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد) و بنیامین نتانیاهو در پیامی ویدئویی از ترامپ و هیلی تشکر کرد. نیکی هیلی، سازمان ملل را به دشمنی با اسرائیل متهم کرد.[۱۹۶]
مراکز آموزشی
دانشگاه عبری اورشلیم بر بالای تپهای به نام کوه اسکوپوس قرار دارد. این دانشگاه، یکی از برترین دانشگاههای اسرائیل است.[۱۹۷]
مرکز درمانی هداسا، از بیمارستانهای دانشگاهی اسرائیل و یکی از برترین بیمارستانهای اسرائیل است که بر بلندیهای کوه اسکوپوس در اورشلیم واقع شده است.
دانشگاه قدس نیز دانشگاهی فلسطینی است که در قسمت شرقی شهر اورشلیم واقع شده است.
کتابخانه ملی اسرائیل با ۵ میلیون نسخه دارایی، مالک بزرگترین کتابخانه جهان به زبان عبری[۱۹۸] نیز در شهر اورشلیم واقع شده است.
اورشلیم در آثار
اورشلیم همواره در آثار هنرمندان بازتابهای فراوانی داشته است. تا پایان آوریل ۲۰۱۹ نمایشگاهی با عنوان «به اورشلیم خوش آمدید» در موزه یهود برلین برپا بود[۱۹۹] که آثار هنری مربوط به اورشلیم را به نمایش گذاشته بود. گفتنی است نتانیاهو مسئولان این موزه را به «حمایت و جانبداری از دیدگاه فلسطینیان» متهم کرده و حتی از مقامات دولتی آلمان خواسته است که بودجه موزه یهود برلین را کاهش دهند.[۱۹۹][۲۰۰] اورشلیم در آثار نویسندگان نیز بازتاب فراوانی داشته است. آیشمن در اورشلیم: گزارشی در باب ابتذال شر کتابی است از هانا آرنت، نظریهپرداز سیاسی آلمانی، که در سال ۱۹۶۳ منتشر شد. آرنت در این کتاب گزارشی از محاکمهٔ آدولف آیشمن به دست داده است. آیشمن در دادگاهی در اورشلیم به ۱۵ جرم مختلف که مهمترین آنها «جنایت علیه قوم یهود»، «جنایت علیه بشریت» و «جنایت جنگی در دورهٔ آلمان نازی» بود،[۳۱] متهم و محکوم شد و در سال ۱۹۶۲ میلادی در اسرائیل «اعدام» شد.[۲۰۱]
جستارهای وابسته
- بناهای با اهمیت مذهبی اورشلیم
- نامهای دیگر اورشلیم
- دانشگاه عبری اورشلیم
- کتابخانه ملی اسرائیل
- نام بیتالمقدس در متون کهن فارسی
- یوم یروشالاییم یا روز اورشلیم
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ BBC فارسی - جهان - محمود عباس: بازدید از مسجد الاقصی مجاز است
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Greenberg, Raphael; Mizrachi, Yonathan (10 September 2013). "From Shiloah to Silwan – A Visitor's Guide". Emek Shaveh. Archived from the original on 15 August 2022. Retrieved 25 July 2018.
- ↑ تابناک. «در مورد بیتالمقدس».
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ چرنوفسکی، اریکا (۲۸ آبان ۱۳۹۳). «چرا بیتالمقدس اینقدر مهم است؟». بیبیسی فارسی. دریافتشده در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۴.
- ↑ طبریه بایگانیشده در ۲۹ مارس ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine، وزارت مهاجرت اسرائیل
- ↑ "Do We Divide the Holiest Holy City?". Moment Magazine. Archived from the original on 3 June 2008. Retrieved 5 March 2008. According to Eric H. Cline's tally in Jerusalem Besieged.
- ↑ "Timeline for the History of Jerusalem". Jewish Virtual Library. American-Israeli Cooperative Enterprise. Retrieved 16 April 2007.
- ↑ Moore, Megan Bishop; Kelle, Brad E. (17 May 2011). Biblical History and Israel's Past: The Changing Study of the Bible and History. Wm. B. Eerdmans Publishing. ISBN 978-0-8028-6260-0 – via Google Books.
- ↑ Ben-Arieh, Yehoshua (1984). Jerusalem in the 19th Century, The Old City. Yad Izhak Ben Zvi & St. Martin's Press. p. 14. ISBN 0-312-44187-8.
- ↑ "Old City of Jerusalem and its Walls". UNESCO World Heritage Convention. Retrieved 11 September 2010.
- ↑ Tom Teicholz (20 July 2015). "Mr. Jerusalem: Nir Hasson of Haaretz's 'The Jerusalem Blog'". Forbes Israel. Retrieved 4 August 2017.
- ↑ "Population in Israel and in Jerusalem, by Religion, 1988 – 2016" (PDF). Archived from the original on 10 May 2019. Retrieved 5 March 2008.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:ربات:وضعیت نامعلوم پیوند اصلی (link) - ↑ Reinoud Oosting, The Role of Zion/Jerusalem in Isaiah 40–55: A Corpus-Linguistic Approach, p. 117, در گوگل بوکس Brill 2012 pp. 117–118. Isaiah 48:2;51:1; Nehemiah 11:1,18; cf. Joel 4:17: Daniel 5:24. The Isaiah section where they occur belong to deutero-Isaiah.
- ↑ Joseph T. Lienhard, The Bible, the Church, and Authority: The Canon of the Christian Bible in History and Theology, Liturgical Press, 1995 pp. 65–66:'The Septuagint is a Jewish translation and was also used in the synagogue. But at the end of the first century C.E. many Jews ceased to use the Septuagint because the early Christians had adopted it as their own translation, and it began to be considered a Christian translation.'
- ↑ Third-holiest city in Islam:
- Esposito, John L. (2002). What Everyone Needs to Know about Islam. Oxford University Press. p. 157. ISBN 0-19-515713-3.
The Night Journey made Jerusalem the third holiest city in Islam
- Brown, Leon Carl (2000). "Setting the Stage: Islam and Muslims". Religion and State: The Muslim Approach to Politics. Columbia University Press. p. 11. ISBN 0-231-12038-9.
The third holiest city of Islam—Jerusalem—is also very much in the center...
- Hoppe, Leslie J. (2000). The Holy City: Jerusalem in the Theology of the Old Testament. Michael Glazier Books. p. 14. ISBN 0-8146-5081-3.
Jerusalem has always enjoyed a prominent place in Islam. Jerusalem is often referred to as the third holiest city in Islam...
- Esposito, John L. (2002). What Everyone Needs to Know about Islam. Oxford University Press. p. 157. ISBN 0-19-515713-3.
- ↑ Middle East peace plans by Willard A. Beling: "The Aqsa Mosque on the Temple Mount is the third holiest site in Sunni Islam after Mecca and Medina".
- ↑ Lewis, Bernard; Holt, P. M.; Lambton, Ann, eds. (1986). Cambridge History of Islam. Cambridge University Press.
- ↑ [قرآن اسراء ۱]
- ↑ Buchanan, Allen (2004). States, Nations, and Borders: The Ethics of Making Boundaries. Cambridge University Press. ISBN 0-521-52575-6. Retrieved 9 June 2008.
- ↑ "Israel plans 1,300 East Jerusalem Jewish settler homes". BBC News. 9 November 2010.
East Jerusalem is regarded as occupied Palestinian territory by the international community, but Israel says it is part of its territory.
- ↑ "The status of Jerusalem" (PDF). The Question of Palestine & the United Nations. United Nations Department of Public Information. Archived from the original (PDF) on 8 August 2019.
East Jerusalem has been considered, by both the General Assembly and the Security Council, as part of the occupied Palestinian territory.
- ↑ "Israeli authorities back 600 new East Jerusalem homes". BBC News. 26 February 2010. Retrieved 18 September 2013.
- ↑ "Resolution 298 September 25, 1971". United Nations. 25 September 1971. Archived from the original on 19 August 2013. Retrieved 25 July 2018.
Recalling its resolutions... concerning measures and actions by Israel designed to change the status of the Israeli-occupied section of Jerusalem,...
- ↑ Bisharat, George (2010). "Maximizing Rights". In Susan M. Akram; Michael Dumper; Michael Lynk (eds.). International Law and the Israeli-Palestinian Conflict: A Rights-Based Approach to Middle East Peace. Routledge. p. 311. ISBN 978-1-136-85098-1.
As we have noted previously the international legal status of Jerusalem is contested and Israel's designation of it as its capital has not been recognized by the international community. However its claims of sovereign rights to the city are stronger with respect to West Jerusalem than with respect to East Jerusalem.
- ↑ Moshe Hirsch; Deborah Housen-Couriel; Ruth Lapidot (1995). Whither Jerusalem?: Proposals and Positions Concerning the Future of Jerusalem. Martinus Nijhoff Publishers. p. 15. ISBN 90-411-0077-6.
What, then, is Israel's status in west Jerusalem? Two main answers have been adduced: (a) Israel has sovereignty in this area; and (b) sovereignty lies with the Palestinian people or is suspended.
- ↑ "Meaning, origin and etymology of the name Jerusalem" (به انگلیسی). وبگاه رسمی. Retrieved 23 مرداد 1388.
{{cite web}}
: Check date values in:|تاریخ بازدید=
(help) - ↑ مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی ←اورشلیم؛ مینوی خرد صفحهٔ؟
- ↑ لغتنامه دهخدا←بیتالمقدس؛ مستوفی، «مقالهٔ سوم»، نزهةالقلوب؛ ۵۲. مجملالتواریخ والقصص، ۴۱؛ ابوریحان بیرونی، التفهیم ۲۴۷
- ↑ برای نمونه: مستوفی، «مقالهٔ سوم»، نزهةالقلوب، ۵۲
- ↑ مجملالتواریخ ۴۱
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ تاریخ بلعمی، ۳۴۳
- ↑ El-Awaisi, Khalid. "From Aelia To Al-Quds: The Names Of Islamic Jerusalem In The Early Muslim Period", 2011. Retrieved on 16 June 2019.
- ↑ چنانکه سعدی در بحر متقارب میگوید: «چو بیتالمقدّس درون پر قباب / رها کرده دیوار بیرون خراب». یا نظامی در همان بحر گوید: «چو از قدسیان این حکایت شنید / عنان سوی بیتالمقدّس کشید». خاقانی در بحر هزج میگوید: «که بهر دیدن بیتالمقدّس / مرا فرمان بخواه از شاه دنیا».
- ↑ شاهنامه، تصحیح جلال خالقی مطلق، نشر Bibliotheca Persica، نیویورک، جلد اول، صفحهٔ ۷۴
- ↑ «האתר הרשמי של עיריית ירושלים». بایگانیشده از اصلی در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۷ آوریل ۲۰۱۲.
- ↑ "Israeli Archaeologists Discover 7,000-Year-Old Settlement". The New York Times. The New York Times Company. Associated Press. 17 February 2016. Archived from the original on 29 February 2016. Retrieved 25 July 2018.
- ↑ "No city in the world, not even Athens or Rome, ever played as great a role in the life of a nation for so long a time, as Jerusalem has done in the life of the Jewish people." David Ben-Gurion, 1947
- ↑ "For three thousand years, Jerusalem has been the center of Jewish hope and longing. No other city has played such a dominant role in the history, culture, religion and consciousness of a people as has Jerusalem in the life of Jewry and Judaism. Throughout centuries of exile, Jerusalem remained alive in the hearts of Jews everywhere as the focal point of Jewish history, the symbol of ancient glory, spiritual fulfillment and modern renewal. This heart and soul of the Jewish people engenders the thought that if you want one simple word to symbolize all of Jewish history, that word would be 'Jerusalem.'" Teddy Kollek (DC: Washington Institute For Near East Policy, 1990), pp. 19–20.
- ↑ John Quigley (1 July 1998). The Palestine Yearbook of International Law, 1996–1997. Martinus Nijhoff Publishers. pp. 32–. ISBN 90-411-1009-7.
Palestine's claim to Jerusalem is founded on the longtime status of the Palestinian Arabs as the majority population of Palestine. On that basis the Palestinians claim sovereignty over all of Palestine. including Jerusalem, both East and West. The Palestinians claim descent from the Canaanites, the earliest recorded inhabitants of Palestine. Although political control changed hands many times through history, this population, which was Arabized by the Arab conquest of the seventh century A.D. , remained into the twentieth century.
- ↑ "(With reference to Palestinians in Ottoman times) Although proud of their Arab heritage and ancestry, the Palestinians considered themselves to be descended not only from Arab conquerors of the seventh century but also from indigenous peoples who had lived in the country since time immemorial, including the ancient Hebrews and the Canaanites before them. Acutely aware of the distinctiveness of Palestinian history, the Palestinians saw themselves as the heirs of its rich associations." Walid Khalidi, 1984, Before Their Diaspora: A Photographic History of the Palestinians, 1876–1948. Institute for Palestine Studies
- ↑ Eric H. Cline. "How Jews and Arabs Use (and Misuse) the History of Jerusalem to Score Points". Retrieved 22 September 2010.
- ↑ Eli E. Hertz. "One Nation's Capital Throughout History" (PDF). Archived from the original (PDF) on 29 January 2011. Retrieved 22 September 2010.
- ↑ Freedman, David Noel (1 January 2000). Eerdmans Dictionary of the Bible. William B. Eerdmans Publishing Company. pp. 694–695. ISBN 0-8028-2400-5.
1. Ceramic evidence indicates some occupation of Ophel as early as early as the Chalcolithic period. 2. Remains of a building witness to a permanent settlement on Ophel during the early centuries (ca. 3000–2800 B.C.E.) of the Early Bronze Age.
- ↑ Negev, Avraham; Gibson, Shimon (2001). "Jerusalem". Archaeological Encyclopedia of the Holy Land. New York and London. pp. 260–261. ISBN 0-8264-1316-1.
- ↑ Mark Smith in "The Early History of God: Yahweh and Other Deities of Ancient Israel" states "Despite the long regnant model that the Canaanites and Israelites were people of fundamentally different culture, archaeological data now casts doubt on this view. The material culture of the region exhibits numerous common points between Israelites and Canaanites in the Iron I period (c. 1200–1000 BCE). The record would suggest that the Israelite culture largely overlapped with and derived from Canaanite culture... In short, Israelite culture was largely Canaanite in nature. Given the information available, one cannot maintain a radical cultural separation between Canaanites and Israelites for the Iron I period." (pp. 6–7). Smith, Mark (2002) "The Early History of God: Yahweh and Other Deities of Ancient Israel" (Eerdman's)
- ↑ Jane M. Cahill, 'Jerusalem at the time of the United Monarchy', in Andrew G. Vaughn, Ann E. Killebrew (eds.) Jerusalem in Bible and Archaeology: The First Temple Period, Society of Biblical Literature, 2003 p. 33.
- ↑ Israel Finkelstein, Neil Asher Silberman, The Bible Unearthed: Archaeology's New Vision of Ancient Israel and the Origin of Sacred Texts, Simon and Schuster 2002 p. 239.
- ↑ Jerome Murphy-O'Connor, Keys to Jerusalem: Collected Essays, Oxford University Press, 2012 pp. 5–6.
- ↑ Robb Andrew Young, Hezekiah in History and Tradition, p. 49.
- ↑ "The Broad Wall – Jerusalem Attractions, Israel". GoJerusalem.com. 3 December 2012. Retrieved 7 December 2012.
- ↑ "Department of Archaeology – Silwan, Jerusalem: The Survey of the Iron Age Necropolis". TAU.ac.il. Retrieved 7 December 2012.
- ↑ "The Israelite Tower". The Jewish Quarter. Archived from the original on 5 October 2012. Retrieved 7 December 2012.
- ↑ Matti Friedman (6 September 2012). "Cistern dated to First Temple period found in Jerusalem". The Times of Israel.
- ↑ Zank, Michael. "Capital of Judah I (930–722)". Boston University. Retrieved 22 January 2007.
- ↑ K. L. Noll, Canaan and Israel in Antiquity: An Introduction, Continuum Publishing, 2002 p. 78.
- ↑ Ann Killebrew, Biblical Peoples and Ethnicity: An Archaeological Study of Egyptians, Canaanites, and Early Israel, 1300–1100 B.C.E,, Society of Biblical Literature, 2005, p. 152
- ↑ Joshua 18:28
- ↑ Nadav Naʼaman Canaan in the 2nd Millennium B.C.E., p. 183.
- ↑ Israel Finkelstein, Neil Asher Silberman, The Bible Unearthed, p. 238.
- ↑ 1 Samuel 31:1–13:2 Samuel 5:4–5; Finkelstein, Silberman, op.cit. p. 20.
- ↑ Michael, E.; Sharon O. Rusten; Philip Comfort; Walter A. Elwell (28 February 2005). The Complete Book of When and Where: in the Bible and Throughout History. Tyndale House Publishers, Inc. pp. 20–21, 67. ISBN 0-8423-5508-1.
- ↑ Merling, David (26 August 1993). "Where is the Ark of the Covenant?". Andrews University. Archived from the original on 17 September 2006. Retrieved 22 January 2007.
{{cite web}}
: External link in
(help)|author=
- ↑ Richard A. Freund, Digging Through the Bible: Modern Archaeology and the Ancient Bible, p. 9, در گوگل بوکس, Rowman & Littlefield, 2009, p. 9.
- ↑ CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org
- ↑ Sicker, Martin (30 January 2001). Between Rome and Jerusalem: 300 Years of Roman-Judaean Relations. Praeger Publishers. p. 2. ISBN 0-275-97140-6.
- ↑ Zank, Michael. "Center of the Persian Satrapy of Judah (539–323)". Boston University. Retrieved 22 January 2007.
- ↑ Julian Morgenstern (1938). "A Chapter in the History of the High-Priesthood (Concluded)". The American Journal of Semitic Languages and Literatures. The University of Chicago Press. 55 (October 1938) (4): 360–377. JSTOR 3088118.
there is a great mass of evidence scattered throughout biblical literature that at some time very soon after the accession of Xerxes to the Persian throne in 485 B.C. Jerusalem was besieged and captured by a coalition of hostile neighboring states, Edom, Moab, Ammon, Tyre, and Philistia. Its walls were torn down, its buildings razed, the Temple itself burned and destroyed, at least in part, and the great mass of the people scattered...
- ↑ "Nehemiah 1:3; 2:1–8". Biblegateway.com. Retrieved 11 September 2010.[منبع بهتری نیاز است]
- ↑ ۶۹٫۰ ۶۹٫۱ "Jerusalem – Burial Sites and Tombs of the Second Temple Period". Jewishvirtuallibrary.org. Retrieved 12 March 2013.
- ↑ Schiffman, Lawrence H. (1991). From Text to Tradition: A History of Second Temple and Rabbinic Judaism. Ktav Publishing House. pp. 60–79. ISBN 0-88125-371-5.
- ↑ Har-el, Menashe (1977). This Is Jerusalem. Canaan Publishing House. pp. 68–95. ISBN 0-86628-002-2.
- ↑ Zank, Michael. "The Temple Mount". Boston University. Retrieved 22 January 2007.
- ↑ Crossan, John Dominic (26 February 1993). The Historical Jesus: the life of a Mediterranean Jewish peasant (Reprinted ed.). San Francisco: HarperCollins. p. 92. ISBN 0-06-061629-6.
from 4 BCE until 6 CE, when Rome, after exiling [Herod Archelaus] to Gaul, assumed direct prefectural control of his territories
- ↑ Josephus, Jewish War, 7:1:1
- ↑ Berenbaum, Michael; Skolnik, Fred, eds. (2007). "Bar Kokhba". Encyclopaedia Judaica. Quoting from Gibson, Shimon. Encyclopaedia Hebraica (2 ed.). Vol. 3 (2 ed.). Thomson Gale. p. 162. ISBN 978-0-02-865931-2.
- ↑ Elizabeth Speller, Following Hadrian: A Second-Century Journey Through the Roman Empire, p. 218, در گوگل بوکس, Oxford University Press, 2004, p. 218
- ↑ Lehmann, Clayton Miles. "Palestine: People and Places". The On-line Encyclopedia of the Roman Provinces. The University of South Dakota. Archived from the original on 10 March 2008. Retrieved 18 April 2007.
- ↑ Peter Schäfer (2003). The Bar Kokhba war reconsidered: new perspectives on the second Jewish revolt against Rome. Mohr Siebeck. pp. 36–. ISBN 978-3-16-148076-8. Retrieved 4 December 2011.
- ↑ ۷۹٫۰ ۷۹٫۱ Lehmann, Clayton Miles (22 February 2007). "Palestine: History". The On-line Encyclopedia of the Roman Provinces. The University of South Dakota. Archived from the original on 10 March 2008. Retrieved 18 April 2007.
- ↑ Cohen, Shaye J. D. (1996). "Judaism to Mishnah: 135–220 C.E". In Hershel Shanks (ed.). Christianity and Rabbinic Judaism: A Parallel History of their Origins and Early Development. Washington, DC: Biblical Archaeology Society. p. 196.
- ↑ Emily Jane Hunt, Christianity in the second century: the case of Tatian, p. 7, در گوگل بوکس, Psychology Press, 2003, p. 7
- ↑ E. Mary Smallwood The Jews under Roman rule: from Pompey to Diocletian: a study in political relations, p. 460, در گوگل بوکس BRILL, 1981, p. 460.
- ↑ Zank, Michael. "Byzantian Jerusalem". Boston University. Retrieved 1 February 2007.
- ↑ Gideon Avni, The Byzantine-Islamic Transition in Palestine: An Archaeological Approach, p. 144, در گوگل بوکس, Oxford University Press 2014 p. 144.
- ↑ Conybeare, Frederick C. (1910). The Capture of Jerusalem by the Persians in 614 AD. English Historical Review 25. pp. 502–517.
- ↑ Hidden Treasures in Jerusalem بایگانیشده در ۶ ژانویه ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine, the Jerusalem Tourism Authority
- ↑ Jerusalem blessed, Jerusalem cursed: Jews, Christians, and Muslims in the Holy City from David's time to our own. By Thomas A. Idinopulos, I.R. Dee, 1991, p. 152
- ↑ Horowitz, Elliot. "Modern Historians and the Persian Conquest of Jerusalem in 614". Jewish Social Studies. Archived from the original on 26 May 2008. Retrieved 20 January 2011.
- ↑ Rodney Aist, The Christian Topography of Early Islamic Jerusalem, Brepols Publishers, 2009 p. 56: 'Persian control of Jerusalem lasted from 614 to 629'.
- ↑ Har-el, Menashe (1977). This Is Jerusalem. Canaan Publishing House. pp. 68–95. ISBN 0-86628-002-2.
- ↑ Dan Bahat (1996). The Illustrated Atlas of Jerusalem. p. 71.
- ↑ Ben-Dov, M. Historical Atlas of Jerusalem. Translated by David Louvish. New York: Continuum, 2002, p. 171
- ↑ Linquist, J.M. , The Temple of Jerusalem, Praeger, London, 2008, p. 184
- ↑ Grabar, Oleg. The Shape of the Holy: Early Islamic Jerusalem. With Contributions by Mohammad al-Asad, Abeer Audeh, Said Nuseibeh. Princeton: Princeton University Press, 1996, p. 112
- ↑ In the Lands of the Prophet, Time-Life, p. 29
- ↑ William Montgomery Watt (7 February 1974). Muhammad: prophet and statesman. Oxford University Press. pp. 112–113. ISBN 978-0-19-881078-0. Retrieved 29 December 2011.
- ↑ Jerusalem: Illustrated History Atlas Martin Gilbert, Macmillan Publishing, New York, 1978, p. 7
- ↑ Gil, Moshe (February 1997). A History of Palestine, 634–1099. Cambridge University Press. pp. 70–71. ISBN 0-521-59984-9.
- ↑ Runciman, Steven (1951). A History of the Crusades:The First Crusade and the Foundation of the Kingdom of Jerusalem. Vol. 1. Penguin Books. 3–4. ISBN 0-521-34770-X.
{{cite book}}
: Unknown parameter|nopp=
ignored (|no-pp=
suggested) (help) - ↑ Steven Runciman, A History of the Crusades, (3 vols. 1951–1954, Cambridge University Press), Penguin Books, 1965 vol. 1, pp. 3–4, citing Eutychius, Michael the Syrian and Elias of Nisibin. The many sources conserving the story are summarized in Hugues Vincent, F. M. Abel, Jérusalem Nouvelle, 1914 tome 2, pp. 930–932,
- ↑ ۱۰۱٫۰ ۱۰۱٫۱ Shalem, Yisrael. "The Early Arab Period – 638–1099". Ingeborg Rennert Center for Jerusalem Studies, Bar-Ilan University. Archived from the original on 16 December 2015. Retrieved 20 July 2008.
- ↑ Rivka Gonen, Contested holiness: Jewish, Muslim, and Christian perspectives on the Temple Mount in Jerusalem, Ktav Publishing House, 2003, p. 85; The History of al-Tabari, vol. XII, Albany: State University of New York Press 2007, pp. 194–195.
- ↑ Hoppe, Leslie J. (August 2000). The Holy City: Jerusalem in the Theology of the Old Testament. Michael Glazier Books. p. 15. ISBN 0-8146-5081-3.
- ↑ Zank, Michael. "Abbasid Period and Fatimid Rule (750–1099)". Boston University. Retrieved 1 February 2007.
- ↑ Islam encyclopaedia (به ترکی استانبولی) Vol. 26 pp. 323–327
- ↑ David E. Sklare, 'Yūsuf al-Bașīr:Theological Aspects of his Halakhic Works,' in Daniel Frank (ed.) The Jews of Medieval Islam: Community, Society & Identity, E. J. Brill, 1995, pp. 249–270. p. 249. They were known as avelei șion (Mourners of Zion) or Shoshanim (Lilies(among the thorns))
- ↑ Adrian J. Boas, Jerusalem in the Time of the Crusades, Routledge 2001, pp. 14, 35.
- ↑ Hull, Michael D. (June 1999). "First Crusade: Siege of Jerusalem". Military History. Archived from the original on 30 September 2007. Retrieved 18 May 2007.
- ↑ ۱۰۹٫۰ ۱۰۹٫۱ "Main Events in the History of Jerusalem". Jerusalem: The Endless Crusade. The CenturyOne Foundation. 2003. Retrieved 2 February 2007.
- ↑ Adrian J. Boas, Jerusalem in the Time of the Crusades, Routledge 2001, pp. 16, 19
- ↑ Abu-Lughod, Janet L.; Dumper, Michael (2007). Cities of the Middle East and North Africa: A Historical Encyclopedia. ABC-CLIO. p. 209. ISBN 978-1-57607-919-5. Retrieved 22 July 2009.
- ↑ Larry H. Addington (1990). The Patterns of War Through the Eighteenth Century. Midland book. Indiana University Press. p. 59. ISBN 978-0-253-20551-3. Retrieved 30 May 2014.
in the Sixth Crusade, Frederick II ...concluded a treaty with the Saracens in 1229 that placed Jerusalem under Christian control but allowed Muslim and Christian alike freedom of access to the religious shrines of the city. … Within fifteen years of Frederick's departure from the Holy Land, the Khwarisimian Turks, successors to the Seljuks, rampaged through Syria and Palestine, capturing Jerusalem in 1244. (Jerusalem would not be ruled again by Christians until the British occupied it in December 1917, during World War I).
- ↑ Denys Pringle (2007). The Churches of the Crusader Kingdom of Jerusalem: Volume 3, The City of Jerusalem: A Corpus. The Churches of the Crusader Kingdom of Jerusalem. Cambridge University Press. p. 5. ISBN 978-0-521-39038-5. Retrieved 30 May 2014.
During the period of Christian control of Jerusalem between 1229 and 1244 ...
{{cite book}}
: External link in
(help)|series=
- ↑ Annabel Jane Wharton (2006). Selling Jerusalem: Relics, Replicas, Theme Parks. University of Chicago Press. p. 106. ISBN 978-0-226-89422-5. Retrieved 30 May 2014.
(footnote 19): It is perhaps worth noting that the same sultan, al-Malik al-Kamil, was later involved in the negotiations with Emperor Frederick II that briefly reestablished Latin control in Jerusalem between 1229 and 1244.
- ↑ Hossein Askari (2013). Conflicts in the Persian Gulf: Origins and Evolution. Palgrave Macmillan. p. 52. ISBN 978-1-137-35838-7. Retrieved 30 May 2014.
Later, during the years 1099 through 1187 AD and 1229 through 1244 AD, Christian Crusaders occupied Jerusalem ...
- ↑ Moshe Ma'oz, ed. (2009). The Meeting of Civilizations: Muslim, Christian, and Jewish. Sussex Academic Press. p. 3. ISBN 978-1-84519-395-9. Retrieved 30 May 2014.
(Introduction by Moshe Ma'oz) … When the Christian Crusaders occupied Jerusalem (AD 1099–1187, 1229–1244) …
[پیوند مرده] - ↑ Jerusalem: Illustrated History Atlas Martin Gilbert, Macmillan Publishing, New York, 1978, p. 25.
- ↑ Grove Encyclopedia of Islamic Art & Architecture: Three-Volume Set. Oxford University Press. 14 May 2009. p. 348. ISBN 978-0-19-530991-1. Retrieved 30 May 2014.
After 1260 Jerusalem was incorporated into the domains of the Mamluk Sultans of Egypt and Syria.
- ↑ Michael Avi-Yonah, A History of Israel and the Holy Land, A&C Black, 2003 p. 279.
- ↑ Hunt Janin, Four Paths to Jerusalem: Jewish, Christian, Muslim, and Secular Pilgrimages, 1000 BCE to 2001 CE, McFarland, 2002 p. 120.
- ↑ "Firuzabadi's al-Qamus al-Muhit", in The Khalili Collections [۱]
- ↑ Amnon Cohen. "Economic Life in Ottoman Jerusalem"; Cambridge University Press, 1989
- ↑ Salmon, Thomas (1744). Modern history or the present state of all nations. p. 461. Retrieved 28 January 2011.
- ↑ ۱۲۴٫۰ ۱۲۴٫۱ "The Ottoman Period (1517–1917 CE)". Hebrew University. 2002. Archived from the original on 31 December 2009. Retrieved 24 July 2018.
- ↑ ۱۲۵٫۰ ۱۲۵٫۱ ۱۲۵٫۲ Jerusalem: Illustrated History Atlas Martin Gilbert, Macmillan Publishing, New York, 1978, p. 37
- ↑ Encyclopaedia Judaica, Jerusalem, Keter, 1978, Volume 9, "State of Israel (Historical Survey)", pp. 304–306
- ↑ Jerusalem: Illustrated History Atlas Martin Gilbert, Macmillan Publishing, New York, 1978, p. 35
- ↑ Ellen Clare Miller, Eastern Sketches – notes of scenery, schools and tent life in Syria and Palestine. Edinburgh: William Oliphant and Company. 1871. p. 126: 'It is difficult to obtain a correct estimate of the number of inhabitants of Jerusalem...'
- ↑ Jankowski, James P. (1997). Rethinking Nationalism in the Arab Middle East. Columbia University Press. p. 174. ISBN 0-231-10695-5.
- ↑ Fromkin, David (1 September 2001). A Peace to End All Peace: The Fall of the Ottoman Empire and the Creation of the Modern Middle East (2nd reprinted ed.). Owl Books e. pp. 312–313. ISBN 0-8050-6884-8.
- ↑ "Chart of the population of Jerusalem". Focusonjerusalem.com. Retrieved 11 September 2010.
- ↑ Tamari, Salim (1999). "Jerusalem 1948: The Phantom City". Jerusalem Quarterly File (3). Archived from the original (Reprint) on 9 September 2006. Retrieved 2 February 2007.
- ↑ Eisenstadt, David (26 August 2002). "The British Mandate". Jerusalem: Life Throughout the Ages in a Holy City. Bar-Ilan University Ingeborg Rennert Center for Jerusalem Studies. Archived from the original on 16 December 2015. Retrieved 10 February 2007.
- ↑ "History". The Hebrew University of Jerusalem. Retrieved 18 March 2007.
- ↑ "Considerations Affecting Certain of the Provisions of the General Assembly Resolution on the 'Future Government of Palestine': The City of Jerusalem". The United Nations. 22 January 1948. Archived from the original on 26 January 2008. Retrieved 3 February 2007.
- ↑ "U.N. Resolution 181 (II). (29 Nov 1947) Future government of Palestine". Archived from the original on 6 September 2015. Retrieved 6 September 2015.
- ↑ Lapidoth, Ruth (30 June 1998). "Jerusalem: Legal and Political Background". Israel Ministry of Foreign Affairs. Archived from the original on 2 April 2013. Retrieved 22 July 2008.
- ↑ Benny Morris, 1948 (2008), pp. 218–219.
- ↑ Mordechai Weingarten
- ↑ Cattan, Henry (1981) Jerusalem. Croom Helm. شابک ۰−۷۰۹۹−۰۴۱۲−۶. p. 51. Number of Arab districts under Jewish control.
- ↑ Asali, K. J. (1989) Jerusalem in History. Scorpion Publishing. شابک ۰−۹۰۵۹۰۶−۷۰−۵. p. 259. Estimate of number of refugees. (Michael C. Hudson)
- ↑ "No Man's Land". Jposttravel.com. Archived from the original on 24 November 2010. Retrieved 11 September 2010.
- ↑ Klein, Menachem (2002). "Chapter 5: Rule and Role in Jerusalem". In Breger, Marshall J.; Ahimeir, Ora (eds.). Jerusalem: A City and Its Future. Jerusalem Institute for Israel Studies, Syracuse University Press. p. 145. ISBN 0-8156-2912-5. Retrieved 14 October 2012.
On 5 December 1948, Prime Minister Ben-Gurion claimed Jerusalem as part of Israel and eight days later the Israeli Knesset declared it the capital of Israel.
- ↑ Lapidoth, Ruth (30 June 1998). "Jerusalem: Legal and Political Background". Israel Ministry of Foreign Affairs. Archived from the original on 2 April 2013. Retrieved 22 July 2008.
- ↑ "Legal Status in Palestine". Birzeit University Institute of Law. Archived from the original on 3 November 2007. Retrieved 22 July 2008.
- ↑ Michael Dumper, The Politics of Jerusalem Since 1967, Columbia University Press, 1997: Israeli West Jerusalem was made the capital of the State of Israel (p. 21); 'in 1953 the Hashemites granted East Jerusalem the status of amana (trusteeship) and made it the "second capital" of Jordan.' (p. 33)
- ↑ Announcement in the UK House of Commons of the recognition of the State of Israel and also of the annexation of the West Bank by the State of Jordan. Commons Debates (Hansard) 5th series, Vol. 474, pp. 1137–1141. 27 April 1950. scan (PDF)
- ↑ S. R. Silverburg, Pakistan and the West Bank: A research note, Middle Eastern Studies, 19:2 (1983) 261–263.
- ↑ P. R. Kumaraswamy (March 2000). "Beyond the Veil: Israel-Pakistan Relations" (PDF). Tel Aviv, Israel: Jaffee Center for Strategic Studies, Tel Aviv University. Archived from the original (PDF) on 28 June 2007. Retrieved 22 July 2009.
{{cite journal}}
: Cite journal requires|journal=
(help) - ↑ Yitzhak Reiter (2008). Jerusalem and its role in Islamic solidarity. Palgrave Macmillan. p. 136. ISBN 978-0-230-60782-8. Retrieved 24 May 2011.
According to Jordanian government sources, Jordan has spent about a billion dollars since 1954 on al-Aqsa renovations and maintenance.
- ↑ Martin Gilbert, "Jerusalem: A Tale of One City", The New Republic, 14 November 1994
- ↑ "Mount of Olives, Jerusalem". mountofolives.co.il. Archived from the original on 12 February 2010.
- ↑ Oren, M. Six Days of War, شابک ۰−۳۴۵−۴۶۱۹۲−۴, p. 307
- ↑ Mark A. Tessler (1994). A History of the Israeli-Palestinian Conflict. Indiana University Press. p. 329. ISBN 0-253-20873-4. Retrieved 17 May 2015.
ancient jewish cemetery.
- ↑ Simone Ricca (2007). Reinventing Jerusalem: Israel's reconstruction of the Jewish Quarter after 1967. I.B.Tauris. p. 22. ISBN 978-1-84511-387-2. Retrieved 3 June 2011.
- ↑ Alisa Rubin Peled, Debating Islam in the Jewish State: The Development of Policy Toward Islamic, SUNY Press, 2012 p. 91
- ↑ Al-Kuwayt, Jāmiʻat; Al-Filasṭīnīyah, Muʼassasat al-Dirāsāt (1978). "Institute for Palestine Studies and Kuwait University". Journal of Palestine Studies. Washington, DC: Institute For Palestine Studies. 7 (25–28): 194.
- ↑ "Letter From The Permanent Representative of Israel to the United Nations Addressed to the Secretary-General". United Nations. Archived from the original on 15 May 2011. Retrieved 11 September 2010.
- ↑ Greg Noakes (September–October 1994). "Dispute Over Jerusalem Holy Places Disrupts Arab Camp". Washington Report on Middle East Affairs. Retrieved 20 July 2008.
- ↑ John M. Oesterreicher; Anne Sinai (1974). Jerusalem. John Day. p. 26. ISBN 978-0-381-98266-9.
- ↑ Doson, Nandita and Sabbah, Abdul Wahad (editors) Stories from our Mothers (2010). شابک ۹۷۸−۰−۹۵۵۶۱۳۶−۳−۰. pp. 18–19.
- ↑ Shepherd, Naomi (1988). "The View from the Citadel". Teddy Kollek, Mayor of Jerusalem. New York City: Harper & Row Publishers. p. 20. ISBN 0-06-039084-0.
- ↑ "13 Law and Administration Ordinance – Amendment No". Mfa.gov.il. Retrieved 2 June 2011.
- ↑ Abraham Rabinovich, For Jerusalem: 49 years later true unity remains elusive, in Jerusalem Post, 11 June 2016 [۲]
- ↑ Jerusalem Syndrome – The Palestinian–Israeli Battle for the Holy City, p. 53, در گوگل بوکس, pp. 53–54. Mosheh ʻAmirav, Sussex University Press, 2009
- ↑ Nathan Thrall, 'Rage in Jerusalem,' London Review of Books Vol. 36 No. 23 4 December 2014, pp. 19–21.
- ↑ "Jerusalem's Holy Places and the Peace Process". The Washington Institute for Near East Policy. 1988. Archived from the original on 5 October 2006. Retrieved 20 July 2008.
- ↑ Rashid Khalidi, "The Future of Arab Jerusalem" British Journal of Middle Eastern Studies, Vol. 19, No. 2 (1992), pp. 133–143
- ↑ Michael Dumper, The Politics of Sacred Space: The Old City of Jerusalem in the Middle East Conflict, Lynne Rienner Publishers, 2002 pp. 42–43
- ↑ Yelinek, Aviel; Chosen, Maya; Korach, Michal; Assaf-Shapira, Yair. "Jerusalem – Facts and Trends 2012". Jerusalem Institute for Policy Research. Retrieved 24 November 2019.
- ↑ Sharon, Gilad: Sharon: The Life of a Leader (2011)
- ↑ Bowen, Jeremy (15 July 2010). "House-by-house struggle for East Jerusalem". BBC. Retrieved 11 September 2010.
- ↑ Jerusalem – Legal and Political Background – Professor Ruth Lapidoth. Israeli Foreign Ministry website, 30 June 1998
- ↑ The Status of Jerusalem – Israeli Foreign Ministry website, 14 March 1999
- ↑ "Abu Mazen's speechat the meeting of the PLO's Palestinian Central Council". UNISPAL. 9 September 2000. Archived from the original on 26 October 2011. Retrieved 25 July 2018.
- ↑ Lynfield, Ben (۲۲ اکتبر ۲۰۱۳). "Why Jerusalem's new mayor will only be able to count on one half of the city" (به انگلیسی). independent. Retrieved 25 October 2013.
- ↑ اتوبوسهای زنانه مردانه در اورشلیم (دویچه وله فارسی)
- ↑ ۱۷۸٫۰ ۱۷۸٫۱ ۱۷۸٫۲ ۱۷۸٫۳ ۱۷۸٫۴ ۱۷۸٫۵ چرا بیتالمقدس اینقدر مهم است؟ بیبیسی فارسی، ۲۸ آبان ۱۳۹۳
- ↑ شهر ادیان (وزارت امور خارجه اسرائیل)
- ↑ Basic Law- Jerusalem- Capital of Israel
- ↑ Security Council Resolutions 1980
- ↑ http://en.wikipedia.org/wiki/Orient_House
- ↑ ۱۸۳٫۰ ۱۸۳٫۱ «ترامپ بیتالمقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت». بیبیسی فارسی. ۶ دسامبر ۲۰۱۷.
- ↑ «فلسطین تغییر در مرزهای 1967 را نخواهد پذیرفت». اسپوتنیک (خبرگزاری). بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹.
- ↑ «حماس مرزهای ۱۹۶۷ را به رسمیت شمرد». تابناک. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۲ مه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹.
- ↑ ۱۸۶٫۰ ۱۸۶٫۱ «حماس مرزهای ۱۹۶۷ را به رسمیت شناخت». اقتصاد نیوز. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۵ مه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹.
- ↑ «سیاست جدید حماس در قبال مرزهای ۱۹۶۷/ مشعل: اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم». ایسنا. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۵ مه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹.
- ↑ «تاکید حماس برتشکیل کشور فلسطین دراراضی 1967». العالم. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹.