تبریز - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
تبریز | |
---|---|
از بالا به پایین: برج ساعت، مسجد کبود، بوستان ائلگلی، بازار تبریز، مقبرةالشعرا، ارگ علیشاه، ربع رشیدی و نمایی از شهر | |
نشان شهرداری تبریز | |
کشور | ایران |
استان | آذربایجان شرقی |
شهرستان | تبریز |
بخش | مرکزی |
نام(های) پیشین | تپریز، تَورِز، تاوریژ، تَورِژ، تِبریز، توری[۱][۲] |
مردم | |
جمعیت | محدوده: ۱٬۵۸۴٬۸۵۵ نفر حریم: ۱٬۷۲۷٬۴۷۶ نفر (۱۳۹۵)[۳][۴][۵][۶][۷][۴][۸][۷] محدوده: ۱٬۶۴۳٬۹۶۰ نفر (۲۰۲۲)[۹] |
تراکم جمعیت | ۷٬۷۸۰[۱۰] نفر بر کیلومتر مربع |
جغرافیای طبیعی | |
مساحت | محدوده: ۲۴۴٫۵۱ کیلومتر مربع حریم: ۱۰۱۴٫۴۵ کیلومتر مربع[۳][۵][۱۱] |
ارتفاع | ۱۳۴۸ تا ۱۵۶۱ متر[۱۲] |
آبوهوا | |
میانگین دمای سالانه | بیشینه: °۱۸+[۱۳] کمینه: °۶٫۹+[۱۳] |
میانگین بارش سالانه | ۳۱۰ میلیمتر[۱۴] |
روزهای یخبندان سالانه | ۱۰۴ روز[۱۴] |
اطلاعات شهری | |
شهردار | یعقوب هوشیار [۱۶] |
تأسیس شهرداری | ۱۲۸۶[۱۸] |
رهآورد | آجیل، نوقا، راحتالحلقوم، فرش، صنایع دستی و محصولات چرمی[۱۷] |
پیششمارهٔ تلفن | ۰۴۱[۱۵] |
وبگاه | |
شناسهٔ ملی خودرو | ۱۵ و ۳۵[۱۹] |
کد آماری | ۱۲۱۴ |
تبریز ( تلفظ راهنما·اطلاعات) شهری در شمالغرب ایران، مرکز استان آذربایجان شرقی و هستهٔ مرکزی کلانشهر تبریز است.[۲۱][۲۲] این شهر، بزرگترین قطب اقتصادی منطقهٔ آذربایجان ایران و مرکز اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته میشود.[۱][۲۳]
شهر تبریز ۲۴۴٫۵۱ کیلومتر مربع (حریم شهر: ۱۰۱۴٫۴۵ کیلومتر مربع) وسعت دارد و بر همین اساس، سومین شهر بزرگ ایران بهلحاظ مساحت پس از تهران و مشهد محسوب میشود.[۳][۵][۲۴][۲۵] جمعیت آن نیز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۵۸۴٬۸۵۵ نفر (حریم شهر: ۱٬۷۲۷٬۴۷۶ نفر) بوده[۳][۶][۴][۲۶][۲۷][۷] و در سال ۲۰۲۲ میلادی به ۱٬۶۴۳٬۹۶۰ نفر رسیدهاست؛ که بر این اساس، پنجمین شهر پرجمعیت ایران و ۳۴۴ اُمین شهر پرجمعیت جهان بهشمار میرود.[۹] اکثریت ساکنان تبریز آذری هستند[۲۰] و به زبان ترکی آذربایجانی با گویش تبریزی سخن میگویند.[۱][۲][۲۸]
تبریز در طول تاریخ خود با فرازوفرودهای بسیاری روبهرو بودهاست. تاریخ این شهر، اشغال توسط بیگانگان و حوادث جانکاه طبیعی، از جمله زمینلرزههای مهلک را تجربه کردهاست.[۲] سنگ بنای تبریز کنونی به دوران اشکانی و ساسانی برمیگردد.[۲]
تبریز، یکی از طویلالمدتترین پایتختهای ایران بودهاست؛[۲۹] این شهر پایتخت ملی یا منطقهای ایران در دوران حکومتهای روادیان، اتابکان آذربایجان، خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، قرهقویونلوها، آققویونلوها، صفویان، خانات آذربایجان ایران، پایتخت ملی دوم ایران در دورهٔ حکومت قاجاریان و پایتخت منطقهای ایران در دوران حکومتهای کوتاهمدت آزادیستان و خودمختار آذربایجان بودهاست.[۱][۲][۳۰][۳۱] بهگونهای که تبریز در طول حکومت ۴۰۰سالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید؛[۱] و اوج شکوفایی این شهر مربوط به دورهٔ ایلخانان است که در این زمان، پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بود.[۳۱] این شهر در سال ۱۵۰۰ میلادی و در زمان پایتختی صفویان بهعنوان پنجمین شهر پرجمعیت جهان شناخته میشد و جمعیتش با استانبول، پایتخت امپراتوری عثمانی برابری میکرد.[۳۲]
تبریز مجدداً در دورهٔ قاجار به شکوفایی رسید؛ بهطوریکه در این دوره بهعنوان مهمترین و پیشروترین شهر ایران شناخته میشد.[۱۸] در دوران معاصر نیز این شهر یکی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی در سطح کشور محسوب میشود.[۳۳] تبریز در دو سدهٔ اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در ایران بودهاست؛ بهطوریکه این شهر مانع خاموشی انقلاب مشروطه در ایران شد و نقشی کلیدی در تحولات بعدی، همچون انقلاب ۱۳۵۷ و روند مدرن شدنِ ایران داشتهاست.[۱][۲][۲۸]
نام
یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست.[۳۴] با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشته باشد. این گویش به گویشهای موسوم به گویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابستهاست؛ یا به احتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معربشدهٔ نام شهر در باب فِعلیل (در زبان عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغهٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به «زبان پهلوی شمالی» میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسئله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمانهای بسیار دور تا اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمیگردد.[۲]
بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ جهان اسلام، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل سدهٔ چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری میگویند. در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفدا) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» به کار میرود.[۱]
عدهای از شرقشناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشهای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیتهای گرمایی کوه سهند دانستهاند. همچنین منابع ارمنی نام شهر را در سدهٔ پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تَوْرِش» دانستهاند و به فارسی هم تَورز تلفظ کردهاند و با توجه به معنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و احتمالاً نام تبریز «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بودهاست.[۱] دانشنامهٔ بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود و احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است.[۲۲]
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانهٔ دیگری وجود دارد؛ از جمله اینکه زبیده زن هارون الرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را «تبریز» بگذارند.[۳۵] هرچند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست میداند.[۳۶]
لقبها و عناوین
تبریز بهعنوان شهر اولینها،[۳۸] شهر بدون گدا،[۳۹] شهر زیرگذرها و روگذرها،[۴۰] پایتخت گردشگری اسلامی در سال ۲۰۱۸،[۴۱] امنترین شهر ایران،[۴۲][۴۳] سالمترین شهر ایران،[۴۴] مهد سرمایهگذاری ایران،[۴۵][۴۶][۴۷] دومین شهر صنعتی ایران، دومین شهر دانشگاهی ایران،[۴۸] دومین شهر بلندمرتبهساز ایران،[۴۹] دومین قطب علوم پزشکی ایران،[۵۰] دومین شهر در جذب گردشگر سلامت در ایران،[۵۱] شهر شکلاتی ایران،[۵۲] قطب خودروسازی ایران،[۵۳] قطب قطعهسازی ایران،[۵۳] قطب تولید موتور دیزل خاورمیانه،[۵۳] شهر جهانی بافت فرش[۵۴][۵۵] و یکی از مهمترین شهرهای مهاجرپذیر ایران[۵۶] شناخته میشود.
تاریخ
دوران اولیه
تاریخ اولیهٔ شهر تبریز هنوز بهدرستی معلوم نشدهاست و بحثهای زیادی دراینباره مطرح است. برخی تاریخپژوهان ادعا کردهاند که بهشت عدن در محل فعلی شهر تبریز بنا شده بود.[۵۷] نخستین نوشته موجود دربارهٔ تبریز کتیبهٔ پادشاه آشور سارگن دوم میباشد.[۵۸] اکتشافات انجامشده در طی سالهای ۱۳۸۰ در سایت موزهٔ عصر آهن در حوالی مرکز تبریز نشان از وجود تمدنی در محل کنونی شهر تبریز در هزارهٔ اول و دوم قبل از میلاد دارد.[۵۹] این شهر در طول تاریخ چندین بار بهعنوان پایتخت حکمرانی پادشاهان مختلف انتخاب شدهاست. از جمله نخستینِ این موارد پایتختِ حکمرانیِ فرماندهٔ اسکندر مقدونی به نام آتروپات بودهاست.
پیش از اسلام
شماری از محققان بر این عقیدهاند که دژ «تارویی–تارمکیس» که نام آن در کتیبهٔ سارگن دوم (پادشاه آشور در بین سالهای ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح) آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار داشتهاست. در کتیبهٔ سارگن دوم این دژ را دژی بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف شدهاست. این دژ بنابر نوشتههای کتیبهٔ سارگن، محل نگهداری اسبهای ذخیرهٔ سواران اورارتو بوده که در حملهٔ آشوریها ویران شدهاست.[۱] اما این ارتباط تبریز با شهرها و قلعههای دوران مادها، مورد اختلاف بین محققان است.[۲]
در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که تبریز در اوایل دورهٔ ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده یا به احتمال بیشتر در سدهٔ هفتم این واقعه روی دادهاست.[۳۱] شهر کنونی تبریز بر روی خرابههای شهر «تَوْرِژ» (بارها) بنا شدهاست. تورژ یکی از بااهمیتترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و بهعنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشتهاست. این شهر در زمان حکمرانان اشکانیتبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بودهاست.[۶۰][۶۱]
ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام بیان میکند، این داستان که شاه اشکانیتبار ارمنستان بهخاطر انتقام کشتهشدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) بهدستِ اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشتههای واردان (تاریخنگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشهای عامیانه دارد.[۲]
پس از اسلام
احتمالاً تبریز در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریهای کوچک بیش نبودهاست. در زمان فتح آذربایجان بهدست مسلمانان در سال ۲۲ هجری توجه آنها بیشتر متوجه شهر اردبیل بود و نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آنها سربازگیری کرده بود، نیامدهاست.[۲]
پس از فتح آذربایجان، گروههایی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۵۸–۱۳۶) و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی به نام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند.[۱] بهگفتهٔ یاقوت حموی، تبریز قریهای بود تا آنکه روّادِ ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آنجا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند.[۳۴] مطهر بن طاهر مقدسی شهر را تحسین کرده و همعصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان میشمارد.[۳۳] در حالی که نویسندگانی مانند ابن خردادبه،[۶۲] احمدبن یحیی بلاذری[۶۳] و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام بردهاند.[۲]
تبریز از نیمهٔ نخست سدهٔ سوم هجری رو به گسترش نهاد و بر اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان افزوده شد. بهطوریکه متوکل عباسی پس از زمینلرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بیدرنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود.[۱] این شهر که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» رو به گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمینلرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً بهشدت آسیب دید.[۱] هنگامی که ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمیرسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بوده باشد.[۳۳]
اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بودهاند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراجگزار خود کرد و بهگفتهٔ ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهارصد سال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد.[۱]
در نوشتههای تاریخی از دوران سلجوقی، اشارههای زیادی به تبریز یافت نمیشود. در راحةالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت.[۶۴] بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیش آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آنچنانکه از شواهد تاریخی برمیآید از زمان قزل ارسلان (۵۸۷–۵۸۲ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید. در ابتدای سدهٔ هفتم هجری مغولان دو بار به تبریز حمله بردند؛ ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغولها در نهایت بر تمام آذربایجان و از جمله تبریز دست یافتند.[۳۳]
در دوران ایلخانان تبریز به اوج شکوفایی خود رسید. اباقا خان دومین پادشاه از سلسله ایلخانان تبریز را پایتخت به عنوان قلمرو سلسله ایلخانیان برگزید و حکمرانی خود را بر قلمرویی از نیل تا آسیای مرکزی در این شهر ادامه داد. در زمان حکمرانی غازان خان اصلاحات غازانی از این شهر شروع شد و بناهای متعددی از جمله بنای دو شهر اقماری و نمونه شنب غازان و ربع رشیدی در این دوران انجام شد. مارکو پولو جهانگرد ونیزی که در سال ۱۲۷۵ میلادی از این شهر عبور نمود دربارهٔ شکوفایی این شهر در آن دوران نوشتهاست:
... شهری بسیار بزرگ که با باغهای زیبا و دلانگیز محصور شدهاست. موقعیت قرار گرفتن این شهر بسیار عالی است بهطوریکه کالاها از همه نقاط به این شهر آورده میشوند. بازرگانان لاتین و به ویژه ژنویها به این شهر میروند تا کالاهایی که از سایر نقاط به این شهر آورده شدهاند را خریداری نمایند.[۶۵]
دوران شکوه تبریز در سلسلههای تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسلهٔ صفویه ادامه یافت.[۳۱] به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری) شاه اسماعیل تبریز را به تصرف خود درآورد و نخستین پایتخت ایران جدید در دورهٔ صفویه را در این شهر بنیانگذارد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۳۰۰–۲۰۰ هزار نفری تبریز سنیمذهب بودند و بهزودی سیاستهای سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران و عثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیبپذیر شود؛ بهطوریکه چندینبار به تصرف عثمانیان درآمد تا این که شاه طهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نمود.[۲]
تبریز بار دیگر در اواخر صفویان و در خلال جنگهای دوازده ساله بین ایران و عثمانی، تصرف شد و در اشغال تبریز بهدست عثمانیها در سال ۱۵۸۵، مردم این شهر توسط عثمانیها مورد کشتار و غارت قرار گرفتند.[۶۶] در زلزله مهیبی در ۱۷۲۱ میلادی هشتاد هزار تن از ساکنان این شهر کشته شدند. در اشغال مجدد شهر توسط عثمانیها ما بین سالهای ۱۷۲۴–۱۷۲۵ میلادی حدود دویست هزار تن از مردم این شهر بهدست قوای عثمانی کشتهشدند.[۶۷] در سال ۱۷۸۰ زلزله مهیب دیگری دویست هزار نفر دیگر از مردمان این شهر را کشت.[۶۸] این بلایای متعدد باعث شدند تا در اواخر قرن هیجدهم میلادی تبریز با جمعیتی سی هزار نفری به شهر ارواح مبدل شود. در این سالها هر قسمتی از شهر توسط خانوادهای اداره میشد.
با آغاز دوران قاجار این شهر دوباره مورد توجه قرار گرفت. تبریز در دورهٔ قاجاریان به عنوان ولیعهد نشین این سلسله انتخاب شد.[۲] با آغاز جنگهای ایران و روسیه در این دوران، تبریز یکی از اهداف قوای روس بهشمار میرفت. روسها سرانجام در سال ۱۸۲۶ میلادی تبریز را به تصرف خود درآوردند. با امضای توافقنامه صلح بین ایران و روس این شهر دوباره به دست نیروهای ایرانی افتاد. در آرامش پس صلح عباس میرزا، ولیعهد وقت و والی آذربایجان، شروع به اصلاحات گسترده و مدرنسازی در شهر نمود. او نقشه جدیدی از شهر تهیه کرد و به بازسازی تبریز پرداخت. عباس میرزا سیستم پستی و سیستم مالیاتی نوینی را در این شهر بنیان نهاد و همچنین مدرنسازی نظامی ارتش ایران و صنایع مرتبط با آن در این شهر آغاز شدند.[۶۹]
معاصر
رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سدهها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شدهاست. توسعه این شهر بهویژه با ثبات نسبی در دوران قاجار با همجواری با روسیه و عثمانی و موقعیت سوقالجیشی این شهر در مسیر مبادلاتی ارتباطی شرق و غرب شدت یافت. از همین رو بسیاری از پیشرفتها و مظاهر تمدن نوین در سطح کشور از تبریز آغاز شدهاست. در این دوران بسیاری از جنبشهای فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل میگرفت.[۱] بسیاری از اولینهای تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه،[۷۰][۷۱] اولین سینمای عمومی،[۷۲] اولین کودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لالهای ایران، ادبیات نوین، نمایشنامهنویسی به زبان فارسی[۷۳] و زبان ترکی آذربایجانی[۷۴] و اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد در تبریز بودهاست. از این رو تبریز، به عنوان شهر اولینها مشهور شدهاست.[۷۵]
نزدیکی این شهر به مسیر مبادلات با غرب باعث ارتباط و رشد و نمو جنبشهای روشنفکر و آزادیخواه این شهر گردید. نقطه بارز این تأثر در نقش ویژه تبریز در جنبش مشروطه نمودار گشت. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلیشاه قاجار تمام حرکتهای مشروطهخواهانه در تهران خاموش شدند. در این زمان در تبریز و تنها در چند محلهٔ آن، هنوز کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخالاسلام بودند که از این دستآورد پاسداری کنند.[۷۶] مقاومت تبریز با واکنش نیروهای دولتی مواجه شد بهطوریکه شهر تبریز توسط نیروهای دولت برای مدت چندین ماه محاصره شد. سرانجام در آستانه بحرانی شدن قحطی در تبریز با مداخله قزاقهای روس برای حفظ جان کنسول آن کشور محاصره تبریز شکسته شد و نیروهای آزادیخواه (قشون ملی) به طرف تهران حرکت کرد. آزادی خواهان از جنوب اصفهان و گیلان نیز مردم به پا خواستند. با هجوم آزادیخواهان و فتح تهران مشروطهخواهان و آزادیخواهان در قیامی که تبریز سرآغاز آن بود به پیروزی رسیدند.[۷۶]
این آزادیخواهی در تبریز بعد از پیروزی جنبش مشروطه و با اشغال این شهر توسط قوای روس بهای سنگینی را بر دوش مردمان این شهر نهاد. چهار ماه پس از پیروزی مشروطه خواهان در ایران در آذر ماه سال ۱۲۹۰ خورشیدی قوای روس با تهاجمی مجدد این شهر را آماج حملات خود قرار داده و اشغال نمودند. روسها در روزهای پس از تسخیر تبریز به سرکوب آزادیخواهان و مردم عادی این شهر پرداختند و فجایع خونباری را علیه مردم این شهر رقم زدند. اشغال روسها تا اواخر جنگ جهانی اول که شهر تبریز بین قوای دوطرف درگیر دست به دست شد ادامه یافت.[۷۷]
پس از جنگ جهانی اول، با پیروزی انقلاب روسیه نیروهای این کشور در اسفند ۱۲۹۶ تبریز را تخلیه کردند و قدرت را به کمیته محلی حزب دموکرات ایران واگذار نمودند. در این هنگام با خلأ قدرت نظامی ناشی از تخلیه قوای روس، نیروهای امپراتوری عثمانی تبریز را به اشغال خود درآورده و سران دموکرات این شهر را از جمله شیخ محمد خیابانی تبعید نمودند. با اضمحلال امپراتوری عثمانی کنترل تبریز مجدداً به دست ایرانیها افتاد. شیخ محمد خیابانی در بازگشت از تبعید، دولتی خودمختار به نام دولت آزادیستان را در این شهر بنا نمود که با سرکوب و کشتار سران این دولت توسط نیروهای دولت مرکزی ایران، کنترل شهر مجدداً به دست دولتیان افتاد. در سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان با کودتایی در شهر تهران با همراهی سید ضیا قدرت سیاسی کشور ایران را در دست گرفت. در دوران پس از کودتا نارضایتیهایی در بسیاری از نقاط ایران بهوجود آمد. از جمله این ناآرامیها قیام سرگرد لاهوتی فرمانده ژاندارمری در تبریز بود که مورد حمایت دموکراتهای تبریزی قرار گرفت. قیام لاهوتی دوام زیادی نیاورد و پس از یک هفته در مقابل نیروهای قزاق ایرانی شکست خوردند.[۷۸]: ۴۷–۵۱
در دوران زمامداری رضاشاه سیاست یک کشور، یک ملت در پیش گرفته شد. این سیاست بر یکسانسازی کلیه امور مردمی از جمله زبان کشور استوار بود. در این دوران سیاستهای خشنی در اجبار به استفاده از زبان فارسی و فارسیسازی امور اتخاذ شد. چاپ و نشر به زبانهای دیگر از جمله ترکی آذربایجانی به کل ممنوع شد. سیستم آموزش سنتی با سیستم آموزش نوین که زبان فارسی تنها زبان مجاز ایرانی در آن بهشمار میرفت جایگزین شد. همچنین آذربایجان برخلاف استانهای مرکزی و استانهای سواحل خزر که دولت وقت دست به صنعتی کردن این نواحی زدهبود از مدرنسازی و در پی آن صنعتیسازی دوران رضاخان بهره چندانی نبرد. ایالت آذربایجان به مرکزیت تبریز که بهطور سنتی دارای دولتمرد خود بود به دو استان آذربایجان شرقی به مرکزیت تبریز و استان آذربایجان غربی به مرکزیت رضاییه (با نام خود ساخته جدید) تقسیم شد و آذربایجان که زمانی دروازه ایران به مبالات با غرب بود به انبار غلات ایران تقلیل دادهشد.[۷۸]: ۵۴–۶۱
در جریان جنگ جهانی دوم و اشغال ایران بهدست متفقین رضاخان از قدرت خلع شد و تبریز به اشغال قوای شوروی درآمد. پس از اتمام جنگ قوای شوروی از تخلیه این منطقه سر باز زدند و در سال ۱۳۲۴، فرقه دموکرات آذربایجان، به رهبری سید جعفر پیشهوری و با حمایت شوروی سعی در برپایی حکومتی خودمختار از دولت مرکزی ایران به مرکزیت تبریز کرد. با بیرون رفتن نیروهای شوروی و حمله نیروهای ارتش ایران نیروهای فرقه دموکرات شکست خورده و حکومت خودمختار آذربایجان درست یک سال پس از تأسیس فرو پاشید.[۷۹] سیاست دوران شوروی کمونیستی و استالین موسوم به دیوار آهنین و بستهشدن مرزهای شمالی ایران در این دوران، ضربهٔ بزرگی به رونق تجاری شهر بهعنوان مرکز مبادلات منطقه با همسایگان شمالی ایران وارد نمود.[۳۱]
در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی، تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشتهشدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهرات قم به درگیری با پلیس و نیروهای امنیتی وقت کشید و معترضان پس از یک روز تظاهرات و درگیری بیشتر نقاط شهر را تسخیر نمودند.[۸۰] در سالهای نخست بعد از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، طرفداران حزب جمهوری خلق مسلمان ایران، به طرفداری از آیت الله شریعتمداری برخی ناآرامیها را در این شهر پدیدآوردند. طرفداران این حزب با اختلاط دین و سیستم سیاسی مخالف بودند و همچنین خواهان احقاق حقوق اقلیت آذربایجانی بودند.[۸۱] در پی گسترش ناآرامیها نیروهای نظامی مستقر در این شهر از جمله پایگاه نیروی هوایی تبریز به حمایت از معترضان پرداخت. آنها برای نشان دادن قدرت خود شش فروند جنگده فانتوم را در ارتفاع پایین بر فراز تبریز به پرواز درآوردند.[۸۲][۸۳] در نهایت کنترل مراکز حساس شهر از جمله مرکز صدا و سیما تبریز و پایگاه دوم شکاری نیروی هوایی به دست معترضان آمد. با دخالت نیروهای پاسداران انقلاب اسلامی اعزامی از تهران و نیروهای چپ دانشگاه تبریز که در آن زمان از رژیم جدید در تهران حمایت میکردند درگیریها در تبریز به خشونت کشید. سید محمدکاظم شریعتمداری که در قم زندگی میکرد در پیامی که از تلویزیون دولتی ایران پخش شد، مردم را به پرهیز از خشونت دعوت نمود و سرانجام اعتراضات تبریز آرام گرفت. با دستگیری و اعدامهای گسترده، حصر خانگی و خلع لباس سید محمدکاظم شریعتمداری، و تعطیلی حزب خلق مسلمان این ناآرامیها در۲۰ دیماه ۱۳۵۸ خاتمه یافت.[۸۴]
جنگ ایران و عراق این شهر را مانند سایر نقاط نیمه غربی ایران متأثر نمود. نیروهای داوطلب تبریز در سالهای جنگ عراق با ایران نقش بارزی در دفاع از مرزهای کشور ایران داشتند و حضور نیروهای داوطلب تبریزی در آن دوران درخور توجه بود. بنابر آمار رسمی موجود، شمار کشتهشدگان (شهیدان) این شهر در این جنگ بیش از ۴٬۲۰۰ تن بودهاست.[۱] در جریان این جنگ، به هنگام جنگ شهرها، مناطق صنعتی و مسکونی این شهر بیش از ۴۰ بار مورد حمله هوایی نیروی هوایی ارتش عراق قرار گرفت.[۸۵] از جمله قربانیان بمباران هوایی تبریز، کشتهشدن ۲۲ تن از دانشجویان دانشگاه تبریز به هنگام بمباران ساختمانهای این دانشگاه میباشند.[۸۶]
در دوران پس از جنگ، توسعهٔ این شهر با سرعت ادامه یافت. با این حال، توسعهٔ غیرمتوازن تبریز در سالهای بعد از انقلاب اسلامی و بعد از جنگ بدون توجه به برنامه توسعهٔ کلانشهری انجام پذیرفتهاست. این توسعهٔ افسار گسیخته باعث ایجاد و گسترش نارساییهای مبرم در خدمات شهری و آسیبهای زیستمحیطی در تبریز و اطراف آن شدهاست.[۸۷] در سالهای اخیر طرح توسعه جدیدی برای این شهر ترسیم شده که هدف آن متوازن نمودن توسعه شهری تبریز میباشد.[۸۸][۸۹]
وضعیت طبیعی
جغرافیا
تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوبشرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمالشرق به کوههای گوزنی و باباباغی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای رشتهکوه سهند محدود شدهاست.[۱][۲۲][۹۰][۹۱]
تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمینهای هموار دشت تبریز و شورهزارهای تلخهرود (آجیچای) محدود شده و به شکل یک چالهٔ نسبتاً بزرگ یا یک جلگهٔ بینکوهی درآمدهاست. ارتفاع این شهر از سطح دریا از ۱۳۴۸ متر در سهراهی مرند تا ۱۵۶۱ متر در محلهٔ زعفرانیه متغیر بوده و شیب عمومی زمینهای تبریز به سمت مرکز شهر و سپس به سمت مغرب است.[۱][۱۲] مسافت جادهای بین این شهر تا اردبیل ۲۱۹ کیلومتر، تا زنجان ۲۸۰ کیلومتر، تا ارومیه ۱۴۹ کیلومتر و تا تهران ۵۹۹ کیلومتر است.[۹۲]
اهر | رشتهکوه عینالی | مرند | ||
رشتهکوه سبلان | دشت تبریز | |||
تبریز | ||||
بستانآباد | رشتهکوه سهند | آذرشهر |
مساحت تبریز از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۶۵ خورشیدی، تقریباً ۲۰ برابر شدهاست، بهطوریکه مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و نهایتاً ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیدهاست.[۱]
مساحت تبریز در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع افزایش یافته که ۲۵٫۲۲ کیلومتر مربع از آن –معادل ۱۱ درصد از مساحت کل شهر– جزء بافتهای فرسوده بودهاست.[۹۳]
رودخانهها
از پیرامون و نیز از داخل تبریز دو رودخانه عبور میکند: تلخهرود یا آجی چای، رودخانهای دایمی که از شمال غربی این شهر میگذرد و رود موسمی مهرانهرود که پس از عبور از مرکز تبریز در شمالغرب این شهر به آجیچای میپیوندد.[۱]
- تلخهرود (آجیچای)
رودخانهٔ تلخهرود که از دامنههای جنوبی کوه سبلان سرچشمه میگیرد، پس از عبور از جلگهٔ سراب و پیوستن چندین شعبه از دامنههای قوشهداغ در شمال و بزقوش و سهند در جنوب به آن، وارد جلگهٔ تبریز میشود و در امتداد جادهٔ تبریز–آذرشهر به سمت جنوبغرب جریان پیدا میکند و در اطراف گوگان به دریاچهٔ ارومیه میریزد.[۱] آب رودخانهٔ تلخهرود به دلیل عبور از زمینهای گچی و نمکی در مناطق شمالشرق تبریز تلخ و شور است و برای کشاورزی مناسب نیست. میانگین آبدهی این رودخانه در ایستگاه اندازهگیری ونیار –در شمالشرق تبریز– بین ۱۲٫۵ تا ۱۵ متر مکعب در ثانیهاست.[۱]
- مهرانهرود (قوریچای)
رودخانهٔ مهرانهرود نسبت به رودخانهٔ تلخهرود از میزان آبدهی کمتری برخوردار است و در بیشتر ماههای سال کمآب و در برخی ماههای گرم، خشک میشود. این رودخانه از دامنههای کوه سهند در جنوب شرق تبریز سرچشمه میگیرد و با عبور از درهٔ لیقوان به شهر باسمنج در جنوبشرق تبریز میرسد؛ سپس در مسیر خود با پیوستن به رودخانههای فصلی و فرعی متعدد (همچون اسبهریز)، بر آب آن افزوده میگردد. مهرانهرود از سمت شرق تبریز، وارد این شهر میشود. این رود پس از ورود به تبریز با جهت شرقی–غربی از داخل شهر عبور کرده و بعد از عبور از زمینهای کشاورزی غرب تبریز در ناحیهٔ شمالغربی تبریز و در نزدیکی فرودگاه تبریز به تلخهرود ملحق میشود.[۱]
اقلیم
اقلیم تبریز استپی خشک با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد است. سرمای زمستانی، تأثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقهاست. اقلیم این شهر در تابستانها خشک و گرم است؛[۲۲] اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد.[۲]
میانگین دمای تبریز در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۰٫۵ درجهٔ سانتیگراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجهٔ سانتیگراد و میانگین سالانهٔ دما ۱۱٫۹ درجهٔ سانتیگراد است. میانگین بارندگی سالیانهٔ تبریز مانند بیشتر شهرهای ایران بسیار اندک و در حدود ۳۳۰٫۱ میلیمتر در سال است. معمولاً در طول فصل تابستان، میزان بارندگی بسیار ناچیز بوده و به ندرت بارش رخ میدهد.[۱]
آب و هوای تبریز
| |||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
ژانویه | فوریه | مارس | آوریل | مـــــه | ژوئـن | ژوئیـه | اوت | سپتامبر | اکتبـر | نوامبر | دسامبر | سـال
| |
گرمترین C° | ۱۶٫۰ | ۱۹٫۰ | ۲۵٫۴ | ۳۰٫۴ | ۳۳٫۵ | ۳۹٫۰ | ۴۲٫۰ | ۴۰٫۰ | ۳۸٫۰ | ۳۰٫۶ | ۲۳٫۴ | ۲۱٫۸ | ۴۲٫۰
|
میانگین گرمترینها C° | ۲٫۳ | ۴٫۷ | ۱۰٫۳ | ۱۶٫۹ | ۲۲٫۷ | ۲۸٫۷ | ۳۲٫۷ | ۳۲٫۶ | ۲۸٫۲ | ۲۰٫۵ | ۱۱٫۹ | ۵٫۱ | ۱۸٫۰
|
میانگین سردترینها C° | -۵٫۷ | -۴٫۱ | ۰٫۴ | ۵٫۹ | ۱۰٫۶ | ۱۵٫۲ | ۱۹٫۳ | ۱۹٫۰ | ۱۴٫۴ | ۸٫۲ | ۲٫۱ | -۲٫۸ | ۶٫۹
|
سردترین C° | -۲۵٫۰ | -۲۲٫۰ | -۱۹٫۰ | -۱۲٫۰ | ۰٫۶ | ۴٫۰ | ۷٫۰ | ۱۰٫۰ | ۴٫۰ | -۴٫۰ | -۱۷٫۰ | -۱۹٫۵ | -۲۵٫۰
|
بارش mm | ۲۲٫۳ | ۲۴٫۲ | ۴۰٫۶ | ۵۲٫۷ | ۴۲٫۶ | ۱۶٫۹ | ۵٫۸ | ۳٫۲ | ۷٫۶ | ۲۱٫۹ | ۲۷٫۹ | ۲۳٫۲ | ۲۸۸٫۹
|
منبع: سازمان هواشناسی ایران (۲۰۰۵–۱۹۵۱)[۹۴] |
زمینلرزهها
تبریز در ناحیهای زلزلهخیز واقع شده[۲۲] و این شهر در طول تاریخ بارها با زلزلههای مهیبی مواجه شدهاست. مهیبترین زمینلرزهای که تا به حال تبریز شاهد آن بوده، در سال ۱۱۵۸ خورشیدی (۱۷۸۰ میلادی) روی دادهاست.[۲][۳۳]
جنبش و حرکت خفیف زمین بهصورت روزانه در تبریز اتفاق میافتد. دلیل وقوع زمینلرزههای بزرگ و مخرب رشتهکوههای البرز و زاگرس و شهر تبریز که محل تلاقی این دو رشته کوه میباشد، قرارگرفتن آنها در مسیر کمربند آلپاید است. مسیر این کمربند از میانهٔ اقیانوس اطلس شروع میشود و پس از عبور از دریای مدیترانه، شمال ترکیه، ایران، هند، چین و جزایر فیلیپین، به کمربند دیگری که اقیانوس آرام را دور میزند، متصل میشود.
از جمله گسلهای بارز آذربایجان، «گسل شمال تبریز» است. این گسل که به موازات جادهٔ اصلی تبریز–بستانآباد تا میانه امتداد یافته، مسبب زمینلرزهٔ سال ۱۷۲۱ میلادی با شدت ۷٫۶ درجهٔ ریشتر میباشد. هرچند این گسل در سدهٔ حاضر فعالیت مشخصی نداشتهاست؛ ولی شواهدی مبنی بر امکان تجدید حرکت آن وجود دارد. اطلاعات آماری نیز نشان میدهد که دورهٔ بازگشت زمینلرزههای شدید و مخرب در تبریز میتواند تا حدود ۲۶۰ سال نیز برسد.[۹۵]
تعدادی از تاریخهای مهم وقوع زمینلرزه در تبریز در زیر فهرست شدهاند:
- در سال ۲۴۴ هجری قمری و در زمان حکومت ابوالفضل جعفر متوکل (خلیفهٔ عباسی) تبریز با خاک یکسان شد و تا پیش از پایان حکومت متوکل دوباره بازسازی گردید.[۲]
- در سال ۴۳۴ هجری قمری تبریز از زمینلرزه سخت آسیب دید. منجمی بهنام «ابوطاهر شیرازی» نیز این زمینلرزه را پیشبینی کرده بود.[۲] در سفرنامهای که از ناصر خسرو برجای مانده، به این زمینلرزه اشاره شدهاست:[۹۶]
مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیعالاول سنهٔ اربع و ثلاثین و اربعمائه (۴۳۴) و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند؛ و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد دیوان منحیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید، با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند.
قطران تبریزی زمینلرزهٔ سال ۴۳۴ را چنین توصیف میکند:[۳۳]
خدا به مردمِ تبریز برفکند فنا | فلک به نعمتِ تبریز برگماشت زوال | |
فراز گشت نشیب و نشیب گشت فراز | رِمال گشت جبال و جبال گشت رمال | |
دریده گشت زمین و خمیده گشت نبات | دمنده گشت بحار و رونده گشت جبال | |
بسا سرای که بامش همیبسود فلک | بسا درخت که شاخش همیبسود هلال | |
کز آن درخت نمانده کنون مگر آثار | وز آن سرای نمانده کنون مگر اطلال | |
کسی که رسته شد از مویه گشته بود چو مو | کسی که جسته شد از ناله گشته بود چو نال | |
یکی نبود که گوید به دیگری که مَموی | یکی نبود که گوید به دیگری که منال | |
همی به دیده بدیدم چو روز رستاخیز | ز پیش رایتِ مهدی و فتنهٔ دجال | |
کمال دور کُناد ایزد از جمالِ جهان | کمی رسد به جمالی کجا گرفت کمال |
- در سال ۱۱۵۸ خورشیدی زمینلرزه خسارتهای عمدهای به تبریز وارد کرد.[۲]
تبریز دارای یک شهرک امن برای اسکان شهروندان در مواقع وقوع بحران و بلایای طبیعی — بهویژه زمینلرزه — است. این شهرک که در بالادست بزرگراه شهید کسایی و در جوار پارک جنگلی عباس میرزا واقع شده، دارای گنجایش اسکان ۱۰ هزار نفر بوده و امکان اسکان ۲۰ هزار نفر را در شرایط بحرانی دارد.[۹۷]
مردم
زبان
زبان مردم تبریز به ترکی آذربایجانی، ترکی آذری معروف است همچنین اقلیتی از فارسیزبانها و ارمنیها در این شهر زندگی میکنند که به ترکی آذربایجانی مسلط هستند.[۹۸]
همچنین زینالعابدین شیروانی (معاصر فتحعلیشاه و محمدشاه) در کتاب «حدایق السیاحه» نیز تأیید میکند که ساکنان تبریز به این زبان سخن میگویند.[۲۸]
تا پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، مردم تبریز به زبان آذری با گویش تبریزی سخن میگفتهاند که تا حدود سدهٔ یازدهم هجری در آذربایجان رایج بودهاست.[۱] زبان آذری از زبانهای ایرانی و نزدیک به گویشهای جنوب دریای خزر و تاتی بودهاست.[۲]
مسعودی در سال ۳۱۴ (سدهٔ چهارم هجری) از میان زبانهای رایج در این شهر، زبانهای پهلوی، دری و آذری را ذکر نمودهاست.[۹۹] محمدجواد مشکور در کتاب «نظری به تاریخ آذربایجان» مینویسد: «زمانی که به سال ۴۸۸ هجری (سدهٔ پنجم هجری) ناصر خسرو با قطران در تبریز ملاقات میکند، مردم به زبان پهلوی آذری سخن میگفتهاند؛ ولی به فارسی دری نمیتوانستهاند سخن بگویند؛ البته تمام مکاتبات خود را به فارسی دری مینوشتهاند».[۱۰۰]
یاقوت حموی در سدهٔ ششم هجری به ابو زکریای تبریزی (شاگرد ابوالعلای مصری) اشاره میکند که به یک لهجهٔ محلی ایرانی تکلم میکردهاست.[۳۴] همچنین در رسالهای از مولانا روحی انارجانی به نام «اصطلاحات و عبارات اناث و اعیان و اجلاف تبریز» (سدهٔ یازدهم هجری) بخشی به زبان آذری نوشته شده و این مینمایاند که تا زمان سلطان محمد خدابنده و حمزه میرزای صفوی، هنوز این زبان ایرانی در تبریز رواج داشتهاست.[۱۰۱]
اولیا چلبی، سیاحِ معروفِ عثمانی، در سیاحتنامه خود (۱۶۴۷ تا ۱۶۵۴ میلادی) زبان مردم تبریز را اینگونه شرح میدهد: «ارباب فرهنگ و معارف شهر به فارسی تکلم کنند، اما تره افشار و گوک دولاقهایش لهجه مخصوصی دارند که چند نمونه تقدیم میشود: هزه تانمه میشم، منمچون خاطرمانده اولوبدر، دارجنحمشم، یارونجشم، آپارکیلن چاقری.»[۱۰۲][۱۰۳] اشاره این سیاحتنامه نشان میدهد که تا سالهای ۱۶۵۰ یعنی حدوداً ششصد سال پس از تسلط سلسلههای ترکزبان بر ولایات ایران و بهویژه سلجوقیان و کوچ و استقرار برخی اقوام و قبایل ترکزبان در آن منطقه، هنوز زبان مردم تبریز کاملاً به ترکی تبدیل نشده بود.[۱۰۳]
قومیت
قومیت مردم ساکن در تبریز شامل ۹۶٫۵٪ آذریهای ایرانی، ۲٫۹٪ فارسیزبان و ۰٫۶٪ از سایر قومیتها میباشد.[۲۰] همچنین مطالعهٔ مقایسهای در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی نشان داده که آذریهای ایرانی و احتمالاً اهالی تبریز، قرابت ژنتیکی نزدیکی با مردم گرجستان دارند.[۱۰۴]
بر پایه سفرنامهها و تاریخ نوشتههای جهانگردان و تاریخ نگارانی که از تبریز گذر کردهاند در گذشته قومیتهای مختلفی در شهر تبریز سکونت داشتهاند. برای مثال بنا به گفتهٔ جهانگردان ونیزی که در حوالی دوره آققویونلو از تبریز دیدن کردهاند: «ایرانیان، ترکمانان، عشایر هواخواه صفویه و ارامنه» ساکنان تبریز را تشکیل میدادند.[۱۰۵] آنتوریو تنرئیرو (جهانگرد پرتغالی) در سال ۱۵۲۵ میلادی (همزمان با حکومت شاه طهماسب صفوی) در مورد مردم تبریز مینویسد: «در این شهر فارسیزبانان و عدهای از ترکمانان زندگی میکنند که همگی سفیدپوست بوده و ظاهر و شکلی زیبا دارند».[۱۰۶]
مذهب
بیشینهٔ مردم تبریز مسلمان و پیرو مذهب شیعهٔ دوازدهامامی هستند. هرچند کمینهای از مسیحیان ارمنی با ۱٬۰۹۷ نفر و آشوری با ۵۰۳ نفر، زرتشتی با ۲۶ نفر، سایر مسیحیان با ۱۷ نفر و کلیمی با ۵ نفر جمعیت نیز در این شهر سکونت دارند.[۱۰۷]
شاه اسماعیل یکم هنگام تاجگذاری در شهر تبریز به سال ۱۵۰۱ میلادی، علیرغم آنکه در آن زمان اکثریت ساکنان شهر سنیمذهب بودند، مذهب شیعهٔ دوازدهامامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد.[۱۰۸]
تبریز شمار زیادی از پیروان اهل حق را در خود جای دادهاست. البته بنا به یک رسم نانوشته، هیچگاه از این جماعت آمار گرفته نمیشود؛ ولی هر مسافری میتواند مردان آنها را به راحتی از طریق سبیل بلندشان در بیرون تشخیص دهد. با توجه به اینکه تبریز محل اعدام سید علیمحمد باب (ژوئیهٔ ۱۸۵۰) بوده، احتمال دارد تعدادی بهایی هم در شهر ساکن باشند.[۱۰۹]
ارامنهٔ تبریز که بیشترین کمینهٔ ساکن این شهر را تشکیل میدهند، در طی نسلکشی ارمنیها که توسط امپراتوری عثمانی و همزمان با جنگ جهانی اول صورت گرفت، به تبریز و دیگر نقاط آذربایجان پناه برده و در این منطقه ساکن شدند. مذهب ارامنهٔ تبریز کلیسای حواری ارمنی (گریگوری) است که یکی از مذاهب کهن آیین مسیحیت محسوب میشود.[۱۱۰]
پیشتر جمعیت کوچکی از کلیمیان هم در شهر ساکن بودند.[۱۱۱] بعد از آنکه «هولاکوخان» در سال ۱۲۸۵ سلسله خود را تأسیس کرد بسیاری از یهودیان به این شهر مهاجرت کردند.[۱۱۲] به دلیل تبعیضات و تعدیات فراوان جمعیت کلیمیان تبریز در دوران صفوی پراکنده شدند.[۱۱۳] هر چند در قرن ۱۹ به حضور پررنگ ایشان در عرصه فرش اشاره شدهاست.[۱۱۴] امروزه همهٔ آنها به تهران مهاجرت کردهاند.[۱۱۱]
فرهنگ
از دیرباز قرار گرفتن شهر تبریز در منتهیالیه مسیر تجارت ایرانیان به غرب و واقع شدن در مسیر جاده ابریشم علاوه بر رونق تجارت باعث رونق فرهنگ و هنر در این شهر شدهاست. ایجاد مدارسی همچون ربع رشیدی نیز به این رونق افزودهاست. در دوران معاصر تأسیس مدرسه مموریال در اواخر قرن نوزدهم و بعدها ایجاد دانشگاه تبریز و همچنین وجود جریانهای روشنفکر در این شهر به رونق تبادلات فرهنگی این شهر افزود. این شهر همچنین خاستگاه یکی از مکتبهای نگارگری ایران میباشد که با نام همین شهر، «مکتب تبریز»، شناخته میشود که در دوران ایلخانان، جلایریان، ترکمانان قراقویونلو و آققویونلو و صفویان شکل گرفتهاست.[۱۱۵]
مشاهیر زیادی در زمینههای شعر، ادب، هنر، خطاطی، تاریخ، سیاست، فقه، تفسیر و فلسفه، از شهر تبریز برخاستهاند.[۱] از جملهٔ مشاهیر تبریز در سدههای گذشته میتوان نظامالدین تبریزی فقیه شافعی سدهٔ هشتم، قطران تبریزی شاعر پارسیگوی سدهٔ پنجم، خطیب تبریزی عالم ادبیات عرب و نویسندهٔ دیوان حماسه در سدهٔ پنجم و اوایل سدهٔ ششم، تاجالدین تبریزی مفسر شافعی سدهٔ هشتم، ملا قاسم انوار عارف و شاعر سدهٔ نهم، ملا رجبعلی تبریزی حکیم و عارف سدهٔ یازدهم، بدیعالزمان تبریزی خوشنویس و شاعر سدهٔ یازدهم نام برد.[۱] از مشاهیر معاصر کشور ایران افرادی همچون سید محمدحسین طباطبایی مفسر و فیلسوف، شیخ عبدالحسین امینی مؤلف کتاب الغدیر، سید حسن تقیزاده سیاستمدار و محقق، سید احمد کسروی مورخ، محسن هشترودی ریاضیدان، حسین کاظمزادهٔ ایرانشهر نویسنده و سید محمدحسین شهریار بخشی از زندگی خود را در این شهر گذراندهاند.[۱]
- نمونههایی از آثار مکتب نگارگری تبریز در سدهٔ چهاردهم میلادی
جمعیت
جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۵۸۴٬۸۵۵ نفر بوده و در سال ۲۰۲۲ میلادی به ۱٬۶۴۳٬۹۶۰ نفر رسیده که از این جهت، پنجمین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران، مشهد، اصفهان و شیراز محسوب میشود.[۹] این شهر تا اواخر دورهٔ پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار، پرجمعیتترین شهر ایران بود:[۴][۶][۷][۴][۱۱۶][۱۱۷][۱۱۸][۱۱۹]
- رتبهٔ یکم (پیش از ۱۲۶۹ خورشیدی): تبریز در سال ۱۲۴۷ خورشیدی، پرجمعیتترین شهر ایران بود و در همین سال، تهران در جایگاه دوم قرار داشت.[۱۱۹]
- رتبهٔ دوم (۱۳۴۳ – ۱۲۶۹ خورشیدی): در سال ۱۲۶۹ خورشیدی، جمعیت تبریز و تهران برابر شد و پس از آن، تبریز رتبهٔ دوم را به خود اختصاص داد.[۹][۱۱۹]
- رتبهٔ سوم (۱۳۴۵ – ۱۳۴۳ خورشیدی): ارتقای رتبهٔ جمعیتی اصفهان نسبت به تبریز در سال ۱۳۴۳ خورشیدی.[۹]
- رتبهٔ چهارم (۱۳۸۶ – ۱۳۴۵ خورشیدی): ارتقای رتبهٔ جمعیتی مشهد نسبت به تبریز در سال ۱۳۴۵ خورشیدی.[۹][۴]
- رتبهٔ پنجم (۱۳۹۵ – ۱۳۸۶ خورشیدی): ارتقای رتبهٔ جمعیتی کرج نسبت به تبریز در سال ۱۳۸۶ خورشیدی.[۹][۴]
- رتبهٔ ششم (۱۳۹۸ – ۱۳۹۵ خورشیدی): ارتقای رتبهٔ جمعیتی شیراز نسبت به تبریز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی.[۹][۴]
- رتبهٔ پنجم (پس از ۱۳۹۸ خورشیدی): در سال ۱۳۹۸ خورشیدی، پس از الحاق ۶ روستا به تبریز، این شهر مجدداً در جایگاه پنجم جای گرفت.[۴][۹][۶][۷]
تبریز به سبب موقعیتهای اقتصادی، صنعتی، اداری و وجود زیر ساختهای شهری و همچنین اعتبار بینالمللی، مهاجرپذیرترین شهر استان آذربایجان شرقی محسوب میگردد. شهر جدید سهند در ۲۴ کیلومتری جنوب غرب تبریز و در جادهٔ تبریز-آذرشهر برای جذب سرریز جمعیتی این شهر ساخته شده، تا کانون جدیدی برای جمعیت و اشتغال ایجاد شود و توسعهٔ شهری تضمین گردد.[۱]
مشاهیر
اماکن تاریخی
بناها
شهر تبریز دارای تاریخی طولانی و پر آشوب است که نخستین نشانههای کشف شده تمدن باستانی در آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد.[۵۹] با آنکه شهر تبریز در طول تاریخ پر تلاطم خود بارها بر اثر زمینلرزه آسیب جدی دیده و بارها در اثر حملههای سلجوقیان، مغولان، عثمانی، اشغال تبریز توسط روسها (به سال ۱۸۲۸–۱۸۲۷) دچار خرابیهای شدیدی شدهاست[۶۰] و این جنگها و حوادث طبیعی مکرر، بخشهای عمدهای از قسمتهای قدیمی شهر را نابود کردهاند؛ اما همچنان بناهای تاریخی بسیاری، از گذشتهٔ تبریز بر جای مانده که نشانههایی از معماریهای ایرانی در دوران مختلف را نمایش میدهند.[۱۲۰] بیشتر آثار تاریخی پابرجا در این شهر متعلق به دورههای ایلخانیان، صفویان، و قاجار میباشد. این شهر همچنین دارای آثار و بناهای متعددی از دوران معاصر میباشد.
از بناهای تاریخی تبریز، میتوان به بناهای باستانی ارگ علیشاه و مسجد کبود در قسمت مرکزی شهر اشاره نمود. ارگ علیشاه بنایی آجری است که پیش از سال ۷۰۱ خورشیدی بر روی آوارههای مسجدی ساخته شده و از نظر سادگی، اندازه و پایداری، چشمگیر است. مسجد کبود، بنایی است که حدود سال ۸۲۹ خورشیدی ساخته شده و به دلیل کاشیکاریِ آبیِ تزئینیِ زیبایش، شهرت یافتهاست. بازار تبریز که توسط یونسکو در فهرست میراث جهانی ثبت شدهاست در مرکز شهر قرار دارد. این بازار هنوز یکی از مراکز اقتصادی مهم شهر به حساب میآید. در حاشیه تبریز بناهایی نظیر مسجد عینالی در بالای کوه عینالی، مشرف به تبریز قرار گرفته و گمان میرود در دوران پیش از اسلام، آتشگاه تبریز بودهاست.[۱۲۱] بنای شاهگلی یا ائلگلی نیز در پارک بزرگ جنوب شرق تبریز قرار دارد. شاهگلی کاخ ییلاقی والیان و حاکمان تبریز بهشمار میرفت که در زمان قاجار کار برای تبدیل آن به تفرجگاه عمومی آغاز شد و سرانجام در دوران پیش از انقلاب اسلامی با بازسازی عمارت مرکزی و افزودن گذرگاه پیادهروی به آن این محل به تفرجگاه عمومی تغییر کاربری دادهشد.[۲۲][۳۱]
کاخ شهرداری تبریز و کاخ استانداری آذربایجان شرقی در مرکز از بناهای دوران معاصر تبریز میباشند که هر دو متعلق به دوره بین دو جنگ جهانی اول و دوم میباشند. خیابان تربیت در مرکز شهر دارای ساختمانهای متعددی است که در دوران شهرداری محمد علی تربیت بر پا شدهاند. در این خیابان با وجود احداث مراکز خرید جدید همچنان سعی بر حفظ اصالت طرح آن شدهاست.
نمونههای فراوانی از اماکن تاریخی تخریب شده در تبریز وجود دارد که از جمله آنهای بناهای ساخته شده در زمان حکمرانی شاه اسماعیل صفوی میباشند. شاه اسماعیل پس از فتح هرات هنرمندان بسیاری را با خود به تبریز آورد و بناهای بسیاری را برپا نمود؛ ولی هیچکدام از بناهایی که او و جانشینان مستقیم او ساختهاند، اثری باقی نمانده. امروزه از قصر شاه اسماعیل در شمال شرقی تبریز تنها توصیفهایی که گردشگران اروپایی مکتوب کردهاند باقی ماندهاست.[۱۲۲] ۱
مساجد
برپایهٔ نوشتههای جهانگردان و جغرافیدانان، در دورههای گوناگون تبریز بیش از یکصد و پنجاه تا سیصد باب مسجد را در خود جای داده بود. امروزه تنها تعداد انگشت شماری از مساجد تاریخی متعلق به سدههای پیش در این شهر پابرجا ماندهاست[۱۲۳] که از جمله مهمترین مسجدهای تاریخی تبریز میتوان به مسجد استاد و شاگرد، مسجد اسماعیل خاله اوغلی، مسجد ثقةالاسلام، مسجد جامع، مسجد حاج صفرعلی، مسجد حسن پادشاه، مسجد خزینه، مسجد دال ذال، مسجد سید المحققین، مسجد صاحبالامر (شاه طهماسب یکم)، مسجد شاهزاده، مسجد صادقیه، مسجد ظهیریه، مسجد علیشاه، مسجد کاظمیه، مسجد کبود، مسجد مجتهد، مسجد مقبره، مسجد ملاباشی، مسجد میرزاصادقآقا، مسجد میرزا مهدی قاری و مسجد قراملک اشاره کرد.[۱۲۴]
خانههای تاریخی
شهر تبریز از نظر تعداد خانههای قدیمی از پررونقترین شهرهای کشور ایران بهشمار میآید.[نیازمند منبع] تا سال ۱۳۸۷ خورشیدی، بیش از ۶۰۰ باب خانهٔ تاریخی در سطح تبریز شناسایی شدهاست.[۱۲۵] در دهههای اخیر، بسیاری از خانههای تاریخی تبریز ترمیم شدهاند که از جمله این خانهها خانهٔ کوزهکنانی –در خیابان راستهکوچه– به موزهٔ مشروطه، خانهٔ شربتاوغلی –در خیابان ثقةالاسلام– به فرهنگسرای تبریز و خانههای قدکی، گنجهایزاده و بهنام –در خیابان مقصودیه– به مجموعهٔ دانشکدهٔ معماری تبدیل شدهاند میباشند. بسیاری دیگر از خانههای تاریخی تبریز نیز در حال احیا و ترمیم هستند و پس از مرمت و مقاومسازی به موزه و مراکز فرهنگی تبدیل خواهند شد.[۱۲۵]
محلهها
اکثر محلههای قدیمی تبریز در مرکز این شهر قرار گرفتهاند. تقریباً در همه محلات قدیمی عرض گذرها بسیار کم است. دلیل انتخاب این عرض کم برای گذرها مشکل کردن کار اشغالگران در هنگام تهاجم به شهر بود بهطوریکه از سرعت و قدرت عمل مهاجمان تا نفوذ و دستیابی آنها از مرزهای شهر به سمت مرکز و دیگر نقاط شهری کاسته شود و مدافعان داخل شهر فرصت کافی برای عکسالعمل را داشتهباشند. از جمله محلههای قدیمی تبریز میتوان به دوهچی، نوبر، خیابان و محله امیرخیز اشاره کرد.
سیاست
استانداری
تبریز به عنوان مرکز استان آذربایجان شرقی میزبان نهاد استانداری آذربایجان شرقی میباشد که مهمترین نهاد دولتی در این استان بهشمار میآید. هسته مرکزی این نهاد در کاخ استانداری آذربایجان شرقی در مرکز شهر تبریز مستقر میباشد. در طول تاریخ هزار ساله اخیر تبریز همواره به عنوان پایتخت کشور یا مرکز ایالت مرکز سیاسی در سطح کشوری یا منطقهای بودهاست. در دوران قاجار این شهر ولیعهد نشین قاجار بود که تا زمان صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدینشاه قاجار در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، این ولیعهد نشینی ادامه یافت. در این دوره ولیعهدان که از نزدیکان پادشاهان قاجار بودند، فرمانروایی تبریز و کل آذربایجان را برعهده داشتند.[۱۲۶]
پس از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ خورشیدی تا کودتای رضاشاه در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، دولت روسیه حاکمان این استان را تعیین مینمود. در دورهٔ پهلوی نیز بیشتر استانداران آذربایجان شرقی یا از جانب دولتهای بیگانه نظیر آمریکا، انگستان و روسیه به این سمت منصوب میشدند یا از طرفداران این دولتها بودند.[۱۲۶]
شهرداری
وظیفه امور جاری شهر ازجمله نظارت بر ساخت و سازهای شهری، توسعه شهری و حمل و نقل شهری بر عهده شهرداری تبریز به ریاست شهردار این شهر میباشد. شهردار تبریز به صورت دورهای توسط شورای شهر این شهر که توسط رأی مستقیم شهروندان تبریز انتخاب میشوند منصوب میشود. نهاد شهرداری تبریز در بنای کاخ شهرداری تبریز مستقر است که در سال ۱۳۱۴ خورشیدی توسط شهردار وقت – حاج ارفعالملک جلیلی– بنیان نهاده شده و از جملهٔ عمارتهای تاریخی و سمبلهای این شهر بهشمار میرود.[۱۲۷] صادق نجفی از مهرماه ۱۳۹۲ عهدهدار سمت شهرداری تبریز میباشد.
شهرداری تبریز نخستین نهاد شهرداری در سطح ایران است که باعنوان «بلدیه» در تبریز تأسیس شد. قاسمخان امیرتومان (والی) از دانشآموختگان دانشگاه «سنسیر» فرانسه نخستین شهردار تبریز بود که چاپخانهٔ سربی، چراغ برق، تراموا و تلفن را برای نخستینبار در سطح کشور در این شهر دایر نمود.[۱۲۷] همچنین در سال ۱۳۸۹ خورشیدی، «شیفته بدرآذر» بهعنوان نخستین شهردار زن در تاریخ تبریز به سمت شهرداری منطقهٔ ۶ این شهر منصوب شد؛ وی پیش از این معاون شهرداری منطقهٔ ۷ تبریز بودهاست.[۱۲۸]
کنسولگریها
دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان دارای کنسولگری فعال در شهر تبریز میباشند.[۱۲۹] در زمانهای گذشته ۱۱ کشور در تبریز دارای کنسولگری بودند که از جمله آنها میتوان به کنسولگری آمریکا، روسیه، فرانسه، آلمان، اتریش، بریتانیا و عثمانی اشاره کرد.[۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳]
اکثر کنسولگریهای کشورهای خارجی در شهر تبریز در دوران قاجار، زمانی که این شهر ولیعهد نشین کشور ایران بود، فعالیت خود را آغاز نمودند. کنسولگری بریتانیا قدیمیترین نمایندگیِ سیاسیِ خارجی در تبریز بود که در سال ۱۸۳۷ میلادی تأسیس شد. کنسولگری روسیه نیز که کمی پس از آن تاریخ فعالیت خود را آغاز کرد، در کوچه کنسولگری واقع شده بود. کنسولگری فرانسه نیز در سال ۱۸۶۶ میلادی[۱۳۴] در همین کوچه گشایش یافت. این کوچه به سبب وجود این دو کنسولگری به نام «کوچه کنسولگری» معروف شد.[۱۳۵] همچنین کنسولگری آمریکا نیز در سال ۱۹۰۶ میلادی تأسیس شد.[۱۳۶] بیشتر این نمایندگیهای سیاسی به غیر از کنسولگری ایالات متحده و کنسولگری اتحاد جماهیر شوروی، در دوران نخستوزیری مصدق بسته شدند. این دو کنسولگری تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷ به فعالیت خود ادامه میدادند.[۱۳۷] در سالهای اخیر با افزایش مبادلات تجاری و فرهنگی بین این منطقه و کشورهای همجوار دو کشور ترکیه و آذربایجان کنسولگریهای خود را در شهر تبریز فعال نمودند.
اماکن تفریحی
پارکها
تبریز دارای ۱۳۲ پارک فعال است که شامل ۴۵ پارک همسایهای، ۵۲ پارک محلهای، ۲۵ پارک ناحیهای، ۶ پارک منطقهای و ۴ پارک شهری میشود.[۱۳۸] هشت پارک مسافر در تبریز فعالیت میکنند که گنجایش پذیرایی از ۱۰٬۰۰۰ مسافر را دارند.[۱۳۹] مجموعه پارک شاهگلی به عنوان مشهورترین پارک تبریز سمبلی از این شهر نیز به حساب میآید. پارک و مجموعه تفریحی باغلارباغی در شرق تبریز و پارک گلستان در مرکز شهر از دیگر پارکهای مشهور این شهر بهشمار میآیند. مجموعهٔ در حال احداثِ پارک بزرگ تبریز نیز با مساحت ۸۰۰ هکتار و به عنوان یکی از بزرگترین پارکهای ایران و خاورمیانه در شمال غرب شهر واقع شدهاست.[۱۴۰][۱۴۱]
جهانگردان از تبریز همواره به عنوان شهری که توسط باغات احاطه شده یاد کردهاند. بهطوریکه گاهی از این شهر با عنوان «باغ شهر ایران» نام بردهشدهاست.[۱۴۲] در نام بیشتر محلات قدیمی تبریز همچون باغمیشه، تپهلی باغ، قرمزی باغ، کوچهباغ و باغشمال، ترکیبی از واژه «باغ» دیده میشود. با گسترش شهر و ساخت و ساز در سالهای اخیر، بیشتر این باغها تخریب شده و به مناطق مسکونی و تجاری تبدیل شدهاند. آغاز روند تخریب باغات در تبریز به دوران اصلاحات ارضی در سالهای ۱۳۴۰ برمیگردد که بعد از اجرای این طرح اکثر روستاییان، مزارع و باغات خود را فروخته و به حاشیه شهرها مهاجرت کردند و این امر باعث تخریب ۵۰ باغ تبریز از یک طرف و ایجاد پدیده حاشیهنشینی در حومه شهر شد.[۱۴۳][۱۴۴][۱۴۵]
هتلها
قدمت صنعت هتلداری در تبریز به بیش از یک قرن میرسد. در سال ۱۲۸۲ خورشیدی اولین مسافرخانه به سبک نوین در ایران با نام مهمانخانه نظافت، توسط «میرزا اسحاقخان معزالدوله» در جوار پل قاری تبریز احداث شد.[۱۴۶]
امروزه شهر تبریز دارای ۱۸ هتل است.[۱۴۶] هتلهای ۵ ستارهٔ پارس ائلگلی و شهریار در منطقهٔ ائلگلی[۱۴۷] و هتل کایا لاله پارک در میدان فهمیده[۱۴۸] به همراه هتلهای ۴ ستارهٔ بینالمللی تبریز و گسترش در منطقهٔ آبرسان از مهمترین هتلهای تبریز محسوب میشوند.[۱۴۹] همچنین هتلهای ایران، آذربایجان، دریا، سینا، قدس، ارک، مروارید، پارک و نگین، از دیگر هتلهای معروف این شهر هستند.[۱۵۰]
سینماها
تبریز مهد سینما و تئاتر ایران بوده و پیشینهٔ ورود هنرهای مدرن به این شهر به بیش از یک و نیم سده میرسد. نخستین سالن سینمای ایران در سال ۱۲۷۹ (۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسط برادران لومیر) با نام «سینما سولی» که توسط کاتولیکها در تبریز تأسیس شده بود، آغاز به کار کرد.[۱۵۱][۱۵۲] پیش از ورشکستگی سینمای ایران در سال ۱۳۵۶ خورشیدی، تبریز ۱۵ باب سالن سینما را در خود جای داده بود که امروزه تنها ۷ باب از آنها سالم باقیماندهاست؛ این در حالی است که در این مدت تنها یک باب سالن سینمای جدید بهنام سینما ناجی در این شهر به بهرهبرداری رسیدهاست.[۱۵۳]
مراکز خرید
مراکز خرید سنتی
شهر تبریز دارای مراکز تجاری متعددی است که برخی از آنها شامل مراکز خرید سنتی و قدیمی همچون بازار تبریز است که علاوه بر مرکز تجاری، به عنوان اثری تاریخی نیز شناخته میشود. در حال حاضر این بازار، به عنوان یکی از اصلیترین مراکز خرید کالا در میان مردم شهر و گردشگران مطرح است. طلا، فرش، کفش، کیف، پوشاک، لوازم خانگی، وسایل آشپزخانه و دهها کالای دیگر از جمله اقلامی هستند که در این بازار عرضه میشود.[۱۵۴]
خیابان تربیت نیز به عنوان بخشی از جاده تاریخی ابریشم،[۱۵۵] در محدوده بازار تبریز، از مراکز خرید سنتی در تبریز به حساب میآید که کیف، کفش و پوشاک، اصلیترین کالاهایی هستند که در آن به فروش میرسند.[۱۵۴]
مراکز خرید مدرن
افزون بر مراکز خرید سنتی و تاریخی، مراکز تجاری مدرنی نیز در این شهر احداث شدهاند. در زیر چند مرکز مهم خرید شهر تبریز معرفی شدهاند:
- مرکز خرید لاله پارک با تجمیع برندهای معتبر جهانی، به عنوان مدرنترین مرکز خرید در شمالغرب کشور، دارای بیش از ۱۲۰ واحد تجاری است که بسیاری از آنها نمایندگی برندهای معتبر جهانی و برندهایی از کشور ترکیه میباشند. برخی از این برندها، به عنوان نمایندگی انحصاری در سطح کشور میباشند.[۱۵۶][۱۵۷]
- مرکز خرید «ستاره باران» نیز به عنوان بزرگترین مرکز خرید و تفریح دارای پردیسهای سینمایی در غرب تبریز در نصف راه واقع شدهاست.[۱۵۸][۱۵۹]
- آبرسان از جمله مناطقی است که دارای مراکز تجاری متعددی همچون برج بلور، برج شهر، برج سفید، پل بازار جواهر، پاساژ اسکان، مرکز خرید گلدیس و پاساژ صدف است.[۱۶۰]
- در کوی ولیعصر مناطق سنگفرش، فلکه بزرگ و خیابان فروغی به عنوان مراکز فروش کالا شناخته میشوند.[۱۵۴]
- مرکز تجاری رشدیه واقع در شهرک رشدیه نیز از مشهورترین مراکز خرید تبریز است.[۱۵۴]
- مرکز خرید اطلس در منطقه ولیعصر در خیابان همافر غربی از مراکز خرید بزرگ و لوکس تبریز میباشد.
- مرکز خرید «فلورانس» نیز به عنوان یک مرکز خرید و تفریح مدرن و محل تجمع انواع برندهای خارجی و ایرانی و فروشگاه و فودکورت در غرب تبریز در خیابان ورزش واقع شدهاست.
نمایشگاهها
نمایشگاه بینالمللی تبریز بزرگترین مرکز نمایشگاهی در سطح ایران است. این مرکز نمایشگاه در طول سال میزبان نمایشگاههای صنعتی و تجاری مختلف میباشد که در سالهای اخیر جایگاه بسیار مهمی در سطح منطقهٔ خاورمیانه پیدا کردهاست. این نمایشگاه با ۴ کیلومتر مربع وسعت در ورودی شرقی تبریز (دروازهٔ تهران) واقع شده و با فضای مفید به میزان یک کیلومتر مربع به صورت نه سالن نمایش مسقف میباشد.[۱۶۱]
موزهها
شهر تبریز دارای موزههای متعدد با موضوعاتی همچون باستانشناسی، هنر، تاریخ طبیعی و ورزش میباشد، از جمله موزهٔ آذربایجان، موزه عصر آهن، موزه مشروطه، موزه قاجار، و موزه تاریخ طبیعی تبریز میباشند.[۱۶۲][۱۶۳] تعداد موزهها در تبریز ۱۷ موزه میباشند که از نظر شمار موزهها دومین شهر ایران پس از تهران بهشمار میآید.[۱۶۴]
- تصاویری از اشیای موجود در موزهٔ آذربایجان
- سفالینه؛ هزارهٔ پنجم پیش از میلاد
- جواهر؛ هزارهٔ اول پیش از میلاد
- ریتون نقرهای دورهٔ هخامنشی
- گچبری قلعهٔ ضحاک؛ دورهٔ اشکانی
- بشقاب نقرهای؛ دورهٔ ساسانی
- کاسهٔ سفالی مسجد حسن پادشاه؛ دورهٔ آققویونلوها
- ظرف چینی؛ دورهٔ صفوی
- جعبهٔ جواهر؛ دورهٔ قاجار
آموزش
عمومی
تحصیلات ابتدایی به شکل مدرن در ایران از اواخر سدهٔ ۱۹ میلادی به وجود آمدهاست. اگرچه حکومت ایران و مبلغین مسیحی –که میخواستند از طریق فراهمآوردن امکانات آموزشی، تبلیغ دینی نمایند– در رشد تحصیلات ابتدایی نقش داشتند؛ ولی رشد آموزش ابتدایی در ایران، بیشتر از همه مدیون زحمتها و تلاشهای شخصی به نام حاج میرزا حسنخان رشدیه –مردی مذهبی از طبقهٔ متوسط– بود. او که عمیقاً تحت تأثیر کتاب «احمد» و پیشرفتهای آموزشی در شهر بیروت قرار گرفته بود، به تبریز بازگشت و در سال ۱۸۶۷ میلادی مدرسهٔ یک اتاقیاش را در این شهر تأسیس نمود. رشدیه برای کودکان متکا و میزهایی گذاشته بود که به بچهها قابلیت این را میداد که به آسانی بنویسند.
مدرسهٔ رشدیه با مخالفت روحانیون مواجه شد که آن را تهدیدی برای سیستم آموزشی خود میدانستند. رشدیه مأیوس و ناامید، خود را به صورت اختیاری به مصر تبعید کرد. حدود ده سال بعد، حاکم آذربایجان از وی دعوت کرد که به تبریز بازگردد و مدرسهاش را راه بیندازد. با بازگشت او به تبریز، اینبار مدرسهٔ رشدیه مورد استقبال زیاد روبهرو شد و وی شهرت بسیاری پیدا کرد؛ بهطوریکه پادشاه ایران از او خواست که مدرسهای هم در تهران به شکل مدرن تأسیس کند و ۳۶٬۰۰۰ ریال جهت ارتقای تحصیلات ابتدایی تخصیص دادهشد.[۱۶۵]
عالی
نخستین مدرسه برای آموزش علوم و فنون جدید در ایران مدرسهٔ دارالفنون بود که تأکید بر روی موضوعات نظامی، مهندسی، پزشکی و هنر داشت. حدود پنج سال بعد از آن، مدرسهای نظامی نیز در تبریز و اصفهان افتتاح شد.[۱۶۵]
در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در زمان حکومت خودمختار آذربایجان و به دستور سید جعفر پیشهوری، دانشسرای تبریز به «آذربایجان اونیورسیتهسی» (دانشگاه آذربایجان) تغییر نام یافت.[۱۶۶][۱۶۷] پس از تصویب مجلس شورای ملی، دانشگاه تبریز در سال ۱۳۲۵ تأسیس شد. در حال حاضر تبریز به عنوان دومین شهر دانشگاهی ایران –پس از تهران– مطرح است.[۴۸][۱۶۸]
امروزه مؤسسههای آموزش عالی متعددی نظیر آزاد اسلامی، پیام نور، تبریز، ربع رشید، سراج، شهید مدنی، صنعتی سهند، فنی و حرفهای، علوم پزشکی، نبیاکرم و هنر اسلامی در شهر تبریز فعال میباشند.[۱۶۹]
اقتصاد
تبریز یکی از بزرگترین قطبهای اقتصادی کشور ایران میباشد. فعالیتهای اقتصادی در این شهر در بخشهای صنایع تولیدی سنگین و سبک، صنایع غذایی، صنایع دستی و هنری، تجارت و خدمات متمرکز میباشند. تبریز مقر اصلی چهار برند از ۱۰۰ برند معتبر ایران میباشد.[۱۷۰]
تجارت
موقعیت سوقالجیشی جغرافیایی تبریز و قرارگرفتن آن در بین دامنههای کوه سهند و کرانه شرقی دریاچهٔ ارومیه، این شهر را مبدل به یکی از معدود راههای ارتباطی بین شمال (ماورای قفقاز و قرهداغ) و جنوب (مراغه و کردستان) کردهاست. امروزه وجود آزادراه شماره ۲ ایران که این شهر را به پایتخت ایران، تهران، متصل میکند و نیز اتصال این شهر به راهآهن سراسری ایران که از این شهر تا کشور ترکیه و جمهوری خودمختار نخجوان امتداد دارد این شهر کماکان نقش حیاتی خود را در مسیر مبادلاتی ایران حفظ نماید.
بر اساس منابع تاریخی تجار تبریز با عثمانیها، گرجیها و روسها و کشور هندوستان ارتباط داشتهاند و بسیاری از صنعتگران و بازرگانان در این شهر جمع میشدهاند.[۳۳] از نیمهٔ دوم سدهٔ سیزدهم میلادی، تاجران انگلیسیتبار از طریق جادهٔ ابریشم و پس از عبور از شهرهای استانبول و ترابزون در ترکیهٔ امروزی، کالاهای تجاری خود را به بازار تبریز منتقل میکردند. این بازار در زمان عباس میرزا نایبالسلطنهٔ فتحعلیشاه قاجار به مرکز تجارت انگلیسیها مبدل شده بود.[۱]
صنایع
صنایع سنگین
تبریز یکی از مهمترین مراکز صنعتی ایران است. این شهر قطب صنایع سنگین ایران در شمال غرب این کشور است. صنایع سنگین فعال در این شهر در طیف گستردهای از صنعت سیمان، نساجی، ماشینسازی، خودرو، داروسازی و پالایش و پتروشیمی را شامل میشود.[۱۷۱] روند صنعتی شدن تبریز بعد از جنگ جهانی اول با احداث کارخانههایی نظیر کبریت توکلی توسط بخش خصوصی آغاز شد. در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی با احداث کارخانههای تراکتورسازی و ماشینسازی صنعت تبریز رونق بیشتری پیدا کرد. امروزه تبریز بهعنوان قطب صنعتی در سطح منطقه شناخته میشود.[۱۷۲]
صنایع کوچک
تبریز دارای صنایع پاییندستی مختلف از جمله صنایع شیمیایی، صنایع خانگی، ماشینآلات و تجهیزات، محصولات کانی غیرفلزی، مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات، نساجی، پوشاک، و چرم میباشد.[۱۷۳] قرار گرفتن بیش از ۵۵ درصد از کارگاههای بزرگ صنعتی استان آذربایجان شرقی در تبریز سبب مهاجرت نیروی کار موردنیاز برای فعالیت در این کارگاهها از نقاط مختلف استان به این شهر گردیدهاست.[۱۷۴]
صنایع غذایی
شهر تبریز یکی از قطبهای صنایع غذایی و صنایع تولید نوشیدنی ایران و خاورمیانه میباشد. هماکنون بیش از ۵۰ درصدِ شیرینی و شکلات کشور ایران که شامل ۶۰۰ نوع محصول میشود، در این شهر تولید میشود. از کل تولیدات شیرینی و شکلات ایران، ۵۲ درصدِ شکلات، ۴۰ درصدِ بیسکویت، ۴۳ درصدِ ویفر، ۴۶ درصدِ تافی و ۳۸ درصدِ بُنبُن و آبنباتِ ایران در شهر تبریز تولید میشود.[۱۷۵]
صنایع دستی و هنری
تبریز از مراکز عمدهٔ صنایع هنری و صنایع دستی و به ویژه قالی، سرامیک، سفال، جواهرآلات و نقرهکاری در ایران بهشمار میآید.[۱۷۶] قالی تبریز مهمترین صادرات صنایع دستی تبریز بهشمار میرود.[۱۷۶] این نوع قالی بهعلت نوع خاص بافت، طراحی ویژه، و کیفیت بالا دارای شهرت جهانی است که صادرات آن یکی از منابع قابل توجه ارزی در ایران بهشمار میآید.[۱۷۱] تبریز، در حال حاضر از سوی «شورای جهانی صنایع دستی» به عنوان «شهر جهانی بافت فرش» انتخاب شدهاست.[۵۴][۵۵] صنعت چرم تبریز نیز جزو پیشروان صنایع چرم ایران است. کیفیت کیف و کفش تبریز در سطح کشور شهره است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی حدود ۹۰ درصد از ۳۰ میلیون جفت کفش تولیدی در ایران در این شهر تولید شدهاست.[۱۷۷]
معضلات شهری
آلودگی هوا
تبریز دومین شهر آلودهٔ ایران است و میزان آلودگی هوا در این شهر روزبهروز افزایش یافته و شدیدتر میشود. مهمترین علت آلودگی هوای تبریز، حمل و نقل درونشهری است و وجود صنایع بزرگ و مادر در پیرامون شهر نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار بر آلودگی هوای این شهر بهشمار میرود.[۱۷۸] در حال حاضر، نیروگاه حرارتی تبریز، به تنهایی مسئول بخش عمدهای از آلودگی هوای تبریز و شهرهای اطراف شناخته میشود. در این نیروگاه در همه ایام سال، به جای گاز طبیعی، از مازوت به عنوان سوخت استفاده میشود. این نوع از سوخت به علت انتشار گوگرد دیاکسید فراوان، دارای میزان آلایندگی بالایی است.[۱۷۹][۱۸۰][۱۸۱]
براساس یک طرح آمارگیری که در سال ۱۳۷۹ خورشیدی صورت گرفت، روزانه در سطح تبریز ۵۵۸٫۱۶۷۱ تن مواد آلودهکننده تولید میشود که از این مقدار منابع بزرگ صنعتی ۲۸۶٫۱۰۰۱ تن، وسایط نقلیهٔ موتوری ۲۰۱٫۶۵۴ تن و فراوردههای نفتی مصرفی در اماکن تجاری، صنعتی و مسکونی ۷٫۱۶ تن را شامل میشوند.[۱۸۲]
با تشدید ترافیک خودروها و افزایش آلودهکنندههایی مانند نیروگاه حرارتی، صنایع پتروشیمی و پالایشگاه، آلودگی هوا از میانههای سدهٔ بیستم پیوسته در حال افزایش بودهاست. تهدید اصلی محیط زیستی در حال حاضر ریزگردهای واردشده از عراق و خشکیدگی دریاچهٔ ارومیه است. دریاچهٔ مزبور از اواخر سدهٔ بیستم دچار بحران شدهاست. کاهش سطح آب، افزایش شوری آب و ظهور جزایر نمکی بزرگ در کنارههای آن، علایم هشداردهندهای هستند که از خشک شدن نهایی این دریاچه خبر میدهند. احتمالاً در آینده باد، ذرات نمک و املاح دیگر را در نواحی اطراف دریاچهٔ ارومیه –به ویژه تبریز– پراکندهساخته و سلامتی ساکنان این شهر را به خطر بیندازد.[۱۸۳]
حاشیهنشینی
در اوایل دههٔ پنجاه خورشیدی و پس از وقوع انقلاب سفید، به دلیل ایجاد کارخانههای متعدد صنعتی در تبریز، افراد بیکار ساکن شهرها و روستاهای اطراف، بهدنبال یافتن شغل در این مراکز و اقامت در این شهر، بهسمت تبریز سرازیر شدند. حاشیهنشینان در مدت کوتاهی برای خود خانهای میساختند و در این خانهها ساکن میشدند. خانههای آنان از ابتداییترین امکانات رفاهی همچون آب، برق، گاز و تلفن بیبهره بود. گسترش این امر باعث ایجاد محلههای بزرگ حاشیهنشین در پیرامون تبریز شد و در طی چندسال، چهرهٔ این شهر را تغییر داده و آن را با مشکلات متعددی روبهرو کرد.[۱۸۴]
امروزه تبریز در حدود ۴۰۰٬۰۰۰ نفر حاشیهنشین را در خود جای دادهاست. حاشیهنشینان بهطور عمده در مناطق حاشیهای شمال، شمال غرب و جنوب این شهر ساکن شدهاند که از میان این مناطق میتوان محلههای آخماقیه، حافظ، خلیلآباد، داداشآباد، سیلاب، طالقانی، کشتارگاه، لاله، مارالان، منبع و یوسفآباد را نام برد که حدود ۳۰ کیلومتر مربع از مساحت تبریز را اشغال نمودهاند.[۱۸۴]
بخشها
گسترش شهر
تبریز در گذشته دارای هشت دروازه بوده که ورود و خروج از شهر از طریق آنها انجام میپذیرفتهاست. بعدها در امتداد این دروازههای تاریخی، بازارچههایی احداث گردیدند تا نیاز مردم هر منطقه را تأمین نمایند و از مراجعهٔ مستمر مردم به بازارهای مرکزی جلوگیری شود. رفتهرفته در پیرامون این بازارچهها واحدهای مسکونی شروع به ساخت گردیدند و از همین روی بازارچهها به هم متصل شدند و محلههای جدیدی در گوشه و کنار شهر پدید آمدند.[۱۸۵]
امروزه با توجه به گسترش روزافزون تبریز، این قسمت از شهر که بازار تبریز و سایر بازارچههای قدیمی و جدید را در درون خود جای داده، بهعنوان مرکز شهر شناخته میشود. این منطقه از سمت شمال به خیابان شمس تبریزی، از سمت جنوب به محلههای چرنداب و لیلاوا، از سمت شرق به خیابانهای ثقةالاسلام و خاقانی و از سمت غرب به خیابانهای راستهکوچه و شریعتی محدود شدهاست.[۱۸۶]
در سالهای اخیر، با توجه به افزایش جمعیت و لزوم توسعهٔ شهر، شهرکهای نوبنیادی در اطراف محدودهٔ تاریخی شهر، احداث شدهاند. با توجه به محصور بودن شهر بین رشته کوه عینالی در شمال و تپههای یانیق داغ و رشته کوه سهند در جنوب، توسعهٔ تبریز بیشتر در جهت شرق و غرب بوده و بیشتر شهرکهای جدید، در این مناطق ساخته شدهاند.[۱۸۷] از جملهٔ این شهرکهای نوبنیاد میتوان به ولیعصر، ائلگلی، فرشته جنوبی، باغمیشه، رشدیه، مرزداران، نصر، زعفرانیه، خاوران، یاغچیان، ارم، منظریه و سفیر امید اشاره کرد.[۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰][۱۹۱][۱۹۲][۱۹۳][۱۹۴]
مناطق شهرداری
شهر تبریز از ۱۰ منطقهٔ شهرداری تشکیل یافتهاست. از مجموع ۱٬۵۹۳٬۳۷۳ نفر جمعیت این شهر در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ۲۱۸٬۶۴۷ نفر در منطقهٔ ۱ (شرق)، ۱۹۶٬۵۰۷ نفر در منطقهٔ ۲ (جنوب شرق)، ۲۲۹٬۴۷۴ نفر در منطقهٔ ۳ (جنوب)، ۳۱۵٬۱۸۳ نفر در منطقهٔ ۴ (غرب)، ۱۳۴٬۶۲۰ نفر در منطقهٔ ۵ (شمال شرق)، ۱۰۸٬۹۵۹ نفر در منطقهٔ ۶ (شمال غرب)، ۱۶۱٬۸۷۳ نفر در منطقهٔ ۷ (جنوب غرب)، ۲۹٬۳۸۴ نفر در منطقهٔ ۸ (مرکز)، ۲٬۲۵۰ نفر در منطقهٔ ۹ (خاوران) و ۱۸۷٬۹۵۸ نفر نیز در منطقهٔ ۱۰ (شمال) ساکن بودهاند. براساس همین آمار، منطقهٔ ۴ پرجمعیتترین و منطقهٔ ۹ کمجمعیتترین منطقهٔ تبریز بهشمار میرود.[۸][۴][۵][۷][۶]
در سال ۱۳۸۸ خورشیدی، مناطق ۹ و ۱۰ در بخشهای شرقی و شمالی محدودهٔ این شهر تأسیس شدند. منطقهٔ ۱۰ از پیوستن بخشهایی از مناطق ۱، ۴ و ۸ ایجاد شدهاست.[۱۹۵][۱۹۶] همچنین عملیات الحاق باسمنج به تبریز آغاز شدهاست.[۱۹۷][۱۹۸] در سال ۱۳۹۴ نیز دو منطقه ۱۱ و ۱۲ به فهرست مناطق شهرداری تبریز افزوده شد که البته بعداً حذف و به محدودهٔ سایر مناطق ملحق شدند.[۱۹۹]
حمل و نقل
بزرگراهها
در حال حاضر، تبریز دارای چند بزرگراه و آزادراه است. آزادراه کسایی، آزادراه باکری، بزرگراه پاسداران، بزرگراه بابایی و بزرگراه سنتو به عنوان کنارگذر، در اطراف شهر مسیرهای بین شهری را هدایت میکنند.[۲۰۰][۲۰۱][۲۰۲][۲۰۳][۲۰۴] علاوه بر این، در داخل شهر نیز، بزرگراههای کمربندی، کمربندی میانی و چایکنار نیز، از مسیرهای اصلی شهر به حساب میآیند.[۲۰۵][۲۰۶][۲۰۷] تبریز به عنوان «شهر زیرگذرها و روگذرها» شناخته میشود که بیشتر آنها در بزرگراههای کمربندی، کمربندی میانی و چایکنار واقع شدهاند.[۴۰]
فرودگاه
فرودگاه بینالمللی شهید مدنی تبریز در سال ۱۳۲۶ خورشیدی تأسیس شد و فعالیتهای خود را بهطور رسمی از سال ۱۳۳۸ خورشیدی آغاز نمود. این فرودگاه در سال ۱۳۷۰ خورشیدی به فرودگاه بینالمللی ارتقاء یافت و در سال ۱۳۷۸ خورشیدی بهعنوان یکی از فرودگاههای آسمانباز ایران شناخته شد.[۲۰۸]
پروازهای خارجی فرودگاه بینالمللی شهید مدنی تبریز شامل پروازهای از مبدأ تبریز به مقاصد ارزروم، ازمیر، اسپارتا، استانبول، هامبورگ، باکو، بغداد، تفلیس، جده، دبی، دمشق و مدینه است. پروازهای داخلی نیز به صورت هفتگی و روزانه از این فرودگاه انجام میپذیرد که شامل پروازهای از مبدأ تبریز به مقاصد اصفهان، اهواز، بندرعباس، تهران، رشت، شیراز، عسلویه، کیش، ماهشهر و مشهد است. همچنین شرکتهای هواپیمایی آتا، آسمان، ارم، ایران، ایران ایرتورز، تابان، ترکیه، فارس ایر قشم، کاسپین، کیش و نفت ایران به فرودگاه بینالمللی شهید مدنی تبریز پرواز دارند.[۲۰۹][۲۱۰]
راهآهن
کارهای ساختمانی راهآهن تبریز از سال ۱۲۹۱ در محور تبریز–جلفا و صوفیان–رازی (در مرز ترکیه) شروع و در سال ۱۲۹۵ محور تبریز–جلفا با ۱۴۹ کیلومتر مورد بهرهبرداری قرار گرفت.[۲۱۱]
دومین خطی که پس از تکمیل راهآهن سراسری اقدام به ساخت آن گردید، خط تهران–تبریز بود که ساخت این خط در روز ۱۸ آبان ۱۳۱۷ از تهران شروع و در روز ۱۴ آبان ۱۳۲۱ ساختمان و ریلگذاری آن تا میانه خاتمه یافت و بلافاصله بهرهبرداری از آن آغاز شد.[۲۱۱]
تنها خط بینالمللی راهآهن تبریز، خط تبریز–نخجوان است. از خطوط داخلی راهآهن تبریز میتوان به خطوط تبریز–تهران، تبریز–مشهد و تبریز–سلماس اشاره کرد.[۲۱۲]
ترمینال
در حال حاضر تبریز دارای دو پایانهٔ مسافربری، شامل پایانهٔ مرکزی و پایانهٔ شمال غرب است. پایانهٔ مرکزی تبریز نخستین پایانهٔ مسافربری در سطح ایران است که در سال ۱۳۲۸ خورشیدی طرح احداث آن مطرح شد. از سال ۱۳۴۷ خورشیدی عملیات اجرایی این پایانه شروع شده و سرانجام در سال ۱۳۵۲ خورشیدی به بهرهبرداری رسید. سازمان پایانههای مسافربری تبریز نیز در سال ۱۳۷۴ خورشیدی تأسیس شدهاست.[۲۱۳] در حال حاضر پایانه مرکزی تبریز، به عنوان بزرگترین پایانه مسافربری در غرب ایران مطرح است.[۲۱۴] علاوه بر پایانهٔ مرکزی و شمال غرب، دو پایانهٔ دیگر نیز در شرق و جنوب غرب تبریز در حال احداث هستند.[۲۱۵][۲۱۶]
مترو
پیشینهٔ استفاده از شکل اولیه قطار شهری در تبریز به بیش از یک قرن پیش بازمیگردد. در سال ۱۲۸۰ خورشیدی، اولین تراموای ایران، توسط قاسم خان والی، نخستین شهردار تبریز، در حد فاصل میدان قونقا باشی تا ایستگاه راهآهن ایجاد شد. این نوع از تراموا که به قونقا مشهور بود، متشکل از واگن روی ریل بود که نیروی محرکهٔ آن توسط اسبها تأمین میشد و به مدت چهل سال در فاصله سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۳۲۰ خورشیدی، مورد استفاده قرار میگرفت.[۲۱۷][۲۱۸]
پیشنهاد اولیه طرح احداث مترو در تبریز نخستین بار در دی ماه ۱۳۶۹ توسط نمایندگان تبریز در مجلس شورای اسلامی مطرح شد؛ اما بنا به دلایل مختلفی، این طرح به مدت ۱۰ سال مسکوت ماند؛[۲۱۹] تا اینکه عملیات اجرایی متروی تبریز از سال ۱۳۸۰ آغاز شد. متروی تبریز در پنج مسیر و به طول ۱۰۰ کیلومتر[۲۲۰] ساخته میشود که پس از تهران[۲۲۱] و مشهد[۲۲۲] بیشترین تعداد خطوط مترو در ایران را دارا است. چهار خط این مترو داخلی بوده[۲۲۳] و یک خط آن خارج از حومهاست. پیشبینی میشود متروی تبریز قادر به جابهجایی ۳۰ هزار نفر به وسیلهٔ ۳۰ قطار در هر ساعت و در هر جهت از مسیرهای پنجگانه باشد.[۲۲۴]
براساس برنامهریزی انجامشده، مسیر اول به طول ۱۸ کیلومتر از میدان ائلگلی تا کوی لاله و مسیر دوم به طول ۲۷ کیلومتر از دانشگاه آزاد اسلامی تا قراملک خواهد بود. خط خارج از حومه (مسیر پنجم) نیز به طول ۲۰ کیلومتر از شهر جدید سهند تا تبریز خواهد بود.[۲۲۴]
فاز نخست خط ۱ متروی تبریز در مسیری بطول ۸ کیلومتر از ایستگاه ائلگلی تا ایستگاه استاد شهریار با دو رام قطار شهری (۱۰ واگن) در ۵ شهریور ۹۴ افتتاح شد. تبریز چهارمین شهر دارای مترو در ایران است.[۲۲۵]
اتوبوس تندرو
سامانهٔ اتوبوس تندرو در ایران پس از تهران، از سال ۱۳۸۷ در تبریز به اجرا درآمدهاست. این سامانه در دو خط اجرا شده و محدودهٔ تردد خط اول این سامانه از میدان بسیج (در شرق شهر) تا میدان راهآهن (در غرب شهر) است که در کل مسافتی نزدیک به ۱۸ کیلومتر و تعداد ۶۱ ایستگاه را شامل میشود.[۲۲۶][۲۲۷] محدوده تردد خط دوم نیز مابین چهارراه آبرسان تا چهارراه شریعتی میباشد.[۲۲۸]
تاکسی
سازمان تاکسیرانی تبریز ۱۵ هزار دستگاه تاکسی را سازماندهی کرده که این تعداد شامل ۱۱ هزار و ۵۰۰ دستگاه تاکسی پلاک قرمز، ۳ هزار دستگاه تاکسی مربوط به آژانسها و شرکتهای حمل و نقل خصوصی و ۵۰۰ دستگاه تاکسی کمکی است.[۲۲۹]
ورزش
تبریز دارای حدود ۱۰۰ مکان ورزشی شامل سالنهای آمادگی جسمانی، اسکواش، باستانی، بدمینتون، بدنسازی، بوکس، پینگپنگ، تکواندو، تنیس روی میز، تیراندازی، جودو، رزمی، ژیمناستیک، شطرنج، شمشیربازی، فوتسال، کاراته، کشتی، والیبال، وزنهبرداری و ووشو، میدانهای تنیس، فوتبال، والیبال و هاکی، زمینهای اسکیت و تیراندازی با کمان، پیستهای اسکی و دوومیدانی، چمنهای طبیعی و مصنوعی و استخرهای سرپوشیده و روباز است.[۲۳۰] از نظر تعداد ورزشکار نیز، بر اساس آمار ششماهه نخست سال ۱۳۹۳، شهر تبریز دارای ۵۸ هزار و ۲۷۶ ورزشکار سازمانیافتهاست.[۲۳۱] همچنین طبق آمار سال ۱۳۹۵ تبریز دارای ۳۳۵ باشگاه ورزشی است که در رشتههای مختلف ورزشی به فعالیت میپردازند.[۲۳۲]
فوتبال
فوتبال یکی از محبوبترین رشتههای ورزشی در نزد مردم تبریز است. این شهر دارای سه نماینده در لیگ برتر فوتبال ایران است. باشگاههای فوتبال تراکتور، گسترش فولاد و ماشینسازی بازیهای خانگی خود در لیگ برتر را در ورزشگاههای یادگار امام، باغشمال، و بنیان دیزل برگزار میکنند. در بیشتر بازیهای باشگاه فوتبال تراکتورسازی که در ورزشگاه ۷۰ هزار نفری یادگار امام برگزار میشود، این ورزشگاه مملو از هواداران این تیم میشود؛ بهطوریکه باشگاه فوتبال تراکتورسازی در هر سه فصل حضور خود در لیگ برتر در فصلها ۸۹–۱۳۸۸، ۹۰–۱۳۸۹ و ۹۱–۱۳۹۰، بیشترین تعداد تماشاگر را در بازیهای خانگی داشتهاست.[۲۳۳][۲۳۴][۲۳۵][۲۳۶]
تبریز در سال ۱۳۹۲ خورشیدی با داشتن ۳ تیم در لیگ برتر فوتبال و لیگ برتر فوتسال ایران، به عنوان یکی از قطبهای فوتبال و فوتسال کشور ایران شناخته میشود.[۲۳۷][۲۳۸][۲۳۹]
دوچرخهسواری
دوچرخهسواری در تبریز از اهمیت ویژهای برخوردار است و از نظر کنفدراسیون دوچرخهسواری آسیا، تبریز قطب دوچرخهسواری این قاره بهشمار میرود.[۲۴۰] تبریز مبدأ تور دوچرخهسواری بینالمللی آذربایجان که قدیمیترین تور مستمر دوچرخهسواری آسیا میباشد. این تور دوچرخهسواری زیرنظر فدراسیون بینالمللی دوچرخهسواری (UCI) در خردادماه هرسال در سطح استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل برگزار میشود. نخستین دوره از این رقابتها در سال ۱۳۶۵ با حضور تیمهای ایرانی برگزار شد.[۲۴۱][۲۴۲] پیست دوچرخهسواری تبریز بزرگترین پیست دوچرخه سواری در شمالغرب کشور و دومین پیست بزرگ دوچرخهسواری کشور ایران پس از پیست دوچرخهسواری ورزشگاه دوچرخهسواری آزادی تهران میباشد. نخستین مدرسه دوچرخهسواری ایران نیز در تبریز در شرف تأسیس است. تبریز دارای دو تیم دوچرخهسواری حرفهای ثبت شده در اتحادیه جهانی دوچرخهسواری میباشد.
تیم دوچرخهسواری پتروشیمی تبریز نخستین تیم دوچرخهسواری کانتیننتال از ایران میباشد. این تیم با کسب عنوان نخست در سه فصل متوالی قهرمانی آسیا در تمام ردههای تیمی و انفرادی تورهای آسیایی ۲۰۰۷–۲۰۰۸، ۲۰۰۸–۲۰۰۹ و ۲۰۰۹–۲۰۱۰ یکی از پر افتخارترین تیمهای آسیا بهشمار میرود.[۲۴۳]
رسانهها
صدا و سیما
رادیو تبریز که بر روی موج کوتاه ۱۰۲۶ کیلوهرتز، اف ام ۹۴ مگا هرتز، و شبکه ماهوارهای بدر پخش میشود شامل برنامههای خبری، اجتماعی، و فرهنگی است.[۲۴۴] عمده برنامههای رادیو تبریز بر روی تبریز و آذربایجان شرقی تمرکز دارد و بیشتر برنامههای آن به زبان آذربایجانی میباشد. این شبکه رادیویی بهعنوان دومین رادیوی ایران از سال ۱۳۲۵ خورشیدی فعالیت خود را آغاز نمود. رادیو تبریز پس از سال ۱۳۷۶ خورشیدی در قالب شبکهٔ استانی صدای مرکز آذربایجان شرقی به فعالیت خود ادامه میدهد.[۲۴۵]
تلویزیون تبریز در سال ۱۳۵۰ خورشیدی با فرستندهای ۱۰۰ واتی افتتاح گردید. در آبان ۱۳۷۹ خورشیدی با راهاندازی شبکهٔ استانی سیمای مرکز آذربایجان شرقی با عنوان شبکه سهند، تلویزیون تبریز با تغییراتی در شبکه استانی ادغام شد.[۲۴۵] صدا و سیمای آذربایجان شرقی در هفدهمین جشنوارهٔ مراکز سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، پس از مراکز خوزستان، مازندران و گیلان به مقام چهارم رسید.[۲۴۶]
نشریهها
شهر تبریز به ویژه پس از دوران مشروطه محلی برای چاپ و انتشار روزنامهها و خبرنامههای مختلفی بودهاست. از جمله روزنامههای تاریخی منتشر شده روزنامه انجمن است که به توسط انجمن ایالتی و ولایتی تبریز منتشر میشد. امروزه روزنامههایی چون مهد آزادی و روزنامه ارک در تبریز منتشر میشوند.
- روزنامهٔ انجمن
روزنامهٔ انجمن تبریز –که از رمضان ۱۳۲۴ هجری شروع به فعالیت کرده بود– به دلیل فراهم آوردن اطلاعاتی راجع به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران در دوران مشروطه و استبداد صغیر، مورد توجه ویژهٔ محققان معاصر قرار گرفته و آنان نسخههای به دست رسیده از این روزنامه را باارزشترین اسناد برای مطالعهٔ دوران استبداد صغیر میدانند.[۲۴۷]
اهمیت روزنامهٔ انجمن تبریز در آن است که انتشار آن در دوران استبداد صغیر ادامه پیدا کرد و دلیل این امر هم آن بود که مردم تبریز بلافاصله پس از شنیدن خبر بمباران مجلس، به مبارزه علیه محمدعلیشاه پرداختند و در زمانی که حکومت مرکزی تقریباً تمام جراید را تعطیل کرده بود و از ورود روزنامههای خارجی جلوگیری به عمل میآورد، این نشریه به کار خود ادامه داد.[۲۴۷]
تصاویری از نخستین نسخههای روزنامهٔ انجمن:
- روزنامههای فعال
امروزه ۱۴ روزنامه شامل «مهد آزادی»، «فجر آذربایجان»، «ارک»، «آذربایجان»، «امین»، «صائب تبریز»، «پیام آذربایجان»، «ساقی آذربایجان»، «سرخاب»، «خوشخبر»، «طرح نو»، «نگین آذربایجان»، «مهد تمدن» و «عجبشیر» در شهر تبریز فعالیت میکنند.[۲۴۸]
رهآوردها
رهآوردهای تبریز، شامل غذاهای سنتی، شیرینیها و صنایع دستی این شهر:[۲۴۹]
غذاهای سنتی
شیرینیها
صنایع دستی
- سفالگری
- سوزندوزی
- قلمزنی روی مس
- قالیبافی
- کفشدوزی
- کندهکاری
- گلدوزی
- گلیمبافی
- معرقکاری
- منبتکاری
- نقاشی روی سرامیک
- نقرهکاری
- نگارگری
شهرهای خواهرخوانده
تبریز با ۱۸ شهر از کشورهای مختلف جهان[۲۵۰] و همچنین با ۲ شهر از ایران (مجموعاً ۲۰ شهر) دارای پیوند خواهرخواندگی است.
ردیف | نام کشور | شهر خواهرخوانده | جمعیت (۲۰۲۲)[۹] |
---|---|---|---|
۱ | ترکیه | استانبول[۲۵۱] | ۱۵٬۶۳۶٬۲۴۳ |
۲ | ویتنام | هوشیمین[۲۵۲] | ۹٬۰۷۷٬۱۵۸ |
۳ | چین | ووهان[۲۵۳] | ۸٬۵۹۱٬۶۱۱ |
۴ | ترکیه | ازمیر[۲۵۴] | ۳٬۰۵۶٬۱۴۹ |
۵ | جمهوری آذربایجان | باکو[۲۵۵] | ۲٬۴۰۱٬۱۰۸ |
۶ | ایران | اصفهان[۲۵۶] | ۲٬۲۱۹٬۳۴۳ |
۷ | ترکیه | بورسا[۲۵۷] | ۲٬۰۵۴٬۷۴۹ |
۸ | اتریش | وین[۲۵۸] | ۱٬۹۶۰٬۰۲۳ |
۹ | قزاقستان | آلماتی[۲۵۹] | ۱٬۹۵۸٬۱۳۵ |
* | ایران | تبریز | ۱٬۶۴۳٬۹۶۰ |
۱۰ | ترکیه | قونیه[۲۶۰] | ۱٬۳۸۳٬۰۰۰ |
۱۱ | روسیه | کازان[۲۶۱] | ۱٬۲۸۶٬۴۱۸ |
۱۲ | فلسطین | غزه[۲۶۲] | ۷۵۶٬۰۸۳ |
۱۳ | کرواسی | زاگرب[۲۶۳] | ۶۸۴٬۲۵۴ |
۱۴ | ایران | یزد[۲۵۹] | ۵۸۴٬۳۹۲ |
۱۵ | عراق | کربلا[۲۶۴] | ۵۷۶٬۵۴۲ |
۱۶ | ترکیه | ارزروم[۲۶۵] | ۴۴۷٬۵۲۵ |
۱۷ | بلاروس | موگیلف[۲۶۶] | ۳۹۱٬۴۲۱ |
۱۸ | جمهوری آذربایجان | گنجه[۲۶۷] | ۳۴۷٬۵۹۸ |
۱۹ | ترکیه | ترابزون[۲۵۹] | ۳۰۰٬۰۰۰ > |
۲۰ | تاجیکستان | خجند[۲۶۸] | ۳۰۰٬۰۰۰ > |
پانویس
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ ۱٫۱۲ ۱٫۱۳ ۱٫۱۴ ۱٫۱۵ ۱٫۱۶ ۱٫۱۷ ۱٫۱۸ ۱٫۱۹ ۱٫۲۰ ۱٫۲۱ ۱٫۲۲ ۱٫۲۳ ۱٫۲۴ ۱٫۲۵ ۱٫۲۶ ۱٫۲۷ ۱٫۲۸ ۱٫۲۹ ۱٫۳۰ تبریز، دانشنامه جهان اسلام، جلد ۶، ت، زیرنظر: غلامعلی حداد عادل، تهران: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ۱۳۸۰، سرواژه تبریز، ص۳۸۱.
- ↑ ۲٫۰۰ ۲٫۰۱ ۲٫۰۲ ۲٫۰۳ ۲٫۰۴ ۲٫۰۵ ۲٫۰۶ ۲٫۰۷ ۲٫۰۸ ۲٫۰۹ ۲٫۱۰ ۲٫۱۱ ۲٫۱۲ ۲٫۱۳ ۲٫۱۴ ۲٫۱۵ ۲٫۱۶ ۲٫۱۷ ۲٫۱۸ Tabrīz, Encyclopaedia of Islam
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ «مدیریت حریم شهری تبریز». خبرگزاری شهریار. دریافتشده در ۱۵ مهٔ ۲۰۲۰.[پیوند مرده]
- ↑ ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ «تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری، براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵». درگاه ملی آمار. دریافتشده در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۷.