دموکراسی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بخشی از سلسله مقالات در مورد |
اشکال اساسی حکومت |
---|
فهرست اشکال حکومت |
![]() |

مردمسالاری[۱] یا دِموکراسی (به فرانسوی: Démocratie) Democratie یک اصل سیاسی است که مردم و شهروندان باید قدرت را در اختیار داشته باشند. نظام یا سیستمی دموکراتیک است که توسط مردم و شهروندان اداره شود. به عبارت دقیق تر همانطور که کارل پوپر میگوید رژیم و حکومتی دموکراتیک است که مردم روی رهبران کشور کنترل دارند و بدون نیاز به زور و خشونت قادر به برکناری آنها هستند.[۲]
در حکومت دموکراتیک مقام مادام العمر وجود ندارد قدرت بهطور واقعی در دست مردم است و شهروندان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم قدرت خود را اعمال میکنند. سوئیس تنها کشوری است که دموکراسی مستقیم دارد. سایر کشورها درجه مختلفی از دموکراسی دارند و بعضی نیز فقط ظاهر و ادعای دموکراتیک بودن دارند.[۳][۴][۵] مهمترین اصل دموکراسی برابری و دومین اصل مهم آن آزادی است. همانگونه که ژان ژاک روسو فیلسوف سوئیسی در کتاب قرارداد اجتماعی مینویسد آزادی بدون برابری وجود نخواهد داشت.[۶]
موضوعات دیگر مردم سالاری عبارتند از: آزادی اجتماع، آزادی بیان، شهروندی، رضایت حکومتشوندگان، حق زندگی و حقوق اقلیتها. درجههای مختلفی از دموکراسی وجود دارند و جامعه بینالملل نیز شاهد درصد و شاخص مردمسالاری است. میان انواع گوناگون دموکراسی موجود، تفاوتهای بنیادین هستند. بعضی از آنها نمایندگی و قدرت بیشتری در اختیار شهروندان میگذارند. در هر صورت اگر در یک دموکراسی، قانونگذاری دقیق برای جلوگیری از تقسیم نامتعادل قدرت جامعه سیاسی (برای مثال تفکیک قوا) صورت نگیرد، یک شاخهٔ نظام حاکم ممکن است بتواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار گرفته و به آن نظام دموکراتیک لطمه وارد کنند.
از «حکومت عدد» به عنوان خاصیت اصلی و متمایزکننده دموکراسی نام میبرند. در صورت نبود حاکمیت مسئولیتپذیر، ممکن است که حقوق اقلیتهای جامعه مورد سوء استفاده قرار گیرد. (که در آن صورت به آن استبداد اکثریت میگویند) [نیازمند منبع]
رقابتهای انتخاباتی عادلانه از اصلیترین روندهای موجود در دموکراسیهاست. در دموکراسی نظمِ قوانین حاکم است، درحالیکه در حکومتهای استبدادی نظم را بهزور اسلحه و با اعمال قهرآمیز ایجاد میکنند. در این هردو نوع حکومت نظم هست، منتها در یکی از راه احترام به قوانین از سوی شهروندان، و در دیگری از راه ترساندن شهروندان از قدرت دولت.[۷]

ریشهشناسی
[ویرایش]دموکراسی (démocratie) مانند بسیاری از اصطلاحات اصلی علم سیاست، (از جمله خود «سیاست») واژهای یونانی متشکل از demos و cratie است که خود مشتق از cratos است. در یونان به مردم دمو گفته میشود و کراسی نیز بمعنای توزیع قدرت است. دموکراسی یعنی توزیع تمام قدرت بین مردم یا قدرت در اختیار مردم.[۸][۸][۸][۹]

دموکراسی در اصل به شش قرن قبل از میلاد در جمهوری آتن یونان بازمیگردد؛ که هر شهروند آتنی این امکان و بهطور بالقوه این شانس را داشت که وارد شورا شود یا حتی حداقل یک روز در زندگی خود رئیس شهر باشد.[۱۰]
مفهوم دموکراسی
[ویرایش]دموکراسی یک اصل سیاسی است با این مفهوم که:
۱- تک تک شهروندان و مردم یک کشور با همدیگر برابر هستند و هیچ شخص یا گروهی هیچ برتری بر دیگران ندارد حتی اکثریت![۱۱]
- قدرت فقط و فقط مختص شهروندان است که قدرت خود را توسط قانون اعمال میکنند.
- تمام مردم دارای آزادیهای مشروع هستند و هیچ قدرتی نمیتواند هیچیک از انواع آزادیهای مردم را محدود کند.
حکومت دموکراسی حکومت یا سیستمی است که همه مردم در آن برابر و آزاد هستند و تمام قدرت کاملاً در اختیار مردم است. سیستمی که دارای یک پارلمان، یک دولت و یک قوه قضاییه مستقل برای اعمال قدرت مردم است.[۱۲]
از دیدگاه نظریه پردازان سیاسی مفاهیم متنوعی برای دموکراسی وجود دارد.
- از دیدگاه تقلیلگرایی یا مینیمالیسم،[۱۳] دموکراسی سیستم حکومتی است که در آن شهروندان به گروهی از رهبران سیاسی حق حکومت را از طریق انتخابات دورهای اعطا میکنند. این نظریه حکومت چند تنی و پلیارشی (Polyarchy) نیز نامیده میشود.
- مفهوم جمعی (Aggregative) دموکراسی[۱۴] اذعان دارد که حکومت باید به تدوین قوانین و سیاستهایی بپردازد که بسیار نزدیک به نظرات میانه مردم، یعنی نیمهای در سمت راست و نیمهای در سمت چپ باشد.
- مردمسالاری شورایی (Deliberative) بر مبنای این اصل استوار است که دموکراسی حکومت با بحث میباشد. دموکراتهای شورایی ادعا میکنند که قوانین و سیاستها میباید بر مبنای استدلالهایی باشد که تمام شهروندان بتوانند آن را بپذیرند. پهنه سیاست باید جایی باشد که رهبران و شهروندان در آن به مباحثه پرداخته، به یکدیگر گوش فراداده و نظرات خود را تغییر میدهند.
- مفاهیم فوق به دموکراسی از طریق نمایندگان آنها اشاره دارد: دموکراسی مستقیم (Direct) میگوید که شهروندان باید مستقیماً و نه از طریق نمایندگان خود در ایجاد قوانین و سیاستها مشارکت داشته باشند. فعالیت سیاسی به خودی خود ارزشمند بوده، موجب اجتماعی شدن و فرهیختگی شهروندان شده و مشارکت مردمی میتواند نخبگان توانمند را ارزیابی کند؛ و از همه مهمتر اینکه شهروندان در حقیقت بر خود حکومت نمیکنند. مگر آنکه خودشان مستقیماً قوانین و سیاستها را تصمیمگیری کرده باشند.
- مفهوم دیگر دموکراسی، تساوی سیاسی بین تمام شهروندان است. این مفهوم به جوامعی اشاره دارد که در آنها عرف، روش و الگوهایی وجود دارد که بهعنوان راهنماهایی به سوی تساوی قدرت سیاسی تلقی میشوند. اولین و مهمترین این عرفهای اجتماعی عبارت از رخداد منظم، آزاد و آشکار انتخابات بوده و به منظور انتخاب نمایندگانی است که پس از انتخاب شدن مدیریت کل یا عمده سیاستهای عمومی جامعه را عهدهدار میشوند. در این دیدگاه، اشکال دموکراسی این است که اکثریت رایدهندگان برای سیاست تصمیم میگیرند نه اکثریت مردم و بنابراین راه بحث دربارهٔ اجباری شدن مشارکت سیاسی مثل رأی دادن اجباری را باز مینماید؛ و نیز اشخاص با پشتوانه مالی بیشتر امکان اثرگذاری بیشتری در جامعه در مبارزات انتخاباتی داشته و بنابراین ممکن است قوانینی برای شفاف سازی منابع مالی در اختیار نامزدهای انتخاباتی مورد نیاز باشد.[۱۵]
گونههای دموکراسی
[ویرایش]بهطور کلی سه گونه دموکراسی وجود دارد:
دموکراسی مستقیم به نوعی از دموکراسی میگوییم که مردم خودشان مستقیماً و بدون واسطه قانونگذاری میکنند (مثلا از طریق رفراندوم) و خود مردم مجریان کشور را انتخاب میکنند که قابل برکناری هستند. تنها کشور جهان که دموکراسی مستقیم دارد کشور سوئیس است.[۱۶]
دموکراسی غیرمستقیم نوعی از دموکراسی است که مردم توسط نمایندگانی که خودشان انتخاب میکنند بصورت غیرمستقیم قانونگذاری و اجرا میکنند.[۱۷] که به آن دموکراسی نمایندگی نیز گفته میشود.
دموکراسی نیمه مستقیم، دموکراسی غیرمستقیمی است که قوانین توسط نمایندگان مردم تصویب میشود اما برخی از قوانین خاص و مهم توسط خود مردم در رفراندوم یا همهپرسی تعیین تکلیف میشود یا اینکه مردم حق وتوی برخی لوایح و قوانین را دارند.[۱۸]
بخشی از سلسله مقالات در مورد |
دموکراسی |
---|
![]() |
مطالب زیر نیز گاهی بعنوان مثالهایی از دموکراسی یاد میشود:[۱۹]
- دموکراسی جفرسونی که اندیشه توماس جفرسون از بنیانگذاران و سومین رئیسجمهور آمریکا است که میگوید ارزش اصلی سیاست آمریکا مردمسالاری نمایندگی است و شهروندان وظیفهای اجتماعی دارند تا به دولت کمک کرده و جلوی فساد و به خصوص سلطنت و اشرافیت را بگیرند.[۱]
- دموکراسی جکسونی
- دموکراسی نمایندگی دموکراسی نمایندگی به این معناست که تصمیمات مربوط به جامعه، نه بهدست اعضای آن، بلکه توسط افراد ویژهای که مردم برگزیدهاند؛ گرفته میشود. شکلهای گوناگون دموکراسی نمایندگی در بسیاری از سازمانها هم وجود دارد.
- دموکراسی نمایندگی چندحزبی: نظامهای دموکراسی نمایندگی چندحزبی در هر یک یا همه این سطوح، هنگامی که رأیدهندگان بتوانند از میان چند حزب در فرایند سیاسی یکی را گزینش کنند، یافت میشود. ملتهایی که شیوه دموکراسی چندحزبی را برگزیدهاند و در آن توده جمعیت بزرگسال از حق رأی در سطوح گوناگون برخوردار است، معمولاً لیبرال دموکراسی نامیده میشوند. ایالات متحده آمریکا، کشورهای اروپای غربی، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند و هند در دسته دموکراسیهای لیبرال قرار میگیرند.
- دموکراسی نمایندگی تکحزبی: بعضی از کشورها مانند چین، با این که در آنها تنها یک حزب وجود دارد؛ خود را دموکراسی میدانند.[نیازمند منبع] در این کشورها، در حالی که رأیدهندگان امکان انتخاب از میان احزاب گوناگون را ندارند، انتخابات وجود دارد که از راه آنها نمایندگان در سطوح گوناگون محلی و ملی تعیین میشوند. این کشورها در دسته «دموکراسی نمایندگی یک حزبی» قرار دارند. اصلی که معمولاً در دموکراسی نمایندگی یک حزبی وجود دارد این است که حزب واحد اراده فراگیر اجتماع را بیان میکند. به نظر مارکسیستها، احزاب در دموکراسیهای لیبرال نماینده منافع طبقات اجتماعی گوناگون هستند. در جوامع کمونیستی، تنها یک حزب ضروری شمرده میشود؛ بنابراین رأیدهندگان، نه از میان احزاب، بلکه از میان نامزدهای انتخاباتی که سیاستهای گوناگونی دارند؛ نمایندگان خودشان را انتخاب میکنند.
- دموکراسی مشارکتی: در دموکراسی مشارکتی یا دموکراسی مستقیم، تصمیمات بهطور جمعی بهدست افراد گرفته میشد. این نخستین گونه دموکراسی بود که در یونان باستان یافت میشد. اقلیت کوچکی از جامعه که شهروند نامیده میشدند، برای بررسی سیاستها و گرفتن تصمیمات مهم بهطور منظم گرد هم میآمدند. دموکراسی مشارکتی در جوامع امروزی، که توده مردم از حقوق سیاسی بهرهمندند و برای همه امکان مشارکت فعالانه نیست؛ بسیار محدود است. برخی جنبههای دموکراسی مشارکتی هنوز هم کاربرد دارند و سازمانهای زیادی در اینگونه جوامع از این شیوه استفاده میکنند. برگزاری همهپرسی در سطح ملی برای مسائل مورد اختلاف؛ نمونهای از دموکراسی مشارکتی است.
- شبهدموکراسی: شبه دموکراسی حکومتی است که هرچند در آن مردم حکومت ندارند؛ اما برخی نهادهای دموکراتیک وجود دارند. اگرچه سیاست اینگونه حکومتها به ظاهر دموکراتیکی است ولی در عمل نهادهای دموکراتیک، خواست مردم را اجرا نمیکنند.
دستهبندی نظامهای دموکراتیک
[ویرایش]در علوم سیاسی، نظامهای دموکراتیک معمولاً به چهار گروه دستهبندی میشوند:
- نظام ریاستی
- نظام پارلمانی
- نظام نیمه ریاستی
- نظام نیمه پارلمانی
تفاوت اصلی بین نظامهای پارلمانی و ریاستی، در چگونگی توزیع قدرت بین دو نهاد پارلمان و ریاست جمهوری است. تفاوت این چهار نوع نظام سیاسی به شرح جدول زیر است:[۲۰]
نوع نظام | رئیس حکومت | رئیس دولت | نمونه |
ریاستی | رئیسجمهور انتخابی | رئیسجمهور انتخابی | آمریکا - کره جنوبی |
نیمه ریاستی | رئیسجمهور انتخابی | نخستوزیر | فرانسه - اوکراین |
پارلمانی | پادشاهی مشروطه یا رئیسجمهور انتصابی | نخستوزیر | بریتانیا - آلمان |
نیمه پارلمانی | رئیسجمهور انتخابی (مقام تشریفاتی با قدرت محدود) | نخستوزیر | اتریش - فنلاند |
دستهبندی چهارگانه فوق اگر چه برای تشخیص تفاوتهای اصلی نظامهای سیاسی مفید است اما نمیتواند تفاوت میان کشورها در هر گروه را نشان دهد؛ مثلاً با دستهبندی فوق نمیتوان تفاوت میزان قدرت رئیسجمهور در آمریکا و کره جنوبی را تشخیص داد. یا از سوی دیگر نمیتوان فهمید که قدرت مجلس در هر یک از کشورهای پارلمانی تا چه میزان متفاوت است.[۲۰]
برای تشخیص توزیع اختیارات و توازن میان قدرت رئیسجمهور و قدرت مجلس، با استفاده از قانون اساسی کشورها، مانند جدول زیر، لیستی از اختیارات شامل قدرت رئیسجمهور و قدرت پارلمان، تهیه شده است:[۲۰]
قدرت مجلس | قدرت مشترک | قدرت رئیسجمهور |
عدم وجود رئیسجمهور انتخابی | وجود رئیسجمهور انتخابی | |
امکان عزل رئیسجمهور توسط مجلس | امکان عزل رئیسجمهور بعد از برگزاری رفراندوم عمومی | عدم امکان عزل رئیسجمهور |
تعیین نخستوزیر توسط مجلس | تعیین نخستوزیر توسط رئیسجمهور و تأیید مجلس | نبود پست نخستوزیری یا تعیین آن توسط رئیسجمهور |
تعیین وزیران توسط مجلس | تعیین وزیران توسط رئیسجمهور با تأیید مجلس | تعیین وزیران توسط رئیسجمهور |
امکان استیضاح وزیران توسط مجلس | مصونیت کابینه در برابر استیضاح | |
مصونیت مجلس در برابر انحلال | امکان انحلال مجلس توسط رئیسجمهور | |
عدم وجود حق وتو در برابر مصوبات مجلس | وجود حق وتو رئیسجمهور و امکان خنثی کردن آن با رأی اکثریت مجلس | حق وتو مصوبات مجلس توسط رئیسجمهور |
عدم اجازه فرمان اضطراری بدون تأیید مجلس | امکان فرمان اضطراری رئیسجمهور بهطور موقت | حق فرمان و قانونگذاری اضطراری توسط رئیسجمهور |
حق قانونگذاری در تمامی حوزهها توسط مجلس | حق قانونگذاری در حوزههای خاص توسط رئیسجمهور با تأیید مجلس | حق قانونگذاری در حوزههای خاص توسط رئیسجمهور |
حق پیشنهاد اصلاح قانون اساسی توسط مجلس | توافق هر دو نهاد برای پیشنهاد اصلاح قانون اساسی | حق پیشنهاد اصلاح قانون اساسی توسط رئیسجمهور |
مصونیت قوانین مجلس از بازبینی قضایی | وجود بازبینی قضایی بر قوانین مجلس و دستورها رئیسجمهور | مصونیت فرمانهای رئیسجمهور از بازبینی قضایی |
حق اعلان جنگ توسط مجلس | حق اعلان جنگ با توافق هر دو نهاد | حق اعلان جنگ توسط رئیسجمهور |
تصویب پیمانهای بینالمللی توسط مجلس مجلس | تصویب پیمانهای بینالمللی با دستور رئیسجمهور و تأیید مجلس | تصویب پیمانهای بینالمللی بدون نیاز به تأیید مجلس |
تعیین قضات توسط مجلس | تعیین قضات توسط رئیسجمهور با تأیید مجلس | تعیین قضات توسط رئیسجمهور |
تعیین یا نظارت بر مقامات عالی نظامی/انتظامی توسط مجلس | تعیین مقامات عالی نظامی/انتظامی توسط رئیسجمهور با تأیید مجلس | تعیین مقامات عالی نظامی/انتظامی توسط رئیسجمهور |
تعیین رئیس بانک مرکزی توسط مجلس | تعیین رئیس بانک مرکزی توسط رئیسجمهور با تأیید مجلس | تعیین رئیس بانک مرکزی توسط رئیسجمهور |
با اندازهگیری تعداد اختیارات تعیین شده در قانون اساسی برای هر یک از این نهادها، میتوان میزان قدرت رئیسجمهور و قدرت پارلمان را در هر کشور تخمین زد و با دیگر کشورها مقایسه کرد.[۲۰]
بر این اساس، رئیسجمهور فرانسه قدرت بیشتری از رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا دارد؛ زیرا مجلس فرانسه نمیتواند او را عزل کند درحالیکه او قدرت انحلال مجلس را دارد. همچنین رئیسجمهور فرانسه برای تعیین مقامات عالی قضایی و رئیس بانک مرکزی نیازی به تائیدیه مجلس ندارد.[۲۰]
دیدگاه صاحبنظران در مورد دموکراسی
[ویرایش]ماکیاولی
[ویرایش]نیکولو ماکیاولی، فیلسوف سیاسی ایتالیایی، در کتاب گفتارهایی در باب ده کتاب نخست تیتوس لیویوس دموکراسی را یکی از سه شکل خوب حکومت میداند:
«بعضی از کسانی که دربارهٔ سیاست مطالبی نوشتهاند به وجود سه نوع حکومت قائلند: حکومت یک تن (مونارشی)، حکومت اشراف (آریستوکراسی) و حکومت مردم (دموکراسی)، و معتقدند کسی که میخواهد شهری را بنیاد نهد باید یکی از آن اشکال را، که مناسبتر از همه میداند، انتخاب کند. عدهای دیگر از نویسندگان، که خردمندتر از گروه نخستند، برآنند که شش نوع حکومت وجود دارد که سه تا از آنها بسیار بدند و سه تای دیگر ذاتاً نیکند اما چنان در معرض انحطاطند که ممکن است مطلقاً مایهٔ بدبختی شوند. انواع خوب حکومت همان سه نوعی است که برشمردم، و انواع بد حکومتهایی هستند که در نتیجهٔ انحطاط انواع خوب پدید میآیند و هر یک از آنها به نوع اصلی خود بهقدری شبیه است که انتقال از یکی به دیگری بهآسانی صورت میپذیرد: مونارشی بهسهولت به حکومت تیرانی مبدل میگردد و آریستوکراسی به الیگارشی و دموکراسی به آنارشی. پس اگر بنیادگذار شهر یکی از آن سه نوع خوب را انتخاب کند، آن نوع تنها زمانی کوتاه برقرار میماند و هیچ وسیلهای برای ممانعت از تبدیل آن به ضد خود وجود ندارد، زیرا که در این مورد نوع خوب و بد بسیار شبیه همند.»
— نیکولو ماکیاولی، گفتارهایی در باب ده کتاب نخست تیتوس لیویوس، ترجمهٔ محمد حسن لطفی، انتشارات خوارزمی. کتاب نخست، فصل دوم
او میگوید که با توجه بدین معایب، قانونگذاران خردمند هیچیک از اشکال خوب را بهتنهایی نپذیرفتهاند و شکلی مختلط از هر سه نوع را برگزیده و فقط این شکل مختلط را استوار و دوامپذیر دانستهاند، زیرا که در چنین حکومتی شهریار و اشراف و تودهٔ مردم ناظر رفتار یکدیگرند و اختیارات همدیگر را محدود میکنند. او بهترین نمونهٔ نظام سیاسی را نظامی میداند که لیکورگوس در اسپارت برقرار ساخت؛ حکومت جمهوری روم نیز بهسبب اینکه دارای دو کنسول (نماد مونارشی)، یک مجلس سنا (نماد آریستوکراسی) و تریبونهای مردمی (نماد دموکراسی) بود، مخلوطی از سه شکل خوب حکومت بود و، در نتیجه، نظام سیاسی کاملی داشت.[۲۱]

افلاطون
[ویرایش]افلاطون از منتقدان دموکراسی بوده و آن را بدترین نوع حکومت دانسته است و بر این اعتقاد بود که دموکراسی حکومت مردم نادان است.[۲۳]
ارسطو
[ویرایش]ارسطو با آن که فوایدی برای انواع حکومت قائل بود، مردم سالاری را حکومت تهیدستانی میدانست که مانند توانگران از فضیلت میانهروی و اعتدال برکنارند.[۲۴]
از نظر منتقدان حکومت دموکراتیک، اکثر مردم شایستگی لازم برای تصمیمگیری در مسائل سیاسی را ندارند و دموکراسی مانعی برای برنامهریزی متمرکز و تصمیمگیری قاطع است و مسیر پیشرفت را دشوار میسازد. اما هواداران دموکراسی باور دارند که اینگونه حکومت بهترین راه برای مبارزه با تراکم قدرت است و باعث کنترل سیاسی بهتر برای پیشرفت و توسعه میشود.
مونتسکیو
[ویرایش]مونتسکیو برآنست که در حکومتهای سلطنتی، و خاصه استبدادی، چون پادشاه با مردم فاصله دارد و مقام رفیعی را داراست، کسی خود را همسر و رقیب شاه نمیداند تا بدو حسد بَرَد و غبطه بخورد، لذا مردم این کشورها رنج حسد و غبطه را ندارند؛ ولی در حکومتهایی که بهدست اعیان اداره میشود و زمام امور در ید بزرگان قوم است، چون تفوق و رفعت مقام سلطنت در بین نیست، مردم همه خود را با زمامداران همسر میدانند و زمامداران هم عادتاً با مردم نزدیکند و آمیزش میکنند، در اینجاست که حسدها تحریک میشود و مقایسه شروع میگردد و هرکسی از اینکه حاکم نیست از حاکمان متنفر است. مونتسکیو میگوید که این موضوع در تمام ادوار ثابت شده و بهخوبی مشهود است که مردم بر اعیان و اشرافی که حکومت میکنند حسد شدیدی میبرند، اما در کشورهایی که نظام جمهوری دارند، چون اقتدار در دست مردم است، بههرکس که دلشان بخواهند حکومت را میسپارند و از هرکس که بخواهند میگیرند و در نتیجه مردم بر کسی حسد نمیبرند.[۲۵]
در ایران
[ویرایش]شاخص دموکراسی در ایران ۲٫۳۸ از ۱۰ و شاخص تکثرگرایی صفر است. ایران از حیث دموکراسی در بین ۱۶۷ کشور، در رتبه ۱۵۱ قرار دارد.[۲۶]
به گفته مجید انصاری روحانی شیعه و سیاستمدار اصلاحطلب، سید روحالله خمینی با عبارت «میزان رأی مردم است» بر جنبه مردمسالارانه حکومت اسلامی پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران تأکید داشته است. بسیاری از دولتمردان کنونی در جمهوری اسلامی نیز معتقدند «رأی مردم» میزان و پایه حکومت است، و حتی برای آن پایه و اساس فقهی قائل شدهاند.[۲۷]
محمود احمدینژاد ششمین رئیسجمهور ایران، مردمسالاری را یک «امر اصیل» در کشور دانسته[۲۸] و نظام حکومتی ایران را نمونهای از «مردمسالاری متکی بر ارزشهای اخلاقی و الهی» و «مردمسالاری دینی» را نقطه مقابل «لیبرال دموکراسی» میداند.[۲۹]
از سوی دیگر، منتقدان نظام حاکم بر ایران آن را به نادیده گرفتن مردمسالاری متهم میکنند[۳۰] و مخالفان جمهوری اسلامی ایران آن را دیکتاتوری دینی و نظامی میخوانند که دموکراسی در آن وجود ندارد.[۳۱]
خلاصه نتیجهگیری
[ویرایش]دموکراسی برخلاف تصور عده ای عام یک نوع حکومت یا به معنای انتخابات و رایگیری نیست! بلکه دموکراسی یک اصل سیاسی است مبتنی بر برابری و آزادی که قدرت تنها در اختیار مردم است ولاغیر.[۳۲]
برای اجرای دموکراسی و اعمالِ قدرتِ مردم نیاز به یک سیستم دمکراتیک است که بر انتخابات و عزل همیشگی و رای مردم استوار است. همانگونه که کارل پوپر فیلسوف میگوید: «رژیم و حکومتی دموکراتیک است که رهبرانش توسط مردم انتخاب شوند و هرزمان که مردم اراده کردند بتوانند رهبرانی که انتخاب کردهاند را برکنار و عزل کنند بدون اینکه نیاز به زور و خشونت داشته باشند یا سرکوب شوند».[۳۳]
سه گونه دموکراسی وجود دارد: ۱. دموکراسی مستقیم ۲. دموکراسی غیرمستقیم یا دموکراسی نمایندگی ۳. دموکراسی نیمه مستقیم.[۳۴]
دو گونه نظام دمکراتیک وجود دارد: ۱. نظام دمکراتیک پارلمانی ۲. نظام دمکراتیک ریاستی
دموکراسی مستقیم فقط در سوئیس حاکم است. دموکراسی غیرمستقیم یا نمایندگی دارای سه نهاد یا قوه است: قوه مقننه، قوه اجرائیه و قوه قضاییه. مردم برای مجلس یا پارلمان اعضایی انتخاب میکنند که به نمایندگی از مردم قانونگذاری کنند(قوه مقننه) همچنین یک دولت و نهاد اجرایی انتخاب میکنند که آن قوانین را به نمایندگی از مردم اجرا کند (قوه مجریه) مهمتر از همه یک نظام دادگستری یا (قوه قضاییه) کاملاً مستقل که بر اجرای قوانین از طرف دولت و مردم نظارت کند تا همه دربرابر قانون یکسان باشند. نمایندگان پارلمان و دولت برای یک مدت محدود عموماً چهارسال انتخاب شوند و بیش از دو دوره متوالی یا متناوب اجازه شرکت نداشته باشند. قبل از انقضای مدت چهارسال درصورت اثبات تخلف یا سوءاستفاده از قدرت به راحتی عزل و برکنار شوند. دموکراسی نیمه مستقیم دقیقاً همان دموکراسی غیرمستقیم است با این تفاوت که برخی قوانین خاص و مهم توسط خود مردم از طریق رفراندوم تصویب میشود یا برخی قوانین که توسط مجلس تصویب شده توسط مردم در رفراندوم وتو میشود.
اصول بنیادی دموکراسی اول برابری است و دوم آزادی. ژان ژاک روسو فیلسوف سوئیسی میگوید بدون برابری هیچ آزادی وجود نخواد داشت.
در نتیجه سیستم و حکومتی دموکراتیک است که تمام افراد مملکت از هر نژاد و مذهب و رنگ و قومیت و خانواده ای چه زن و چه مرد کاملاً باهم برابر و آزاد باشند و همگی از تمام حقوق و آزادیهای موجود در قانون حقوق بشر بدون استثنا برخوردار باشند. هیچ مقام مادام العمر یا مقام والاتر از مردم وجود نداشته باشد و قدرت تنها در اختیار مردم باشد. تمام مردم از سن خاص حق رای داشته باشند تا نمایندگان پارلمان و رئیس دولت را انتخاب کنند و مهمتر از آن سیستم طوری باشد که مردم درصورت اشتباه و فریب خوردن در انتخابات یا درصورت تخلف یا سوءاستفاده از قدرت توسط شخصی که در قدرت است، از راه دموکراتیک بتوانند بدون خشونت و خونریزی هر شخصی را از قدرت برکنار کنند.[۳۵][۳۶][۳۷]
حدوداً ۱۷۰ کشور در جهان ادعای دمکراتیک بودن دارن اما فقط تعداد کمی کشور دموکراسی مطلوب دارند. در این لینک میتوانید تعداد بالای کشورهایی که ادعای دمکراتیک بودن دارن یا در تئوری دمکراتیک هستند و با رنگ آبی مشخص شدهاند را تماشا کنید!. https://commons.wikimedia.org/w/index.php?title=File:Democracy_claims.PNG&oldid=868218602
کشورها میتوانند درجههای مختلفی از دموکراسی را داشته باشند. هرکدام میتوانند از حد و سطحی از اصولهای بنیادی دموکراسی پیروی کنند تا اینکه فقط ادعای دمکراتیک بودن کنند. ادعای دموکراسی و ادعای دمکراتیک بودن موضوعی است که به وضوح و فراوان در سرتاسر جهان وجود دارد. حتی برخی حکومتهای استبدادی و دیکتاتوری و سلطنتی با حفظ ظاهر، ادعای دمکراتیک بودن دارند.
پس هر حکومت یا سیستمی میتواند ادعای دموکراسی کند و ممکن است از یک درصد تا صد درصد دمکراتیک باشد و هریک درجه ای از اصول دموکراسی را اجرا کنند اما سیستم و کشوری دموکراسی مطلوب محسوب میشود که تمام اصول بنیادی دموکراسی را اجرا کند. کشوری که در قانون آن برابری و آزادی و حقوق بشر نهادینه شده باشد و مردم نمایندگان خود را برای مدت محدود مثلاً چهارسال انتخاب کنند؛ نماینده پارلمان و رئیس کشور پس از انقضای مدتی (عموما چهارسال) بصورت اتوماتیک و خودکارازقدرت برکنار شوند؛ هر شخص فقط دو مرتبه مجاز به انتخاب شدن باشد فرقی نکند متوالی یا متناوب. در هر صورت هر فردی فقط دو دوره اجازه دارد در قدرت بماند. مردم از طریق قانون قادر باشند هر شخصی را که انتخاب میکنند درصورت لزوم از قدرت برکنار کنند بدون اینکه نیاز به خشونت و خونریزی باشد یا سرکوب شوند.[۳۸]
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ «مردمسالاری» [علوم سیاسی] همارزِ «دمُکراسی» (به انگلیسی: démocratie)؛ منبع: گروه واژهگزینی. دفتر ششم. فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۳۱-۸۵-۶ (ذیل سرواژهٔ democracy)
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ democracy - Definition from the Merriam-Webster Online Dictionary
- ↑ «مردم سالاری از اسلام قابل استخراج نیست». وبگاه روزآنلاین. ۲۳ اسفند ۱۳۸۸. بایگانیشده از اصلی در ۲۲ مارس ۲۰۱۰.
- ↑ ژان زاک روسو
- ↑ جهانبگلو، رامین (۱۳۷۸). ماکیاولی و اندیشه رنسانس. تهران: نشر مرکز. ص. ۸۱–۸۲.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ «دموکراسی» - اثر آنتونی آربلاستر- ترجمه حسن مرتضوی- نشر آشیان - چاپ دوم ۱۳۸۵- ص ۲۹
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۹.
- ↑ "Démocratie directe". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-02-08.
- ↑ Aridd (2008-04-06), map of democracies, retrieved 2025-04-13
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ Joseph Schumpeter, (1950). Capitalism, Socialism, and Democracy. Harper Perennial. ISBN 0-06-133008-6.
- ↑ Anthony Downs, (1957). An Economic Theory of Democracy. Harpercollins College. ISBN 0-06-041750-1.
- ↑ http://en.wikipedia.org/wiki/Campaign_finance_reform
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ دموکراسی جفرسونی
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ ۲۰٫۲ ۲۰٫۳ ۲۰٫۴ عمار ملکی-استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تیلبرگ هلند (۱۹ بهمن ۱۳۹۵). «آیا رئیسجمهور آمریکا قدرتمندترین رئیسجمهور جهان است؟». بیبیسی فارسی.
- ↑ نیکولو ماکیاولی. گفتارهایی در باب ده کتاب نخست تیتوس لیویوس. ترجمهٔ محمد حسن لطفی. انتشارات خوارزمی. صص. کتاب نخست، فصل ۲.
- ↑ Freedom in the World 2016, Freedom House. Retrieved 28 January 2016.
- ↑ «چرا مرگ بر دموکراسی؟». رجا نیوز. دریافتشده در ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳.
- ↑ سیاست ارسطو، ترجمه حمید عنایت، چاپ سوم، تهران، کتابهای جیبی، 1358، ص156-166
- ↑ مونتسکیو. ملاحظاتی درباب علل عظمت و انحطاط روم. ترجمهٔ علی اکبر مهتدی. صص. ۹۲–۹۳ (فصل هشتم).
- ↑ "Democracy Index 2019, A year of democratic setbacks and popular protest" (PDF). اکونومیست (به انگلیسی). 2020.
- ↑ «میزان رای ملت است یک حکم فقهی است». روزنامه مردمسالاری. ۱۱ شهریور ۱۳۸۷. بایگانیشده از اصلی در ۹ اوت ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۸۸.
مجید انصاری
- ↑ «هیچ حزب و گروهی نمیتواند ادعا کند که قیم یا حاکم بر مردم است». پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری اسلامی ایران. ۲۴ خرداد ۱۳۸۸. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۸۸.
- ↑ «رأی مردم تابع جریانات و گرایشها نیست». پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری اسلامی ایران. ۲۴ خرداد ۱۳۸۸. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۸۸.
- ↑ «نامه مهدی کروبی به حسین شریعتمداری: «میزان رأی ملت است» را فراموش کردید». سایت پارلمان نیوز. ۱۰ آذر ۱۳۸۸. بایگانیشده از اصلی در ۱۰ اوت ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱۸ دی ۱۳۸۸.
- ↑ Ahmadinejad. K. Naji. California University Press. 2008 ISBN 0-520-25663-8 pp.239
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ "Fichier:Democracy claims.PNG — Wikipédia". commons.wikimedia.org (به فرانسوی). 2008-04-06. Retrieved 2025-04-13.
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
- ↑ "Karl Popper". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-03-26.
- ↑ "Démocratie". Wikipédia (به فرانسوی). 2025-04-02.
منابع
[ویرایش]- فرامرز رفیع پور (۱۳۷۷)، آناتومی جامعه یا سنة الله: مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی، تهران: انتشارات کاوه
- آنتونی گیدنز (۱۳۷۶)، جامعهشناسی، ترجمهٔ منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، ص. ۲۳۸
پیوند به بیرون
[ویرایش]- عبدالحسین نوریان (۱۶ تیر ۱۳۸۷). «اکسیر دموکراسی و توسعه یافتگی». وبگاه بانک اطلاعات نشریات کشور www.magiran.com.
- مردم سالاری با نقش آفرینی مردم و سیاستگذاری مساعد
